به شایعات توجه نکنید، برای علی همه کار کردند
کم کاریهای پزشکی شایعه است. کادر پزشکی همه تلاشش را به کار گرفت. هرچه نیاز بود به بیمارستان آوردند. همه شرایط خاص انصاریان و جایگاهش در جامعه را درک کردند و برای همین زحمت زیادی کشیده شد. به خدا همه ما هم ناراحتیم از اتفاقی که رخ داد، اما کسی کم کاری نکرده و حتی دستگاههایی را هم که در بیمارستان موجود نبود، به بیمارستان آوردند.
روزنامه فرهیختگان: کم کاریهای پزشکی شایعه است. کادر پزشکی همه تلاشش را به کار گرفت. هرچه نیاز بود به بیمارستان آوردند. همه شرایط خاص انصاریان و جایگاهش در جامعه را درک کردند و برای همین زحمت زیادی کشیده شد. به خدا همه ما هم ناراحتیم از اتفاقی که رخ داد اما کسی کم کاری نکرده و حتی دستگاه هایی را هم که در بیمارستان موجود نبود، به بیمارستان آوردند.
اهل شهر جلفا در نزدیکی شهر تبریز است. ۵ سال است که کارش پرستاری از بیماران است و حالا وظیفه پرستاری از بیماران کرونایی را برعهده دارد. هم در بیمارستان مسیح دانشوری مشغول است و هم در بیمارستان تهرانپارس. از توحید سلیمانی حرف میزنیم؛ پرستاری که از ابتدای حضور مرحوم علی انصاریان در بیمارستان فرهیختگان به درخواست آشنایان انصاریان کنار ستاره فوتبال ملی و باشگاه پرسپولیس و استقلال حضور پیدا کرد تا به او برای بهبودی کمک کند. وقتی سراغش رفتیم خیلی دوست نداشت درمورد آن روزهای سخت صحبت کند. اما وقتی متوجه شد از روزنامه «فرهیختگان» با او تماس گرفتهایم، کمکم لب به سخن گشود و از روزهای آخر زندگی علی گفت. شنیدن حرفهایش واقعا سخت بود. اما حق علاقهمندان به فوتبال و انصاریان این است که بدانند این فوتبالیست و هنرمند جوان در روزهای آخر زندگی کوتاهش چه حال و روزی داشته است. آنچه در ادامه میخوانید، متن کامل گفتوگوی پرستار علی انصاریان با «فرهیختگان» است.
شما تقریبا آخرین نفری بودید که با انصاریان در تماس بودید. ممکن است از وضعیت علی در آن روزها برایمان بگویید؟
راستش خیلی سخت است که از آن روزها بگویم. تقریبا از روز دوم حضورش در بیمارستان بالای سرش بودم. علی به دستگاه اکسیژن وصل بود و تلاش میکردیم تا بتواند از آن شرایط رها شود. اما هرچه کردیم، نشد. این ویروس واقعا مشخص نمیکند که چطور و در چه زمان فرد را درگیر میکند. متاسفانه شرایط برای علی سختتر شد و درنهایت آن اتفاقی که نباید میافتاد، افتاد و همه را داغدار کرد.
میگویند علی دیر به بیمارستان مراجعه کرده بود. درست است؟
بله، متاسفانه علی حدود ۱۰ روز دیر به بیمارستان مراجعه کرده بود. بیماری کرونا را باید جدی گرفت و سریع به وضعیت بیمار توجه کرد. شاید فرد بیمار در ابتدا شرایطش حاد نباشد اما درمان باید سریع آغاز شود. علی دیر آمد و کار سخت بود اما همه تلاشها صورت گرفت و متاسفانه جواب نداد.
برخی میگویند کمکاریهای پزشکی منجر به فوت انصاریان شد.
به خدا این حرفها شایعه است. کادر پزشکی همه تلاشش را بهکار گرفت. هرچه نیاز بود به بیمارستان آوردند. همه شرایط خاص انصاریان و جایگاهش در جامعه را درک کردند و برای همین زحمت زیادی کشیده شد. به خدا همه ما هم ناراحتیم از اتفاقی که رخ داد اما کسی کمکاری نکرده و حتی دستگاههایی را هم که در بیمارستان موجود نبود، به بیمارستان آوردند. دامادشان بهسرعت داروهایی را که دکتر تجویز میکرد و باید از بیرون تهیه میشد، میخرید و تحویل کادر پزشکی میداد. مردم از مرگ یک چهره محبوب ناراحت میشوند و البته حق دارند. میگویند یک ورزشکار که بیماری زمینهای هم نداشته، چرا باید از کرونا بمیرد. اما واقعیت این است که مراجعه علی به بیمارستان دیر صورت گرفت و ریهاش زمان مراجعه خیلی درگیر بود.
روحیهاش در بیمارستان چطور بود؟
راستش مردم فیلمهای علی را درحالی دیده بودند که او همیشه خندان بود. اما من در این مدت خنده روی لبانش ندیدم. مشخص بود که نگران شرایط خودش است. وابسته به اکسیژن بود و گاهی هم شرایطش سخت میشد. گاهی میل به غذا نداشت. غذایم را میبردم کنارش و میخوردم تا او هم میل به خوردن پیدا کند. گاهی برایش حرف میزدم و یا آهنگی میگذاشتم. نمیخواستم روحیهاش را از دست بدهد.
از فوت مهرداد میناوند باخبر بود؟
نه، به او چیزی نگفتیم. حتی به او گفتم مهرداد به بخش منتقل شده و تو نباید از او عقب بمانی. فقط سعی میکردیم روحیهاش را حفظ کنیم. البته خودش هم حرفی از بیماری و مرگ و اینطور مسائل نمیزد.
اخلاقش موقع بیماری چطور بود؟
داغ دلم را تازه کردید. مردی به خوشاخلاقی او ندیده بودم. واقعا همه راحت عاشقش میشوند. فقط دیگر خبری از آن خندهها نبود. علی در اوج رفت. هم اخلاقش خوب بود هم تلاشش در زندگی عالی بود. ما در بیمارستانها با شرایط بد زیادی روبهرو میشویم اما فوت علی واقعا روحیه را از من گرفت.
شایعه شده بود که فوت انصاریان را پزشکان با تاخیر اعلام کردند!
این هم واقعا شایعه است. شما در بیمارستان نمیتوانی ۲ روز جسد یک فرد فوتشده را در اتاق نگه داری. آن هم جسد کسی که آن همه همراه نگران داشت. نمیدانم چرا چنین حرفهایی مطرح شد.
علی برای کسی دلتنگی نمیکرد؟
همیشه میخواست مادرش را ببیند. خدا به ننه علی صبر بدهد. در بدترین شرایط علی سراغش را از ما میگرفت. مادرش هم ساعت ۳ یا ۴ صبح تماس میگرفت و حال پسرش را میپرسید. خدا به ننه علی کمک کند تا این مصیبت بزرگ را پشتسر بگذارد.
خودش در جریان حساسیت مردم بود؟
بله، البته چیزی از تجمع مردم متوجه نشد. خدا علی را بیامرزد. در اوج رفت. مردم هم نشان دادند که قدرشناس چهرههای سرشناس و مردمی هستند. حساسیتهایی هم که این روزها نشان میدهند نشان از ناراحتی و قدرشناسی آنهاست. ایکاش تلاشهای کادر پزشکی نتیجه میداد و امروز علی پیش دوستدارانش بود. اما همه ما تسلیم خواست خداوندیم. روحش شاد باشد و خدا به مادر و خانوادهاش و طرفدارانش صبر بدهد.
نظر کاربران
الله اعلم.
روحت شاد باغیرت.
روحت شاد عزیز دوست داشتنی،
پاسخ ها
چی بگیم والا خدا داند و بس