انتشار شایعه جدایی کیروش از تیم ملی!
«کارلوس کیروش از تیم ملی جدا میشود». این خبری است که در چند ساعت اخیر در سایتها و شبکههای اجتماعی دست به دست میشود اما منبع و مأخذ مشخصی ندارد.
طبق این شایعه دور از ذهن، سرمربی تیم ملی فوتبال به خاطر درگیری با مسئولان فدراسیون فوتبال تصمیم گرفته پس از بازی با گوام که فردا برگزار میشود، از تیم ملی خداحافظی کند.
این خبر در حالی منتشر میشود که دلایل عنوانشده برای جدایی سرمربی و همینطور زمان این جدایی بسیار عجیب و غریب به نظر میرسد. سرمربی تیم ملی فوتبال ایران بارها در زمانهای گذشته در این پنج سال در آستانه جدایی از تیم ملی ایران قرار گرفته و هر دفعه شرایط بسیار بدتر از این بار بوده و کیروش ماندگار شده؛ اما صحبت از جدایی مرد پرتغالی آن هم ۲۴ ساعت قبل از بازی مقابل گوام، بیش از اینکه رنگ واقعیت داشته باشد، شکل دروغین دارد.
سرمربی تیم ملی البته به خاطر مدل پرداختهای فدراسیون فوتبال و قراردادی که امضا کرده، هر از چندماه یک بار این اختیار را پیدا میکند که به دلیل عدم پرداخت به موقع حقوق بهصورت یکطرفه قراردادش را فسخ کند اما مشکلات او و دبیرکل، بعید است شرایط جداییاش را به این شکل فراهم کند. با این همه، فعلاً مسئولان فدراسیون فوتبال در این مورد سکوت کردهاند.
نظر کاربران
باسلام
این نوشته ترجمه اخرین کتاب فرگوسن نشان میدهد کی روش پایبند اخلاق و مرام است همامن چیزی که پروین و محبوب کرد و ...
وقتی کارلوس کیروش مربی تمرین تیم بود، چند بازیکن، در جلسات تمرین بیعلاقه بودند زیرا بهنظرشان کاری تکراری بود. بههمین علت، یکی از جلسات تمرین را متوقف کردم و به آنها گوشزد کردم: «وقتی بازیکن بودم آرزو داشتم کارلوس مربیام باشد. تمام این تمرینهایی که بهنظرتان تکراری است در هنگام بازی که وقت برای فکرکردن ندارید، ملکهی ذهنتان شده.»
بهترین مصاحبهای که داشتم، با کارلوس کیروش بود. دنبال یک مربی خارجی میگشتم که بتواند به چند زبان صحبت کند و رابط ما با بازیکنان خارجی باشد. اندی راکسبورگ، مربی سابق اسکاتلند، کارلوس را که آنزمان تیم آفریقای جنوبی را هدایت میکرد به من معرفی کرد. کوئنتین فورچون، بازیکن منچستر، هم که خود اهل آفریقای جنوبی است نیز معرف مثبت دیگری برای کارلوس شد. وقتی کارلوس به مصاحبه آمد، همهکار را درست انجام داد. قبلاً او را ندیده بودم. طوری لباس پوشیده بود انگار قرار است بعد از مصاحبه به مراسم ازدواجش برسد و از شیوهی نشستناش بهروشنی دریافتم که بهشدت خواستار این شغل است. با دقت به من نگاه میکرد. همیشه حواسم هست تا ببینم مصاحبهشونده، با مصاحبهکننده ارتباط چشمی برقرار میکند یا نه، چون این نکته اعتمادبهنفس آنها را نشان میدهد. کارلوس طرحهای خوبی در سر داشت و سؤالات خوبی هم میپرسید. بسیار باتجربه و مشتاق بود و من هم در استخدام او تردیدی نکردم.
کارلوس کیروش که اصالتاً اهل موزامبیک (این کشور قبلاً مستعمرهی پرتغال بوده) است، درمجموع پنج سال دستیار من بود. او تشویقام کرد تا با اسپورتینگلیسبون رابطه برقرار کنم، چون این تیم بازیکنهای جوان و بااستعداد زیادی را پرورش میدهد. ما همه به کارلوس علاقه داشتیم و حرف او هم منطقی بهنظر میرسید، بنابراین تصمیم به تبادل مربی گرفتیم تا شرایط متفاوتی را تجربه کنیم. سال 2001، جیم رایان را که بیستویک سال سابقهی مربیگری در منچستریونایتد داشت، به لیسبون فرستادم و او متوجه مهاجم جوان و شانزده سالهی تیم نوجوانان لیسبون شد که کریستیانو رونالدو نام داشت.
وقتی کارلوس کیروش در سال 2008 برای دومین بار از منچستریونایتد جدا شد تا تیم ملی پرتغال را مربیگری کند، به او گفتم اشتباه بدی کرده است. گفتم: «تنها بر اساس دو چیز در مورد تو قضاوت خواهند کرد؛ اینکه جامجهانی یا قهرمانی اروپا را برنده خواهی شد یا نه. پس خودت بگو: تابهحال شده پرتغال بتواند قهرمان جهان شود؟» ولی کارلوس تصمیم گرفته بود تیم کشورش را هدایت کند و همین کار را هم کرد. همانطورکه حدس زده بودم، این تصمیم اشتباه بود و نتیجهی فاجعهباری برای او داشت. اگر این تصمیم را نمیگرفت، حتا میتوانست جانشین من در منچستریونایتد شود.
ما در یونایتد جانشین داخلی مشخصی نداشتیم، هرچند در تلاش داشتنش هم نبودیم. حتا قبل از آمدن خانواده گلیزر به یونایتد، تنها کاندیدای داخلی واقعی برای نقش مربیگری کارلوس کیروش بود. متأسفانه او با دو بار ترک یونایتد ـ اول برای رئال مادرید و بعد با انتخاب مربیگری تیم پرتغال ـ شانس خود را از دست داد.
بالاخره آخرش چی؟بایدبره دیگه قرارنیست آنقدر بمونه تارئیس جمهوربشه زودترردش کنیدبره این اجنبی پول پرست بی تعصب مرتجع رایکی مثل دایی یاقلعه نوعی روبذاریدبالاسرتیم وامثال عنایتی نویدکیا بنگر حسینی روبیارن وهرچیم توسرشون زدن به عشق مقام صداشونم درنمیاد ما علم روزرومیخایم چکارماشاالله به علی اصغری خودمون...