فضای متعادل سرخابی با مهرههای وزارتی
سمیعی، مهره وزارت ورزش و جوانان در پرسپولیس است که خیلی زود ماهیت حضورش در این تیم را نشان داد.
باشگاه خبرنگاران: سمیعی، مهره وزارت ورزش و جوانان در پرسپولیس است که خیلی زود ماهیت حضورش در این تیم را نشان داد.
جعفر سمیعی، مدیر عامل باشگاه پرسپولیس در همین مدت کوتاه حضورش در پرسپولیس که البته به نظر کوتاه هم خواهد ماند، نشان داده که برای حضورش در پرسپولیس نه این که خودش، بلکه برایش برنامه ریزی شده است.
از زمان حضور او در پرسپولیس، نه تنها بازیکنان مورد نیاز یحیی جذب نشدهاند، بلکه یک دروغ بزرگ در روزهای اخیر باعث شده است سمیعی نیامده از چشم هواداران بیفتد.
پرسپولیس ۴ سال در اوج فوتبال بوده است و ۴ قهرمانی و ۲ فینال آسیا را تجربه کرده است، اگر در حالت بد بینانه محاسبه کنیم، نیمی از هواداران ۵۰ میلیونی فوتبال را این هواداران، تشکیل می دهند که بخش اعظمی از جامعه هستند و در روزهایی که دولت با توجه به مشکلات موجود، باید شور و شعف را به جامعه برگرداند، بهترین راهکار تعادل بین قرمز و آبی است.
سمیعی، ماموریت مهمی در پرسپولیس دارد و با شیوه نامهای از پیش تعیین شده، قرار است عاملی برای این تعادل باشد.
اما در بحث جامعه شناسی، اگر قرار است رابطهای در هر قشر، گروه و یا فردی به حد تعادل برسد باید ارتباط دوستانه قبل از آن شکل بگیرد و صداقت، جدیترین عامل استحکام روابط است و خلاف این مبحث میتواند تعادل را در جامعه به هم بزند.
شاید وقتی "فریتز هایدر" نظریه تعادل را ترسیم میکرد، فراموش کرد که شاید روزی افرادی به فکر تعادل با گروه مخالف، وضعیت متعادل خود را از دست بدهند.
بسیار ساده است؛ سمیعی قرار است نظریه تعادل وزارت ورزش در سرخابیها را برقرار کند و این چند سال کفه ترازو به سمت پرسپولیس سنگین بوده و نیاز است با روابط مثبت با کفه سبک ترازو، جریان را به سمت تعادل ببرد.
به این جمله سمیعی، وقتی هواداران اصرار به جذب شاهین طاهر خانی، مدافع استقلال داشتند؛ توجه کنید: «ما منعی برای جذب هیچ بازیکنی از هیچ تیمی نداریم.»
و اما در جبهه مقابل، رئیس هیئت مدیره باشگاه استقلال تهران گفت: «با سمیعی برای بازیکن نگرفتن از هم توافق کردیم.»
این همان نظریه تعادل است که در ابعادی دیگر انجام شده است. پالسهای مثبت به قطب منفی و رسیدن به فضای متعادل!
از سویی باید به برخی نگرشها و فرضیات در این باره احترام گذاشت، از جهتی دیگر باید مراقب باشیم از چاله به چاه نیفتیم.
تندرستی یک جامعه، اولین هدف ورزش است و معنای تندرستی از دیدگاه سازمان بهداشت جهانی؛ تندرستی صرفاً نداشتن بیماری و ضعف نیست، بلکه منظور از آن سلامتی کامل جسمی، ذهنی، اجتماعی و روحی است.
در حقیقت دو هدف عمده تندرستی، به تأخیر انداختن مرگ و بیماری است. ورزش بر قوای جسمی و قوای روانی اثر گذار است.
این برای آنها که خودشان ورزش میکنند و افرادی که ورزش را دنبال میکنند نیز به همان اندازه مهم است.
تمامی احتمالات و فرضیات فوق پیرامون به تعادل رساندن استقلال و پرسپولیس، در نهایت منجر به این خواهد شد که بخشی دیگر از جامعه معترض و بخش دیگر رضایتمند شوند.
اوایل این بازی وزارتی در مورد سرخابیها، وقتی از سوی هواداران موضوعاتی پیرامون حمایت وزارتی مطرح میشد برای بنده که نگارنده بودم مزاح تلقی میشد و بعد از برخی شواهد آن را جدیتر گرفتم و امروز این امر برایم عادی است و شاید یاد آرتور شوپنهاور، فیلسوف آلمانی اخلاق افتادم که معتقد بود: هر حقیقتی از ۳ مرحله میگذرد؛ ابتدا آن را به تمسخر میگیرند و در مرحله دوم با آن مخالفت میکنند و در سومین گام آن را امری بدیهی میدانند.
این تمام حقیقت است که باید در مورد خودمان امتحان کنیم، در مورد رفتارمان و نوع واکنشمان به آن چه پیرامون ما اتفاق میافتد.
رقابت ورزشی فی نفسه زیبا است و انسان را دچار شعف میکند، اما اگر این رقابت با غل و غشهای سیاست مآبانه همراه شود، مشمئز کننده است و غیر قابل تحمل! ابزارها در بحث فرهنگی، تقسیم بندیهای خاص خود را دارند و البته خود فرهنگ، ابزاری برای تغییر در جامعه و نگرش افراد است.
ورزش یکی از ابزاری است که در دوره وزارت سلطانی فر از آن به عنوان تهویه و تلطیف فضا استفاده شده است و کپسولهای عمل کننده در این بحث، مدیران وزارتی برای سرخابی ها است.
به نامها توجه کنید: رسول پناه، سمیعی، سعادتمند، خلیل زاده و... خیلی از نامهای دیگر که به جای مدیر باید واژهی مجری را به آنها اطلاق کرد.
در هیچ جای دنیا دیده نشده که باشگاههای رقیب، در مورد جذب بازیکن با هم توافق کنند و این هم از فشارهای قابل لمس برای به تساوی رساندن کفه ترازوی سرخابیها در کشور است.
نفراتی که در باشگاههای استقلال و پرسپولیس، منسوب به وزارت ورزش و جوانان بودهاند در کارنامه کاریشان از این دست اتفاقات زیاد مشاهده میشود و دوره مدیریتیشان در حدی است که بتوانند ماموریت محوله را انجام دهند و این روال کماکان ادامه دارد تا زمانی که خصوصی سازی ،جریان تعادل برنامه محور را سر جایش بنشاند.
ارسال نظر