آیا عادل، زاده انحصار است؟
جامعه غریبی است جامعه ایرانی؛ موج میسازد و وقتی از به ثمر نشستن موج ناامید شد، فورا ضدموج تشکیل میدهد. قهرمان میتراشد و در کوتاهترین زمان ممکن، هم او را تبدیل به ضدقهرمان میکند.
روزنامه همشهری: جامعه غریبی است جامعه ایرانی؛ موج میسازد و وقتی از به ثمر نشستن موج ناامید شد، فورا ضدموج تشکیل میدهد. قهرمان میتراشد و در کوتاهترین زمان ممکن، هم او را تبدیل به ضدقهرمان میکند.
بشمارید و ببینید چند تن از آنها که امروز به رگبار انتقاد بستیمشان، همین چند سال پیش اسطوره و افسانه ما بودند؟ حالا انگار عادل فردوسیپور هم میرود که به مصداقی جدید از این تطور فوری جامعه ایرانی تبدیل شود؛ مردی که یک سالونیم پیش، فقط 3روز بعد از کسب عنوان محبوبترین برنامهساز تلویزیون ایران با اتکا به آرای مردمی از جامجم رانده شد.
آن اوایل بازگشت او مطالبه پررنگ عمومی بود و حالا برخی مردمان مایوس از اثربخشی موج، ضدموج را روی دروازه خود عادل ترتیب دادهاند. این چند روز بعضی انتقادها از فردوسیپور فوقالعاده عجیب و پررنگ بود. به این بهانه که او جایی گفته است: «همیشه به دانشجوهایم میگفتم در ایران بمانید و اینجا خدمت کنید، اما وقتی بعد از 20 سال کار، بیبهانه حذفم کردند دیگر نمیدانم در این مورد چه باید بگویم.» برخی این جمله را سندی میدانند که نشان میدهد وطنپرستی عادل به منفعت و موقعیت او گره خورده و حالا که شرایطش وخیم شده، دیگران را به ماندن در سرزمین پدری ترغیب نمیکند. کسانی که چنین بیرحمانه عادل را قضاوت میکنند، حتی یک ثانیه هم خودشان را جای او نمیگذارند؛ آدمی که دو دهه با سلامت کار کرد و حالا حتی مجوز ادامه کار در فضای مجازی را هم به او نمیدهند.
آدمی که بهخاطر شرایط و امتیازاتش مثل آب خوردن میتواند مهاجرت کند، اما اینجا مانده؛ پس برخلاف عاشقان توییتری تئوری، وطندوستیاش را در عمل اثبات کرده است. نگارنده این مطلب در سالهای تولید نود، دهها بار نقدهای مفصل روی عملکرد عادل نوشته؛ از اشتباهات او تا ذوب شدنش در یک مربی خاص. با این همه اما، امروز زمان دفاع از کسی است که غیرمنصفانه و چه بسا ناجوانمردانه نقد میشود.
آیا عادل مدیون انحصار صداوسیماست؟
از پشت موبایل و کامپیوتر با حق به جانبترین لحن ممکن خطاب به عادل مینویسند: «تو خودت سالها در صداوسیمای انحصاری کار کردی.» بله؛ اما مگر این بهخودی خود جرم است؟ مگر ما در ایران صداوسیمای غیرانحصاری داریم که عادل برود آنجا کار کند؟ مگر تلویزیون غیردولتی داریم که فردوسیپور کار در آن را پس زده باشد؟ عین این است که از قهرمان شنای یک کشور فرضی ایراد بگیرند چرا در تنها استخر موجود که به شکل دولتی اداره میشده بهعنوان قهرمانی دست یافته! خب مگر استخر غیردولتی داشتیم؟ عادل در تلویزیون انحصاری کار کرده، اما دلیل موفقیتش تنها همین نبوده است.
او درسخوانده و زبانبلد بود، دیوانهوار عاشق فوتبال بود و بیشتر از نیمی از ساعات شبانهروز را وقف کارش میکرد. خوره فوتبال که در آن واحد میتواند 3 مسابقه را با هم دنبال کند، موفقیتش را بیشتر از انحصار، مدیون تلاش و پشتکار خودش است. از سوی دیگر مگر این فقط عادل بوده که در این فضا فرصت کار پیدا کرده؟ در همین دو دهه چند نفر امکان برنامهسازی ورزشی در تلویزیون را یافتند و به جایی نرسیدند؟ شبکههای یک و دو سالهاست با هم دعوا دارند که «ورزشومردم» قدیمیتر است یا «ورزش از نگاه دو»؛ خداوکیلی اما چه آبی از این دو برنامه برای مردم گرم شده؟ در 20 سال گذشته حتی یک قسمت درخشان از این دو جنگ ورزشی به یاد آورده میشود؟ همین الان محمدحسین میثاقی که مفت و مسلم باکس طلایی دوشنبهشبها را به ارث برده، چقدر موفق است؟ او هنوز آنقدر اعتمادبهنفس ندارد که یک نطرسنجی پیامکی برگزار کند. از قضا تنها بخشهای دیدهشده از برنامه میثاقی در این مدت، جاهایی بوده که او از عادل حرف زده و قربانی غایب را نواخته است.
میتوانست از حق پخش حرف بزند؟
مکررا از عادل فردوسیپور انتقاد میشود که چرا طی دوران حضورش در نود در مورد ضایع شدن حق پخش تلویزیونی بهدست صداوسیما حرفی نزده است. به راستی آیا این انتقاد، منطقی و اصولی است؟ قسم میخورم عمده کسانی که چنین نقدی مطرح میکنند، حتی جرأت ندارند توی چشم رئیس خودشان نگاه کنند! انگار ما همیشه دلمان میخواهد قهرمانی داشته باشیم که همه هزینهها را خودش تنهایی بدهد. عادل کارمند صداوسیما بود و چارهای جز حرکت در چارچوب تعیینشده توسط این سازمان نداشت. طبیعتا اگر مجری نود برخلاف میل مدیران تلویزیون سراغ سوژههایی مثل حق پخش میرفت، خیلی زودتر از اینها نسخهاش را میپیچیدند. یادتان باشد آنهایی که بعد از ۲۰ سال کار، با دهانکجی نسبت به آرای مردمی نود را تعطیل کردند، آنقدر قدرت داشتند که ۱۰یا ۱۵سال پیش هم همین کار را بکنند. پس بهتر است واقعگرا باشیم و به خرج دیگران، دنبال رویاپردازی نرویم.
کم هزینه داد؟
اگر منصف باشیم و توقعاتمان را از یک برنامهساز تلویزیونی در همین حد تعدیل کنیم، عادل به اندازه کافی پای اعتقاداتش ایستاد و هزینهاش را هم داد. او سالها از سوی بخشی از منتقدان تندرو مورد هجوم قرار گرفت، شدیدترین اصطکاک ممکن را با سازمان تربیتبدنی محمد علیآبادی تجربه کرد، به دفعات نمایندگان مجلس و مدیران بیکفایت را به چالش کشید و گاهی کار را تا آنجا پیش برد که پیامکهای نود را بستند یا تمام آیتمهای برنامهاش را توقیف کردند. دشمنانش هزار بار در مورد سهم او از هزینه ارسال پیامکها افسانه ساختند، درحالیکه عادل با نیت حفاظت از برند خودش حتی پیشنهادهای میلیاردی برای اجرای برنامههای سازمانی را نمیپذیرفت و به همه استیجهای تجاری «نه» گفت.
نود او، یکی از آخرین برنامههای تلویزیون بود که ستاره مربع نداشت و مجری اسپانسرهای ریز و درشتش را توی چشم مخاطب فرو نمیکرد. طبیعتا عادل هم مثل هر آدم دیگری اشتباه داشت و جز این هم نمیتواند باشد، اما او بهخاطر مراقبت حداکثری از اصولش قابل ستایش است. میگویند عادل قبل از مزدک میرزایی پیشنهاد مهاجرت داشته و آن را رد کرده؛ حتی اگر جز این هم باشد، امکان کار در عرصههای بینالمللی برای او کاملا فراهم است؛ او سالهاست برای مجله ورلد ساکر مطلب مینویسد و سال ۲۰۰۹از سوی نیوزویک نوزدهمین مرد قدرتمند ایران لقب گرفت. عادل اما هنوز اینجاست، برخلاف خیلی از کسانی که شبها خواب مهاجرت میبینند، اما به استناد یک گلایه نمناک بعد از ۱۷ماه بغض و سکوت، وطندوستی فردوسیپور را زیر سؤال میبرند.
نظر کاربران
بی بهانه حذفت نکردند،داشتی از همین رسانه عقاید خودت رو تو حوزه های غیر ورزشی ابراز می کردی .هیچ جای دنیا نمیگزارند .در ضمن شما اگه خیلی محبوب بودی همکارای ورزشیت باید ازت دفاع می کردند نه ملت همیشه _در این جور موارد_ در صحنه.
درود بر شرف و مرامت
زنده باد عادل فردوسی پور عادل حذف شدنی نیست
این همه مقاله نوشتن برای چی؟؟مردم خوب میدانند عادل فردوسیپور کارش بلد بود وهمین بلدبودن باسواد بودنش اخراج ایشون رقم زد ،همانطور که کیروش اخراج کردن چون باج نمیداد همین علیی دایی چون در کارش صداقت دارد ومردمی هستن جای در فوتبال ندارد،هرسه اینها مردم خوب میشناسند ودوست دارند خداوند متعالی پشتیبان شان باشد
صدای ما که به جایی تو هم که مطلب پسر باجناق رو که من نوشتم نشون ندادی پس هیجی.....