امشب همه راه ها به برلین ختم می شود
شاید خیلی ها ندانند که نام رئیس جمهوری آرژانتین چیست اما همه یادشان می آید که پسر کوتاه قامت و سرخ گونه آرژانتینی ها این روزها سلطان فوتبال همه دنیاست.
اگر کسی از شما بپرسد که خیام در زمان کدام پادشاه می زیست یا وقتی داوینچی لیخند ژوکوند را نقش می زد کدام پادشاه تاج طلایی بر سر داشت، ممکن است شانه بالا بیندازید و بگویید که نمی دانید، مردم سیاستمدارن را فراموش می کنند اما هنرمندان را نه. صاحب اندیشه ای گفته است :
«سیاستمداران میهمان تاریخ اند که می آیند و می روند، اما هنرمندان میزبان تاریخ هستند و می مانند».
شاید خیلی ها ندانند که نام رئیس جمهوری آرژانتین چیست اما همه یادشان می آید که پسر کوتاه قامت و سرخ گونه آرژانتینی ها این روزها سلطان فوتبال همه دنیاست.
به جز ارنستو چه گوارا که این شانس را داشته است که عکس اش حتی به پستوی دنج دفتر خاطرات و دیوار اتاق آدمهایی در پنج قاره راه پیدا کند، کمتر سیاست ورزی را می شود یافت که بچه هایی در هائیتی و تایلند و نیکاراگوئه و .... تی شرت هایی با نام یا عکس او تن کنند، اما حتی وقتی بخش های خبری کوچه پس کوچه های خاک گرفته عراق یا پاکستان را نشان می دهند که پس از یک انفجار تروریستی بوی باروت و خون می دهند لابلای جمعیت می شود بچه هایی را دید که پیراهن های بارسلونا منقوش به نام و شماره لیونل مسی را به تن کرده اند. نیمار، ژاوی، دل پیرو، جی جی بوفون، رونالدو، زیدان، پیرلو و ... هم از این بخت برخوردار بوده اند. این جادوی فوتبال است.
این ستاره ها نه پنجه های جادویی رامبراند و بتهوون را دارند و نه چون میکل آنژ می توانند از سنگ های سخت جان، پیکره های شگفت آور بیرون بکشند، نه حتی چون پابلو نرودا به اسپانیولی شعر می گویند، چهره آنها شاید گیرایی و جذابیت مردانه جان وین را نداشته باشد، در باله هم شهرتی ندارند اما آنها از هنرمندترین آدمهای زمانه ما هستند که به زندگی مان رنگ می پاشد و آن را حتی در روزهای دشوار قابل تحمل می کند.
شب هایی که مونیتورهای لپ تاپ و گوشی های همراه و صفحه نمایش تلویزیون مان از جنایت های داعش و طالبان بوی خون گرفته بود این جادوی فوتبال بود که برای لحظه هایی از یادمان بُرد که هزاره سوم بیش از هر فصل دیگری بوی باروت و خون گرفته است.
آرسن ونگر می گوید:«هر چیزی در زندگی میتواند هنر باشد. هر کاری که درست انجام شود هنر است. وقتی اثر یک نویسنده بزرگ را میخوانی انگار سفری در ژرفای وجود انسان آغاز کردهای و رازی درباره زندگی کشف میکنی، زندگی در ابعاد جزئی روزمرهاش خیلی مهم است. چون همه سعی دارند این جزئیات را بدل به هنر کنند. فوتبال هم همین است. من فوتبال بارسلونا را هنر میدانم».
برای تکمیل حرف های ونگر، جان کیتس (با بازی رابین ویلیامز) در فیلم «محفل شاعران مرده» (اثر پیتر وی یر) در یک پلان تاثیرگذار به شاگردانش میگوید:« بچهها! پزشکی، مهندسی، صنعت و پدیدههای دیگر برای آن است که به واسطهشان زندگی کنیم اما ادبیات و شعر چیزی است که برایش زندگی میکنیم». فوتبال و ستاره هایش را باید به ادبیات و شعر اضافه کرد.
امشب همه راهها به برلین ختم می شود. به فینال لیگ قهرمانان. جایی که آبی اناری های بارسلونا مقابل گورخرهای یونتوس می ایستند. حتی آنها که می گویند فوتبال افیون توده هاست هم امشب این جمله قصارشان را می گذارند بالای تاقچه و خیره می شوند به جادوی فوتبال.
این طور دست کم خبرهای منفی را اندکی از خاطر می بریم ...
ارسال نظر