کدام بدتر بود؟ بوسه به لوگو یا جدایی مجانی؟
یک بوسه. جنجال جدید این روزهای فوتبال ایران از یک بوسه شروع شد. بوسه شجاع خلیلزاده به لوگوی الریان. بوسهای که هواداران پرسپولیس را خشمگین کرده.
روزنامه ایران ورزشی: یک بوسه. جنجال جدید این روزهای فوتبال ایران از یک بوسه شروع شد. بوسه شجاع خلیلزاده به لوگوی الریان. بوسهای که هواداران پرسپولیس را خشمگین کرده. تا چند هفته پیش رسانههای هواداری پرسپولیس پر از عکسهای شجاع بود که بر لوگوی پیراهن سرخ تیمشان بوسه میزد. حالا او پیراهن جدیدی بر تن میکند و بر لوگوی جدیدی بوسه میزند.
خشم هواداران پرسپولیس از شجاع بیدلیل نیست. او برای آنها نماد تعصب به پیراهن سرخ بود. آنها حالا باورشان به شجاع را از دست دادهاند و گفته میشود دنبالکنندگانش در شبکههای اجتماعی در این چند روز ریزش نسبتاً زیادی داشته. ولی شاید صحیحتر این باشد که هواداران پرسپولیس و به طور کلی هواداران فوتبال در مفهوم تعصب تجدید نظر کنند. تعریفی که از تعصب در فوتبال وجود دارد و به سالهای دور برمیگردد با واقعیتهای فوتبال حرفهای همخوانی ندارد. هواداران باید بپذیرند که بوسه بر لوگوی پیراهن و قلبهای رنگارنگ در استوری بخشی از یک نمایش برای کسب محبوبیت است. انگیزههای اصلی یک بازیکن برای ماندن در یک تیم یا انتقال به یک تیم دیگر منافع مالی و پیشرفت فنی است. کمتر بازیکنی حاضر است در یک تیم بماند، اگر بداند که هیچکدام از این دو مورد تأمین نمیشود.
گاهی پیشکسوتان هم با گفتن جملاتی مثل اینکه «ما هرگز حاضر نبودیم پیراهن تیممان را با چیز دیگری عوض کنیم» در آتش خشم هواداران میدمند، ولی باید یادآوری کرد که خاطرات آنها مربوط به دوران آماتوریسم فوتبال است و این مقایسه مبنای درستی ندارد. همین بازیکنان سابق حالا به عنوان مربی یا مدیر حاضر نیستند از منافعشان بگذرند و معمولاً موضعی نمیگیرند که به قیمت از دست رفتن امتیازی تمام شود. «سلطانها» و «باتعصبها» قواعد فوتبال حرفهای را خوب میدانند، ولی همه آنها حاضر نیستند واقعیت ماجرا را به هواداران جوان بگویند.
در ماجرای جدایی خلیلزاده اما بازنده واقعی نه هواداران پرسپولیس که خود باشگاه است. مدیران بیتجربه و تازهکار در فوتبال خیلی زود تسلیم دنیای استوریها و لایکها میشوند و سیاست باشگاه را بر اساس خواستههای هواداران در شبکههای اجتماعی تنطیم میکنند. در فوتبال حرفهای جدا شدن ستارگان اتفاقی طبیعی است و هیچ راهی برای جلوگیری از آن وجود ندارد. رونالدو، ابرستاره رئال مادرید دو سال قبل از این تیم جدا شد و مسی، نماد بارسا قرار است تابستان سال آینده از این تیم برود. باشگاههای حرفهای در چنین شرایطی به جای اینکه برای حفظ بازیکن به آب و آتش بزنند یا واسطه بتراشند، سعی میکنند بیشترین سود مالی را از این انتقال ببرند. چرخ اقتصاد فوتبال با همین نقل و انتقالات میچرخد و باشگاههایی که مدیران باهوشتری دارند با خرید و فروش بازیکن مجموعه تحت مدیریتشان را به موقعیت بهتری میرسانند.
شجاع تنها جداشده مهم امسال پرسپولیس نبود. قهرمان لیگ پیش از او ترابی و علیپور را هم از دست داد. اگر پرسپولیس جدایی این بازیکنان را پیشبینی میکرد و مهمتر از آن اجازه نمیداد که بند فسخ آنها فعال شود، میتوانست درآمد خوبی داشته باشد، بدهی برانکو را بپردازد و پستهای خالی را با بازیکنان جایگزین پر کند. این سه بازیکن کلیدی اما بدون یک رئال منفعت به باشگاه جدا شدند و این قطعاً از بوسه شجاع به لوگوی الریان اتفاق بدتری است.
نظر کاربران
خب اگه منم جاش بودم نمیموندم،میدونه ۱۴۰۰ در راه و این هشت سال بابامسعود رفتنی
پاسخ ها
این از سوزش که چند ساله قهرمان نشدید
پوکر معلوم بد سوزونده
یادتون نره ۸ سال احمدی نژاد را
سر تمرین تون هم میومد
دقیقا
بوسه به لگوی الریان خییبلی بدتربود