ویروس بازیکنسالاری در رگهای فوتبال ایران
معضل بازیکنسالاری مدتهاست در فوتبال کشورمان در حال خودنمایی است و هر روز که میگذرد بر میزان آن افزوده میشود.
متاسفانه معضل بازیکن سالاری در تمام سطوح فوتبال کشورمان اعم از باشگاهی و ملی دیده میشود که مصداقهای فراوانی پیرامون آن میتوان بیان کرد. سوالی که در این بین مطرح میشود این است که چه عواملی باعث رشد معضل بازیکن سالاری در فوتبال کشورمان شده است.
بدون شک میتوان عوامل مختلفی را برای این مسئله عنوان کرد که در ادامه به مهمترین آنها خواهیم پرداخت.
مدیران غیر فوتبالی: زمانی که فوتبال یک کشور بر مبنای دولتی بودن قرار بگیرد نباید از حضور مدیران غیرفوتبالی در آن تعجب کرد، چرا که باشگاههای دولتی به دنبال استفاده از مدیرانی هستند که از بدنه دولت باشند و در این بین به ندرت شاهد استفاده از مدیران فوتبال هستیم. البته فوتبالی بودن صرفا به معنای این نیست که یک مدیر باید بازیکن یا مربی فوتبال بوده باشد، بلکه منظور از مدیر فوتبالی این است که تجربه، علم و تخصص مدیریت در فوتبال را دارا باشد.
همین مدیران غیر فوتبالی یکی از عوامل بازیکن سالاری در فوتبال کشورمان شدهاست. یک مدیر غیرفوتبالی به جهت این که از مدیریت در فوتبال چیزی نمیداند تصور میکند که هر چقدر به ستارههای تیمش بها بدهد میتواند در بین هواداران به محبوبییت بیشتری دست پیدا کند. نمونه عینی این مطلب را در دو باشگاه بزرگ کشورمان یعنی استقلال و پرسپولیس شاهد بودهایم. در طول سالهای گذشته به قدری این دو باشگاه دچار بازیکنسالاری شدهاند که در برخی مواقع شاهد تغییر کادر فنی و حتی مدیریت توسط این بازیکنان بودهایم. اتفاقی که در تیم ملی فوتبال کشورمان نیز وجود داشته است.
مربیان سنتی: در فوتبال نوین تمامی اعضای یک تیم در چارچوب وظایف خود عمل میکنند و به آنها اجازه داده نمیشود در مسائلی که به آنها ارتباطی ندارد ورود کنند. حتی اگر بازیکنی سالهای طولانی سابقه حضور در یک تیم را داشته باشد تنها در چارچوبی که برای وی تعیین شده عمل میکند. لمپارد سالها در چلسی بازی میکرد و در بین هواداران جایگاه ویژهای داشت اما زمانی که مربی این تیم اعلام کرد نیازی به لمپارد ندارد این بازیکن از جمع بازیکنان چلسی جدا شد. در فوتبال کشورمان برخی از مربیان سنتی برای اینکه روی نیمکت یک تیم ماندگاری بیشتری داشته باشند مجبورند به بعضی بازیکنان که در بین هواداران و همچنین نزد مدیران تیم جایگاه ممتازی دارند باج بدهند و این مسئله باعث میشود یک بازیکن بتواند در تمامی امور فنی به خصوص چینش بازیکنان ورود کند.
هواداران: در این که هواداران یکی از مهمترین عوامل ایجاد بازیکن سالاری در فوتبال ایران هستند هیچ شکی وجود ندارد. زمانی که آنها تحمل نیمکتنشینی بازیکن محبوبشان را ندارند و به خود اجازه میدهند که اعتراض خود را به اشکال مختلف به کادر فنی ابراز نمایند میتوان پیشبینی کرد که کادر فنی و در راس آنها سرمربی تیم برای در امان ماندن از اعتراضات هواداران، نتواند مقابل بازیکن سالاری قد علم کند. این اتفاق را در اختلاف بین نویدکیا با فرکی و استیماچ شاهد بودیم که این دو مربی برای اینکه از گزند اعتراضات هواداران سپاهان در امان بمانند بر خلاف میل باطنیشان مجبور شده بودند نویدکیا را در تیم حفظ کنند.
رسانهها: یکی از عواملی که باعث میشود بازیکنان نزد هواداران جایگاهی فراتر از حد و اندازههایشان کسب کنند رسانهها هستند. بارها دیده شده که صحبتهای یک بازیکن علیه کادرفنی و مدیریت تیم، تیتر اول رسانهها و نشریات ورزشی شده است و هواداران که مخاطب اصلی این رسانهها هستند تصور میکنند که حق با بازیکنان است و این گونه میشود که بازیکنسالاری رواج پیدا میکند.
تمامی عوامل گفته شده به صورت زنجیروار به یکدیگر وابسته هستند و به یک اندازه در ترویج بازیکن سالاری نقش دارند. برای حل این معضل باید در وهله اول جایگاه ارکان فوتبال در کشورمان تجدیدنظر شود و بر اساس فوتبال نوینی که در دنیا جریان دارد به آموزش این ارکان پرداخته شود. در غیر اینصورت باید شاهد اتفاقات به مراتب بدتری نسبت به آنچه در باشگاه سپاهان و دیگر باشگاهها کشورمان رخ میدهد باشیم.
ارسال نظر