کافهنشینی با اعضای گروه موسیقی «چارتار»
با وجود اینکه تنها حدود دوسال از شکلگیری این گروه گذشته و فقط پنجقطعه از ساختههای آنها در فضای مجازی منتشر شده اما شواهد نشان میدهد که چارتار در همین مدت کوتاه مخاطب خودش را از میان آنهایی که شنونده موسیقی جدی هستند پیدا کرده.
با وجود اینکه مدت زیادی است موسیقی الکترونیک وارد موسیقی ما شده، اما هیچوقت کل یک آلبوم فقط با موسیقی الکترونیک تلفیق نشده است، بهتر است از این رویکرد گروه چارتار در موسیقی شروع کنیم...
آیین احمدیفر، (تنظیمکننده): موسیقی الکترونیک بهخاطر تازگی و گستردگیاش از علایق شخصی من بود. برای همین هم انتخاب شد. در گروه چارتار هرکسی کاری که دوست دارد یا نزدیک به چیزی که دوست دارد را انجام میدهد. هرچند موسیقیای هم که تا الان در چارتار ارایه دادیم آنقدر الکترونیک نیست، چون برای شروع کار خیلی از ابعاد را باید در نظر بگیریم...
چه ابعادی؟
احمدیفر: ما فقط برای یک قشر خاص موسیقی نمیسازیم...
یکی از ویژگیهای موسیقی الکترونیک به نظرم فضاسازی است که در چارتار این فضاسازی بیشتر با ملودی و کلام اتفاق میافتد. میتوانیم بگوییم این همان بعدی است که بهخاطر سلیقه عمومی کمرنگ شده...
احمدیفر: فضاسازی در این پنجقطعهای که تا بهحال منتشرشده کمتر بوده، ولی در قطعات آلبوم بیشتر به این مساله پرداخته شده. ما تا حدی از فضاسازی موسیقی الکترونیک استفاده میکنیم که به موسیقی چارتار کمک کند. مثلا برای شروع نمیتوانیم کار ۹دقیقهای بزنیم تا خودمان را اثبات کنیم.
با صحبتهایی که شد فکر میکنم تنظیم خودش را به ملودی میسپارد، در صورتی که تنظیم در موسیقی الکترونیک خیلی وابسته به ملودی نیست...
آرش فتحی (آهنگساز): در کل تنظیم و ملودی از هم جدا نیستند. من و آیین سعی میکنیم با نزدیککردن فضای کاریمان به یکپارچگی برسیم. به نظرم این کوتاهآمدن در همه بخشها وجود دارد؛ یعنی همه اعضای چارتار صرفا علاقه شخصی خودشان را ارایه نمیدهند و سعی میکنند با هم به تعامل برسند.
اگر بخواهید با مثال برایم توضیح دهید، کدام قطعه به سلیقه شخصی همه شما نزدیکتر است؟
فتحی: به نظرم این هماهنگی و یکدستی در قطعههای «مرا به خاطرت نگهدار» و «باران تویی» خیلی خوب اتفاق افتاده است.
یکی دیگر از ویژگیهای بارز موسیقی شما این است که ملودیها قدیمی نیست و در عین حال خیلی آشناست. آیا شما از ریشههای ملودیهای ماندگار استفاده میکنید؟
فتحی: ساختن ملودی نو و در عین حال آشنا، دشوار است. علت این اتفاق این است که من دانشآموخته موسیقی غربی هستم و از دیدگاه و دریچههای این موسیقی به دستگاههای ایرانی نگاه میکنم. برای همین دستم بازتر است که موسیقی شرقی را بسط و گسترش دهم و خودم را در دستگاههای موسیقی ایرانی محصور نکنم. مثلا در قطعه «باران تویی» با استفاده از هارمونی غربی دستگاهم را در موسیقی ایرانی تغییر دادم، یعنی از دستگاه دشتی وارد دستگاه اصفهان شدم.
خیلی از گروههای موسیقی برای تلفیق، از سازبندی غربی استفاده میکنند. اما فکر میکنم چارتار از معدود گروههای موسیقی است که صرفا این نگاه را به تلفیق ندارد، یعنی حداکثر تلاش شده تا تلفیق در بطن موسیقی اتفاق بیفتد...
آرمان گرشاسبی (خواننده): خوشحالم که متوجه این نکته هستید. به نظرم این مهمترین هدف چارتار است. ما علاوه بر تلفیقی که در موسیقیمان ارایه میدهیم- که بهنوعی میتوان آن را تلفیق موسیقی غربی و شرقی نامید- در بخشهای دیگر مثل ملودی، تنظیم، شعر و بعضا آواز، هم بهصورت مجزا این تلفیق اتفاق میافتد.
بله به نظرم این تلفیق حتی در نوع اجرای خواننده که بارزترین المان موسیقی سنتی در چارتار است وجود دارد و به هماهنگی خوبی با دیگر بخشها مثل فضای الکترونیک رسیده...
آرمان گرشاسبی: بله، طبیعی است که آواز ایرانی فضای شرقی کار را پررنگ میکند. ولی در عین حال، آوازخواندن در موسیقی تلفیقی مقتضیاتی دارد متفاوت با اجرا در حیطه موسیقی سنتی صرف که این تفاوت در نوع اجرا از نظر من هم لازم است و هم چالشی دوستداشتنی. من هم برای پیداکردن امضای شخصی خودم در اجرای آواز، پیشنهاداتی جهت تغییر در ملودیها میدهم.
این پیشنهادات با چه دیدگاهی است؟
آرمان گرشاسبی: ملودیها در دستگاههای آوازی ایرانی ساخته میشود، ولی نه طبق الگوی ملودیک ردیف موسیقی ایرانی، بلکه با نگرش موسیقی غربی. آرش ملودی را میسازد و وقتی من گوش میدهم، خودآگاه و ناخودآگاه، برداشت خودم را از ملودی اجرا میکنم. من مثل آرش غربی نگاه نمیکنم و طبق یک ملودی سنتی ایرانی با آن برخورد میکنم. بهخاطر حالوهوای موسیقی و نوع اجرا و حس من و در کل محیط آوازی کارها، شاید ظرفیت سنتی گروه چارتار بیشتر باشد...
و البته غالببودن کلام حداقل در این پنج قطعهای که منتشر شده...
احمدیفر: کلام در چارتار یکی از چهار مشخصه موسیقی ماست (مثل ملودی، تنظیم و صدا). علت غالببودن کلام به خاطر نوع شنیدهشدن موسیقی از سمت مخاطب است که ریشه در حافظه شنیداری مخاطب امروز موسیقی دارد که بر اثر مرور زمان شکل گرفته است، یعنی مخاطب شعر را پیشتر از تنظیم میشنود. ما با این شکل از مخاطبشناسی در مورد غالببودن عناصر موسیقیمان تصمیم میگیریم.
یعنی کمی خودتان را محدود به سلیقه عام کردهاید...
احمدیفر: این روند محتاطانه در بخشهای چارتار مربوط به تصمیمگیری برای همراهشدن با طیف گستردهتری از مخاطب بوده و با آگاهی انجام شده. شنیدهشدن از دغدغههای ما بوده و هست. خیلی از المانهای دیگر هم هست که از آن آگاهیم ولی فعلا زمان انجامشان نیست.
فتحی: این محدودکردن نیست بلکه باید طبق شرایط بهترین کار را انجام داد. چون سهنفر دیگر هم باید با ملودی من ارتباط برقرار کنند تا کار پیش برود. من تا قبل از آشنایی با «آرمان» موسیقی سنتی کار نمیکردم ولی وقتی در این شرایط قرار گرفتم، دیدم باید بهترین کار را ارایه دهم.
آقای احمدیفر معتقد است یکسری المانها در موسیقی شما برای دربرگرفتن گستره مخاطب بیشتر است؛ اما شما عقیده دارید این المانها به خاطر ارضای سلیقه اعضای چارتار است...
فتحی: ما چهارنفر الگوی کوچکی از یک جامعه بزرگتریم. یعنی چهار سلیقه مختلف و وقتی بتوانیم سلیقه هم را ارضا کنیم، بالطبع سلیقه جامعه را هم جذب میکنیم.
نکته مهم دیگری که در برخورد اول با موسیقی چارتار به ذهن میرسد، این است که هیچ سازی در چارتار وجود ندارد...
احمدیفر: این بحث بین خودمان هم بود که آیا در آلبوم اول از ساز استفاده کنیم یا نه. با توجه به عقایدی که در برههای از زمان در مورد تنظیم داشتم کمی برایم غریب بود تا ساز را وارد تنظیم کنم و تقریبا مخالف بودم. البته الان کمی نگرشم فرق کرده...
یعنی ممکن است در آینده از ساز هم استفاده کنید؟
احمدیفر: بله حتما. البته ترجیح میدهم از سازهای سنتی استفاده نکنیم، چون شکل تکراری و نادرستی از تلفیق را ارایه میدهد. البته در یکی از قطعات آلبوم به نام «هندسه» از ساز کمانچه در جای خودش استفاده کردیم.
یعنی غیر از کمانچه، ساز دیگری نمیتوانست جایگزین شود؟
احمدیفر: گنجاندن ساز در این موسیقی کار سختی است. من نظرم خیلی به سمت سازهای سنتی نیست، مگر اینکه واقعا هیچ صدای دیگری جایگزینش نباشد.
فتحی: به نظرم وقتی شما بخواهید یک ساز وارد موسیقی الکترونیک کنید باید خیلی مراقب باشید. منظور آیین این است که ملودی برای ساز هم باید حسابشده نوشته شده باشد، مثل ملودیای که برای وکال نوشته میشود و فقط یک حالوهوا به موسیقی ندهد. در قطعه «هندسه» ساز بجا وارد شده و تلفیقش با موسیقی الکترونیک درست اتفاق افتاده.
در شعر هم رویکرد متفاوتی داشتید. یکی از چهار عضو گروه چارتار شاعر است و این یکی از چیزهایی است که خیلی در موسیقی ما مهجور واقع شده. یعنی یا خواننده و آهنگساز خودشان ترانه میگویند یا از شعر قدما یا شاعران معاصر یا ترانهسریانی استفاده کردند که پایه ثابت آن موسیقی نبودهاند...
احسان حائری (شاعر و ترانهسرا): تشکیل گروه ما با این ساختار متفاوت بیشتر از آنکه فکرشده و پیشبینیشده باشد، اتفاقی بود. اما پس از آن این اتفاق با فکرمان شکل و جهت گرفت و پرورش پیدا کرد. حداقل من در ایران گروه موسیقی دیگری نمیشناسم که ترانهسرا یک عضو ثابت در گروه باشد. به نظرم ثابتنبودن ترانهسرا در گروه موسیقی میتواند به علت نگاه نابرابر به اجزای تشکیلدهنده یک اثر یا عدم وقوف خوانندگان و آهنگسازان به تاثیر حایزاهمیت همراهبودن ترانهسرا یا شاعر در روند ساخت یک قطعه موسیقی باشد. بدون شک ارتباط تنگاتنگ خالقان یک اثر احتمال خلق یک قطعه ناب و یکپارچه را بیشتر میکند.
به نظرم یکی از آسیبهای جدی به موسیقی هم همین مساله است...
حائری: در موسیقی روز داخل ایران اکثرا در مورد ترانه شیوه کار بهصورت سفارشی است. ترانهسرا ترانهای به خواننده میدهد و در بیشتر مواقع ممکن است دیگر هیچ تماسی با هنرمندانی که قطعه را میسازند نداشته باشد. این شکاف بین خواننده و ترانهسرا یا آهنگساز و ترانهسرا، طبیعتا در محصول نهایی هم مشهود خواهد بود.
احساس میکنم کلام به شعر متمایل است تا ترانه، حداقل متفاوت از ترانههای مرسوم است...
حائری: در چارتار ابتدا آرش ملودی مینویسد و من روی ملودی ترانه میگویم. فکر میکنم این توضیح خیلی از مسایل را تغییر میدهد. تلفیق در چارتار تا حد زیادی به خاطر تغییر در روند معمول ساخت آهنگ است. اتفاق خاصی که در تلفیق چارتار افتاده به خاطر جابهجایی این پلههاست. دیگران معمولا به این شکل کار نمیکنند.
فتحی: وزن شعر دست آهنگساز را میبندد، برای همین ما ابتدا ملودی میسازیم و بعد کلام رویاش قرار میگیرد.
این روش برای شاعر یا ترانهسرا سختتر است؟
حائری: سختیاش نسبی است. برای من این شیوه راحتتر است. از نظر من چیزی که امروز میشنویم ترانه نیست. خیلی چیزهای دیگر برای من ترانه است، مثلا به نظرم بعضی از کارهای حافظ به خاطر فضای عاشقانه و تغزلیبودنش ترانه است؛ ترانه از نگاه من ثقیلتر از این حرفهاست. وظیفه دارد. هرنوشتهای که قابل درک باشد و به زبان محاوره نزدیک باشد که ترانه نیست. شاید این قانون شده که شعر به زبان محاوره، ترانه است و اگر نیست شعر است، ولی من این عرف یا قانون را قبول ندارم.
وضعیت اجتماعی ما در ورود موسیقی غربی به موسیقی ایرانی بیتاثیرنبوده. در پنج قطعه منتشرشده از چارتار بیشتر فضای ترانهها عاشقانه است. آیا این میل شخصی شماست؟
حائری: باز هم به تفاوت پلهها برمیگردیم؛ یعنی روند ساخت یک قطعه در چارتار. من روی ملودی آرش شعر مینویسم. یعنی فرم و قالب کار من تعیین شده است، وقتی ملودی حالوهوای عاشقانه و احساسی دارد فکر میکنم جایی برای مضمونهای اجتماعی نیست.
مضمون اجتماعی که فقط در موسیقی راکور پنیستو میتواند در قالب عاشقانه بگنجد...
حائری: درست است، در آلبوم این اتفاق افتاده یعنی در قطعاتی که هنوز منتشر نشده ما به جنسهای دیگری از ترانه هم پرداختهایم، اما به آلبوم اولمان بهعنوان یک مجموعه عاشقانه نگاه کردیم. چون این ظرفیت را در خودم و گروه میدیدم و ارتباط بین ما طوری بود که کارهای عاشقانه ما بهتر بود، برای همین تصمیم گرفتیم فعلا تا جایی که میتوانیم کارهای عاشقانه بسازیم. جایی شاید دغدغههای اجتماعی من به داستان چارتار غالب شود و بخواهم اجتماعی بنویسم.
این مساله باز هم به حالوهوای آهنگساز برمیگردد؟
حائری: نه این توالی میتواند در آینده تغییر کند.
یعنی اولش ترانه بگویید بعد ملودی ساخته شود...
حائری: بله با تغییرات دیگر میتواند اتفاقات جدیدی بیفتد. ما تنها دوسال است که با هم کار میکنیم و این زمان برای تجربههای مختلف کم است.
به نظرتان یک مخاطب غیرایرانی هم به اندازه مخاطب ایرانی با موسیقی چارتار ارتباط برقرار میکند؟ یعنی بهعنوان موسیقی تلفیقی با ژانر الکترونیک در خارج از ایران قابلقبول است؟
احمدیفر: خب ملودی و خط اصلی موسیقی چارتار را میشنود. اما به اندازه یک ایرانی با این موسیقی ارتباط برقرار نمیکند، چون کلام حذف میشود.
فتحی: نوستالژی هم حذف میشود.
احمدیفر: گستردگی ژانر الکترونیک اجازه میدهد این موسیقی برای شنونده غیرایرانی هم قابلقبول باشد، ولی مسلما کیفیتش پایینتر از چیزی است که شنونده ایرانی میشنود. ممکن است با جابهجایی روند شکلگیری قطعه، در آینده این اتفاق بیفتد، یعنی اگر تنظیم اول باشد این موسیقی برای شنونده غیرایرانی قابلقبولتر خواهد شد و این بعد پررنگتر میشود.
آرمان گرشاسبی: ما تلاشمان این است که این تلفیق را خوب انجام دهیم تا مورد قبول مخاطب ایرانی باشد و در درجه بعد به شنونده غیرایرانی فکر میکنیم...
به نظرم این تلفیق به موسیقی سنتی هم کمک میکند، چون جوانترها کمتر با موسیقی سنتی بهصورت اصیل آن ارتباط برقرار میکنند...
احمدیفر: خیلی از مخاطبان ما کسانی بودند که اصلا موسیقی سنتی گوش نمیدادند یا برعکس. امیدواریم به موسیقی ما به چشم آشتی با موسیقی سنتی هم نگاه شود.
آرمان گرشاسبی: همانطور که به نظر شما این موسیقی به شنیدهشدن موسیقی سنتی کمک میکند، از آن طرف هم المانهای موسیقی سنتی به ما اجازه میدهند موسیقی ما بهتر و پرمخاطبتر باشد.
احمدیفر: اتفاق تلفیق ناگزیر است به هر حال در هر ژانری منتقد وجود دارد. شاید یکسری در موسیقی سنتی این موسیقی را نپذیرند و عدهای هم در موسیقی الکترونیک، ولی در کل نمیتوانند جلو این حرکت را بگیرند و تلفیق اتفاق خواهد افتاد. تفاوت گروه ما این است که بهترین ابزار را داریم، یعنی ملودی، شعر و صدای خوب و من هم سعی میکنم کارم را خوب انجام دهم.
به نظرم میتوان گفت روحیات مختلف موسیقایی شما یکی از دلایل تفاوت موسیقی چارتار با گروههای تلفیقی دیگر است...
آرمان گرشاسبی: ما در تمام مراحل ساخت کار در کنار هم هستیم و از تجربهکردن لذت میبریم. فضایی که من در کارهای سنتی تجربه میکنم کاملا با فضای کار در چارتار متفاوت است. همینطور فضایی که دیگر اعضای گروه تجربه میکنند برای آنها هم جدید و متفاوت است و همین باعث میشود قابلیتهای ما بیشتر شود. ما در هر قطعه فضای جدیدی را تجربه میکنیم. بسیار مشتاقم که این ترنم برای مخاطبانمان هم لذتبخش باشد.
آلبومتان چه زمانی منتشر میشود؟
سپهرگرشاسبی، (مدیر اجرایی): مجوز آلبوم «باران تویی» گرفته شده و بعد از ماه محرم و صفر در زمستان امسال به تهیهکنندگی «محمدحسین مقدستفرشی» منتشر خواهد شد.
کنسرت برای چه زمانی است؟
سپهر گرشاسبی: برای بعد از انتشار آلبوم برنامهریزی شده.
نظر کاربران
بنظرمن گروه چارتار گروه بسیارموفقی است وراه زیادی پیش رو دارد من شخصا از طرفداران پروپاقرص این گروهم واقعا کارشون بی نظیر وعالی است آفرین به شما گروه چارتار
من از شنیدنشان خسته نمیشوم.
کارشون حرف نداره.آرزوی موفقیت روز افسون براشون دارم.