۱۰ فيلم مهم جشنواره فجر امسال
هر كدام از اين نامها به تنهايي ميتواند جذابيت لازم را براي تماشا داشته باشد و حالا در كنار فيلمهاي نسل جوان و تازه نفسي كه با اتكا به ابزار و زبان سينماي ديجيتال قرار است سينماي فردا را پيريزي كنند، نويد يك ضيافت ماندگار را ميدهند.
هر كدام از اين نامها به تنهايي ميتواند جذابيت لازم را براي تماشا داشته باشد و حالا در كنار فيلمهاي نسل جوان و تازه نفسي كه با اتكا به ابزار و زبان سينماي ديجيتال قرار است سينماي فردا را پيريزي كنند، نويد يك ضيافت ماندگار را ميدهند.
سي و دومين جشنواره فيلم فجر ميتواند متفاوتترين دوره آن از جهت حضور و تنوع فيلمسازان معتبر و شناخته شده به حساب آيد. هم آثار بزرگاني مثل داريوش مهرجويي (اشباح)، مسعود كيميايي (متروپل) و رخشان بني اعتماد (قصهها) نمايش داده ميشود، هم فيلمهاي كارگرداناني از نسل جديد مثل بهرام توكلي (بيگانه) و حميد نعمتالله (آرايش غليظ) كه با هر فيلم جديد خود حرف تازهيي براي گفتن دارند. از كارگردانان صاحب سبك در روايتهاي كمدي، كمال تبريزي (طبقه حساس) و رضا عطاران (رد كارپت) حضور دارند. فيلم تاريخي عظيم روز رستاخيز ساخته احمد رضا درويش بعد از حدود ۵ سال سپري شدن مراحل تحقيق و ساخت و صرف بودجه زياد، آماده نمايش شده و در زمينه فيلمهاي مربوط به ژانر دفاع مقدس آثار ابراهيم حاتميكيا (چ. چمران) و كيومرث پوراحمد (پنجاه قدم آخر) را قرار است تماشا كنيم و در زمينه فيلمهاي اقتباسي نيز بهروز افخمي با آذر، شهدخت، پرويز و ديگران حضور دارد. هر كدام از اين نامها به تنهايي ميتواند جذابيت لازم را براي تماشا داشته باشد و حالا در كنار فيلمهاي نسل جوان و تازه نفسي كه با اتكا به ابزار و زبان سينماي ديجيتال قرار است سينماي فردا را پيريزي كنند، نويد يك ضيافت ماندگار را ميدهند. آيا جشنواره با اين نامها رونق خواهد يافت يا نه فيلم آنها، صرفا نوعي حضور فيزيكي براي شركت در جشنواره دولت اعتدال و اميد به شمار ميرود؟ آيا از خلاقيت آثار قبلي اين فيلمسازان در فيلمهاي جديد آنها خبري هست يا نه ممكن است آثار تكراري از آنها شاهد باشيم؟ آيا تغيير و تحولي كه متوليان فرهنگي دولت جديد در همه ابعاد اجرايي سينما از سازمان سينمايي و بنياد فارابي گرفته تا مديريت جشنواره فجر صورت دادهاند، ميتواند سازنده بهاري سرسبز براي سالي نيكو باشد ؟ تا آخر جشنواره بايد منتظر بمانيم تا پاسخ هر كدام از اين سوالها يافت شود.
آذر، شهدخت، پرويز و ديگران: بهروز افخمي
بهروز افخمي هميشه يك فيلمساز جنجالي بوده، چه زماني كه كارهاي نيمه تمام تقوايي و حاتمي را به پايان رساند و چه زماني كه با صرف بودجهيي زياد فيلمي نصفه و نيمه از زندگاني امام خميني (ره) ارائه داد كه باعث اعتراضات فراواني شد. آخرين فيلمي كه از او اكران شد سنپترزبورگ بود كه به فروش قابل توجهي دست يافت، آخرين حضور او در جشنواره به فيلم صداي تيره برميگردد كه در كانادا ساخت و در بخش فيلمهاي خارجي نمايش داده شد.
حاشيهها: او هميشه پتانسيل موجود براي جذب رسانهها را دارد و بايد ديد آيا فيلم او قابليت نقدو تحليل سينمايي را دارد يا نه به مانند فرزند صبح يكسري بحثها و جدلها را آن هم در نگاهي فرامتني دامن خواهد زد. مهمترين حاشيه فيلم او مربوط به تصادف گوهر خيرانديش است كه سر صحنه فيلم او اتفاق افتاد و حتي عكس و فيلم اين تصادف در رسانههاي مختلف و از جمله برنامه هفت در تلويزيون پخش شد.
جذابيت ها: كارگرداني افخمي هميشه نكته جذاب فيلمهايش بوده، حتي اگر نتواند به يك كليت منسجم در فيلمنامه دست يابد. به عنوان مثال عروس و شوكران دو نمونه مثالزدني از درك درست زبان و اجزاي سينما هستند. از نكات جذاب ديگر، برداشت فيلم او از رمان همسرش (مرجان شيرمحمدي) بوده كه بايد ديد همكاري آنها در اين فيلم به چه نتيجهيي ختم شده است. قبلا در فيلم گاوخوني افخمي توجهش را به ادبيات و پتانسيل تصويري آن ثابت كرده است. در آثار او، هميشه بازيها چشمگير بوده و به نظر ميرسد با حضور مهدي فخيمزاده - كه از معدود دفعاتي است در فيلم كارگردان ديگري بازي ميكند- رامبد جوان و گوهر خير انديش شاهد بازيهاي برجستهيي باشيم. علاوه بر اينها دختر گوهر خيرانديش، آزاده اسماعيلخاني نيز در سه نقش متفاوت حاضر شده كه بايد ديد چه كيفيتي دارد.
آرايش غليظ: حميد نعمتالله
حميد نعمتالله با ساخت فيلم بوتيك يكي از بهترين فيلمهاي اول در سينما را به نام خود ثبت كرد و با فيلم بيپولي توانست علاوه بر جلب نظر منتقدان و داوران جشنواره در اكران نيز به فروش قابل توجهي دست پيدا كند. او در نوشتن كارهايش همكاريهاي مشتركي با هادي مقدم دوست داشته كه در اين فيلم نيز اين همكاري به چشم ميخورد. در سالهاي اخير به ساخت تلهفيلم پرداخته و علاوه بر اين يكي از بهترين سريالهاي تلويزيون يعني وضعيت سفيد را ساخته است.
حاشيهها: ابتدا قرار بود كه ليلا حاتمي نقش اصلي فيلم را ايفا كند كه جايش را به طناز طباطبايي داد.
جذابيتها: جزءنگري نعمتالله و مقدم دوست به ويژه در فيلمنامه، هميشه به نتايج موفقي منجر شده و به نظر ميرسد آرايش غليظ نيز از اين امتياز مثبت بهرهمند باشد. حامد بهداد در كنار طناز طباطبايي قرار گرفته و احتمال حضورشان در ليست كانديداها نيز وجود دارد و از همه مهمتر اينكه دو فيلم قبلي نعمتالله، اشتياق لازم را براي مخاطب جشنواره براي تماشاي فيلم سوم او فراهم ميكند.
اشباح: داريوش مهرجويي
مهرجويي پس از فيلم سنتوري و مشكلاتي كه در جهت نمايش و پخش آن، گريبانگير او و تهيهكنندهاش شد، به ساخت فيلمهايي روي آورد كه يا مانند آسمان محبوب و اپيزود طهران، روزهاي آشنايي در فيلم طهران، تهران سفارشي تلقي شدند يا مانند نارنجي پوش و چه خوبه كه برگشتي صرفا جهت خالي نبودن عريضه و براي چشمداشت به گيشه، به كميت كارهاي او افزودند. اما اشباح كه به تهيهكنندگي جهانگير كوثري ساخته شده با ادعاهاي كارگردان و عوامل فيلم و با فيلمنامه نوشته خود مهرجويي، گرايش او به فيلمهاي ماندگار كارنامهاش مثل هامون، ليلا و درخت گلابي را نشان ميدهد.
حاشيهها: انتخاب بازيگر اصلي از مهمترين حواشي اين فيلم به شمار ميرود. مهرجويي عنوان كرد كه به چهرهيي رنجور و عاشق نياز دارد و حتي از بنيامين بهادري (خواننده و آهنگساز موسيقي پاپ) نيز براي ايفاي اين نقش تست گرفت كه مدت زيادي تيتر اول رسانهها بود اما در نهايت در فيلم بازي نكرد. حاشيه ديگر به بازيگر نقش اصلي بر مي گردد كه ابتدا قرار بود طناز طباطبايي در فيلم بازي كند كه در نهايت مهتاب كرامتي جايگزين او شد تا نخستين همكاري خود را با مهرجويي رقم بزند.
جذابيتها: فيلم كنجكاوبرانگيزي است؛ آيا ادامه فيلمهاي نارنجيپوش و چه خوبه كه برگشتي است يا نه دوباره ميتوان خلاقيتهاي مهرجويي در آثار ماندگارش را در اشباح شناسايي كرد يا اصلا ميتوان به عنوان يك فيلم مستقل از آن لذت برد. طبق معمول سينماي مهرجويي كارگرداني و بازيها هميشه پتانسيل گرفتن جايزه را دارند.
بيگانه: بهرام توكلي
توكلي با ساخت چهار فيلم، خود را به عنوان يك كارگردان صاحب سبك در سينماي اجتماعي ايران تثبيت كرده است و حالا بعد از اقتباس از نمايشنامه باغ وحش شيشهيي در ساخت فيلم اينجا بدون من، سراغ نمايشنامه اتوبوسي به نام هوس رفته كه قبلا فيلمي به همين نام و با اقتباس از همين نمايشنامه توسط اليا كازان و با بازي مارلون براندو ساخته شده است. آخرين فيلم او آسمان زرد كم عمق بود كه مخالفان و موافقان سرسختي داشت و در چند رشته كانديد جايزه شد و جايزه تدوين را دريافت كرد.
حاشيه ها: او از معدود فيلمسازاني است كه در سكوت خبري كامل و فارغ از هرگونه حواشي به كار خود ميپردازد.
جذابيت ها: ارتباط موثر مخاطب با فيلم اينجا بدون من باعث شده كه اقتباس او آن هم از نمايشنامهيي معروف، جذابيتهاي خاص خود را داشته باشد. علاوه بر اين او در ساخت فيلمهايش هميشه شعور مخاطب را در سطح بالايي در نظر گرفته كه بايد ديد در فيلم جديدش اين احترام لحاظ شده است يا نه. درباره احتمال گرفتن جايزه، فيلمهاي او هميشه در همه رشتهها به ويژه كارگرداني و تصويربرداري خلاق ظاهر شدهاند. اما به نظر ميرسد كه برگ برنده فيلم در جوايز، بازي پانته آبهرام باشد كه قرار است نقشي پرفراز و فرود را ايفا كند.
پنجاه قدم آخر: كيومرث پوراحمد
شريف و انساني كليد واژههايي هستند كه درباره سينماي پوراحمد عينيت پيدا ميكنند. از خواهران غريب تا شب يلدا او هميشه به جامعه پيرامون نگاهي دلسوزانه و روشنگر داشته است. آخرين فيلم او كه در جشنواره نمايش داده شد اتوبوش شب بود كه با استقبال مطلوبي مواجه شد.
حاشيهها: فيلم با كمترين حاشيه ممكن ساخته و آماده شد.
جذابيتها: تجربه موثر او در ساخت فيلم اتوبوس شب نويد يك درام اثرگذار را ميدهد. ضمن اينكه طبق معمول سينماي پوراحمد، كارگرداني و بازيگري نيز قابليت كانديدا شدن را دارند و يادآوري بازي محمد رضا فروتن در شب يلدا و خسرو شكيبايي در اتوبوس شب مويد همين نكته است.
چ: ابراهيم حاتميكيا
حاتميكيا بعد از ساخت فيلم به نام پدر از سينماي جنگ فاصله گرفت و با ساخت دعوت و به رنگ ارغوان فضاهاي ديگري را تجربه كرد اما حالا به سينما و علاقهمنديهاي قبلي بازگشته است. آخرين فيلم او گزارش يك جشن بود كه به خاطر مضمون ملتهب و سياسياش درگير حواشي شد و آن طور كه بايد مورد داوري قرار نگرفت و به جاي اكران از طرف مديران ارشاد وقت خريداري شد.
حاشيهها: اختلاف او با فريبرز عرب نيا در همان روزهاي اول و قهر عرب نيا در روزهاي آخر مهمترين حاشيه ساخت فيلم بود و حاتميكيا مجبور شد كه در صحنه پاياني از بدل استفاده كند.
جذابيتها: بازي فريبرز عربنيا كه كمتر عكسي از چهره او در رسانهها درج پيدا كرد. بايد ديد كه او از زير سايه نقش مختار رهايي يافته يا نه همان حسها و حركتها در او نهادينه شده است. ضمن اينكه جشنواره هميشه به فيلمهاي دولتي روي خوش نشان داده و حاتمي نيز هميشه دست پر از جشنواره برگشته است.
رستاخيز: احمدرضا درويش
درويش با دوئل نشان داده كه در مصرف بودجههاي كلان براي به تصوير كشيدن سليقه و زيباييشناسي سينمايياش مهارت لازم را دارد كه دوئل حداقل از نظر فضاسازي در كارنامه فيلمهاي جنگي، جزو بهترين فيلمها قرار ميگيرد. او كه حدود ۸ سال از زندگياش را صرف ساخت اين فيلم كرده به حماسه عاشورا- مقطع تاريخي مرگ معاويه تا شهادت امام حسين- پرداخته است كه از طرف رسانهها لقب عظيمترين پروژه تاريخ سينماي ايران را گرفته است.
حاشيهها: شنيده ميشود كه در اين فيلم براي نخستين بار در تاريخ سينما و تلويزيون، چهرههاي حضرت عباس (ع)، حضرت علي اكبر (ع) و حضرت قاسم (ع) به تصوير كشيده شد كه بايد ديد چه واكنشهايي در پي خواهد داشت. حاشيه ديگر مرگ يكي از عوامل گروه فيلمبرداري بود كه در يكي از صحنهها از كرين سقوط كرد و پس از سپري كردن چند روز در كما، فوت كرد.
جذابيتها: از نكات جذاب فيلم، حضور سينماگران مشهور جهاني در عوامل توليد است كه كنجكاويها را دوچندان ميكند. آيا صرفا از نام آنها استفاده ابزاري شده يا نه به معناي واقعي كلمه خلاق و با انگيزه كافي در خدمت روايت فيلم رفتار كرده و يك اثر جهاني ساختهاند؟ طبيعي است كه بيشتر عوامل اين فيلم تاريخي به ويژه جلوههاي ويژه پتانسيل ديده شدن از طرف داوران را خواهند داشت.
طبقه حساس: كمال تبريزي
كمال تبريزي از جمله فيلمسازاني است كه نيازهاي مخاطب را به خوبي ميشناسد و با ساخت فيلمهايي نظير ليلي با من است، شيدا و مارمولك اين امتياز مثبت را ثابت كرده است. آخرين فيلم او خيابانهاي آرام بود كه به مانند فيلم يك گزارش جشن به خاطر مضمون سياسياش مهجور واقع شد در فيلم جديدش كه قبلا قبر دو طبقه نام داشت از ايده مركزي جذابي استفاده كرده است: مردي پس از فوت همسرش او را در يك قبر دو طبقه دفن ميكند، اما سالها بعد در مييابد كه جسد مرد ديگري را در طبقه ديگر دفن كردهاند و همين ماجراهاي فيلم را دامن ميزند.
حاشيه ها: او هميشه درگير حاشيه بوده است از حواشي نمايش مارمولك گرفته تا عدم نمايش دو فيلم پاداش و خيابانهاي ارام. اما در فيلم طبقه حساس سعي كرده از حواشي دوري كند. تنها حاشيه آن به گرفتن پروانه ساخت آن برميگردد كه فيلمنامه بارها مورد بازنويسي قرار گرفت و بعد از رفت و آمدهاي مختلف بالاخره موفق شدند آن را بسازند.
جذابيتها: تركيب پيمان قاسمخاني كه يكي از بهترين فيلنامهنويسان سينماست با رضا عطاران، فيلم ورود آقايان ممنوع را تداعي ميكند و تركيب قاسم خاني با تبريزي كه همكاري آنها در استقبال بيسابقه از فيلم مارمولك به بار نشست. به نظر ميرسد عطاران و ديگر بازيگران در كنار فيلمنامه، شانسهاي تصاحب جايزه باشند.
قصهها: رخشان بنياعتماد
فيلمهاي رخشان بنياعتماد همواره از جانب سه طيف جشنواره، منتقد و مخاطب با استقبال چشمگيري روبهرو شدهاند و هر وقت كه در جشنواره حضور داشته ثابت كرده كه حرف جديدي براي گفتن دارد. در روسري آبي، نرگس، بانوي ارديبهشت، زير پوست شهر و خونبازي و... از زاويه ديد يك جامعهشناس ماهر به بحرانهاي فردي و اجتماعي نگاه شده تا در انطباق كامل با مقتضيات زمانهاش باشند و به عنوان سندي ماندگار از وضعيت تاريخي و اجتماعي محسوب ميشوند. نكته متمايز قصهها با ديگر آثار ساخته شده در سينماي ايران به نوع روايت آن برميگردد كه قرار است سرنوشت شخصيتهاي فيلمهاي قبلي او- از خارج از محدوده گرفته تا خونبازي- را در سالهاي اخير دنبال كند كه در هفت فيلم كوتاه در قالب يك فيلم سينمايي ارائه ميشود.
حاشيهها: فيلم در چند اكران محدود براي چند منتقد و فيلمساز توانست با استقبال روبهرو شود اما به خاطر مخالفت با نگاه روشنگر او از طرف مديران دولتي، فيلم مجال نمايش گسترده پيدا نكرد. در واقع در اقدامي من درآوردي و بيسابقه به فيلم پروانه نمايش دادند اما از نوعي كه نه در سينما، نه در تلويزيون، نه در جشنواره و نه در اكران خصوصي امكان نمايش داشته است! تا حدي كه خود اعتماد گفته كه گويي به من اجازه دادهاند كه در خانه به تنهايي فيلم را تماشا كنم.
جذابيتها: مجموعهيي از بهترين بازيگران سينما در فيلم حضور دارند: گلاب آدينه، مهدي هاشمي، محمد رضا فروتن، فرهاد اصلاني، پيمان معادي، باران كوثري، نگار جواهريان و... . نكته جذاب ديگر شيوه نگاه بنياعتماد به بحرانهاي اجتماعي است كه هميشه با شخصيتهايي ملموس، يك زندگي باورپذير را خلق كرده است و با توجه به خبرهاي اندكي از فيلم درز پيدا كرده به نظر ميرسد كه فيلم در بيشتر رشتهها كانديد شود. از جمله فيلمنامه، كارگرداني و بازيها.
متروپل: مسعود كيميايي
فيلمهاي كيميايي در تمام سالهاي اخير مخاطبان صفر و صدي داشته است، طرفداران او كه همچنان از مضامين موجود در فيلمهايش دفاع ميكنند و از طرفي ديگر مخالفانش كه رويكرد جامعهشناسي او را كهنه و دمده ميدانند. اما كيميايي ثابت كرده كه بدون توجه به انتقادها در مسير مورد علاقهاش حركت ميكند. آخرين فيلم او جرم بود كه توانست به عنوان بهترين فيلم جشنواره انتخاب شود.
حاشيهها: مهمترين حاشيه در نوع انتخاب اسم فيلم بود. ابتدا كليد شكسته نام گرفت، سپس به دليل مشابهت با شعار دولت روحاني، به عرق سرد تبديل شد و سپس به مترو پل تغيير يافت و از آنجايي كه طبق ضوابطي مشخص، نام فيلمها بايد ايراني انتخاب ميشد تا مدتي همين امر باعث چالش بود كه به نظر ميرسد با همين نام متروپل ارائه شود. حاشيه ديگر آنجا بود كه فيلم در مرحله تدوين متوقف ماند و پس از اشاره كيميايي به كمبود مالي پروژه دوباره از سر گرفته شد. از طرفي ديگر رفت و آمد آدمهاي مختلف سينمايي و غيرسينمايي در پشت صحنه كار از علي پروين گرفته تا عباس كيارستمي، خوراك مناسبي براي رسانهها فراهم كرد.
جذابيتها: اينكه براي نخستينبار در سينماي كيميايي قهرمان داستان يك زن است، پتانسيل بالقوهيي در خود دارد. لوكيشن اصلي فيلم سينما متروپل است كه به سالن بيليارد تبديل شده و هسته مركزي درام در اين مكان شكل ميگيرد، بايد ديد كيميايي به كمك كيوان مقدم (طراح صحنه) توانسته فضاي باورپذيري خلق كند با نه. احتمال گرفتن جايزه از طرف بازيگران كه طبق معمول هميشه برگ برنده سينماي كيميايي بوده است، وجود دارد و علاوه بر اين، كارگرداني و طراحي صحنه نيز ممكن است مورد پسند داوران قرار گيرد.
ارسال نظر