بررسي برادران کوئن به بهانه «درون للوين ديويس»
سینمای کوئن ها
«برادران کوئن» که در اواخر سال هاي دهه ۵۰ سالگي شان قرار دارند، مجموعه اي نفيس از جوايز سينمايي مختلف را در خانه و کارنامه خود جاي داده اند.
«برادران کوئن» که در اواخر سال هاي دهه ۵۰ سالگي شان قرار دارند، مجموعه اي نفيس از جوايز سينمايي مختلف را در خانه و کارنامه خود جاي داده اند. از جمله اين جوايز مي توان به جوايز مربوط به فيلم «جايي براي پيرمردها نيست»، اقتباس آنها از رمان جذاب «کورمک مک کارتي» اشاره کرد. فيلم قبلي آنها يعني «True Goit» که اقتباسي از رمان چارلز پورتيس بود نيز کانديداي اسکار بهترين فيلم سال در سال ۲۰۱۱ شد. آن سال اين فيلم علاوه بر اين کانديداتوري در ۹ شاخه ديگر اسکار نيز که همگي شاخه هاي اصلي بودند، کانديداي دريافت اين جايزه معتبر سينمايي شد. فيلم هر چند هيچکدام از اين ده اسکار را به خانه نبرد، در گيشه ها با فروش ۲۵۰ ميليون دلاري خود موفقيتي عظيم کسب کرد. اين اتفاقي است که از زماني که آنها فيلم «آه برادر تو کجايي» را ارائه کردند، بارها و بارها براي آنها رخ داده است.
در رديف اول جايزه بگيرها
جديدترين اثر آنها، «درون للوين ديويس» نيز که همچون ديگر فيلم هاي برادران کوئن از هم اکنون در رديف اول جايزه بگيرها قرار گرفته است، نسبت به «The Hand sucker proxy» واقع گرايانه تر و نسبت به «لبوفسکي بزرگ» سورئال تر است. آنها که اصلاً حاضر نيستند دست از اين روال بردارند، فقط درباره زمان چنين چيزي با حدس و احتمالات فراوان پيش بيني مي کنند.
اتان مي گويد: اگر مي خواهيد مقاله اي درباره ما بنويسيد... و جوئل ادامه مي دهد: ... نبايد روي پروژه بعدي ما متمرکز شويد و آن را پيش بيني کنيد. هر دو آنها در حالي که با دهان بسته مي خندند، مثل پسربچه هايي که از چيزي فرار مي کنند، حاضر به سخن گفتن از کار بعدي خود نيستند. اما در نهايت خودشان اين کار را مي کنند.
اما به هر حال هم اکنون «درون للوين ديويس» اثر جديد آنها در دوره حرفه اي شان است. کارنامه اي که پر از کارهاي غيرقابل پيش بيني از فيلم نوآرها (خون ساده و گذرگاه ميلر) خنده دار (پس از خواندن بسوزان و قاتلين پيرزن) و کمتر گيج کننده (يک مرد جدي) است.
جست و جو براي پيدا کردن يک مسير خاص و يا منظوري ويژه از برادران کوئن کاري بيهوده است. چه چيزي آنها را به خيابان هاي لس آنجلس مي کشاند؟ يا در يک آرايشگري متعلق به دهه ۵۰ در جست و جوي چه هستند؟ آنها در بزرگداشت ديو وان رانک و ترانه شهردار خيابان مک دوگال به روستاي گرينويچ در سالهاي ۱۹۶۰ و ۱۹۶۱ رفتند تا فيلم «درون للوين ديويس» را از آن بيرون بکشند. اين به لحاظ تاريخي پيش از ورود باب ديلن به دنياي موسيقي است.
نشستن و حرف زدن
اسکار ايساک نقش کاراکتر محوري فيلم يعني يک نوازنده گيتار سبک فالک را بازي مي کند. برادران کوئن براي ساخت فيلم خود سراغ تي بون بورنت رفتند و فيلم را با اجراي قطعات نه چندان مشهوري از آن زمان پر کردند. اما يکي از اين آوازها به طور زنده فيلمبرداري شد.
برادران کوئن در مصاحبه اي با آسوشيتد پرس که در آپارتمان سه طبقه آنها که در آن با اديتورهاي خود کار مي کنند و فيلم هاي خود را در آن توليد مي کنند، مي گويند: ما کار خاصي نمي کنيم. فقط هر روز به اينجا مي آييم، مي نشينيم و درباره همه چيز و در واقع هيچ چيز حرف مي زنيم و سپس کار مي کنيم. اتان در حالي که جوئل در حال خنديدن است، مي گويد: در مورد اين فيلم هم نشستيم و تصور کرديم که فيلم در فضايي از فالك شروع مي شود و اينکه چه کسي مي تواند تکميل کننده ديو وان رانک باشد. او سپس نگاهي مي کند و مي گويد: آيا اين براي شروع يک فيلم کافي است؟
آنها اغلب فيلم هايشان را در چنين فضاي نامعمولي شروع مي کنند. «گذرگاه ميلر» با کلاهي شروع مي شود که باد آن را در ميان هوا معلق به سمت بيشه اي مي برد. «بعد از خواندن بسوزان» نيز زماني شروع مي شود که آنها رسماً اعلام مي کنند که هرگز کاري به مسايل سياسي و مقر سيا در ويرجينيا ندارند. اما آنتي تزهايي که به کار مي برند، خود باعث جاذبه بيشتر فيلم آنها مي شود. آنها از شمار زيادي از انسان ها در فيلم خود استفاده مي کنند.
آنها مي گويند: با اين حال بعضي از شروع ها فوراً به سرانجام نمي رسند. آنها «آه برادر تو کجايي» را خيلي سريع شروع کردند اما تا سه چهار سال بعد نمي دانستند که حال بايد با آن چه کار کنند. وضعيت «فارگو» کمي بهتر بود. جوئل به ياد مي آورد: تقريباً يک سال و نيم تمام، من کشو را باز مي کردم. اين جمله را مي ديدم که فضاي داخلي: آپارتمان شپ ... .
وفادار به متن
اغلب کارهاي برادران کوئن بيشتر از آنکه مبتني بر فيلم ها باشد، بر اساس کتابها است. اتان مي گويد، «گذرگاه ميلر» بيشتر تلاشي بود براي معرفي داشل همت همان طور که «مردي که اينجا نبود» به جيمز کين مي پرداخت و «لبوفسکي بزرگ» نيز نسخه کوئن ها از ريموند چاندلر بود.
آنها هر دو باري که دست به اقتباس از يک کتاب زدند، کاملاً به متن وفادار بودند. هر دو رمان «True Grit» و «جايي براي پيرمردها نيست» به طور کامل مورد مداقه قرار گرفتند. جوئل مي گويد: هيچ چيز مثل کاري که ما انجام مي دهيم، نيست. يک بار هنگام فيلمبرداري «جايي براي پيرمردها نيست»، خاوير باردم را ديدم که داشت در خيابان با يک مخزن اکسيژن راه مي رفت و قطب نماي کشتارش حرکت مي کرد تا به سوي قرباني بعدي برود. به اتان گفتم واقعاً خوشحالم که من به اين ايده فکر نکرده بودم.
ظاهراً «درون للوين ديويس» هم از چيزهايي کوچک مثل جلد آلبوم «زندگي با آزادي» از باب ديلان و ويديويي از جک کرواک از گشت و گذار در اطراف روستاي گرينويچ الهام گرفته است. «درون للوين ديويس» پنجمين فيلمي است که تاکنون برادران کوئن با بورنت داشته اند. بورنت نقش خود را نوازنده پيانوي تئاتر توصيف مي کند.
فيلمسازي به سبک کوئن ها
معمولاً فيلمنامه هاي برادران کوئن درست قبل از فيلمبرداري نوشته مي شوند و ديالوگ هاي آنان نيز بسيار مختصر و مفيد هستند. ايساک درباره اين ويژگي برادران کوئن مي گويد: هيچ غروري در کار نيست. آنها حتي به ما نمي گويند که آيا کارمان را خوب انجام داديم. جاستين تيمبرليک که در اين فيلم نقش يک خواننده فالک را دارد، مي گويد: اين دو برادر به شدت روي همه چيز متمرکز مي شوند. اما درجه فشار را در همان سطحي که بايد نگه مي دارند. کري موليگان از ديگر بازيگران فيلم هم مي گويد: تنها چيزي که آنها از شما مي خواهند، اين است که کار خودتان را انجام دهيد.
«درون للوين ديويس» فيلمي درباره تخيلات موفقيت در کارهاي نمايشي است: سرنوشت للوين به يک وقفه بستگي دارد. اما هدف برادران کوئن هيچ وقت بيشتر از طرح يک سوال نيست. اندکي بعد از اينکه جوئل از مدرسه سينما فارغ التحصيل شد، او و اتان پولي جمع کردند و اولين تجربه کارگرداني خود يعني «خون ساده» (تقاص) را که بازخورد خوبي هم داشت، ارائه دادند.
يک جور ديگر
اتان مي گويد: اين پول مي توانست يک جور ديگر صرف شود و روي ديگر سکه اين کاراکتر را ببينيم. جوئل هم اضافه مي کند: اما وقتي به اطرافمان نگاه مي کنيم، مي بينيم. آدم هايي هستند که ممکن است هر کاري انجام دهند. خيلي از آنها همان قدر خوب هستند که شما مي خواهيد. برخي هم واقعاً در کشاکش و ستيزه هاي مختلف هستند. اما دليل آن چيست؟
برادران کوئن که حين حرف زدن به شدت هيجان زده نيز شده اند، ناگهان بر خلاف آنچه که در شروع گفت و گو خواسته بودند، خود از چيزي که در حال نگارش آن هستند، پرده بر مي دارند. مي گويند وقايع اين اثر جديد در روم باستان رخ مي دهد. در اين پروژه نيز قرار است اتفاقاتي غيرقابل انتظار رخ دهد.
جوئل مي خندد و مي گويد: اين مثل آن است که آيا تا حالا يک فيلم گلادياتوري کار کرده ايد؟ اتان هم اضافه ميکند: پروژه بزرگي است. ما به طرح مسايل بزرگ علاقهمنديم. اما کار را با حرفها و متن هاي حاشيه اي پر نمي کنيم. اين پروژه خيلي خاص است.
هر چند فيلم هاي برادران کوئن به طور معمول از طرح پوچي مخمصه ها و دشواري هاي زندگي لذت مي برند، اتان قول مي دهد که فيلم بعدي آنها به جاي طرح سوال، پاسخگو باشد و به سبکي فيلم «يک مرد جدي» نباشد. اتان مي گويد: آن موقع ما هنوز بزرگ نشده بوديم. اما حالا بزرگ شده ايم و آماده ايم تا به پرسش هاي بزرگ جواب بدهيم.
ارسال نظر