زنوزی از تراکتور چه میخواهد؟
چهارمین تغییر طی فصل جاری در کادر فنی تیم تراکتور این سؤال بدیهی را پیش آورده که محمدرضا زنوزی از این باشگاه چه میخواهد و چرا دست از سر آن برنمیدارد!
ایران ورزشی: چهارمین تغییر طی فصل جاری در کادر فنی تیم تراکتور این سؤال بدیهی را پیش آورده که محمدرضا زنوزی از این باشگاه چه میخواهد و چرا دست از سر آن برنمیدارد!
البته مالک هر باشگاهی در هر کشوری مختار است هر زمان که لازم دانست اقدام به تغییر کادر فنی تیم فوتبال خود کند و افراد تازهای را سر کار بیاورد، ولی اگر طالب موفقیت است و فقط به دنبال جور کردن ظواهر و واکنشهای لحظهای و هیجانی نیست، باید اولاً درست و با فکر کافی مبادرت به تعیین مربیان کند و ثانیاً در صورت جواب ندادن افکار اولیهاش چنان در تغییرات و تعداد دفعات آن افراط نکند که همه چیز از دست برود و اصل استمرار که لازمه توفیق هر حرکت و برنامه ورزشی است، بر باد نرود.
نخستین لازمه جواب دادن طرحهای هر مربی در فوتبال، فراهم آوردن دقت لازم و تأمین مجال ضروری برای وی است تا او دوره آزمون و خطاهایش را سپری کند و هر کار و تاکتیک موردنظرش را امتحان نماید و در پی انجام هر دیدار رسمی، چه برنده و چه بازنده همه چیز را سبک و سنگین و از نو برنامهریزی و مهرهچینی کند و مطمئن باشد که با وزش هر نسیم نامساعد سرنگون نخواهد شد.
چنین اصول بدیهی و قابل فهمی امسال هم در تراکتور رعایت نشده و فیروز کریمی که از هفته پیش سکاندار این تیم شد، چهارمین سرمربی آن در فصل جاری به حساب میآید و چون در زمان اعمال این تغییر ۲۴ هفته از فصل جاری لیگ برتر میگذشت، یک محاسبه و تناسب ساده هم به ما میگوید که تراکتور امسال بهطور متوسط هر شش بازی یک بار سرمربیاش را عوض کرده است!
مربی موفق ناکام!
«پرشورها»ی تبریزی فصل ۱۴۰۰-۱۳۹۹ را با سرمربیگری علیرضا منصوریان آغاز کردند اما وی را فقط پنج هفته تاب آوردند و عنان کار را از دست وی خارج کرده و به مسعود شجاعی سپردند که پیش از آن صرفاً یکی از بازیکنان -ولو زبده و صاحب بازوبند کاپیتانی- تیم بود. شجاعی هم تنها تا پایان نیمفصل اول لیگ بیستم در جمع قرمزهای تبریزی دوام آورد و در چنین زمانی او را هم کنار گذاشتند (و به واقع به جمع بازیکنان تیم برگرداندند) و کارها را به رسول خطیبی سپردند که آلومینیوم اراک را رها کرده و برای سومینبار در عمرش هدایتگر «پرشورها» میشد.
وقتی تراکتور با رهبری خطیبی و بدون تحمل حتی یک شکست از مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا بالا آمد و به یکی از سه تیم ایرانی حاضر در مرحله حذفی این پیکارها تبدیل شد، عدهای این را سند توفیق وی و دلیل بارزی برای حفظ و بقای او توصیف کردند اما از یکسو عامل بخت و اقبال مساعد تراکتور و نتایج ضعیف و دور از انتظار برخی مدعیان دیگر صعود از دلایل اصلی موفقیت تیم تبریزی در آن مسابقات بود و از جانب دیگر حذف تراکتور بهدست آلومینیوم در جام حذفی ایران و نتایج بد اندر بد این تیم در لیگ برتر، ناکام بودن رسول در تراکتور را از هر جهت به تصویر کشید و زنوزی که معمولاً به مربیان موفقتر از خطیبی هم رحم نکرده، کریمی را سر کار آورد که یک ماه پیشتر هم تحت عنوان مدیر فنی تراکتور به تبریز آورده شده اما قانع و راضی نشده و پس از چند روز آنجا را ترک گفته و به تهران بازگشته بود.
ماشین حساب بیاورید
تراکتور امیدوار است پس از این تغییر تازه هم به سهمیه شرکت در مسابقات آسیایی فصل آینده دست یابد و هم شهریورماه در بازگشایی فصل جاری این مسابقات و در شروع مرحله حذفی آن از سد رقیب عربستانی بگذرد و چنان راهی را تا مراحل نهایی آن ادامه بدهد اما روش کار و نوع برخورد زنوزی با مسائل تراکتور به گونهای است که باید پرسید آیا او اصولاً به لزوم وجود مربی برای تیمش اعتقاد دارد و آیا این همه رفت و آمد در کادر فنی تراکتور را باید نشانهای از این نیاز تلقی کرد؟
تغییرات زیاد و نه چندان ضروری و لازمی که برشمردیم، همگی در همین فصل و در حدفاصل ماههای مهر ۱۳۹۹ تا تیر ۱۴۰۰ روی داده ولی اگر طیف دید خود را گسترش دهیم و عملکرد زنوزی را از شروع دوره مالکیت و مدیریت وی در تراکتور مبنا بگذاریم، به آماری بس بزرگتر و به تغییراتی به غایت افزونتر میرسیم که باور آن واقعاً سخت مینماید.
زنوزی طی این سالها آنقدر مربی خارجی آورده و سپس برکنار کرده و چنان به مربیان وطنی کمتوجهی و در کوتاهمدت با آنها قطع همکاری کرده که حتی شمارش صرف این تغییرات و رفت و آمدها به یک ماشین حساب مدرن و کارآمد نیازمند است. آدمهایی در حد و اندازه جان توشاک ولزی، ژرژ لیکنز بلژیکی و مصطفی دنیزلی ترکیهای هم در نظامهای کاری زنوزی دوام نیاوردند و توشاک و دنیزلی به ترتیب دو و سه ماه و لیکنز چهار ماه در تبریز ماندنی شدند و هرگاه هم که قرمزهای تبریزی با مربیان وطنی شروع به نتیجهگیری مطلوب کردند، زنوزی آنها را هم کنار گذاشت که محمد تقوی و ساکت الهامی از آن قبیل بودند.
اگر کنار گذاشتن الهامی در پی شلوغکاریهای او در جریان فینال جام حذفی فصل پیش و محرومیت تبعی شش ماهه وی توجیه و دلیل داشته باشد، هیچکس نفهمید چگونه سران تراکتور فقط پس از گذشت پنج هفته از فصل جاری به این باور راسخ رسیدند که علیرضا منصوریان به دردشان نمیخورد، حال آنکه همین مربی در آلومینیوم اراک بسیار موفق بوده و این تیم را حتی مدعی کسب سهمیه آسیایی هم کرده است.
کمترین بهره از بیشترین نعمت
ابهامهای برخاسته از این تغییرات که انگار هر ماهه و اجتنابناپذیر است، چنان زیاد مینماید که هرچه بیشتر از آن بگویید و پرسوجو کنید، جز ابهام چیزی برایتان ایجاد نمیشود و سرنوشت مبهم تراکتور و مشخص نبودن نتایجی که خواهد گرفت، محصول و پیامد مستقیم همین ابهامهای برخاسته از عدم مدیریت همهسونگر و فقدان صحنهگردانی معقول در جمع پرشورها است؛ تیمی که یک دنیا علاقهمند و طرفدار دارد اما از نعمات بزرگش کمترین بهره را میبرد.
نظر کاربران
زنوزی استقلالیه و در تراکتور تمرین مدیریت کرد برای زمانیکه مدیر یا صاحب نیم محبوبش بشه
همین و بس