مجلس و قوه مقننه، پشتسر فوتبال
آقای قاضیزاده هاشمی! کمک کنید پول فوتبال مال خود فوتبال شود! کمک کنید فوتبال، محتاج دادهها و «صدقه» سریهای نزدیک به صفر نباشد! کمک کنید حرفه فوتبال، از حمایت قوه مقننه، مجلس شورای اسلامی، مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای نگهابان برخوردار شود! مثل تمام حرفههای دیگر!
خبرورزشی: آقای قاضیزاده هاشمی! کمک کنید پول فوتبال مال خود فوتبال شود! کمک کنید فوتبال، محتاج دادهها و «صدقه»سریهای نزدیک به صفر نباشد! کمک کنید حرفه فوتبال، از حمایت قوه مقننه، مجلس شورای اسلامی، مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای نگهابان برخوردار شود! مثل تمام حرفههای دیگر!
اول سلام به حضور آقای قاضیزاده هاشمی که پیگیر دغدغههای مردمی است که به ویژه به ورزش- این عامل همبستگی ملی- دلبستگی شدیدی دارند، همان مردمی که برای رساندن پیام توأم با نگرانی خود، تا پشت در مجلس هم رفتند و توجه وکلای خود را به شیرازه در حال پاره شدن تیم پرسپولیس- و از طرفی دیگر تیم استقلال- جلب کنند!
از توجه شما متشکریم و از پیگیریتان پیشاپیش سپاسگزاری داریم! حق فوتبال ما نیست که با این مشکلات سخت مردافکن که جوهر وجودی هر تیمی را از درون میخورد و نابود میکند، دست و پنجهای نرم کند که سالیان سال ادامه دارد! حق فوتبال ما نیست که در مقابله و رقابت و بلکه یک جنگ نابرابر از لحاظ پولی و مالی و آوردههای اینچنانی، با دست خالی پنجه در پنجه «خرپول»های شیخنشین بیندازد! حق فوتبال ما این نیست که پول بسازد، ولی کمترین سهم را نصیب خود نبیند! که پولسازی کند، ولی محتاج دیگران- از جمله دولت و دولتیان ناخنخشک- که از دستشان قطره آبی هم به سود ورزش نمیچکد، باشد!
آقای قاضیزاده هاشمی! کمک کنید پول فوتبال مال خود فوتبال شود! کمک کنید فوتبال، محتاج دادهها و «صدقه»سریهای نزدیک به صفر نباشد! کمک کنید حرفه فوتبال، از حمایت قوه مقننه، مجلس شورای اسلامی، مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای نگهابان برخوردار شود! مثل تمام حرفههای دیگر!
آقای هاشمی، شما را مردی یافتیم داری حسن نیت که می خواهد برای فوتبال کاری انجام دهد و مهمترین یاری که باید یکبار برای همیشه برسد، اجازه دادن به حرفه فوتبال، برای مال خود کردن دستاوردهایش است!
این مردم همان مردمند
گرفتار اما نگران پرسپولیس
دوم- باز هم سلام آقای قاضیزاده هاشمی! شما گفتهاید- و به درستی هم- که مردم نگران روند حرکتی و مدیریتی تیمهای فوتبالند، به ویژه در این روزها، به حق میترسند که پرسپولیس چوب سوءمدیریتها و شلاق ضعف مدیریتهای درونیاش را بخورد!
که مردم میدانند رفتن بشار رسن، شجاع خلیلزاده، محمد نادری و... آنهم پس از رفتن ترابی، علیپور، بیرانوند و... یعنی چه! و شما هم که در مردمشناسی حتماً نمره خوبی دارید، میخواهید کاری کنید که این دغدغههای مردمی که هر روز درصدی قابل توجه به مخارج زندگی روزمرهشان اضافه میشود- تورم روی تورم، تورم سوار تورم- بابت پرسپولیسشان و استقلالشان راحت باشد! جانشان روزی سه نوبت و چهار دفعه نلرزد! و این مردم آیا میدانید چه کسانی هستند؟ و آیا قبول دارید که دریادلترین و شجاعترین و زیباترین مردم اصیل و باروحیه را مقابل خود می بینید؟
مردم که میکوشند «لاکچری»های فوتبال، آب توی دلشان تکان نخورد و خودشان گرفتار ٤ عدد نارنگی نرسیده و ترش هستند؟ که یک دانه تخم مرغ- نه خود مرغ، تخم مرغ- را حدود هزار و صد تومان میخرند، آنهم از دست کسانی که مراسم «جوجهکُشان» را برای همین منظور بهراه انداختند: دو برابر کردن یکبارگی قیمت تخم مرغ و بلکه خود مرغ!
آقای قاضیزاده هاشمی! ٩٠ درصد مردمی که نگرانی بههم ریختن و بههم خوردن احوال پرسپولیس هستند و شما هم در جواب به همین طلب است که دامن همت به کمر زدهاید، همین مردم عاشقی هستند که زورشان به خرج زندگیشان نمیرسد!
این همان مردمند
سوم- ماجرای کمک به پرسپولیس، بخشی از یک مثنوی ٧٠ من کاغذ است که حالا حالاها سر درازی دارد! حتی ورود به این مطالبه به جای مردم، مدتهای مدید وقت لازم دارد! تا طرح شتابزدهای از این معضل کهنسال ممکن شود!
فوتبال از روزی که در مسجدسلیمان کلنگش به زمین خورد، با همین وضعیت دست به یقه بود! همواره هم یک «بیژنخان زنگنه»ای بود که طرفدار رسیدگی به مشکلات اشخاص دلبخواه بود و فوتبال را، مردم را، هواداران را، طرفداران را و نردانی مثل قفلساز و صفر ایرانپاک، ایرج سلیمانی، ایرج طهماسبی یا رینگو و... را چه آسان که نادیدهشان میگرفت و انکارشان مینمود!
پرسپولیس در آسیا مسابقه دارد و حال و روزش این است! مردم کرونازده با ویروس کووید ١٩ در جنگند و هر روز قربانی میشوند و نگران رفتن رفتن بشار و شجاعند و نیامدن جانشینهای خوب! آقای قاضیزاده، پرسپولیسیهای معترض به نحوه مدیریت، پرسپولیس را میبینند که به آنها وعدههای شیرین میدهد، فقط وعده!
فوتبال و بزرگانش
علی دایی و گوشزدش
چهارم- فوتبال ایران که از همان روزهای نخست شکلگیریاش به رعایت کسوت و احترام به پیشکسوت و بزرگتر و کوچکتر، سختگیر بود، در این روزهای اخیراً گذشته حال خوش نداشت! آبیها به یک دلیل و قرمزها به دلیل مشابهی در فضای مجازی، حریم حرمت خودشان را بجا نمیآوردند! تا اینکه بزرگی از بزرگان، وارد گود شد! علی دایی، وظیفه بزرگی و صاحبکسوتی و بلکه پیشکسوتی خود را به جا آورد! دایی نشان داد که فوتبال بیبزرگ نیست و بدون بزرگتر هم نمیماند! گذشت آن روزها که بزرگ رودررو با بزرگتر از خود به مُحاجه و یکی به دو میپرداخت! بزرگان، شیوهشان این است نه آن!
بزرگان، به این اصل رفتاری التزام عمل دارند:
...بهتر آن باشد که سر دلبران... گفته آید در حدیث دیگران!
هفته ورزش
فخر نفروشیم
پنجم- رسیدهایم به هفته ورزش و تربیت بدنی! یاد میکنیم از بازی جوانمردانه و بهخاطر میآوریم روزهای دشوار خانوارهای فوتبالدوست را!
دل مردمی را که به شما دلبستهاند، نشکنید! سر و وضع خودتان را که آنچنانی هست، آنچنانیتر نکنید! به این مردم گرانفروشی کردن گناه است، گناه! به این مردم فخر فروختن، نامردمی است! ما چرا هستیم و چه را میخواهیم که باشیم؟
ارسال نظر