صادقیان: پراید سواری هم لذت خودش را دارد
هافبک نفت تهران گفت: «من قبل از اینکه به پرسپولیس بیایم، نه پرسپولیسی بودم و نه استقلالی... وقتی آمدم پرسپولیس و محبت هواداران پرسپولیس را دیدم، پرسپولیسی شدم.»
مدتی او از کانون توجه رسانهها دور بوده و روی فوتبال تمرکز کرده است. اما بعد از این که علیرضا منصوریان گفت پیام عوض شده، ماشینهای مدل بالا را فروخته و با پراید میرود و میآید، بهترین بهانه به دست آمد تا بعد از مدتها صحبت هایش را منتشر کنیم.
دیگر وصله زندگی مجردی، غرق شدن در حاشیه، رفاقت با خواننده زیرزمینی و... و... و... به پیام نمیچسبد و امیدواریم صادقیان همین مسیر جدید را طی کند.
اظهارات صادقیان را در ادامه می خوانید:
* فکر میکنی نسبت به فصل پیش چقدر تغییر کردهای؟
- در این مورد دیگران باید نظر بدهند؛ همتیمیهایم، کادر فنی و نزدیکانم باید بگویند و من نمیتوانم حرف بزنم ولی خودم فکر میکنم یک تصمیم خیلی بزرگی گرفتم از نظر اخلاقی و خدا را شکر الان هم دارم ثمرهاش را میبینم، همه چیز خوب است و خیلی آرام دارم کارم را انجام میدهم.
* قبل از اینکه درباره خودت حرف بزنیم، دوست دارم درباره هادی نوروزی حرف بزنیم. یک اتفاق ناگواری افتاد... هادی در پرسپولیس کاپیتان شما بود، البته الان باید بگوییم مرحوم هادی نوروزی... چه خاطرهای از هادی داری و در مورد او چه میتوانی بگویی؟
- هنوز که هنوز است باور نمیکنم. حتی خود شما الان اول گفتی هادی و بعدش گفتی باید بگویم مرحوم... من هم مثل شما باورم نمیشود. این اتفاق همه را شوکه کرد. شاید خیلیها ندانند، هادی آرام و بیحاشیه بود اما من رابطهام با هادی خیلی صمیمی بود. با هادی و بچههای تیم رفت و آمد داشتم. همه میگویند هادی خیلی ساکت بود اما هادی با من خیلی شوخی میکرد. شوخیهایی که نمیشود بازگو کرد. خاطرات خیلی خوبی با هادی دارم و هیچوقت فراموشش نمیکنم. هادی همیشه در قلب من جا دارد و البته در قلب هواداران پرسپولیس... هادی همیشه در یادها میماند و ما الان باید خانوادهاش را حمایت کنیم، به خصوص هانی، پسرش که فوتبال بازی میکند. باشگاه باید طلب او را بدهد، حق و حقوق او را پرسپولیس سعی کند بدهد. من هم خودم با علیآقا (منصوریان) صحبت کردم تا آن طلبی که از نفت داشته را آقای قنبرزاده زحمت بکشد و بدهد که زندگی خانوادهاش بچرخد. دیشب که داشتم با رضا نورمحمدی صحبت میکردم، حالش خیلی بد بود ولی میگفت من تنهایشان نمیگذارم و هانی را حمایت میکنم. میگفت اگر بشود هانی و همسر هادی و هانا را بیاوریم تهران چون شرایط در بابل برایشان سخت میشود. تا جایی هم که از دست من بربیاید، کمک میکنم. هنوز با رضا، محسن بنگر، بابک حاتمی، مهرداد کفشگری و... رفت و آمد دارم و سعی میکنیم ما همه با هم کنار این خانواده باشیم.
* وقتی خبر فوت هادی را شنیدی، چه حسی داشتی؟
- از خواب پا شدم دیدم روی اینستاگرام برای من تگ کردند. دیدم نوشته خداحافظ کاپیتان... گفتم خدایا، هادی خداحافظی کرد؟ کجا رفت؟ تازه به اوج برگشته بود... توی عالم خودم بودم. رفتم سراغ اینترنت تا خبر خداحافظی هادی از پرسپولیس را چک کنم که دیدم همه تسلیت گفتهاند. باز هم باورم نشد، تماس گرفتم با رضا نورمحمدی جواب نداد، زنگ زدم محسن بنگر، دیدم گریه میکند، گفتم چی شده؟ گفت هیچی نگو پیام، فقط آدرس هادی را میفرستم، پاشو بیا اینجا... رفتم ولی باز هم باورم نمیشود. دیدم خدایا چی شده... خیلی ناراحتکننده بود و باورنکردنی....
* پیام تو یکی از بازیکنانی بودی که پشتسرت خیلی حرف بود و خیلی وصلهها به تو چسبید... در مورد هادی هم خدابیامرز، اتفاقاتی بعد فوتش افتاد که خیلیها را ناراحت کرد. اینکه به دروغ گفتند به دلیل دیگری فوت کرده و شایعه ساختند... فکر میکنی چیکار باید کرد با این شایعات؟
- تا جایی که من، هادی را میشناختم و رفت و آمد داشتم، هادی فوقالعاده ورزشکار سالمی بود و مشکل قلبی هم نداشت که اگر داشت اصلاً اجازه بازی نمیدادند... من فکر کنم فشار روی او زیاد بود و این فشار باعث شد... بچهها هم همین را میگویند چون همه ما هادی را میشناختیم و او به جرأت از سالمترین بازیکنهای مملکت ما بود که متأسفانه از دستش دادیم.
* بحث را عوض کنیم پیامجان... منصوریان حرفهای تازه و جالبی درباره تو زد. این که تغییر کردهای و از حاشیههای سابق دور شدهای و این که با پراید رفت و آمد میکنی؟
- علیآقا به من لطف دارد. وقتی آدم یک تصمیمی را میگیرد، باید از همه نظر تغییر کند. روزی که علیآقا به من گفت بروم پیش ایشان و با نفت باشم، شرایط خیلی بدی داشتم. این را همه میدانند که شرایطم بد بود. از لحاظ فنی همه من را قبول داشتند و میدانستند من همان صادقیان هستم اما بیشتر همان مسائل دیگر بود که خودتان میدانید... منصوریان با من صحبت کرد و پای من ایستاد... بعدها ایشان یک پیشنهاد دوستانه به من داد. نه اینکه بخواهد تحمیل کند، دوستانه به من گفت نظرت چیست این پولهایی که میگیری را در زمینه خرید خانه سرمایهگذاری کنی و من هم تصمیم گرفتم ماشین خودم را بفروشم و خدا را شکر علیآقا هم کمکم کرد و توانستم خانهای بخرم و الان چون از خانه تا محل تمرین ۱۰ دقیقه تا یکربع راه است، سعی کردم فقط ماشینی زیر پایم باشد و با آرامش میروم سر تمرین و برمیگردم. جایی هم نمیروم و راضی هستم.
* پرایدسواری سخت نیست؟
- لذت خودش را دارد. همه میدانند من از چند سال پیش، تند تند هر دو، سه ماه یک بار ماشین عوض میکردم. آن اتفاق مال دوران جوانی بود. نه اینکه الان پیر باشم ولی خیلی پخته شدم. الان مثل یک مرد ۳۰ ساله میفهمم. به موقعش جوانی کردن خوب بود و لذت داشت اما الان قصد دارم بیشتر پولم را در کار ملک سرمایهگذاری کنم. مگر من چند سال میتوانم بازی کنم؟ الان فقط میخواهم فوتبال بازی کنم. این قولی است که به خودم، به منصوریان و به هواداران خودم دادم. تصمیم گرفتم فکر و ذکرم فقط فوتبال باشد. قولی است که به منصوریان دادم و خدا را شکر بیحاشیه و بیدردسر کارم را میکنم.
* دور از حاشیه و تجملات و زرق و برق زندگی کردن، سخت نیست؟
- نیاز بود دور باشم. نیاز بود از مصاحبه، عکس، توجه، تجملات و حاشیه دور باشم... دور از همه چیز... تصمیم گرفتم بروم تیم نفت پیش علیآقا که کاملاً من را میشناسد و میداند چطور باید من را مدیریت کند. تصمیم خوبی گرفتم و الان خیلی راضیام و آرامش دارم.
* جدا شدن از پرسپولیس قطعاً برای تو سخت بود اما شرایط جدید به نفع تو شد. باعث شد تغییر کنی... این را هواداران پرسپولیس هم متوجه میشوند. خیلی فرق کردی، دیگر آن پیامی نیستی که در اهواز و مقابل فولاد عصبی شدی و آن اتفاق را رقم زدی و محروم شدی. الان وقتی دو نفر در زمین دعوا میکنند، میروی جدایشان میکنی... این خیلی جالب است، چقدر سعی و تلاش کردی تا تغییر کنی؟
- این عهدی بود که با خودم بستم یا باید در ۲۳ سالگی فوتبالم به پایان میرسید یا باید کلاً عوض میشدم. من به همین راحتی به اینجا نرسیدم که بخواهم موقعیت خودم را به همین راحتی از بین ببرم. تصمیم گرفتم و عهد بستم با آرامش کار خودم را بکنم و وارد حواشی نشوم. شک نکنید سر عهدم هستم. اتفاقاً کلی هم به من فحاشی شده و لطف داشتند ولی من کار خودم را میکنم و توانم را برای نفت میگذارم و میخواهم طوری بازی کنم که حتی کارت زرد هم نگیرم.
* فصل قبل بازی پرسپولیس و سایپا در کرج، یک صحبتهایی بین تو و کریم باقری رد و بدل شد که باعث شد تو از پرسپولیس بیایی بیرون... مراسم ختم هادی همه نگاهها و دوربینها روی شما زوم بود که پیام چهکار میکند و دیدیم مراسم آشتیکنان شما بود... البته آقاکریم بد تو را نمیخواست و نمیخواهد، همین الان هم از تو تعریف میکند...
- ببینید، همان موقع هم گفتم، الان هم میگویم آقاکریم همشهریام است، با پدر خدابیامرزم دوست بود و خیلی هم من را دوست دارد، فوقالعاده دوستم دارد... آن موقع شرایط بدی داشتم و قبل از آن اتفاق، شرایط خوبی نداشتم و پشتسر هم بد میآوردم و پشت هم حاشیه تولید میشد. هی میخواست کارم درست شود و یک اتفاقی میافتاد و بدتر میشد. آن روز هم اتفاق خاصی نبود، نه قهری در کار بود، نه من حرفی زدم. آقاکریم بزرگ فوتبال است، اسطوره پرسپولیس است. در ختم هم ایشان را دیدم، بغل کردم، تسلیت گفتم و آقاکریم هم صمیمی برخورد کرد و اصلاً قهر نبودیم که بخواهیم آشتی کنیم. الان آقاکریم اینجا نیست ولی خدا که هست، آقاکریم خدایی خیلی هوای من را داشت و بابت حمایتهایش تشکر میکنم. در پرسپولیس خیلی به من کمک کرد.
* تو برای بازگشت به پرسپولیس چه تصمیمی داری؟
- بیتعارف بگویم من قبل از اینکه به پرسپولیس بیایم، نه پرسپولیسی بودم و نه استقلالی... خودتان هم میدانید من رک حرف میزنم... وقتی آمدم پرسپولیس و محبت هواداران پرسپولیس را دیدم، پرسپولیسی شدم. حالا دیگر همه میدانند من پرسپولیسی هستم و خیلی هم تلاش کردم در پرسپولیس بمانم اما نشد. جدایی از پرسپولیس سخت بود... روز اولی که رفتم سر تمرین نفت، علیآقا (منصوریان) در جمع گفت من یک استقلالیام و این را همه میدانند و پیام هم یک پرسپولیسی است و این را هم همه میدانند ولی با این وجود سعی میکنم یک پیام آماده و با اخلاق را به پرسپولیس برگردانم. این حرف را منصوریان زد... ایشان میدانست که جدایی از پرسپولیس برایم سخت بود. ممنون ایشان هستم که به من کمک کرد. همه تلاش خودم را میکنم یک روز با بهترین اخلاق و رفتار و در بهترین فرم برگردم به پرسپولیس و مطمئن هستم یک روز برمیگردم. از همین حالا این روز خوب و فوقالعاده را برای خودم و پرسپولیس میبینم.
* همان مسائل که خودت هم اشاره کردی، باعث شد حتی از پرسپولیس هم دور شوی اما حالا منصوریان خیلی امیدوار است به تیم ملی برگردی... الان بهترین فرصت است و...
- فکر میکنم من به خاطر اخلاقم به تیم ملی دعوت نمیشدم یا در آستانه جام جهانی از تیم ملی خط خوردم. الان که آرام شدم و در یک محیط آرام هستم این را بیشتر درک میکنم که به دلایل اخلاقی به حقم در تیم ملی نمیرسم اما حالا همه تلاش خودم را میکنم... البته فقط اخلاق ملاک نیست و کار فنی هم هست. اینکه پیام اخلاق خودش را درست کرده، کافی نیست و باید فنی هم عالی باشم و تلاشم را میکنم... الان همه پیام صادقیان متفاوتی را در نفت میبینند که بیشتر در اختیار تیم است تا خودش... الان دوندگیام را بیشتر کردم. با جیپیاسی که میبندیم میزان دوندگیام مشخص است و بیشتر شده البته جاهای به خصوصی هنوز آن تکرویها هست (خنده) ولی در خدمت تیم بودن من خیلی بیشتر شده! کار برای تیم، در خدمت تیم بودن و... پررنگ شده و میخواهم به تیم ملی برگردم.
* پیام جدید حتی صحبت کردنش هم عوض شده... یادم میآید یک دفعه که از تیم ملی کنار گذاشته شدی، گفتی تا کروش هست به تیم ملی دعوت نمیشوم.
- حقیقتش هم سنم پایینتر بود و هم فقط مسائل فنی را میدیدم و با تعجب از خودم میپرسیدم من که از لحاظ فنی در اوج هستم و عالی کار میکنم چرا باید خط بخورم. اما الان که آمدهام در فضای آرام و خودم هم آرام شدهام به این نتیجه رسیدم که فقط نباید فنی خوب باشی و از لحاظ اخلاقی هم باید بالا باشی که دعوت شوی و در تیم ملی بمانی و حالا تلاش میکنم چنین شرایطی داشته باشم.
* در مورد کی روش چه نظری داری؟
- کی روش مربی بزرگی است و فوتبال ما را دگرگون کرد، حتی آن زمان که خط خوردم هم همین را گفتم و الان هم تأکید میکنم کی روش حرفهای است. کی روش از لحاظ فنی من را دیده و میشناسد و حالا دوست دارم تغییر اخلاقی من به گوش ایشان برسد.
* پس برای خودت در تیم ملی پیراهن در نظر گرفتی؟
- صددرصد، به امید خدا.
* زمانی که بحث جدایی تو از پرسپولیس مطرح بود، شایعه شد که قلعهنویی تماس گرفته و گفته بیا استقلال؟
- به هر حال پیشنهادهایی بود...
* سرمربی وقت استقلال با تو تماس گرفت؟
- خودش مستقیم نه ولی صحبتهایی بود. بازیکن آزاد بودم و برانکو هم من را نمیخواست و پیشنهادات طبیعی بود... بگذریم.
* بدتر از بیمهریهایی که به تو شد، به هادی نوروزی هم شد. محسن بنگر این را بارها در مصاحبههای اخیرش به زبان آورد. محسن گفت به هادی آنقدر توهین شد که مجبوری ۶ ماه رفت نفت... خاطرهای هم تعریف میکرد که شب قبل از بازی پرسپولیس و نفت، او و رضا نورمحمدی با هادی تماس گرفتند که هادی گفت هیچ وقت من مقابل پرسپولیس بازی نمیکنم و کاری میکنم مصدوم شوم... هادی با اینکه مورد بیمهری قرار گرفت همیشه با احترام از هواداران پرسپولیس یاد میکرد... تو هم با اینکه الان از پرسپولیس کنار گذاشته شدی، با احترام از پرسپولیس حرف میزنی.
- ببینید وقتی من در پرسپولیس بودم، همهجوره هواداران من را حمایت کردند. چه سال اول که در اوج بودم، چه فصل قبل که آن مشکلات پیش آمد و چه همین حالا که دور از پرسپولیس هستم. من معروف شدن و محبوب شدنم را مدیون هواداران پرسپولیس هستم و ممنون بابت لطفشان.
* از پرسپولیس طلب داری؟
- بله... سال دوم قراردادم با پرسپولیس، قرارداد ۹۵۰ میلیونی بستم و اتفاقاتی پیش آمد و زیاد بازی نکردم. الان نزدیک ۶۰۰ میلیون از پرسپولیس طلب دارم ولی این پول را هم نمیخواهم.
* تا امروز هم دربارهاش حرف نزدی؟
- نه، حرف نزدم چون این پول را نمیخواهم. نه حرفی زدم، نه به باشگاه رفتم. به خاطر هواداران این پول را نمیخواهم. البته آدم باید منطقی باشد. من اصلاً فوتبالی بازی نکردم برای پرسپولیس که الان ادعا کنم و بروم بگویم پولم را بدهید. میتوانم بگویم فوتبال است و پیش میآید و باید طبق قرارداد پولم را بدهید اما من این کار را نمیکنم. دنبال طلبم نرفتم و نمیروم. این ۶۰۰ میلیون فدای سر هواداران پرسپولیس.
* تو بعد از اینکه رفتی نفت یکسری تصمیم گرفتی... جدا از پراید و خانه خریدن و... تصمیم گرفتی با خانواده زندگی کنی و خواهر و مادرت را هم بیاوری پیش خودت... این تصمیم را خودت گرفتی یا کسی پیشنهاد داد؟
- خودم تصمیم گرفتم. فکر کردم خیلی میتوانند به من کمک کنند و از لحاظ تغذیه و استراحت و خیلی چیزها به نفع من میشود. این تصمیم را باید خیلی زودتر از اینها میگرفتم. خیلی هم به نفع من شد. حالا راحتتر تمرکزم روی فوتبال است. خدا را شکر که خانوادهام کنارم هستند.
* به عنوان سؤال آخر، درباره منصوریان یک جمله بگو.
- درباره علی آقا، فقط یک جمله؟
* حالا تو بیشتر بگو...
- دلم میخواهد این را بگویم که فوتبال خیلی بالا و پایین دارد. من با علی آقا (منصوریان) خیلی صمیمی هستم. در پرسپولیس هم خیلی با آقای دایی صمیمی بودم ولی این طبیعت فوتبال است که اگر بد باشی، مینشینی بیرون و بازیکن دیگری جای تو را میگیرد. من این چیزها را میدانم و توقعی هم ندارم اما من اول فصل را هیچ وقت یادم نمیرود که منصوریان چه جوری پای من ایستاد، هر جایی و در هر تیمی هم که باشم مدیون ایشان هستم. خیلی بامعرفت است. کاری از دستم برای ایشان برنمیآید اما سعی کردم و سعی میکنم ایشان را روسفید کنم و امیدوارم با فوتبال بازی کردن جواب محبت او را بدهم.
* برای پایانبندی این مصاحبه، خودت هر چی دوست داری بگو...
- ممنونم از همه کسانی که چه در اوج بودم و چه در اُفت از من حمایت کردند و همیشه دوست داشتند استعداد پیام صادقیان تلف نشود. دوست داشتند من پیشرفت کنم. ممنونم از هواداران پرسپولیس که به من پر و بال دادند و ممنونم از علیرضا منصوریان که پای من ایستاد و مطمئن باشید پرچم منصوریان را میبرم بالا... از شما هم ممنونم.
* یک پیام آذری هم بگو.
- از همه کسانی که از من حمایت کردند تشکر می کنم. از هواداران، از خبرنگاران، از منصوریان، از علی دایی و... دایی باعث شد من بیایم پرسپولیس و حتی وقتی محروم شدم یک کلمه هم از من گلایه نکرد و نگفت این چه کاری بود کردی!
ارسال نظر