هافبک استقلال پیشنهاد آلمانی را رد کرد
روزبه چشمی از استعدادهای ناب فوتبال ماست.
خبر ورزشی: روزبه چشمی از استعدادهای ناب فوتبال ماست.
استعدادی که میتواند به بازیکن بزرگتری تبدیل شده و سالهای سال برای استقلال و تیمملی بازی کند. پرویز مظلومی اعتقاد ویژهای به این بازیکن دارد و در ابتدای فصل به جواد نکونام ترجیح داده شد. چشمی که با تیم امید قهرمان غرب آسیا شد و به عنوان کاپیتان جام را بالای سر برد به خبرورزشی آمد و از استقلال و رفتن به المپیک ریو حرف زد.
روزبه چشمی چگونه به موقعیت امروزی رسید، فوتبالش را از کجا شروع کرد؟
من از پیکان استارت زدم، تیم زیر ۱۳ سالههای پیکان، مربیام آقای ا...کرم بود، سه سال در جمع خودروسازان تهرانی حضور داشتم، با این تیم قهرمان نوجوانان تهران شدم، بعد به پرسپولیس رفتم، کورش برمک هدایت این تیم را بر عهده داشت، در جوانان پرسپولیس زیر نظر عبدا...نژاد کار کردم، برای پشتسر گذاشتن خدمت مقدس سربازی راهی مقاومت شدم، بعد هم ماجراهای پرسپولیس پیش آمد.
ماجراهایی که باعث شد قید حضور در این تیم را بزنی...
بازیکن تیمملی جوانان بودم، در این تیم فیکس بازی میکردم، پرسپولیس با یحیی گلمحمدی در فینال جامحذفی مغلوب سپاهان شد و علی دایی آمد، من با پرسپولیس قرارداد داشتم و آقای دایی از من خواست برای حضور در بزرگسالان تست فنی بدهم، در آن زمان احساس کردم برای بازیکنی که ملیپوش است خوب نیست تست فنی بدهد، علیآقا میتوانست جور دیگری از من بخواهد در تمرینات مورد آزمایش فنی قرار بگیرم، برای همین پیش آقای رویانیان رفتم و خواستم رضایتنامهام را صادر کنند، در ابتدا مخالف این موضوع بودند اما با اصرارهای من پس از دو هفته راضی به انجام این کار شدند، بعد هم به صبا رفتم.
صبایی که محمد مایلیکهن سرمربیاش بود.
بله، شاید برایتان جالب باشد بدانید محمد مایلیکهن نیز از من خواست تست بدهم، حالا شاید از خودتان بپرسید چرا پس من حاضر شدم در تست فنی او شرکت کنم، لحن ایشان فرق داشت، آقای مایلیکهن به من گفت سه روز به صورت آزمایشی در تمرینات شرکت کنم، بازیهایم در تیمملی جوانان را دیده بودند، میدانستم نگاهشان به من مثبت است، بعد از تمرین دوم مرا فرستادند برای قرارداد، این آغازی بزرگ در فوتبال حرفهایام بود، با جرأت میتوانم بگویم فوتبالم را مدیون مایلیکهن هستم و او نقش بزرگی در پیشرفت من داشت. اعتماد او خیلی به من کمک کرد.
خیلی زود در این تیم فیکس شدی.
از هفته سوم بود که به مهره ثابت تبدیل شدم، بازی با فولاد خوزستان بود، خیلی برایم ارزشمند بود و سعی کردم جواب اعتماد ایشان را بدهم، ما در نیمفصل اول خیلی بدشانس بودیم و در تمام بازیهایی که داشتیم در دقایق آخر یا مساوی میکردیم یا میباختیم، در نیمفصل دوم شرایط بهتر شد و بهتر نتیجه گرفتیم.
همان سال استقلال تو را میخواست اما نرفتی.
استقلال مرا میخواست اما به شکل جدی نبود، امسال خیلی جدیتر بود و برای همین حاضر شدم به این تیم بیایم، به جز استقلال از چند تیم دیگر نیز پیشنهاد داشتم اما با خیلیها مشورت کردم و همگی متفقالقول اعتقاد داشتند در استقلال میتوانم روزهای فوتبالی بهتری داشته باشم، برای همین تصمیم گرفتم استقلال را انتخاب کنم و خدا را شکر همینطور هم شد.
استقلالی شدن تو با حاشیههایی همراه شد، پول رضایتنامهات و بعد مخالفت باشگاه صبا و...
خیلی روزهای پراسترسی بود، خیلی با مسئولان صبا صحبت کردم، در نهایت به توافق رسیدیم با پرداخت ۳۸۰ میلیون تومان رضایتنامهام را صادر کنند، پول رضایتنامهام را باشگاه استقلال پرداخت کرد و تا آمدیم رسید آن را برای صبا بفرستیم برق رفت، چند ساعت برق رفت و نیامد، هر لحظه فکر میکردم پشیمان شوند، بعد که همه چیز درست شد و در تمرینات شرکت کردم در صبا تغییراتی به وجود آمد و آن آقایی که آمده بود میگفت باید روزبه چشمی برگردد و پول این بازیکن را میدهیم، الکی دو هفته استرس درست کرد.
مظلومی خیلی پای تو ایستاد، خیلیها میگفتند به جای تو نکونام را بگیرد.
من از ایشان تشکر میکنم، پرویزخان نسبت به من خیلی لطف دارد، شاید هر کسی بود حاضر نمیشد این همه پای من بایستد، خصوصاً با آن اتفاقاتی که پیرامون پول رضایتنامهام افتاد، برخیها انتقاد میکردند چرا باید سرمربی استقلال این همه از بازیکن جوانی که برای دریافت رضایتنامهاش موانع زیادی وجود دارد حمایت کند، من این خوبی را فراموش نمیکنم و تلاشم را میکنم تا بهترین بازیها را برای استقلال به نمایش بگذارم.
از همان هفته اول تو را فرستاد توی زمین...
من به خوبی میدانستم استقلال تیم بزرگی است و باید جوری کار کنم تا خودم را نشان بدهم، پیش از آن نیز با مجید صالح و خود آقای مظلومی حرف زده بودم و آنها به من گفتند روی تو حساب کردهایم، به واسطه همین اتفاقات خیلی تمرین میکردم و دنیایی انگیزه داشتم تا نشان دهم بیجهت استقلال به من اعتماد نکرده است. همانطور که گفتم به جز استقلال پیشنهادات دیگری هم داشتم، پیشنهاداتی که از لحاظ مالی بیشتر و بهتر از استقلال بود اما به هیچکدام از آنها توجه نکردم، برای پول درآوردن وقت زیاد است. فعلاً به این فکر میکنم تا با استقلال قهرمان لیگبرتر شوم.
دفاع وسط یا هافبک دفاعی؛ پست اصلی تو چیست، این پست عوض کردنها باعث ناهماهنگی نمیشود؟
برای من فرقی نمیکند که در کدام پست بازی کنم در هر کدام از این پستها به کرات بازی کردهام، در صبا، در تیمملی جوانان، در تیم امید نیز همین پست را داشتم، و البته پست هافبک دفاعی به گونهای است که بیارتباط با دفاع وسط نیست، ضمن اینکه کارهای دفاعی را باید انجام دهم و میدهم، این مشکلی نیست که بخواهد نحوه بازیام را خراب کند، در سه سال اخیر و در بالاترین سطح هم هافبک دفاعی بودهام و هم دفاع وسط، در نظر داشته باشید در استقلال مهم، بازی کردن است نه در کجا بازی کردن.
از خط دفاعی استقلال انتقادات زیادی میشود.
من نمیدانم چرا این انتقادات مطرح میشود، برای من جالب است از هفته اول از استقلال انتقاد میکنند، ما در صدر هستیم ولی باز هم میگویند خط دفاعی بد است، در بازی با پدیده از راه دور گل خوردیم اما میگویند سرعت خط دفاعی کم است، این سؤال را میپرسم چه ربطی به سرعت دارد، همه بازیکنانی که در این پست هستند بهترین هستند، حنیف عمرانزاده، امین حاجمحمدی و مکویان در لیگ برتر امتحان پسداده هستند، این هجمهای که وجود داشته درست نیست، گل خوردن پیش میآید اما باید جوری انتقاد کرد که درست باشد، فنی باشد.
از یک تیم خارجی پیشنهاد داشتی، این پیشنهاد رد شد.
من از اول هم گفتم امسال فقط به استقلال فکر میکنم و دنبال این هستم که بهترین بازیهایم را انجام بدهم، پیشنهاد از لیگ آلمان بود که پاسخ منفی دادم، فعلاً برنامهای برای ترانسفر ندارم.
قطعاً به این موضوع فکر میکنی.
لژیونر شدن را میگویید؟
بله.
بله اما برای رفتن به خارج همه چیز را به خوبی بررسی میکنم و وقتی مطمئن شدم به صلاح من است و میتوانم از نظر فوتبالی پیشرفت کنم بعد حاضر خواهم شد ترانسفر شوم.
کدام لیگ را دوست داری؟
ایتالیا، از بچگی عاشق لیگ ایتالیا بودم، در بین تیمهای ملی نیز عاشق ایتالیا هستم.
و الگویت؟
پوگبا، این بازیکن ویژه است و هواداران استقلال نیز لطف دارند و مرا به اسم این بازیکن صدا میزنند.
برسیم به تیمملی امید، قهرمانی در بازیهای غرب آسیا.
تورنمنت بسیار خوبی بود و تیمهای بزرگی در این تورنمنت حضور داشتند، همه آنها با تیمهای اصلیشان آمده بودند و ایران توانست با ارائه بازیهای خوب به موفقیت رسیده و عنوان قهرمانی این بازیها را به دست آورد، تیمملی امید یکدل، متحد، هماهنگ و متحد بود.
کاپیتان تو بودی و جام را بالای سر بردی.
یک سری اتفاقات همراه شد تا در این جام من بتوانم کاپیتان باشم و بسیار خوشحال هستم که در اولین تورنمنتی که بازوبند را بر دستانم بستم قهرمان شدیم، البته به نمایندگی از تمام بچهها جام را بالای سر بردم.
این تیم میتواند طلسم ۴۰ ساله المپیک نرفتن ما را بشکند؟
با جرأت میتوانم بگویم این تیم یکی از بهترین تیمهای المپیک محسوب میشود، شاید باورش سخت باشد اما نفر اول با نفر بیست و سوم فاصلهای ندارد و همه بازیکنان در یک سطح هستند، شاید در تیمهای قبلی این خصیصه وجود نداشت، اگر بتوانیم همین روندی را که شروع کردهایم ادامه دهیم، حرفهای زیادی برای گفتن داریم، از یک سال پیش وقتی شروع کردیم هدفمان رفتن به المپیک ریو بود، ریو نهایت آرزوهای ماست، شاید تیمملی هر چهار سال در میان به جامجهانی رفته باشد ولی تیم امید ۴۰ سال است در حسرت رفتن به المپیک به سر میبرد و این نسل میخواهد آرزوهای تمام ایرانیان را جامه عمل بپوشاند، اگر خدا بخواهد تیم امید به ریو میرود.
همه کاپیتان بودند
این درست که من کاپیتان تیم المپیک هستم و بازوبند را به دستان خود بستم اما با جرأت میتوانم بگویم در بازیهای غرب آسیا سایر بازیکنان تیم وظایف مرا انجام میدادند. من نماینده مربیان در زمین بودم ولی بچهها اینقدر خوب، باتجربه و متحد هستند که اجازه نمیدادند کوچکترین مشکلی وجود داشته باشد. همه بازیکنان امید کاپیتان بودند. ما فقط یک کاپیتان به نام روزبه چشمی نداشتیم. شاید برخی اوقات من از همبازیام درسی میگرفتم. حق ما قهرمانی در تورنمنت غرب آسیا بود. گرفتن جام، پاداش بچههایی بود که با تمام وجود برای سرافرازی پرچم کشورشان در زمین تلاش کردند. شاید در بازی فینال هیچکس باور نمیکرد اما تیم ملی کاری کرد که سرمربی سوریه در کنفرانس مطبوعاتی گفت ایران فوتبالش را به ما دیکته کرد. وقتی قبل از شروع بازی در رختکن جمع شدیم همه قول دادیم باید با جام قهرمانی به ایران برگردیم. میخواستیم با بهترین خاطره آخرین تورنمنت غرب آسیا را به پایان برسانیم.
بدون جهانبخش و سردار هم ضرر نمیکنیم
من در مورد تیم المپیک ایران خیلی خوشبین هستم. البته این خوشبینی فقط مختص به من نیست و شما با هر کدام از بازیکنان امید صحبت کنید چنین نظری دارند. به قول معروف جنس این تیم جور، جور است. همه بازیکنان همسطح هم هستند و هیچکس به بازیکن دیگری برتری فنی ندارد. تمام آنهایی که از نزدیک با تیم امید آشنایی دارند و تمرینات و بازیهای ما را دنبال کردهاند یک عقیده مشترک دارند؛ عقیده آنها این است امیدهای ایران در راه ریو از برترین تیمهای سالهای اخیر هستند. علیرضا جهانبخش و سردار آزمون فوتبالیستهای بزرگی هستند، فوتبالیستهایی که میتوانند کمک زیادی در راه رسیدن به برزیل به ما کنند ولی نبودن آنها به روند تیمی ضرر نمیزند.
استعدادی که میتواند به بازیکن بزرگتری تبدیل شده و سالهای سال برای استقلال و تیمملی بازی کند. پرویز مظلومی اعتقاد ویژهای به این بازیکن دارد و در ابتدای فصل به جواد نکونام ترجیح داده شد. چشمی که با تیم امید قهرمان غرب آسیا شد و به عنوان کاپیتان جام را بالای سر برد به خبرورزشی آمد و از استقلال و رفتن به المپیک ریو حرف زد.
روزبه چشمی چگونه به موقعیت امروزی رسید، فوتبالش را از کجا شروع کرد؟
من از پیکان استارت زدم، تیم زیر ۱۳ سالههای پیکان، مربیام آقای ا...کرم بود، سه سال در جمع خودروسازان تهرانی حضور داشتم، با این تیم قهرمان نوجوانان تهران شدم، بعد به پرسپولیس رفتم، کورش برمک هدایت این تیم را بر عهده داشت، در جوانان پرسپولیس زیر نظر عبدا...نژاد کار کردم، برای پشتسر گذاشتن خدمت مقدس سربازی راهی مقاومت شدم، بعد هم ماجراهای پرسپولیس پیش آمد.
ماجراهایی که باعث شد قید حضور در این تیم را بزنی...
بازیکن تیمملی جوانان بودم، در این تیم فیکس بازی میکردم، پرسپولیس با یحیی گلمحمدی در فینال جامحذفی مغلوب سپاهان شد و علی دایی آمد، من با پرسپولیس قرارداد داشتم و آقای دایی از من خواست برای حضور در بزرگسالان تست فنی بدهم، در آن زمان احساس کردم برای بازیکنی که ملیپوش است خوب نیست تست فنی بدهد، علیآقا میتوانست جور دیگری از من بخواهد در تمرینات مورد آزمایش فنی قرار بگیرم، برای همین پیش آقای رویانیان رفتم و خواستم رضایتنامهام را صادر کنند، در ابتدا مخالف این موضوع بودند اما با اصرارهای من پس از دو هفته راضی به انجام این کار شدند، بعد هم به صبا رفتم.
صبایی که محمد مایلیکهن سرمربیاش بود.
بله، شاید برایتان جالب باشد بدانید محمد مایلیکهن نیز از من خواست تست بدهم، حالا شاید از خودتان بپرسید چرا پس من حاضر شدم در تست فنی او شرکت کنم، لحن ایشان فرق داشت، آقای مایلیکهن به من گفت سه روز به صورت آزمایشی در تمرینات شرکت کنم، بازیهایم در تیمملی جوانان را دیده بودند، میدانستم نگاهشان به من مثبت است، بعد از تمرین دوم مرا فرستادند برای قرارداد، این آغازی بزرگ در فوتبال حرفهایام بود، با جرأت میتوانم بگویم فوتبالم را مدیون مایلیکهن هستم و او نقش بزرگی در پیشرفت من داشت. اعتماد او خیلی به من کمک کرد.
خیلی زود در این تیم فیکس شدی.
از هفته سوم بود که به مهره ثابت تبدیل شدم، بازی با فولاد خوزستان بود، خیلی برایم ارزشمند بود و سعی کردم جواب اعتماد ایشان را بدهم، ما در نیمفصل اول خیلی بدشانس بودیم و در تمام بازیهایی که داشتیم در دقایق آخر یا مساوی میکردیم یا میباختیم، در نیمفصل دوم شرایط بهتر شد و بهتر نتیجه گرفتیم.
همان سال استقلال تو را میخواست اما نرفتی.
استقلال مرا میخواست اما به شکل جدی نبود، امسال خیلی جدیتر بود و برای همین حاضر شدم به این تیم بیایم، به جز استقلال از چند تیم دیگر نیز پیشنهاد داشتم اما با خیلیها مشورت کردم و همگی متفقالقول اعتقاد داشتند در استقلال میتوانم روزهای فوتبالی بهتری داشته باشم، برای همین تصمیم گرفتم استقلال را انتخاب کنم و خدا را شکر همینطور هم شد.
استقلالی شدن تو با حاشیههایی همراه شد، پول رضایتنامهات و بعد مخالفت باشگاه صبا و...
خیلی روزهای پراسترسی بود، خیلی با مسئولان صبا صحبت کردم، در نهایت به توافق رسیدیم با پرداخت ۳۸۰ میلیون تومان رضایتنامهام را صادر کنند، پول رضایتنامهام را باشگاه استقلال پرداخت کرد و تا آمدیم رسید آن را برای صبا بفرستیم برق رفت، چند ساعت برق رفت و نیامد، هر لحظه فکر میکردم پشیمان شوند، بعد که همه چیز درست شد و در تمرینات شرکت کردم در صبا تغییراتی به وجود آمد و آن آقایی که آمده بود میگفت باید روزبه چشمی برگردد و پول این بازیکن را میدهیم، الکی دو هفته استرس درست کرد.
مظلومی خیلی پای تو ایستاد، خیلیها میگفتند به جای تو نکونام را بگیرد.
من از ایشان تشکر میکنم، پرویزخان نسبت به من خیلی لطف دارد، شاید هر کسی بود حاضر نمیشد این همه پای من بایستد، خصوصاً با آن اتفاقاتی که پیرامون پول رضایتنامهام افتاد، برخیها انتقاد میکردند چرا باید سرمربی استقلال این همه از بازیکن جوانی که برای دریافت رضایتنامهاش موانع زیادی وجود دارد حمایت کند، من این خوبی را فراموش نمیکنم و تلاشم را میکنم تا بهترین بازیها را برای استقلال به نمایش بگذارم.
از همان هفته اول تو را فرستاد توی زمین...
من به خوبی میدانستم استقلال تیم بزرگی است و باید جوری کار کنم تا خودم را نشان بدهم، پیش از آن نیز با مجید صالح و خود آقای مظلومی حرف زده بودم و آنها به من گفتند روی تو حساب کردهایم، به واسطه همین اتفاقات خیلی تمرین میکردم و دنیایی انگیزه داشتم تا نشان دهم بیجهت استقلال به من اعتماد نکرده است. همانطور که گفتم به جز استقلال پیشنهادات دیگری هم داشتم، پیشنهاداتی که از لحاظ مالی بیشتر و بهتر از استقلال بود اما به هیچکدام از آنها توجه نکردم، برای پول درآوردن وقت زیاد است. فعلاً به این فکر میکنم تا با استقلال قهرمان لیگبرتر شوم.
دفاع وسط یا هافبک دفاعی؛ پست اصلی تو چیست، این پست عوض کردنها باعث ناهماهنگی نمیشود؟
برای من فرقی نمیکند که در کدام پست بازی کنم در هر کدام از این پستها به کرات بازی کردهام، در صبا، در تیمملی جوانان، در تیم امید نیز همین پست را داشتم، و البته پست هافبک دفاعی به گونهای است که بیارتباط با دفاع وسط نیست، ضمن اینکه کارهای دفاعی را باید انجام دهم و میدهم، این مشکلی نیست که بخواهد نحوه بازیام را خراب کند، در سه سال اخیر و در بالاترین سطح هم هافبک دفاعی بودهام و هم دفاع وسط، در نظر داشته باشید در استقلال مهم، بازی کردن است نه در کجا بازی کردن.
از خط دفاعی استقلال انتقادات زیادی میشود.
من نمیدانم چرا این انتقادات مطرح میشود، برای من جالب است از هفته اول از استقلال انتقاد میکنند، ما در صدر هستیم ولی باز هم میگویند خط دفاعی بد است، در بازی با پدیده از راه دور گل خوردیم اما میگویند سرعت خط دفاعی کم است، این سؤال را میپرسم چه ربطی به سرعت دارد، همه بازیکنانی که در این پست هستند بهترین هستند، حنیف عمرانزاده، امین حاجمحمدی و مکویان در لیگ برتر امتحان پسداده هستند، این هجمهای که وجود داشته درست نیست، گل خوردن پیش میآید اما باید جوری انتقاد کرد که درست باشد، فنی باشد.
از یک تیم خارجی پیشنهاد داشتی، این پیشنهاد رد شد.
من از اول هم گفتم امسال فقط به استقلال فکر میکنم و دنبال این هستم که بهترین بازیهایم را انجام بدهم، پیشنهاد از لیگ آلمان بود که پاسخ منفی دادم، فعلاً برنامهای برای ترانسفر ندارم.
قطعاً به این موضوع فکر میکنی.
لژیونر شدن را میگویید؟
بله.
بله اما برای رفتن به خارج همه چیز را به خوبی بررسی میکنم و وقتی مطمئن شدم به صلاح من است و میتوانم از نظر فوتبالی پیشرفت کنم بعد حاضر خواهم شد ترانسفر شوم.
کدام لیگ را دوست داری؟
ایتالیا، از بچگی عاشق لیگ ایتالیا بودم، در بین تیمهای ملی نیز عاشق ایتالیا هستم.
و الگویت؟
پوگبا، این بازیکن ویژه است و هواداران استقلال نیز لطف دارند و مرا به اسم این بازیکن صدا میزنند.
برسیم به تیمملی امید، قهرمانی در بازیهای غرب آسیا.
تورنمنت بسیار خوبی بود و تیمهای بزرگی در این تورنمنت حضور داشتند، همه آنها با تیمهای اصلیشان آمده بودند و ایران توانست با ارائه بازیهای خوب به موفقیت رسیده و عنوان قهرمانی این بازیها را به دست آورد، تیمملی امید یکدل، متحد، هماهنگ و متحد بود.
کاپیتان تو بودی و جام را بالای سر بردی.
یک سری اتفاقات همراه شد تا در این جام من بتوانم کاپیتان باشم و بسیار خوشحال هستم که در اولین تورنمنتی که بازوبند را بر دستانم بستم قهرمان شدیم، البته به نمایندگی از تمام بچهها جام را بالای سر بردم.
این تیم میتواند طلسم ۴۰ ساله المپیک نرفتن ما را بشکند؟
با جرأت میتوانم بگویم این تیم یکی از بهترین تیمهای المپیک محسوب میشود، شاید باورش سخت باشد اما نفر اول با نفر بیست و سوم فاصلهای ندارد و همه بازیکنان در یک سطح هستند، شاید در تیمهای قبلی این خصیصه وجود نداشت، اگر بتوانیم همین روندی را که شروع کردهایم ادامه دهیم، حرفهای زیادی برای گفتن داریم، از یک سال پیش وقتی شروع کردیم هدفمان رفتن به المپیک ریو بود، ریو نهایت آرزوهای ماست، شاید تیمملی هر چهار سال در میان به جامجهانی رفته باشد ولی تیم امید ۴۰ سال است در حسرت رفتن به المپیک به سر میبرد و این نسل میخواهد آرزوهای تمام ایرانیان را جامه عمل بپوشاند، اگر خدا بخواهد تیم امید به ریو میرود.
همه کاپیتان بودند
این درست که من کاپیتان تیم المپیک هستم و بازوبند را به دستان خود بستم اما با جرأت میتوانم بگویم در بازیهای غرب آسیا سایر بازیکنان تیم وظایف مرا انجام میدادند. من نماینده مربیان در زمین بودم ولی بچهها اینقدر خوب، باتجربه و متحد هستند که اجازه نمیدادند کوچکترین مشکلی وجود داشته باشد. همه بازیکنان امید کاپیتان بودند. ما فقط یک کاپیتان به نام روزبه چشمی نداشتیم. شاید برخی اوقات من از همبازیام درسی میگرفتم. حق ما قهرمانی در تورنمنت غرب آسیا بود. گرفتن جام، پاداش بچههایی بود که با تمام وجود برای سرافرازی پرچم کشورشان در زمین تلاش کردند. شاید در بازی فینال هیچکس باور نمیکرد اما تیم ملی کاری کرد که سرمربی سوریه در کنفرانس مطبوعاتی گفت ایران فوتبالش را به ما دیکته کرد. وقتی قبل از شروع بازی در رختکن جمع شدیم همه قول دادیم باید با جام قهرمانی به ایران برگردیم. میخواستیم با بهترین خاطره آخرین تورنمنت غرب آسیا را به پایان برسانیم.
بدون جهانبخش و سردار هم ضرر نمیکنیم
من در مورد تیم المپیک ایران خیلی خوشبین هستم. البته این خوشبینی فقط مختص به من نیست و شما با هر کدام از بازیکنان امید صحبت کنید چنین نظری دارند. به قول معروف جنس این تیم جور، جور است. همه بازیکنان همسطح هم هستند و هیچکس به بازیکن دیگری برتری فنی ندارد. تمام آنهایی که از نزدیک با تیم امید آشنایی دارند و تمرینات و بازیهای ما را دنبال کردهاند یک عقیده مشترک دارند؛ عقیده آنها این است امیدهای ایران در راه ریو از برترین تیمهای سالهای اخیر هستند. علیرضا جهانبخش و سردار آزمون فوتبالیستهای بزرگی هستند، فوتبالیستهایی که میتوانند کمک زیادی در راه رسیدن به برزیل به ما کنند ولی نبودن آنها به روند تیمی ضرر نمیزند.
پ
نظر کاربران
یه خورده خودتو تحویل بگیر......به حرفهای دیگت کاری ندارم ولی اینکه گفتی از آلمان پیشنهاد داشتم از اون حرفا بود