اسکورسیزی هم افراط کرد!
کارگردان پیشکسوت در تازهترین مصاحبه خود از مبارزه با هیئت درجهبندی و تلاش برای کوتاه کردن مدت زمان تازهترین ساخته سینماییاش میگوید.
کارگردان پیشکسوت در تازهترین مصاحبه خود از مبارزه با هیئت درجهبندی و تلاش برای کوتاه کردن مدت زمان تازهترین ساخته سینماییاش میگوید.
به گزارش خبرآنلاین، مارتین اسکورسیزی با خشونت، مواد مخدر و دیگر مضامین جنجالی روی پرده بیگانه نیست و فیلمهای قبلی او با واکنش متفاوت تماشاگران روبرو شده است. اما حتی خود اسکورسیزی تا پیش از این به ندرت به اندازه آنچه در «گرگ وال استریت» دیده میشود، زیادهروی کرده بود.
این فیلم سه ساعته که از روز کریسمس (۴ دی) روی پرده سینماها میرود، روایتی از ظهور و سقوط دراماتیک جردن بلفورت، کارگزار سابق بورس و گروه اوست که میلیونها دلار پول به جیب زدند، سر هزاران سرمایهگذار کلاه گذاشتند و در نهایت توسط افبیآی در دهه ۱۹۹۰ بازداشت شدند.
در جلسه نمایش رسمی فیلم در مقر آکادمی علوم و هنرهای سینمایی که در تعطیلات آخر هفته پیش برگزار شد، یکی از اعضای آکادمی خود را به اسکورسیزی رساند و در اعتراض به زیادهرویهای فیلم جدیدش به او گفت: «خجالت بکش!»، اما همان طور که خود اسکورسیزی اذعان میکند اینکه فیلمش از دید برخی ناراحتکننده باشد، چیز عجیبی نیست، برای اینکه «این فیلم قطعا برای همه ذائقهها نیست.»
یکی از نکات درخور توجه کمدی سیاه اسکورسیزی، انرژی محض این کارگردان ۷۱ ساله در سی و چهارمین فیلمش است. او با وبسایت thewrap درباره «گرگ وال استریت» صحبت کرده است.
بعضیها «گرگ وال استریت» را با فیلمهای «رفقای خوب» و «کازینو» مقایسه میکنند. خودتان ارتباطی بین این فیلمها میبینید؟
مارتین اسکورسیزی: همه همین را میگویند. چه کار میتوانم بکنم؟ بله، شباهتهایی هست. این فیلم نگاه دیگری به آمریکا دارد، به آن چه هستیم و به ماهیت انسانی. این اتفاقات فقط در این کشور نمیافتد. امیدوار بودم بتوانم روی این سبک کار کنم و آن را جلو ببرم. شاید این کار را کرده باشیم، شاید هم نه، اما اساسا از جهاتی این فیلم به نظر بخشی از یک سهگانه است.
خیلی سال پیش، اولین بار که صحبت کردیم، شما گفتید اغلب به بازیگران فیلمهایتان میگویید «کمتر خودنمایی کنید». برایم جالب است بدانم درمورد «گرگ وال استریت» هم همین را گفتید؟
نه، در این مورد، گفتم «بیشتر خودنمایی کنید». مسئله صحنه و رفتار بود تا لحظهها برایم قانعکننده شود. و این بسته به صحنههای قبل و بعد میتواند عوض شود، یا سه صحنه قبل و سه صحنه بعد. در مورد این فیلم تصمیم گرفتم همه چیزهایی که میخواهم بزرگ باشد؛ طرز فکر و رفتار شخصیتها و آنچه ذهن و روحشان به آنها میگوید. بنابراین برای پیش بردن کار باید جسارت به خرج میدادیم.
این نگاه افراطی را از ابتدای کار داشتید؟
بله، و همین که به نتیجه قطعی رسیدم، میدانستم مجبورم این کار را انجام بدهم. به تلما (شونمیکر، تدوینگر) گفتم میخواهم فیلم، وحشیانه باشد. میخواستم حمله کنم. منظورم حملهای نیست که نتواند طنزآمیز باشد، اما یک طنز سیاه است.
اگر این فیلم طنز نداشته باشد، به دردسر میافتید.
اما دارد. این جور چیزها قطعا طنزآمیز است. لازم نبود چیزی به آن اضافه شود.
این اواخر فیلمی با این حد بداههپردازی نداشتید، داشتید؟
بله، خیلی وقت بود نداشتم. فکر میکنم در «مردگان» کمی بود، اما شاید آخرین بار که به این شکل بداههپردازی کردیم «کازینو» در ۱۹۹۵ بود. «هوانورد» هم بداههپردازی نداشت. «شاتر آیلند» که قطعا نداشت، برای اینکه داستان باید بسیار دقیق روایت میشد. و «هوگو» هم قطعا نداشت. در «گرگ وال استریت» بداههپردازی بر مبنای چیزی بود که تری (وینتر) نوشت و آنچه تری، لئو (لئوناردو دیکاپریو) و من در مرحله پیشتولید انجام دادیم.
نسخه اول فیلم ظاهرا بیش از چهار ساعت بود و شما مجبور شدید آن را به زیر سه ساعت برسانید. مطمئن بودید میتوانید این کار را انجام بدهید؟
بله، خب، من سالهاست این کار را انجام میدهم. مسئله، کم کردن مدت زمان نیست. مسئله این است که چه طور میشود کار را شکل داد. اینکه اگر فیلم طولانی است، آیا حس طولانی بودن هم منتقل میشود؟ نکته مهم این است. مردم، اتوماتیکوار میآیند و میگویند: «اوه، باید کوتاهش کنی...» بعد، جوری نگاهت میکنند که میترسی.
چه طور این کار را انجام میدهید؟
دوباره فیلم را میبینم. زمان فیلمبرداری نمیخواهم هیچ تردیدی باقی بماند، برای همین خیلی چیزها را فیلمبرداری میکنم، اما بعد که صحنهها را میبینم و به این فکر میکنم چه طور باید از صحنهای به صحنه دیگر برویم، چیزهایی را که دوست ندارم کنار میگذارم.
با خودتان فکر نکردید با چه طور میتوانید با هیئت درجهبندی انجمن فیلم آمریکا (MPAA) کنار بیایید؟
نه، فکر کردم مشکلی نخواهد بود. گفتم اگر مشکلی هم باشد آنها من را مطلع خواهند کرد. همه عمرم با هیئت درجهبندی سر و کار داشتهام. چیز تازهای نیست. سال ۱۹۷۳ سر فیلم «خیابانهای پایین شهر» مذاکره کردیم و همه چیز درست شد. البته در نهایت، کنار آمدن با انجمن فیلم آمریکا پروسه سادهای نیست. بعضی وقتها دلپذیر هم نیست، اما درمورد «گرگ وال استریت» دلیل اینکه آزارنده شد این بود که باید فیلم را تمام میکردم. دیر کرده بودم و باید مطمئن میشدم به لحاظ زمانی فیلم را تا حد ممکن کوتاه کردهام. آنوقت در این وضعیت باز هم به من میگفتند: «میتوانی کاری کنی ملایم شود؟»، «میتوانی این را عوض کنی؟». و این نگرانکننده بود، اما در نهایت کنار آمدیم.
با جردن بلفورت صحبت کردید که ببینید چه نظری درباره فیلم دارد؟
در شب افتتاحیه او را دیدم، اما واقعا هیچوقت با او در تماس نبودم. درمورد هنری هیل در «رفقای خوب» هم همین طور. هیچوقت او را ندیدم. جردن را بعد از فیلمبرداری و در شب افتتاحیه دیدم. به نظر راضی میآمد، اما با هم درمورد فیلم صحبت نکردیم. این نکته را هم فراموش نکنید. این فیلم یک برداشت است؛ درمورد خود جردن بلفورت نیست. او الان همان کاری را در زندگی انجام میدهد که میتواند. مشکلات قانونی خودش را دارد و من نمیتوانم درباره کار او قضاوت کنم، اما او به نظر بهترین وسیله برای این داستان بود.
ارسال نظر