کیروش را رها کنید؛ امان از این خونخواهی کور
آقا اگر اجازه میدهید، اگر صلاح میدانید کمکم این داستان ناله و مویه برای کارلوس کیروش را جمع کنیم برود پی کارش.
رسول بهروش در ورزشمدیا نوشت: آقا اگر اجازه میدهید، اگر صلاح میدانید کمکم این داستان ناله و مویه برای کارلوس کیروش را جمع کنیم برود پی کارش. واقعا این بساط تا کی قرار است ادامه داشته باشد؟ فوتبال ایران چه زمانی از زیر سایه سنگین این اسم بیرون خواهد آمد؟ قطعا حضور کیروش در ایران مفید بود. او یک میراث مخروبه را از سه مربی ناکام ایرانی تحویل گرفت و تیمش را ساخت. خوب و بد داشت، اما برآیند حضورش منفی نبود. حالا اما او رفته، به خدا قسم رفته، بیشتر از دو سال است که رفته؛ پس تمامش کنید این جنگ اعصاب لعنتی را.
دست بردارید از مرثیه مفت «فراریاش دادند». فراری دادن، شرح حال ایویچ مادر مرده بود که ماهها برای ساختن تیمش جان کند، اما اجازه ندادند میوه این تلاش را در جامجهانی فرانسه بچیند. کیروش هشت سال در تیم ملی ماند؛ دیگر باید چه کارش میکردیم؟ کدام مربی خارجی بیشتر از او در فوتبال ایران دوام آورده؟ اینجا حتی روسایجمهور هم بعد از هشت سال «ممنوعالهمهچیز» میشوند. مگر قرار بود کارلوس را تا لحظه مرگ نگه داریم و همین جا مومیایی کنیم؟ اصلا مگر ما به او گفتیم برو؟ کدام سفیه پخمه عاجز مغزی پیشنهاد یکی از ده تیم برتر رنکینگ فیفا را، آن هم با دو برابر دستمزد رد میکند و در ایران میماند؟
البته از نظر این جماعت زودباور، چون کیروش از همه ما «ایرانیتر» بود بدش نمیآمد پیشنهاد کلمبیا را رد کند و اینجا بماند. حالا بگذریم از این که رفیق آریایی ششآتشهمان، حتی پاداش سوم شدن در جام ملتها را هم از فدراسیون بیعرضه گرفت و رفت؛ تورنمنتی که اصلا بازی ردهبندی نداشت! امروز قرار نیست پز پیروزی در خانه بحرین و شکستن طلسم عراق را بدهیم؛ کارهایی که کیروش نکرد و سرمربی سابق خونهبهخونه انجامش داد. اصلا شاید اسکوچیچ بدترین مربی جهان باشد و از این به بعد به همه ببازد، اما هر چه هست یک روز این جنگ روانی با اسم رمز «کیروش» باید تمام شود.
بالاخره یک نفر باید روی این نیمکت بنشیند. ول کنید. وا بدهید. دست از این خونخواهی بیبرنده بردارید. به جای نذر و نیاز برای شکست تیم ملی کشورتان و اثبات حقانیت کیروش، نیمهشبها بیدار بمانید، به انتظار باخت کلمبیا بنشینید و به فدراسیون فوتبال آن کشور ثابت کنید در اخراج کارلوس اشتباه کرده. تیم ما را، مغز ما را، روح ما را معاف کنید از این گذشتهگرایی عبث، از این کینهتوزی کور. به خدا طاقتمان طاق شد.
ارسال نظر