۴۰ مربی خاص در تیمهای ایرانی جابهجا میشوند
مدرس فوتبال ایران گفت: وقتی انتقادات در سطح شهر و بین مردم بالا میگیرد مدیر و مسئول که تاب شنیدن اعتراض را ندارند برای ساکت کردن مردم از گزینه A به سراغ گزینه B میروند و بعد دنبال C میگردند.
خبرورزشی: جلال چراغپور، مدرس فوتبال کشورمان درباره چرایی حضور ۳۰ مربی مختلف در رأس کادر فنی تیمهای لیگ برتری در فصل نوزدهم با ما همکلام شد.
آقای چراغپور! چرا در فوتبال ایران به ویژه در این فصل شاهد این همه تغییر در رأس کادر فنی تیمها هستیم؟
اولاً که این امری نادر در سراسر جهان است، اما باید گفت این همه تغییر در سطح مربیگری ایران به دلیل حضور ۴۰ نفر آدم درون یک ظرف بستهای است که همگی در آن به فراخور زمان جای خود را با دیگری عوض میکنند. این ظرف سربسته مکانیزمی هم در خودش دارد که به همه و به نوبت شغل و مربیگری برسد تا صدای کسی درنیاید. در نتیجه این مدل شغلی باعث شده تا در این ظرف، نوعی اکونومی یا اکولوژی هم به وجود بیاید.
اما این ظرف مد نظر شما نسبت به چه چیزی بسته است؟
نسبت به دانش روز جهان.
بیشتر توضیح میدهید؟
امروزه ما در دنیایی زندگی میکنیم که کوچکترین اتفاقات علمی در آن بلافاصله روی شبکههای اجتماعی قابل دسترس است. شبها تلویزیون جدیدترین فوتبالهای روز دنیا را نشان میدهد پس انتظار بیننده ایرانی از فوتبال بالا میرود ولی فوتبال ما چه خوراکی به آنها میدهد؟ فوتبالی از درون همان ظرف سربسته ۴۰ نفره. وقتی فردی در دورافتادهترین نقطه ایران فوتبال ایرانی را میبیند نسبت به آن انتقاد میکند و ارضا نمیشود.
چرا؟
چون سرسفرهای که نشسته تا از آن چیزی بردارد، فوتبالی ببیند و لذت ببرد، ظرف هست ولی خالی است. فقط آن وسط یه نان و پنیر و سبزی مختصر گذاشته شده است. به هر حال فوتبال نتیجه دارد. یکی میبرد و یکی میبازد و ممکن است همان تیم بازنده هفته بعد هم ببرد، اما کسی که شب بازی بارسا را میبیند انتظارش بالا میرود و وقتی در روز فوتبال تیم شهرش را تماشا میکند به آن ایراد میگیرد. وقتی انتقادات در سطح شهر و بین مردم بالا میگیرد مدیر و مسئول که تاب شنیدن اعتراض را ندارند برای ساکت کردن مردم از گزینه A به سراغ گزینه B میروند و بعد دنبال C میگردند و این مکانیزم چرخشی درون آن ظرف سربسته اتفاق میافتد تا شاید حال فوتبال آن شهر بهتر شود و مردم کمی آرام شوند. یک مربی استعفا میدهد و دیگری جای او را میگیرد. یکی از دم گربه به گوش گربه میرود و آنجا مربیگری میکند دیگری از شکم گربه به کمرش نقل مکان میکند و این مکانیزم همواره ادامه دارد. بعد هم میبینیم که هیچ مربی از این جابهجاییها انتقاد نمیکند و در آرامش و سکوت بدون مصاحبهای منتظر میماند تا تیم بعدی برایش خالی شود.
چرا این ظرف بسته مانده است و پیشرفتی درونش ایجاد نمیشود؟
به دو دلیل. اول اینکه آنها زبان نمیدانند تا بتوانند با علم روز دنیا آشنا شوند و دوم اینکه چراغ کمیته آموزش خاموش و کرکره اش پایین است. این کمیته مجوز رانندگی به مربیان میدهد ولی رانندگی را یادشان نمیدهد.
اما مربیان نسل جدید هم امروز در لیگ کار میکنند؟
البته بین مربیان نسل جدید هم شاهد این وضعیت هستیم. چون در همان کمیته آموزش همان مطالبی که ۱۰، ۱۵ سال پیش به علی دایی یاد دادهاند را امروز به مجتبی جباری میآموزند و حرف تازهای برای نسل جدید مربی در ایران ندارند. مادامی که آن ظرف بسته و این کمیته با روش همیشگی اش هستند اتفاق تازهای در فوتبال ما رخ نمیدهد.
ارسال نظر