مسئولان ناتوانی مدیریت خود را به تحریم گره نزنند
بعد از تصمیم کنفدراسیون فوتبال آسیا در ندادن میزبانی به تیمهای باشگاهی و تیم ملی ایران برای مرحله مقدماتی جام جهانی، مسئولان ورزش یادشان افتاد باید از این موضوع دفاع کنند!
روزنامه کیهان: بعد از تصمیم کنفدراسیون فوتبال آسیا در ندادن میزبانی به تیمهای باشگاهی و تیم ملی ایران برای مرحله مقدماتی جام جهانی، مسئولان ورزش یادشان افتاد باید از این موضوع دفاع کنند!
ورزش ایران سالهاست از نداشتن کرسی بینالمللی تاثیرگذار در همه رشتهها لطمه میخورد. البته این ضربه خوردن در فوتبال بیشتر از سایر رشتههاست. با این حال وجه اشتراک همه این است که مسئولان ورزش و حتی بالاتر از آن هیچ تدبیری برای حل این مشکل و برطرف کردن این ضعف بزرگ ندارند.کنفدراسیون فوتبال آسیا که سالهاست تحت تاثیر کشورهای عربی و خصوصاً عربستانیها قرار دارد، در تازهترین تصمیم خود میزبانی مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا در فصل آینده را به ایران نداد و به دنبال آن بحرین را به عنوان میزبان مرحله گروهی مقدماتی جامجهانی برای تیم ملی ایران انتخاب کرد.
امکانات زیر ساختی نداریم
این درست که میزبانی کردن از رویداد مهمی چون لیگ قهرمانان آسیا و مقدماتی جام جهانی نیازمند امکانات، تجهیزات و هماهنگی همه دستگاهها و گردش آزاد مالی و سایر موارد است و ایران در حال حاضر بسیاری از این شرایط را ندارد، اما پرسش از مسئولان فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش این است که تا چه زمانی قرار است بایستند و تماشاگر لابیها و نفوذهای عربستانیها و هم دستانشان در مهمترین دستگاههای تصمیم گیر برای فوتبال باشند؟
مسئولان ورزش ایران که حالا یکی پس از دیگری مصاحبه میکنند و تاکید دارند با ارسال نامه و شکایت از حق ورزش و فوتبال ایران دفاع خواهند کرد، آیا نمیتوانستند این نامه نگاریها و لابیها و هر کاری که از دست شان برمیآید- که ظاهراً هیچ کاری از دست شان بر نمیآید- را قبل از تصمیم کنفدراسیون فوتبال آسیا بگیرند؟
تا کی قرار است مدرسه مسئولان ورزش ایران دیر شود و بعد از تصمیمات مهم وارد عمل شوند؟ مگر مسئولان فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش و سایر بخشها نمیدانستند کنفدراسیون فوتبال آسیا قرار است در مورد میزبانی تصمیمگیری کند؟
چرا از تاج سؤال نشد؟
مگر نمیدانستند که مهدی تاج نایبرئیسآسیاست و در انتخابات کنفدراسیون قاره کهن هم به چه کسی رای داده است؟ پس چرا با او جلسه نگذاشتند و سؤال نکردند که برای این فوتبال و این کشور چه کردهای که چند سال است یک صندلی آسیایی را به خود اختصاص دادهای؟
مگر مهدی تاج رئیسفدراسیون فوتبال نبوده و مگر این کرسی آسیایی را از همین فدراسیون به دست نیاورده است؟ پس چرا آنجایی که باید از فوتبال ملی ایران دفاع کند ترجیح میدهد سکوت کند و کار را به فدراسیون جدید و سایر مسئولان واگذار کند؟
وزارت ورزش که در تمام امور ورزش دخالت میکند- و البته هم حق دارد- چرا به موقع به این اتفاقات ورود نمیکند و مقابل کسانی که برای منافع خودشان بیشتر کار میکنند تا منافع ملی برخورد نمیکند؟
متاسفانه مسئولان ورزش یاد گرفتهاند که علاج واقع را بعد از وقوع بکنند. البته که تا به حال همین تلاش برای علاج کردن وقایع هم به نتیجه مثبت نرسیده است و ورزش ایران در کمتر نمونههای اینچنینی توانسته حقش را بگیرد. اما تا کی قرار است این اتفاقات تلخ برای ورزش و فوتبال ایران ادامه داشته باشد؟
وزیر دنبال بهانه میگردد
همین چند روز پیش بود که سلطانیفر در بخشی از صحبتهای خود با اشاره به تصمیم AFC گفت: مجموعه مدیریت ورزش کشور شامل وزارت ورزش و جوانان، کمیته ملی المپیک و فدراسیون بر این باور هستیم که میزبانی حق مسلم ما است و پیگیریهای لازم را در این خصوص انجام خواهیم داد. ایران از همه لحاظ امن است و هیچ مشکلی برای میزبانی با رعایت پروتکلهای بهداشتی نداریم. «تحریمها» نیز بخشی از پازل فشاری است که کنفدراسیون آسیا روی آن دست گذاشته و تصمیم ناعادلانه خود را توجیه میکند.
این اظهارات نشان میدهد مسئول اول ورزش کشور به جای بررسی موضوع به این مهمی، به دنبال بهانهای برای مشکلات پیدرپی مدیریتی در زیر مجموعه خود میگردد و توپ عدم توانایی در چنین رویدادهایی را به زمین تحریمهاانداخته است. ناتوانی در پیگیری مسائل مهم بینالمللی، جلسات بدون فایده و فاقد خروجی، وعدههای بزرگ و شعارگونه... همه و همه فوتبال کشور را به روزیانداخته که حالا صعود به جام جهانی برای هر ایرانی تبدیل به آرزو شده و باشگاهها نیز برای یک میزبانی ساده از رقبای خود در لیگ قهرمانان باید سفرهای چند روزه و هزینههای سنگین را متحمل شوند.
فوتبال اسیر ناکاربلدها
متاسفانه فوتبال و ورزش کشور در حالی به اسارت ناکاربلدها درآمده که میشد با تصمیمات مناسب، شاهد بروز چنین اتفاقاتی نباشیم. مجموعهای که تاکنون چندین عضوش در استانهای مختلف به دلیل عدم نظارت مناسب بازداشت شدهاند، چگونه میتواند در مسائل مهم بینالمللی که نیاز به رایزنی و جلسات متعدد دارد موفق شود؟ رایزنیهای بینالمللی و استفاده از کرسیها در نهادهای مهمی چون AFC تنها با گرفتن عکس و با ژستهای مختلف یا سفر برون مرزی برای تماشای مسابقات در جایگاه ویژه، در این 5-6 سال اخیر نه تنها ثمرهای برای فوتبال ایران نداشته بلکه فوتبال کشورمان را در سراشیبی سقوط قرارداده است.
وزیری که ورزش را به ورطه سقوط رسانده
مسعود سلطانی فر که در راهبری ورزش کشور ناتوان بوده و این حوزه را به ورطه سقوط رسانده، اکنون در فوتبال که بایستی با تدبیر و درایت، مانع از وقوع چنین فاجعهای میشدند، کار را به جایی رساندهاند که بایستی متحمل چنین خسارتی بزرگ شویم. اگر وی در اداره ورزش توانمندی و تمرکز لازم را داشت، در شش ماه اخیر با همکاری مدیران فدراسیون وقت مانع از وقوع چنین آسیب و خسارتی میشد اما این افراد ناتوان و ناکاربلد، به جای قبول تقصیر و سپردن امور به اهلش، توجیهات واهی را مطرح میکنند که خود دلالت بر عمق وضعیت مدیریت این حوزهها دارد.
در پایان یک بار دیگر به این نکته اشاره میکنیم که بزرگترین ضعف ورزش نداشتن کرسیهای تاثیرگذار بینالمللی بوده که هنوز هم ادامه دارد و هیچ مسئولی شهامت و جسارت اینکه بتواند از کرسی که در اختیار داشته استفاده کند و حق ورزش و فوتبال ایران را بگیرد را نداشته و بعید هم هست چنین مسئولی پیدا شود!
ارسال نظر