نیکبخت: فحش خور بازیکنان دیگر شده بودم
ملی پوش سابق تیم های پرسپولیس و استقلال می گوید زمانی که به استقلال آمده بود سه رقیب نامدار در این تیم داشت که با حضور آنها توانست در استقلال بازیکن ثابت شود.
علی رضا واحدی نیکبخت در مصاحبه ویژه دربی و در رابطه با نکات مختلف این بازی حساس در دوران حضور خود در بین پرسپولیسی ها و استقلالی ها به خبرنگار افتخاری گفت:
حرفه ای بودن در ایران جانیفتاده است
شاید این موضوع در ایران جانیفتاده باشد چرا که ما فقط ادای حرفه ای بودن را در می آوریم، بازیکنان بزرگ دنیای فوتبال را می بینیم که به راحتی در دنیای حرفه ای تیم های شان را عوض می کنند و به تیم های رقیب می پیوندند اما در ایران این موضوع بدجاافتاده است و شما وقتی به عنوان یک بازیکن حرفه ای تیم تان را عوض می کنید تبدیل به خائن و پول پرست و خیلی از چیزهای دیگر می شوید.
اصالتا استقلالی هستم
مردم نمی آیند بگویند که مشکل چه چیزی بوده که شما به عنوان کاپیتان استقلال سال ۸۵ از این تیم جدا می شوید و من هم توضیحاتی در زمان خودش دادم اما کسی توجه نکرد، من مشکلاتی با مدیرعامل وقت استقلال داشتم که خواسته های غیرمعقولی داشتم، حالا شاید پیوستم من به پرسپولیس به مزاج خیلی ها خوش نیامد، اما من باید در تیمی بزرگ بازی می کردم که تماشاچی داشته باشد و خدا را شکر زمانی که به این تیم رفتم هواداران به من لطف زیادی داشتند اما باید بگویم که اصالتا استقلالی هستم.
در ورزشگاه ها همیشه جو بر علیه من بود
زمانی که از استقلال جدا شدم بازیکن محبوبی بودم و بعد از آن در هر استادیومی که می رفتم به من فحاشی می شد البته من آن ها را توهین همه هواداران به خودم تلقی نمی کردم چون وقتی در جایی دو نفر شعار بدهند ده نفر دیگر هم ادامه می دهند اما به هر حال جو همیشه برعلیه من بود و من می شدم فحش خور بازیکنان دیگر.
در آن شادی گل جو گیر شدم
در شادی گلم به استقلال باید بگویم که جوگیر شدم و آن شادی گل را انجام دادم، شاید خیلی از بازیکنان بودند که بعد از گل زدن به تیم سابقشان شادی نمی کردند اما من جوگیر شدم و آن شادی گل را انجام دادم، البته این احتمالا به خاطر ضمیرناخودآگاه من بود چرا که هر بازیکنی از گل زدن خوشش می آید.
هیچ فوتبالیستی در ایران خودفروشی نمی کند
هیچ فوتبالیستی خودفروشی نمی کند، فوتبالیست ایرانی غیرت دارد، خیلی ها تهمت می زنند فلان بازیکن کم فروشی کرده و از این دست صحبت ها اما هرگز اینگونه نبوده است و حداقل میتوانم بگویم در زمان ما هیچوقت این اتفاق نیفتاده و انشالله که الان هم وجود ندارد. همیشه غیرت داشته ایم و با تمام وجود برای تیمی که در آن بودیم به ارائه بهترین بازی پرداخته ایم.
زمان ما بازیکنان بزرگی بودند
زمانی که بازی می کردیم بازیکنان بزرگی در این دو تیم حضور داشتند، عابدزاده و پیروانی و خیلی از بزرگان دیگر در پرسپولیس بودند و امثال فکری و زرینچه و خیلی از بازیکنان نامدار دیگر نیز در استقلال بازی می کردند، استرس حاصل از این بازی حتی به آنها نیز سرایت می کرد و بازی مساوی تمام می شد.
مجیدی و کریمی اسطوره های فوتبال ایران هستند
فوتبال فرهاد مجیدی و علی کریمی را خیلی دوست داشتم، این ها جزء اسطوره های فوتبال ایران هستند، به رنگ کاری ندارم اما دو بازیکنی که همیشه لذت بردم کنارشان بازی کنم فرهاد مجیدی بود که در استقلال با او هم بازی بودم و علی کریمی که در پرسپولیس و تیم ملی با او هم بازی بودم.
گربه سیاه من هادی مهدوی کیا بود
زمانی که در استقلال بازی می کردم همیشه به قول فوتبالی ها گربه سیاه من هادی مهدوی کیا بود و پس از او نیز می توانم از حسن خانمحمدی نام ببرم، من هیچ موقع جلوی آنها نمی توانستم بازی کنم و به قول بعضی ها که طرف فوتبالش چرک است، فوتبال این دو بازیکن چرک بود و من هیچ وقت نمی توانستم مقابل این ها خوب بازی کنم، البته این اواخر که به خط حمله آمده بودم بهتر شده بود.
من شانزده سالم بود سه رقیب بزرگ در استقلال داشتم
در زمان سکوموروخوف من شانزده ساله بودم و ایشان از فوتبال من خوشش نمی آمد. من رقبایی همچون علی چینی، محمد نوازی و افشین حاجی پور بودند، من جوری بازی کردم که نوازی به دفاع راست رفت، چینی به دفاع جلو و من مانده بودم و افشین حاجی پور، قبل از یک بازی ایشان آمدند گفتند کرنر شد، حاجی پور بزند، پنالتی شد حاجی پور بزند و ... و من گفتم که حتما نیمکت نشین خواهم بود، آن موقع به هتل نمی رفتیم، رفتیم جایی استراحت کردیم و روز قبل از بازی تمرین تمام شد و فردای آن ایشان خیلی ناراحت بود و ارنج را اعلام کرد و دفاع چپ را نگفت، گفتند آقا دفاع چپ چه می شود ایشان با ناراحتیه شدید گفتند دفاع چپچ هم همین نیکبخت بازی کند و آنجا من فهمیدم که فشار زیادی روی او بود که من بازی کنم.
ارسال نظر