باغوحش سینمایی؛ نامگذاری فیلمها با اسامی حیوانات
اول سروکله گاو پیدا شد؛ پر از اعجوبه و استعاره و تأویل. یک سال بعد طوقی، جلد آسمان سینماهای مملکت شدهبود و بعدتر هم خروس در کف سینما قدم رو کرد. بعد از خروس البته گوزنها از راه رسید و ماندگار شد.
روزنامه همشهری - مسعود میر: اول سروکله گاو پیدا شد؛ پر از اعجوبه و استعاره و تأویل. یک سال بعد طوقی، جلد آسمان سینماهای مملکت شدهبود و بعدتر هم خروس در کف سینما قدم رو کرد. بعد از خروس البته گوزنها از راه رسید و ماندگار شد.
این نامها را باید در مختصات سینمای سیاه و سفید مرور کرد تا اینکه رنگ انقلاب به جان سینما پاشیده شد.
حالا نوبت موشها و عقابها بود تا در زیر زمین و آسمان، نبض سینمای ایران را بهدست بگیرند. عقرب در میان درگیریهای گروه سازندگان، کار خودش را میکرد و لاکپشت هم در مسیر سینما به آرامی راهش را میرفت تا اینکه بالاخره نام حیوانات کمکم از عناوین فیلمهای سینمایی کوچ کرد.
بهانه متن پیشرو، این کوچ نیست بلکه بازگشت کوچکردههایی است که انگار مجددا در قفس سینمای ایران فرصت جولان یافتهاند. باغوحش سینما این روزها نامهای جدیدی بهخود میبیند که به آنها اشاره میکنیم.
حیوانات ممنوعه
مارمولک بیچاره نتوانست به حقش برسد. دهه ۸۰ سپری شد و یک حیوان بینظیر در سینما در تله توقیف گیر افتاد.
بازگشت نام حیوانات به سینمای ایران در آغاز دهه ۹۰ خورشیدی چندان خوشیمن نبود. فیلمساز مهاجر ایرانی فصلکرگدن را ساخت که بهرغم حضور بازیگران درجهیک در آن، طبعا بهخاطر نوع نگاه سیاسیاش مورد توجه قرار نگرفت. بعد هم که خبر توقیف فیلم خرس منتشر شد، بدشگونی بهنظر تکمیل میآمد. اوضاع، اما چند سال بعد با تلاش خوک برای درخشش در جشنواره آلمانی و دارکوب در جشنواره وطنی کمی تغییر کرد.
در همین احوالات بود که حاکم مطلق گیشه سینما از راه رسید؛ هزارپا. اینگونه بود که دوباره سندروم نامگذاری فیلمها با اسامی حیوانات بازگشت و در نتیجه همین بازگشت است که میتوان به آثاری اشاره کرد که امسال و البته در همین یک ماه گذشته نام خود را حیوانی کردهاند.
نام من حیوان
این چند روز خبرها درباره عناوین حیوانی محصولات سینمایی موجب شگفتی شده است. اول خبر رسید که بهرام رادان در قامت تهیهکننده برای فیلمنامه گربه سیاه مجوز ساخت دریافت کرده است. بعد نوبت کارگردان فیلم سینمایی کوپال رسید که خبر ساخت فیلم دومش توجهها را بهخود جلب کرد. کاظم ملایی برای فیلم سینمایی گورکن پروانه ساخت گرفته و فیلمبرداری را بهزودی آغاز خواهد کرد تا فیلمش را به جشنواره فجر امسال برساند.
قضیه البته به اینجا ختم نمیشود و حالا خبرها حکایت از این دارند که نخستین تجربه سینمایی کارگردان پرآوازه تئاتر هم با نامی حیوانی در آستانه ساخت قرار دارد. حسین پارسایی قرار است جوجهتیغی را کارگردانی کند. البته ماه گذشته هم تکمیلشدن گروه بازیگران فیلم عنکبوت، عیش حیوانی عناوین سینمایی امسال را تحتالشعاع قرار داده بود.
یک سیلابی و چند سیلابی
هوس، قفس، عطش، جرم، حکم و صدها عنوان فیلم دیگر در سینمای ایران محصول تجربه شخصی و مکاشفات گروهی آنهایی است که معتقد بودند اسم فیلم اگر یکسیلابی باشد، تماشاگر را بیشتر جذب خواهد کرد. گروهی هم البته این استدلال را برای نامهای دوسیلابی داشتند و خلاصه نامگذاری فیلم براساس بخشبندی عنوان موضوع مهمی در سینمای ما بوده و هنوز هم هست.
نام غذا
از مرغابی سرخکرده تا سالادفصل و پیتزامخلوط مصادیق جدی نامگذاری فیلمها براساس خوشمزهبودن غذاها و البته طبع غذایی مردم است. تغییر ذائقه غذایی از مرغ بریان تا پیتزا هم که کاملا مشهود است.
تئاتر، سریال و حیوان
فقط محض یادآوری بگوییم که کروکودیل نام یک سریال در حال ساخت برای تلویزیون است و گاندو هم که معرف حضور خیلیهاست. تئاتریها هم دست بهکار شدهاند و قرار است با شپش و خرچنگ خانگی بهزودی میزبان تماشاگران در سالنهای نمایش تهران باشند. تا یادمان نرفته بگوییم که شبکه نمایش خانگی هم در انتظار قورباغه است.
زنانهها
بالاخره سینمای اجتماعی ما بدون لیلا، نرگس، پری، کیمیا و ناهید لنگ میماند.
این نامگذاریها هم برای خودش حکایت مفصل دارد.
گیشه حیوانی
همه فیلمهای ایرانی که اسم حیوانی در عنوان آنها ذکر شده است:
۱۳۳۳: شاهین طوس/۱۳۳۶: بلبل مزرعه/۱۳۳۷: چهل طوطی/۱۳۴۰: دندان افعی، گرگ صحرا، مرغابی سرخ کرده، خروس بیمحل/۱۳۴۱: گربه وحشی، گرگهای گرسنه/۱۳۴۲: پرستوها به لانه باز میگردند، تار عنکبوت، لاشخورها /۱۳۴۳: ببر رینگ/۱۳۴۴: فیل و فنجان /۱۳۴۷: ببر مازندران /۱۳۴۸: گاو، گربه را دم حجله میکشند، گربه کور، نعره گرگها/۱۳۴۹: خشم عقابها/۱۳۵۱: شیر تو شیر، مرغ تخم طلا/ ۱۳۵۲: خروس، گرگ بیزار /۱۳۵۳: گوزنها، مرغ همسایه، نبردعقابها /۱۳۵۴: بوف کور، پلنگ در شب /۱۳۵۵: شیر خفته، عنتر و منتر/۱۳۵۶: ماهیها در خاک میمیرند، کوسه جنوب، کلاغ، طوطی، پرستوهای عاشق/۱۳۵۹: کرکسها میمیرند/۱۳۶۳: عقابها، ملخ زدگان/۱۳۶۴: شهر موشها، سمندر، مادیان.
مردی که موش شد، مرگ گرگها، یوزپلنگ /۱۳۶۵: شبح کژدم، شیر سنگی/۱۳۶۶: مار، ماهی/۱۳۶۷: زرد قناری/۱۳۶۸: دندان مار، فیل در تاریکی، مرگ پلنگ/۱۳۶۹: گربه آوازخوان/۱۳۷۰: افسانه مه و پلنگ، دره شاپرکها، ردپای گرگ، گرگهای گرسنه، مرغ و همسایه، مرغابی وحشی/۱۳۷۱: افعی، حمله خرچنگها، یک مرد و یک خرس /۱۳۷۲: شاهین طلایی /۱۳۷۳: کوسهها /۱۳۷۴: شاخ گاو، غزال /۱۳۷۵: شب روباه، عقرب، گاومیشها، لاکپشت/۱۳۷۶: خفاش، تولد یک پروانه/۱۳۷۷: چشم عقاب/۱۳۷۸: لانه عقابها، غاز مهاجر، شیرهای جوان، زمانی برای مستی اسبها /۱۳۷۹: آواز قو، پروانههای پشت دیوار/۱۳۸۱: جوجه اردک من، کفشهای جیرجیرکدار/۱۳۸۲: سیزده گربه روی شیروانی، لاکپشتها هم پرواز میکنند، مارمولک، ملاقات با طوطی/۱۳۸۳: ماهیها عاشق میشوند، هشت پا/۱۳۸۴: اسب، شغال، مار و پله /۱۳۸۵: تله روباه، گرگ و میش/۱۳۸۶: آواز گنجشکها، دایناسور، کلاغ پر.
۱۳۸۷: شکار روباه، طاووسهای بیپر، موش/۱۳۸۸: پرواز مرغابیها، نیش زنبور، دلقک ماهی، کسی از گربههای ایرانی خبر ندارد /۱۳۸۹: پرستوهای عاشق، پرنده باز، قلب سیمرغ، اسب حیوان نجیبی است/۱۳۹۰: آهوی پیشونی سفید، خرس/۱۳۹۲: ماهی و گربه/۱۳۹۳: بوفالو، ماهی سیاه کوچولو، مرگ ماهی، شهرموشها ۲/۱۳۹۴: روباه، نهنگ عنبر/۱۳۹۵: خرگیوش، نهنگ عنبر ۲؛ سلکشنرؤیا /۱۳۹۶: خاله قورباغه، خوک دارکوب، شاخ کرگدن/۱۳۹۷: آهوی پیشونی سفید ۲، هزارپا، لونه زنبور/۱۳۹۸: آهوی پیشونی سفید ۳، ژن خوک
نظر کاربران
از واژه ی "سیلاب"استفاده کردید
اقای حداد عادل بدشون میاد
یکی دوتا اسم توشون بود یاد دهه هشتاد افتادم که پرده سینماها مملو از فیلمهای سبک چی بخورم خوشگل بشم ، چتری برای سه چهار نفر، مادرزن سلام، به ارواح خاک آقام و ...که بازیگرای همشونم همون چندنفر پای ثابت فیلمهای آبگوشتی بودن، سپاس
واقعا اسم های فیلمهامون خیلی بی مسما هستن ،اصلا انگار هیچ مفهوم و دلیل خاصی پشت انتخابشون نیست
پاسخ ها
البته تو دنیا و تو آمریکا هم همین اسمها هست رو فیلمها...
اسم فیلمها مثل خود فیلم بی معنین
چه باغ وحشیه تو سینما! هه هه هه
سریال گاندو و فیلم سینمایی مارمولک و دارکوب واقعا زیبا بودن. هر کی ندیده پیشنهاد میکنم
خروس جنگی . نهنگ آبی. کرگدن رو نبود