اختلاف نظر درباره «نازنین»
ميگويند اين فيلم ضعيف است، منتقدان «فيلم بين» حرفهاي چنين اعتقادي درمورد فيلم «نازنين» دارند. ولي تماشاگران عادي سينما چنين به نقد اين فيلم نمينشينند و پاي حرفهاي آنان كه بنشيني معتقدند فيلم «نازنين» سرگرمكننده است.
آقاي گلستانه! سينما گونههاي مختلف دارد و بالطبع بر اساس هر ژانر نيز قصه متفاوت و مخاطبهاي خاص شكل ميگيرد. فيلم «نازنين» از دسته فيلمهاي تجاري محسوب ميشود كه مخاطب سينماي هنري را به خود جلب نميكند، ولي تماشاگر خود را هم دارد، چرا اين ژانر از سينما را انتخاب كرديد؟
مهدي گلستانه: براي جواب اين سؤال بايد كمي به گذشته برگردم؛ به سال ۷۲ و ۷۳ كه در هنرستان صدا وسيما مشغول به تحصيل بودم، از همان مقطع زماني جذب گروههاي فيلمسازي شدم، در فضاي دستياركارگرداني و منشي صحنه پيش رفتم تا بياموزم و توان آن را پيدا كنم كه فيلمي را بسازم كه هميشه دوست داشتم كارگردان چنين فيلمهايي باشم، اما در مورد سينماي مورد علاقهام، برمي گردم به فضاي سينماي ملودرام و ذكر اين نكته كه هميشه بيش از همه مخاطب برايم مهم است.
قبل از اينكه فيلمسازي سينما را شروع كنم چند مورد سريال پيشنهاد داشتم، ولي در آن فضا حس كردم، نه! اينجا جاي من نيست، اينجا بايد براي ساخت يك سريال تلويزيوني خيلي چيزها را بايد فدا كرد. همين شد كه دنياي جعبه جادويي را رها كرده به فضاي هنر هفتم وارد شدم.
براي كار در تلويزيون چه چيزهايي را بايد فدا ميكرديد!؟
مهدي گلستانه: در فضاي تلويزيون ساخت سريالهاي طنز اولويت بيشتر داشته و بودجه و فضاي ساخت بيشتري به آنها داده ميشود. البته طنزسازي از نگاه مسئولان تلويزيون به معناي واقعي كلمه طنز است نه ساخت فيلمهاي كمدي، يعني تماشاگر به هر قيمتي بخندد، حتي با استفاده از لوده بازي.
گفتم سينماي مخاطب محور مورد توجهام است، اما نه به هر قيمت و نه با زير سؤال رفتن آرمان هايم در فضاي كارگرداني سينما، هيچ وقت دنبال فيلمسازي نبودم كه بگويم اين فيلم را براي دل خودم ساختم يا فيلم من مخاطب خاص دارد.
البته اين را بگويم خودم مخاطب فيلمهاي هنري هستم، ولي به عنوان كارگردان دوست دارم فيلمام جدا از اين دنيا باشد؛ فيلمهاي من مخاطب خاص ندارد، دنبال فيلم هنري و دنياي فيلمنامههاي خيلي متفاوت نيستم، سينماي قصه گو را دوست دارم.
خانم مستانه مهاجر! تدوين فيلم در ژانرهاي مختلف چه حس و حال و رويكردي دارد؟
نوع تدوين هر فيلم بر اساس مناسبات و ادبيات خاص آن با ديگر فيلم متفاوت است.بهطور مثال در فضاي فيلمهاي اجتماعي يك تدوينگر بايد دقت كند كه اين فيلم اجتماعي در چه فضايي ساخته شده و كارگردان اثر چه نكتههايي را پررنگتر از مباحث ديگر ميخواهد به مخاطب خود بگوید. البته توجه به اينكه مخاطبان اين فيلم اجتماعي چه نوع تماشاگراني هستند، مورد توجه قرار ميگيرد. فقط فيلم مهم نيست ما بايد نگاه كنيم مخاطب اين اثر چه طيف جامعه است و بر اساس آن نگاه مخاطب، مونتاژ فيلم مسير خود را شروع و به پايان ميرساند.
وقتي بازيگري با يك كارگردان شروع به كار ميكند اگر هر دو به كار خود از نگاه هنري نگاه كنند بايد به يك قرابت فكري برسند، اين قرابت انديشه در فضاي كارگردانان و تدوينگران نيز از ملزومات است يا اهميت چنداني ندارد؟
مستانه مهاجر: اهميت رسيدن به يك نگاه واحد، در نوع ساختار فيلم، اگر بين تدوينگر و كارگردانان برقرار نشود، فيلم آنچه بايد بشود، نميشود، يا همكاري اين دو نفر سرانجام نخواهد گرفت. يك تدوينگر از زاويه همه عوامل فيلم بايد به اثر نگاه كند.
پس ميتوان گفت تدوينگر ميتواند تلاش يك تيم سينمايي را درخشان يا ازسوي ديگر ويران كند؟
مستانه مهاجر: كل زحمتهاي يك تيم كه سر صحنههاي فيلمبرداري تلاش كردند دست آخر روي ميز تدوين قرار ميگيرد و تدوينگر است كه انتخاب ميكند چه چيدماني براي راشهاي يك اثر داشته باشد، البته با نگاه كارگردان درمراحل تدوين همراه شود تا قصه فيلم از مسير دلخواه كارگردان خارج نشود.
معمولاً مطلوبترين شرايط براي يك كارگردان اين است كه مونتاژ فيلم همزمان به روزهاي توليد انجام گيرد و ايدهآلتر اين است كه تدوينگر فيلم فردي باشد كه كارگردان اعتماد صد درصد به كار تخصصي وي داشته باشد.
اينكه يك فيلم همزمان با توليد مونتاژ شود و تدوينگر هم مورد اعتماد كامل كارگردان باشد يعني خوشبختي (خنده) و در جريان ساخت فيلم «نازنين» اين دو ركن اصلي وجود داشت.
اگر فيلم مونتاژ همزمان نداشته باشد چه فرقي ميكند؟
مهدي گلستانه: اتفاق عجيبي نميافتد ولي ميتواند گره سختي هم ايجاد كند، مثلاً اگر يك پلان فيلم كاستي و نقصي داشته باشد، آن زمان است كه گره ايجاد ميشود، وقتي روزهاي ضبط تمام شده و گروه ديگر گرد هم نيستند جمع وجور كردن دوباره تيم براي گرفتن يك پلان دشوار است. از سوي ديگر، بازيگري در دنياي نقش، متفاوت است. شايد نهايت هم آنچه بايد شود، نشود، ولي وقتي مونتاژ همزمان است و عوامل فيلم مورد نظر آماده هستند، پلان تكرار ضبط ميشود.
يك نكته ديگر كه متأسفانه يا خوشبختانه زياد درگير آن نيستم، حساسيت خاص كارگردانان روي پلان به پلان دقايق ضبط شده فيلمشان است. اين حساسيت ويژه اغلب موجب ناخشنودي فضاي كار ميان كارگردانان و تدوينگران ميشود، اما وقتي با ديد مهربان به ماجرا نگاه كنيم هم به حساسيت كارگردانان و هم به تدوينگران حق ميدهيم ولي وقتي به تدوينگر فيلم خود اعتماد كامل داشته باشيد، كه مسير چيدمان راشهاي فيلم را در يك جاده درست پيش ببرد، روايت داستان نيز مقبولتر به نگاه تماشاگر بنشيند حساسيت هايمان كمتر ميشود نتيجه اثر نيز ساختار بهتري خواهد داشت.
خانم مهاجر! آقاي گلستانه از حساسيت خاص كارگردانان بر سكانس به سكانس فيلمشان گفتند و شايد بايد به اين وابستگيشان حق هم داد، شما در اين فضا چقدر حساس هستيد؟
مستانه مهاجر: اگر بخواهيم متري به فيلم نگاه كنيم خيلي نامهربان هستم، ولي در حقيقت خيلي سعي ميكنم با فيلمها مهربان برخورد كنم، چون ميدانم اين حساسيت كارگردانان نشأت گرفته از عشقي است كه به هنر خود دارند و تلاشم هميشه اين است که از همه پلانهايي كه به حتم زحمت زيادي براي برداشت هر كدامشان انجام گرفته به تناسب در تدوين فيلم استفاده كنم، ولي اگر پلان يا پلانهايي را كاملاً حذف ميكنم، حتماً براي حذف نكردن آن، کلی فكر كردهام. وقتي به نتيجه قطعي رسيدم كه نبود اين پلان بهتر از بودنش است با كارگردان به تأمل رسيده و آن بخش را كنار ميگذاريم.
آقاي فرحبخش! از زاویه تهيه كنندگي فيلم به «نازنين» بپردازيد؛ اينكه فيلم لوكيشنهاي محصور در آپارتمانی نداشته و ۹۰ درصد آن در خيابانهاي شهر تهران فيلمبرداري شده است.
محمدحسین فرحبخش: برخلاف تصوري كه ميگويند فرحبخش تهيهكننده فيلمهاي طنز و كمدي است شايد در ۵۰ فيلمي كه ساختهام ۸ فيلم كمدي وجود نداشته باشد، حتي نخستين فيلمي كه تهيهكنندهاش بودم فيلم «ريشه در خون» ساخته سال ۱۳۶۱يك فيلم اجتماعي، سياسي است. در ادامه فيلمهايي مثل آواز تهران، آواز قو، شبهاي تهران، غريبه، گردباد، كما و... كلاً علاقه من و آقاي عليخاني بيشتر از هر ژانر سينما به فيلمهاي اجتماعي است و فيلم «نازنين» هم با اينكه فضاي كمدي دارد ولي در پس خندهاي كه بر لب تماشاگر مينشاند، توجه او را به زخمهايي هم كه درجامعه است جلب ميكند.
و اما همچنان كه اشاره كرديد، اين فيلم با لوكيشنهاي بيروني و خياباني است. روزهاي توليد سختي را پشت سرگذاشت، زيرا همه واقف هستند فيلم خياباني با آرامشي كه ساخت فيلمهاي آپارتماني دارد ساخته نميشود، من هراسي از اينگونه فيلمسازيها ندارم، ولي فيلمنامه مناسب براي ساخت فيلمهاي خياباني كم است. اصلاً سينما با آپارتمان جور در نميآيد، از اركان فيلم اجتماعي اين است كه تماشاگر خود را در فيلم ببيند يعني خيابانها، ميادين شهر و... كه محل تردد تماشاگر است، در فيلم به نمايش درآيد تا ملموستر به نگاه و ذهن تماشاگر بنشيند. حتي فيلم «عطش» كه كارگردانش خودم بودم نيز يك فيلم خياباني است.
اميد كه فضاي سينماي ايران دراين دوره با حضور مديران آگاهتر بهتر شود. فضاي سينما هم زخم هايش بهبود يابد و هم فضاي كار براي سينماگران بازتر شود، طوري كه فيلمنامههاي مناسبتر با كارگرداناني خوب ساخته شده و سينما رونق دوباره بيابد.
خانم مهاجر! نه به عنوان تدوينگر اين فيلم؛ از نگاه يك تماشاگر، فيلم «نازنين» را چگونه ديديد؟ از ديدگاه يك بيننده اين فيلم براي مخاطب چه حرفي داشت؟
مستانه مهاجر: اول تأكيد ميكنم در قالب تدوينگر فيلم «نازنين» را دوست داشتم، حالا اگر جاي مخاطب هم بنشينم باز ميگويم كه اين فيلم را دوست دارم، شايد تصور كنيد تعارف است، ولي من واقعيت را ميگويم. خيلي كم پيش ميآيد فيلمهايي را كه مونتاژ كردم در سينما ببينم. چون آنقدر فيلم را ديدهام كه از يك جايي به بعد، عمداً از فيلم فاصله ميگيرم تا ذهنم براي فيلم بعدي كه قرار است مونتاژ شود آماده شود، ما چون پشت سر هم آن هم در فضاي مختلف سينما، فيلم مونتاژ ميكنيم، بايد از فيلم قبلي فاصله بگيريم، تا فكرمان براي ورود به مرحله تدوين فيلم بعدي آرامش كامل را داشته باشد، ولي براي فيلم «نازنين» بر خلاف عادت هميشگي هم در اكران اوليه فيلم حضور پيدا كردم و هم براي اكران فيلم در سينماي تك روزنامه ايران آمدم، گذشته از مهمان بودن خود نيز مشتاق دوباره ديدن فيلم بودم.
چرا فيلم «نازنين» تا اين حد برايتان جذاب است؟ فيلم قصه تازهاي ندارد، روايت ناگفتهاي را نميگويد اما تماشاگر تا انتها مينشيند و منتظر است، انتظار براي اينكه سكانس بعدي چه ميشود...
مستانه مهاجر: به روايت و داستان برميگردد، ما قصه كم داريم. قصه و روايت در سينماي ما ناقص شده، يعني به يك سوژه در مسير فيلم ميچسبيم بعد حول محور آن سوژه، يك چيزهايي ميگويم، بهطور واضح ميتوانم بگويم كه ما اساساً فقر فيلمنامه داريم، ولي اين فيلم با اين نوع كارگرداني خوب بود، فيلمي كه ابتدا و انتهاي بيسرو ته و رهايي نداشت؛ منظورم اين نيست كه فيلمهايي كه پايان باز دارند، خوب نيستند، ولي براي اين فيلم بايد نقطهگذاري ميشد.
مهدي گلستانه: گفتيد اين فيلم داستان تازهاي نداشت، ميخواهم بگويم همه قصهها گفته شده است، هيچ قصهاي نيست كه تكراري نباشد، فقط پردازشها متفاوت است.
خانم مهاجر از خوبيهاي فيلم گفتيد، حالا فكر كنيد آقاي گلستانه اينجا نيستند، نقطه ضعفهاي فيلم «نازنين» با نگاه تخصصي تدوينگري شما چيست؟
مستانه مهاجر: از ضعف فيلم بگويم (خنده بلند) معمولاً در مورد فيلم هايم، فيلمهايي كه تدوينگرش بودم از ضعف هايشان نميگويم. ولي راحت بگويم فيلم بدي نيست. در اصطلاح عاميانه نميلنگد؛ به خاطر اينكه خيلي براي فيلم زحمت كشيده شده است.
خب! خيلي سربسته گفتيد.
مستانه مهاجر: خيلي محافظه كارم (باخنده). فقط ميتوانم بگويم كه براي فيلم «نازنين» خيلي زحمت كشيدند كه به اين قوام برسد، اين زحمت را همه عوامل كشيدند، همه از كارگردان گرفته تا بازيگران، فيلمبردار، همه، دلي كار كردند و خواستند كه فيلم خوب شود، ديگر بيشتر از اين از من نخواهيد كه در مورد اين سؤال پاسخ بدهم، چون خيلي خوب واقفم خروجي فيلم چقدر بهتر از آنچه قرار بود بشود شد، قصدم گفتن از خودم و تكنيكهاي تدوين نيست، قصدم اشاره به زحمات تيم سازنده است و توليد كه ما هم به آنها اضافه شديم.
با اين حال سؤال مهمي دارم. شما به سينما رفتيد، اما با چه فيلمي روبهرو شديد؟ ما كمي فرهنگ فيلم ديدنمان بد شده است، نقد هم نميكنم اين يك واقعيت است! انگار وقتي يك فيلم موفق ميشود و سرو صداي جهاني ميكند، انتظارمان اين ميشود كه همه فيلمها بايد مثل آن باشند، نه! اينطور نبايد انديشيد، آن فيلم موفق جهاني يك فيلم پيشرو است و كار خود را انجام ميدهد، ولي ما يكسري فيلم اجتماعي سادهگو هم نياز داريم، اشتباه ما اين است كه ميآييم آن سينما را با اين سينما مقايسه ميكنيم و از اين مقايسه هم هيچ نتيجهگيري تخصصياي استخراج نميشود فقط اين وسط يك عده مخاطب معلق باقي ميمانند، مخاطباني كه ميخواهند بروند سينما يك فيلم ساده ببينند راحتتر اينكه ميروند، تا قصه بشنوند و ذهنشان درگير نشود استراحت كند. ما اشتباهي همه چيز را در هم قاطي كرده و در اين فضاي قاطي، پاتي شده ميخواهيم به يك فرمول درست هم برسيم.بياييم با خودمان تعارف نداشته باشيم، با ديگران نيز بيتعارف باشيم، سينما گونههاي مختلف دارد و تماشاگران گونه به گونه، ما با اين تفكر كه بايد حتماً يك فيلم سنگين باشد خود را از ديدن آثار ديگر محروم نكنيم، بعضي آثار هستند كه ميتواند فقط ما را سرگرم كند و برايمان قصه بگويند، روايت يكي بود يكي نبود را تكرار كنند، فيلم «نازنين» هم يك فيلم «يكي بود، يكي نبود» است.
ارسال نظر