چرا «همه میدانند» فرهادی انقدر کم میفروشد؟
«همه میدانند» اولین فیلم فرهادی بود که کاملا خارج از ایران ساخته شد و به عبارتی هم میتوانست عیار و سنگ محکی از توانایی فردی این فیلمساز در فضایی باشد که ذوقزدگیهای داخلی به تورم استقبال از اثر او کمک نمیکرد و دوپینگ بعضی جریانهای سیاسی- فرهنگی داخل هم به مددش نمیآمد.
روزنامه فرهیختگان - میلاد جلیلزاده روزنامهنگار: سرنوشت تلخی که برای آخرین فیلم اصغر فرهادی رقم خورد، شاید مقدمه بعضی از اتفاقات خوب در آینده سینمای ایران شود.
بعد از موفقیت فیلم «جدایی نادر از سیمین» در جشنواره برلین و پس از آن در مراسم جشن آکادمی اسکار، سینمای ایران دچار سندروم پسافرهادی شد و نهتنها داستان اکثر فیلمهای ایرانی به سمت یکسری تقلیدهای غیرخلاقانه از فضای فیلمسازی او رفت بلکه موفقیت در جشنوارههای خارجی بهعنوان بهترین تبلیغات برای یک فیلم در داخل کشور ارزیابی شد و نسبت مخاطبان ایرانی با سینما، حتی نسبت مخاطبان خاص سینما با آن، اختلال جدی پیدا کرد.
اما «همه میدانند» اولین فیلم فرهادی بود که کاملا خارج از ایران ساخته شد و به عبارتی هم میتوانست عیار و سنگ محکی از توانایی فردی این فیلمساز در فضایی باشد که ذوقزدگیهای داخلی به تورم استقبال از اثر او کمک نمیکرد و دوپینگ بعضی جریانهای سیاسی- فرهنگی داخل هم به مددش نمیآمد و هم پایان نمودار این سبک و مدل از فعالیت در سینما بهخصوص از تلاش یک چهره فرهنگی برای مطرح شدن را پیش چشم ناظران قرار دهد.
او پیش از این فیلم «گذشته» را در فضایی ایرانی- فرانسوی ساخته بود و «فروشنده» هم اگرچه تهیهکنندهای قطری داشت، اما تماما در ایران جلوی دوربین رفت. در این میان فیلم «همه میدانند» یک فیلم کاملا اسپانیایی به حساب میآمد که از دو چهره مشهور بازیگری هم در آن استفاده شده بود.
این فیلم حالا در جایگاه یکی از سنگینترین شکستهای هنری و تجاری برای پروژهای ۱۲میلیون دلاری در سینمای نسبتا ارزان اروپا قرارگرفته است، هم امتیازات بسیار پایینی در بین منتقدان دارد و هم در اکران اروپاییاش زمینگیر شده؛ اما نکته جالب اینجاست که اکثر مراکز اطلاعرسانی ایران در این خصوص، فقط علاقهمند به انتشار اخبار مثبت راجعبه حضور فرهادی در سینمای اروپا بودند و حباب توهمی که در این رابطه ایجاد شده بود، به این راحتیها امحا نمیشد.
با نگاه به وضعیتی که فیلم «همه میدانند» از اولین نمایشش در جشنواره کن تا امروز که اکران آن در کشورهای اسپانیاییزبان به نیمهرسیده، طی کرده است و نوع بازتابی که این اخبار در ایران داشته، میشود هم حباب نامرئی خوشبینی را بهتر در فضای جامعه روشنفکری سینمای ایران جانمایی کرد و هم به محو شدن این حباب خوشبین شد.
سکانس اول؛ تشویقهای ممتد؟
حاشیهای که از روز اول جشنواره کن، بهشدت در فضای رسانهای ایران بازتاب پیدا کرد، دست زدن ممتد و سه دقیقهای حاضران در سالن لومیر بود. اما هیچیک از رسانههایی که چنین خبری را با آبوتاب پوشش داده بودند، به امتیاز این فیلم در جدول منتقدان حتی اشارهای هم نکردند و از آن بدتر اینکه بعدها دیده شد همین رسانهها با چینش گزینشی چند نقد مثبت از تعدادی منتقد خارجی، سعی در آمارسازیهای غیرواقعی و وارونه جلوهدادن موضوع داشتند. قابل رجوعترین آماری که درباره نظر قاطبه منتقدان کن وجود دارد، جدول منتقدان «اسکرین دیلی» است که فیلم اصغر فرهادی در آن متوسط امتیاز 1.8 را از پنج کسب کرده است و در کنار فیلم «یومالدین» محصول مصر، پایینترین امتیاز را در میان آثار به نمایش درآمده در کن داشته است.
سکانس دوم؛ فروش
«همه میدانند» فیلم افتتاحیه مراسم کن بود و پس از آن در افتتاحیه فرانسویاش هم خوب فروخت؛ اما همانطور که در کن، عدهای قبل از دیدن فیلم نسبت به آن کنجکاو بودند و بعد از تماشا شدنش پایینترین امتیاز را به آن دادند، در اکران عمومی فرانسه هم، چنین اتفاقی برای این فیلم رقم خورد.
«همه میدانند» در هفته اول اکران، رتبه دوم فروش را در بین فیلمهای روی پرده در فرانسه داشت؛ اما تنها بعد از هفت هفته نمایش، به رتبه بیست و هشتم سقوط کرد. ۴۱درصد از فروش این فیلم متعلق به افتتاحیه آن یا به عبارتی همان هفته اول اکران است و این کسر بالا نشان میدهد که فیلم فرهادی در ابتدا توانسته بود خیلی کنجکاو برانگیز باشد و در ادامه، مخاطبانی که آن را دیدهاند، با اعلام نارضایتیشان این کنجکاوی را در باقی تماشاگران از بین بردهاند.
مدتی بعد از اینکه استقبال از فیلم «همه میدانند» بهطور جدی افت کرد، پخشکننده آن از ارائه آمار فروش این فیلم خودداری به عمل آورد و مدت زمان دو ماهی که تا اکران اسپانیایی آن باقی مانده بود، آماری در این خصوص اعلام نشد. این اقدام احتمالا به دلیل جلوگیری از افت مخاطب اسپانیاییزبان و از بین رفتن کنجکاوی آنها انجام شد؛ اما فیلم فرهادی در کشورهای اسپانیاییزبان شکست تجاری به مراتب سختتری نسبت به فرانسه داشت.
سکانس سوم؛ ملودرام شکست
فیلم اصغر فرهادی با هزینهای بیش از ۱۲ میلیون دلار ساخته شده و برای بازگرداندن سرمایه اولیهاش حداقل باید ۲۴ میلیون دلار بفروشد. اما کل آمار و فروش آن در فرانسه 6میلیونو 500 هزار و 931 دلار بود و فروش اسپانیایی آن هم در یک ماه گذشته از رقم دو میلیون و 604 هزار و 556 دلار تجاوز نکرده است. این فیلم در کشورهای دیگری همچون آرژانتین، هلند، اروگوئه و استونی هم فروش خوبی نداشته است و در مجموع فروش 9میلیون و 838 هزار و 473 دلار را به دست آورده است؛ یعنی بیش از دو میلیون دلار کمتر از هزینه تولید فیلم.
این در حالی است که گذشت زمان کمکی به این فیلم نمیکند و فروش آن تاکنون افت بسیار شدیدی داشته؛ یعنی در ادامه اکران آن به هیچوجه نمیشود به ترمیم چنین خلأ بزرگی بین هزینه تولید و میزان فروش آن امیدوار بود. گذشته از کشور فرانسه که بستر انتشار اصلی این فیلم بود و دو پنجم فروش آن به هفته اول تعلق داشت، در اسپانیا که کشور تولیدکننده این فیلم به حساب میآمد هم هر هفته، دو پنجم از تعداد مخاطبان آن کم شدند.
«همه میدانند» در هفته اول اکران اسپانیاییاش ٩۵٩هزار دلار فروش داشت و هفته دوم خود را با ۵٩٢هزاردلار و با کاهش ۳۸.۲ درصدی تعداد مخاطبان به پایان رساند. اکران این فیلم در هفته سوم هم با کاهش ۳۷درصدی به ۳۷۰ هزار دلار فروش رسید، در صورتی که به تعداد سینماهای نمایشدهنده این فیلم در این مدت مرتب اضافه شده و تلاش زیادی برای جلوگیری از زمینخوردن آن به عمل آمده است.
فرهادی در آخرین اظهارنظرش در اینباره گفته است به دلیل وجود بعضی از صحنهها، امکان نمایش این فیلم در ایران وجود ندارد. مشخصا چنین اظهارنظری به قصد فرافکنی و فرار از یک شکست دیگر برای اکران «همه میدانند» صورت میگیرد؛ اما به نظر نمیرسد که چنین تکنیکی دیگر بتواند کمکی به یک الگوی به انتها رسیده در جذب مخاطب کند و بالاخره وقتی فیلم فرهادی روی فضای وب قرار گرفت و ایرانیها هم آن را دیدند، معلوم میشود که آیا این اثر اکران درخوری را از دست داده بود یا اتفاق مهمی نیفتاده است.
پرواضح است فیلمسازی که بعد از جریحهدار شدن احساسات مردم ایران به دلیل انتشار گزارش گورخوابها، به رئیسجمهور نامه نوشت و از به اینجا رسیدن آرمانهای انقلاب گلایه کرد و باعث شد که بهشدت در کانون توجهات افکار عمومی قرار بگیرد، اگر حالا و در گرمترین مرحله از جنگ اقتصادی علیه ایران و هنگامی که مردم این کشور درگیر سختترین مشکلات معیشتی هستند، به غربیترین کشور قاره اروپا برود و یک فیلم کاملا غیردردمندانه بسازد، باعث خواهد شد که مردم ایران باور به صداقت در دردمندیهای پیشین او را هم تا حدود زیادی از دست بدهند و سمپاتی این مردم نسبت به او کاهش محسوسی پیدا کند.
نظر کاربران
درود بر فرهادی عزیز مردم ایران
دلم سوخت ولی حقش بود فرهادی
رفت یه فیلمی ساخت که بگه اگه تو ایران آزادی بود فیلم منو نمایش میدادن ولی خارجیا که تحویلش نگرفتن هیچ تو ایرانم نمیتونه پخشش کنه وگرنه چنان تو ایران میفروخت چندبرابر هزینه ای فیلم درمیاورد. کلا ایرانی وقتی حلواحلواش میکنن تفرعن میزنه
پاسخ ها
چقدر بی منطقی هموطن!
همه میدونن که فرهادی فیلمای هنری میسازه نه فیلمای گیشه پسند و تجاری! و در همه دنیا هم فیلمای هنری فروش پایینی دارن
چون تو خارج هر فیلم ابکی رو مردم رو حزب گرایی تبلیغ نمیکنند بر اساس کیفیت نگاه میکنند
پاسخ ها
کلا در همه جای دنیا فیلمای تجاری زیاد میفروشن (که معمولا هم سطح بالایی ندارن ولی جذابن)؛ در حالی که فیلمای فرهادی هنری هستن و کیفیت بالایی دارن( اینو همه میدونیم که در تمام دنیا مخاطبای عام فیلم هنری دوست ندارن)
هنری که مردمو نداشته باشه هنر نیست عزیز دل برادر
طرف اهل خمینی شهره رفته اسپانیا فیلم ساخته نتیجه یک چیز مضحک و قلابی.لقمه اندازه دهنت بردار اصغر جون!
پاسخ ها
نه اتفاقا منتقدای خارجی خیلی از این جنبه فیلم تعریف کردن و گفتن فیلم دقیقا یه فیلم اسپانیاییه ؛ طوریه که انگار یه اسپانیایی ساختتش. لطفا مطالعات سینماییتون رو بالا ببرید و بعد نظر سینمایی بدید دوست عزیزم
تا کور شود هر آن که نتواند دید
فرهادی خالی از ایراد نیست اما این چیزی که خوندم نقد نبود غرض ورزی بود.
فکر کرده خارجی هم مثل ایرانی ها هستن چون سیاه نمایی کردی همه بگن به به جه چه بگن عالیه بقیه به صرفه تقلید برن فیلم تو رو تماشا کنن ،اونجا کیفیت فیلم مهمه نه اهداف سیاسی
فرهادي كارگردان خيلي خوبيه . به هرحال هركارگرداني فيلم بد هم داره
فیلم رو ندیدم ولی مطمئنم اصغرخان خواسته بیشتر بازی بگیره از هنرپیشه هاش باتوجه به انتخابش و داستان رو گم کرده مثل همه فیلماش که محور اصلی بازیگریه تا فیلمنامه اکثر فیلمهاش رو دیدم همین جریان بوده غیر از درباره الی که روایت فیلم کمی غالب تره،این ذائقه خارجیها نیست!
فرعادی همچین شکستی رو لازم داشت فقط ایران خار داره که بعد هر فیلمی باید از کشور بره و فیلم بسازه اگه کشورتو دوست نداری برو و لطف کن به اسم کشور دیگه فیلم بساز و درباره بدبختی ما حرف نزن
پاسخ ها
حرف حساب زدی
نه ده نمکی شما خوبه
آبو بریز همونجا که میسوزه نویسنده ی عزیز
فراستی خودتی؟؟
اینکه یک کارگردان هنری بعد از چند فیلم رکوردشکن یه فیلم کم فروش ساخته عجیب نیست و از منزلت کارگردان کم نمیکنه همه کارگردانهای بزرگ اثر کم فروش هم داشتن مثل کاپولا(اینک آخرالزمان) و یا فینچر(باشگاه مشت زنی)
اما ربط دادن فروش فیلم به عقده گشایی های حزبی کار زشتیه که نویسنده مرتکب شده
کاملا غرض ورزی تو این نقد مشخصه! من فیلم و دیدم بنظرم یه قدم خیلی مثبت بود ! درسته رنگ و لعاب کارای مرسوم و نداره اما ذهن مخاطب و خوب درگیر می کنه! من به شخصه دوسش داشتم و از همه کارای فرهادی بشتر لذت بردم
من که فیلمو دیدم عالی هم بود
به اونایی که ندیدن پیشنهاد میکنم ببینند...