استقلال و آجرلو بهدنبال اعادهحیثیت
خیلیها مدعی هستند نظم و دیسیپلینی که مصطفی آجرلو دارد میتواند استقلال را از بلبشویی که چند سالی است امان هواداران را بریده نجات دهد. اگر کمی فقط کمی انتخابات فدراسیون فوتبال به تاخیر افتاده بود و به دولت رئیسی میرسید چهبسا آجرلو بهجای مدیرعاملی استقلال الان بر صندلی ریاست فدراسیون تکیه زده بود.
فرهیختگان: انتخاب مصطفی آجرلو بهعنوان مدیرعامل تیم فوتبال استقلال واکنشهای متفاوتی را به همراه داشت. عملکرد پرفرازونشیب او در فوتبال باعث شد تا بسیاری از اهالی فوتبال نتوانند برداشت مثبتی از کارایی او داشته باشند و بهنوعی او را گزینه مناسبی برای تصدی این پست مهم ندانند. دراین بین آجرلو نه بیشتر از مخالفانش بلکه کمتر از آن هم موافق ندارد. خیلیها مدعی هستند نظم و دیسیپلینی که این مرد دارد میتواند استقلال را از بلبشویی که چند سالی است امان هواداران را بریده نجات دهد. اینکه آجرلو گزینه مناسبی است یا نه و چه عقبهای از خود به جا گذاشته موردی است که امروز به آن میپردازیم.
مدیری با تحصیلات مرتبط
سردار آجرلو ازجمله مدیرانی است که در قحطالرجال فوتبال ایران هم کارنامه مدیریتی دارد، هم تحصیلات مرتبط با مدیریت و هم در شاخه فوتبال تحصیل کرده است. این مهمترین فاکتوری است که میتواند او را به فوتبال و مخصوصا مدیریت فوتبال سنجاق کند. مدیرعامل باشگاه استقلال در سال ۱۳۷۲ لیسانس مدیریت خود را از دانشگاه تهران دریافت کرد و دوسال بعد در همین رشته مدرک فوقلیسانس گرفت. اما آجرلو به همین اکتفا نکرد و یکسال بعد با تطبیق مدرک موفق شد لیسانس نظامی گرفته و در سال ۸۰ فارغالتحصیل رشته مدیریت نظامی دانشگاه امام حسین شد.
او دارای مدرک دکترای مدیریت از همین دانشگاه نیز هست. جالب است بدانید مدیریت به اندازه کافی آجرلو را راضی نکرد و او همزمان موفق شد مدرک مربیگری فوتبال را هم بگیرد و علاوهبر مدرک مربیگری A آسیا در پایان سال ۸۱ در شاخه مدیریت استراتژیک ورزش نیز مدرک مدیریت را گرفت. به این ترتیب کسی نمیتواند بگوید او مدیری است که نه سابقه ورزشی دارد و نه تحصیلات مرتبط! این اما برای مدیریت او در باشگاه استقلال کافی است؟
مدیرعاملی استقلال به واسطه تغییر دولت
اگر کمی فقط کمی انتخابات فدراسیون فوتبال به تاخیر افتاده بود و به دولت رئیسی میرسید چهبسا آجرلو بهجای مدیرعاملی استقلال الان بر صندلی ریاست فدراسیون تکیه زده بود. بدونشک او به واسطه روی کار آمدن دولت رئیسی و البته دوستی دیرینه با محمدباقر قالیباف که اکنون رئیس مجلس است باردیگر به فوتبال برگشت و مدیرعامل باشگاهی شد که نصف هواداران فوتبال شب و روزشان را با اخبار این تیم سپری میکنند.
در این سالها آنقدر آدمهای بیربط مدیرعامل استقلال شدند که شاید آجرلو با همه اشتباهات و مشکلاتی که در دوران مدیریتش داشت گزینه خوبی به نظر برسد. پس استقلالیها از او چندان ناراضی نیستند. مخصوصا که در بدو ورود جلسه خوبی با فرهاد مجیدی داشت و صحبتهای قشنگی به زبان آورد و بحث تمدید ۳ ساله قرارداد مجیدی را هم مطرح کرد.
موفقیت یا ناکامی
نمیتوانیم بگویم آجرلو قطعا مدیر موفقی بوده است. او بعد از اینکه در پاس تهران روزهای خوبی را سپری کرد در استیلآذین و تراکتور چندان موفق نبود و همین موضوع هم او را که زمانی از مدیران معروف بود به گوشه رینگ کشاند.
آجرلو همیشه به ورزش گرایش داشت و همین موضوع او را از ورزش دور نکرد. در سال ۱۳۶۹ جانشین معاون تربیتبدنی سپاه پاسداران شد و به عرصه ورزش ورود کرد. او یکسال بعد رئیس هیات فوتبال نیروهای مصلح شد و طولی نکشید که به واسطه تحصیلاتی که در زمینه مدیریت داشت بهعنوان مدیرعاملی باشگاه مقاومت دست یافت. دوستی او با قالیباف باعث شد آجرلو بعد از روی کارآمدن قالیباف در نیروی انتظامی، راهی این نهاد شده و مدیریت کل تربیتبدنی نیروی انتظامی را برعهده بگیرد و از این پس ورود او به ورزش فوتبال بیشتر به چشم آمد. او حالا خود را مدیری فوتبالی میداند با این حال سوابقش نشان میدهد که نمیتوان بهطور قطعی گفت که موفق خواهد شد و البته به همان قطعیت هم نمیتوان از ناکامیاش صحبت کرد.
قهرمانی با پاس، ناکامی در استیلآذین
مدیرکل تربیتبدنی نیروی انتظامی با مدیرعاملی او در باشگاه پاس همراه شد بهطوری که آجرلو با این تیم در اوج افتخارات خود قرار گرفت. او در سال ۸۲ قهرمانی پاس را جشن گرفت و سال ۸۱ و ۸۴ هم به ترتیب دو نایبقهرمانی به دست آورد. در ادامه او در دیگر نهادهای ورزشی مشغول کار شد تا اینکه در سال ۸۸ مدیرعاملی تیم پرحاشیه استیلآذین را برعهده گرفت. همه منتظر پاسی دیگر از آجرلو بودند ولی او برخلاف تصورات نتوانست از تیم پرستاره استیل آذین بهره برده و درنهایت در دومین سال حضورش در این تیم در هفته پنجم از سمت خود استعفا داد و این تیم در همان سال به دسته دوم سقوط کرد.
او که در پاس با بازیکنان جوان و سرباز سروکار داشت در استیلآذین پرستاره که در آن روزها امثال علی کریمی، فریدون زندی، علیرضا نیکبختواحدی، حسین کعبی و مهدی مهدویکیا را به خود میدید دوام نیاورد و در همان زمان هم با علی کریمی درگیر شد و او را از تیم اخراج کرد. برخلاف باشگاه پاس، او هرگز در استیل آذین موفق نبود و همین امر آجرلو را از فوتبال دور کرد.
تراکتور، شروع دوبارهای که میسر نشد
در شرایطی که آجرلو به مدیرکلی تربیتبدنی سپاه برگشته بود با پیشنهاد مدیرعاملی باشگاه تراکتور در سال ۹۳ و پس از استعفای سعید عباسی روبهرو شد. او دو سال مدیرعامل این باشگاه بود تا اینکه تیم را به زنوزی فروختند و تیم از زیر پوشش سپاه خارج شد و خصوصی شد. تراکتور در زمان مدیریت آجرلو خوب کار کرد و با تیم پرسپولیس برای قهرمانی در لیگ برتر شانه به شانه تلاش میکردند تا اینکه با بستهشدن پنجره نقلوانتقالاتی باشگاه ورق برای او برگشت.
نارضایتیها در پی برخی اشتباهات آجرلو باعث شد این مدیر که روزگاری با استقبال و رضایت پرشورها مدیرعامل شده بود به چهره مورد انتقاد تبریزیها تبدیل شود. این اما پایان کار نبود و آجرلو که پیشبینی میشد در دومین سال میرعاملیاش در تیم تراکتور از اشتباهات درس گرفته و رفتار بهتری از خود نشان دهد مرتکب اشتباهاتی شد که درنهایت با انتقاد و شعارهای هواداران، تبریز را ترک کرد.
او در روزهایی که به دلیل اشتباهات مکررش از نقلوانتقالات محروم بود نتوانست امکانات لازم را برای تیمش فراهم کند و روزبهروز تیمش ضعیف و ضعیفتر شد. در پی این اتفاقات فشار هواداران بیشتر شد. آجرلو که مدیریتش تا آن زمان زبانزد بود درنهایت با جذب برخی بازیکنان ضعیف و از دست دادن مهرههای مثمرثمری چون پریرا و بستن برخی قراردادهای نهچندان جالب به آن جایی رسید که از مدیرعاملی این باشگاه کنار رفت و درنهایت تیم به زنوزی واگذار شد.
استقلال و فرصت اعادهحیثیت
استقلال اخیرا سالهای سختی را سپری کرده است. مدیرعاملانی که بر مسند کار نشستند همگی اشتباهات تاثیرگذاری داشتند و هیچکدام نتوانستند اتحاد و ثبات در این باشگاه ایجاد کنند. در این سالهای اخیر هر مربی چه داخلی و چه خارجی که آمد نتوانست با مدیریت وقت ارتباط برقرار کند و خیلی زود جدا شد تا استقلال هر روز بدتر از دیروز اسیر هرج و مرج موجود در باشگاه شود. این نشان میدهد انتخاب اشتباه برای تصدی پست مدیرعاملی استقلال بزرگترین ضربه را به این باشگاه وارد کرد.
حالا اما آجرلو انتخاب شده است. او مدیر موفقی بود ولی در این اواخر با برخی اشتباهات خود از عرصه مدیریت دور شد و با وجود تلاشهایش به ریاست فدراسیون هم نرسید. او اما با مدیریتی که در پاس از خود نشان داد ثابت کرده جنم این کار را دارد. استقلال در بحرانیترین روزهایش به آجرلو سپرده شده و او برای اعادهحیثیت بعد از مدیرعاملی ناموفق در دو باشگاه استیلآذین و تراکتور میخواهد از استقلال تیم در خور شأن بسازد تا شاید به این ترتیب بتواند مدیریت زیرسوال رفتهاش را بار دیگر احیا کند. از طرفی او مورداعتماد دولت فعلی است و این میتواند نقطه مثبتی در مدیرعاملی او برای باشگاهی که چند سالی است از بیپولی و عدمامکانات مینالد باشد.
استقلال و آجرلو میتوانند به هم کمک کنند تا با موفقیت این باشگاه هردو به ظهور و دوران اوج خود برسند. شاید بتوان گفت در قحطالرجال فوتبال ایران، سجادی با انتخاب آجرلو ریسک بزرگی کرد. اگر استقلال با آجرلو موفق شود شرایط به نفع همه طرفهای این موضوع عوض میشود و اگر موفق نشوند باید منتظر عواقب به مراتب بدتری برای همه حاضران در این پروژه بود. فعلا اما آبیها بیش از آنکه ناامید باشند به آینده امیدوارند.
ارسال نظر