۷۶۳۳۹
۴ نظر
۵۰۲۶
۴ نظر
۵۰۲۶
پ

مصاحبه اختصاصي جاواپس (خبرنگار اندونزیایی) با کامران مالکی

متنی که «گلنوش خالقی» برای برترین‌ها فرستاد

گلنوش خالقی، فرزند استاد روح الله خالقی ( از اساتید مسلم موسیقی ایران و آهنگساز سرود «ای ایران» ) متن زیر را که مصاحبه منتشر نشده یک خبرنگار خارجی با کامران مالکی (کامی) موسیقیدان و خواننده و از نزدیکان استاد حسین قوامی ‌‌(فاخته‌) است را برای انتشار در اختیار برترین ها قرار داد. این مصاحبه خواندنی را از دست ندهید.

متنی که «گلنوش خالقی» برای برترین‌ها فرستاد
برترین ها: گلنوش خالقی، فرزند استاد روح الله خالقی ( از اساتید مسلم موسیقی ایران و آهنگساز سرود «ای ایران» ) متن زیر را که مصاحبه منتشر نشده یک خبرنگار خارجی با کامران مالکی (کامی) موسیقیدان و خواننده و از نزدیکان استاد حسین قوامی ‌‌(فاخته‌) است را برای انتشار در اختیار برترین ها قرار داد. این مصاحبه خواندنی را از دست ندهید.

کامران (کامی)"مالکی شاید برای افرادی که موسیقی را به صورت حرفه‌ای دنبال می‌کنند نامی ‌آشنا باشد. او کسی است که ۲۴ سال آهنگ‌های گروه آلمانی مدرن تاکینگ را در ایران تقلید کرده است.

شاید کمتر کسی بداند که کامی از سال‌ها پیش به تقلید آهنگ‌های این گروه پرداخته و آهنگ‌های معروف آنها را با صدایی بسیار شنیدنی بازخوانی کرده است؛به‌گونه‌ای که شاید نتوان اصل و تقلید را از هم تشخیص داد. گروه مدرن تاکینگ برای اغلب ما ایرانی‌ها و اغلب مردم دنیا گروهی نوستالژیک است. دست کم ۲ نسل،از این گروه خاطرات زیادی دارند.

گفت‌وگوی جذابی با او داشتیم که البته دلیل اصلی جذابیت آن صداقت و روراستی کامی بود. در مصاحبه‌ای که پیش روی شماست از موضوعات مختلفی سخن گفتیم؛ موضوعاتی چون صدای خوانندگان، تقلید در موسیقی دیروز و امروز و وضعیت استودیوها و خوانندگانی که حوصله خیلی‌‌ها را سر می‌برند!

سال‌ها‌ پیش، درسال ۱۹۸۹، خبرنگار مجله‌ هنری «ژاپنی كاتيو جي يو شينبا»در سفری که به ایران داشت، با کامی‌‌ مالکی که از خانواده‌ا‌ی اهل هنر و موسیقی است، گفت‌وگو کرد. این گفت‌وگو هرگز به فارسی یا زبان دیگری منتشر نشد. در سال ۲۰۱۲ که من در نمایشگاه بین‌المللی مطبوعات تهران شرکت کرده بودم، با کامی-مالکی آشنا شدم. ساعت ۳۸‌‎:۴ عصر روز ۴/۳/۲۰۱۲ بود.

متنی که «گلنوش خالقی» برای برترین‌ها فرستاد

در نمایشگاه بین‌المللی تهران بازدیدکنندگان به غرفه‌ها‌ي مطبوعاتي سر مي‌زدند و مرتب به تعداد آنها‌ اضافه مي‌شد. با روزنامه‌نگاران خارجی درباره نشريات كشورشان صحبت می‌کردند. من در اینترنت سرگرم جست و جو برای یافتن اخبار تازه بودم كه مردی به غرفه ما آمد. با مترجم ايراني ما حرف مي‌زد. نظرم جلب شد. مردی قدبلند بود با موها‌ي كوتاه و صورتی اصلاح شده. عكسي روی تي‌شرتش ديده مي‌شد و گردن‌بندي نقره‌مانند به گردن داشت که حروفی روي آن حک شده‌ بود. روبه‌روي من ايستاده بود.

احساس كردم که باید در کار هنر دستی داشته باشد. از مترجم خواستم کمک کند با او گفت‌وگو کنم. خانم فیروز صالحي (مترجم) از او خواست که با هم گپی بزنیم. او خودش را کامی مالکی معرفي كرد و گفت: «من تقليدگر گروه مدرن تاكينگ در ايران هستم. بسيار خوشحالم كه با يكي از خبرنگاران کشور اندونزی آشنا می‌شوم و او درباره کار هنری‌ام با من مصاحبه می‌کند. سلام و درود فراوان به تمام ایرانی‌ها در هر کجا که هستند و کسانی که مرا می‌شناسند‌، چه در ایران و چه در کشورهای دیگر،و تمام طرفداران گروه آلماني مدرن تاكينگ، توماس اندرس و ديتر بوهلن، که بعدها این مصاحبه را در روزنامه و یا مجله می‌خوانند.»

اسم گروه برایم آشنا بود: گروه مدرن تاكينگ؛ توماس اندرس و ديتر بوهلن که از سال ۱۹۸۰ مي‌خوانند. كامي آهنگی را با موبايلش پخش کرد و من تا آهنگ را شنيدم، گفتم: «بله، درست است، این مدرن تاكينگ است!» ولي كامي گفت: «اين من هستم كه مي‌خوانم» خيلي تعجب كردم. صدایش شباهت بسیاری به خواننده این گروه داشت. باور كردنش كمي مشکل بود.

آرام آرام آهنگ «شري شری» و آهنگ بعدی آلبوم را که اسمش «GERONIMO'S CADILLAC» است، زمزمه ‌کرد. این ۲ آهنگ، از آهنگ‌ها‌ي معروف اين گروه قديمي است. حدسم درست بود؛ او یک هنرمند بود. از كامي مالکی خواستم درباره كارش بيشتر بگوید. او معتقد است که ذوق هنری‌اش میراثی از عموی مادرش، استاد حسین قوامی ‌‌(فاخته‌) از اولین خوانندگان دوره جدید موسیقی ایرانی است.

برای آشنایی بیشتر با او این گفت‌وگو را بخوانید.

*آقای کامی‌، چه چیزی سبب شد به «مدرن تاكینگ» علاقه‌مند شوید و کارها‌ی توماس اندرس را بازخوانی‌ کنید؟

چندین سال پیش در لندن با این گروه آشنا شدم. روزی شبكه ۴ بی.بی.سی را تماشا می‌‌کردم که آهنگی از خواننده محبوبم فرانك سیناترا پخش می‌کرد. وقتی آهنگ تمام شد، مجری خواننده‌ای را معرفی کرد. خواننده آهنگ«You're my heartyou're my soul»را اجرا کرد. به ‌مادرم گفتم: «چقدر صدا و ‌آهنگش زیباست!»

مدتی بعد در فروشگاه هاروتس در لندن دوباره همان آهنگ را شنیدم. ایستادم، گوش‌ کردم و سعی ‌كردم با خودم زمزمه كنم. بعد از ۵ ماه، در ایران، سراغ کاست‌ها‌ی جدید موسیقی را از یكی از بستگان گرفتم. او چند گروه و خواننده را نام برد که گروه مدرن تاكینگ هم جزو آنها‌ بود كه آلبومش با همان آهنگ به ایران رسیده ‌بود. آن را کپی کردم و همان روز سعی كردم آن را بازخوانی کنم.

*چطور متوجه شدید صدای شما به توماس اندرس می‌‌خورد؟

صدای من نسبتاً زیر است. وقتی این آهنگ را تقلید می‌‌کردم، دوستانی که گوش می‌دادند با تأکید می‌‌گفتند که صدایم خیلی شبیه صدای توماس اندرس است.

متنی که «گلنوش خالقی» برای برترین‌ها فرستاد

*کسانی‌ که گفتند صدای شما شبیه صدای توماس اندرس است، اهل موسیقی بودند یا آدم‌های معمولی علاقه‌مند؟بله»

اولین شخص عموی مادرم استاد حسین قوامی،‌‌ استاد مسلم آواز ایرانی، بود. که بسیاری از خوانندگان قدیمی ‌‌ایران شاگرداناستاد قوامی ‌‌بوده‌ا‌ند. وبعدیها دوستان و فامیل که جوان بودنند..

*در گذشته خودتان به‌تنهایی این آهنگ‌ها را می‌خواندید یا کسانی شما را در خواندن همراهی می‌کردند؟

در سال ۱۹۸۶ با ۴ تن از دوستانم گروهی شبیه مدرن تاكينگ تشکیل داديم.آنها نوازنده بودند و من مي‌خواندم و یکی دیگر هم وقتی صدا زیر یا دوتایی می‌شد مرا همراهی می‌کرد. دوستانم چون نتوانستند از وزارت ارشاد در ايران مجوز بگیرند، ۲۵ سال قبل به كشورها‌ي دیگر رفتند و در آنجا كارشان را در زمينه موسيقي ادامه دادند، ولی من در ايران ماندم. وقتي اين گروه آلبوم جديدي مي‌دادند، آهنگ خالي آنها روي ورق‌ها‌ي نازكي كه به آن پانچ مي‌گفتند برايم مي‌آمد و من روي آن مي‌خواندم. همين آهنگ «شري شري»را كه الآن گوش داديد، من در سال ۱۹۸۷ به همین روشی که گفتم، خواندم. حالا دارم اجراها‌يي را كه خوانده‌ام، روي سي دي مي‌آورم.

*چرا آهنگ‌ها كمي هوا دارد؟چرا آهنگ‌های این گروه را دوباره بازخوانی نکردید؟

سؤال«خوبی کردید»در آن سال‌ها‌ اين نوع آهنگ‌ها‌ ممنوع بود و نمی‌شد آنها را در استوديو بخوانی. يك استوديوي كوچك بود كه اين دستگاه پانچ را داشت. البته اين دستگاه مربوط به سازمان رادیو تلويزيون ايران بود و در سال‌ها‌ي ۱۹۷۵ تا ۱۹۷۹ با آن كار مي كردند. ۲ نفر از دوستان راديويي استاد قوامی به نام منوچهر نوذري و علي تابش اين دستگاه را در سال ۱۹۸۴ از طرف تلويزيون به استاد قوامي، که عموی مادرم بود، هديه دادند و ايشان هم آن را در اختيار من گذاشت.تا الآن كه درسال ۲۰۱۲ قرار داریم، هر آهنگي كه باشد، برايم روي آن پانچ‌ها‌ مي‌آيد و اگر صدايم خوب باشد، به همان روش مي‌خوانم. ولي متأسفانه چند سالي است كه وقتی می‌خوانم، صدايم کمی می‌گیرد و مثل آهنگی که از موبايلم گوش دادید،نيست. اين موضوع براي كسي كه خواننده است و مي‌خواند، خيلي ناراحت‌كننده است.

*کی متوجه شديد که صداي خوبي دارید و مي‌توانيد بخوانيد؟

از کودکی.از ۴-۵ سالگي كه براي خودم زمزمه مي‌كردم، متوجه شدم که می‌توانم بخوانم. در ۱۵-۱۶ سالگي صدايم پخته‌تر شده بود.

*كار گروه مدرن تاكينگ را به طور رسمی از چه سالي شروع كرديد و کی متوجه شديد كه صداي شما به خواننده اصلي این گروه یعنی توماس اندرس نزدیک است؟

دقيقاً از سال ۱۹۸۴. یعنی ۲۹ سال است كه اين كار را انجام مي‌دهم.

*كار ديگري هم داريد؟

بله،کمی هم کار مصاحبه‌ انجام می‌دهم.

*گفتین»مصاحبه؟! کمی بیشتر توضیح می‌دهید؟

بله با هنرمندان ايراني،خوانندگان خارج و داخل كشورمان و یا دكلمه‌گران ایرانی که در خارج زندگی می‌کنند،مصاحبه می‌کنم و براي انتشار در روزنامه‌‌ها و مجله‌های ايراني در ایران، اروپا و آمریکا مي‌فرستم.

*تا به حال چند نوار از صدای خودتان از روي پانچ ضبط كرده‌ايد؟

۶ نوار كاست كه هر كدام ۹۰دقيقه است. ۲ كاست از آلبوم‌ها‌ي تكي خواننده گروه توماس اندرس مربوط به سال ۱۹۸۹، ۱۹۹۰،۱۹۹۱ و ۱۹۹۲ خوانده‌ام؛ ۲ سي دي هم در استوديو كوروش ايراني خوانده‌ام.۱۲ آهنگ هم از آهنگ‌ها‌ي قدیمی از خانم گوگوش به نام آلبوم خاطره‌ها‌ يك تك‌آهنگ و دكلمه‌اي كه خودم انجام دادم. همچنین آهنگ «پري كجايي» عموي مادرم، استاد قوامي، كه كمي ريتم آن را تند كرده‌ايم؛و يادآوري مي‌كنم آهنگ سُلوي خواننده محبوبم توماس اندرس را كه «يور ماي‌ ها‌رت يور ماي سُل»است در مؤسسه ملي در سال ۲۰۰۷ در ماه دسامبر خواندم.

متنی که «گلنوش خالقی» برای برترین‌ها فرستاد

*صداي شما در آهنگ‌ها‌ي ايراني هم خوب است.البته من كه متوجه نمي‌شدم شما چه مي‌خوانيد! فقط صدا را توانستم تشخيص دهم كه خوب است. تا به حال هنگام خواندن اضطراب داشته‌ايد؟

به نکته خوبی اشاره کردید. هر خواننده‌اي هنگام ضبط كارش نگراني يا لرزش صدا دارد؛ فرقی نمی‌کند خواننده حرفه ای باشد یا خواننده معمولی.

*۲۴ سال پيش که براي ضبط آهنگ‌ها‌يتان مي‌رفتيد، قبل از آن تمرين صدا مي‌كرديد؟

بله.پیش از ضبط هر آهنگ از روي متن آن چندين بار مي‌خواندم و بعد براي ضبط كردن آماده مي‌شدم،و چون موزیکی که با آن می‌خواندم روی ورق‌های نازک پانچ قرار داشت خیلی مشکل بود که یک آهنگ را دوباره آماده کنیم. و ناگفته نماند كه گاه اوایل يا اواسط يا حتي كمي به پايان آهنگ مانده صدايم خراب مي‌شد و به همان طریق که گفتم بايد موزیک را قطع مي‌كرديم و از اول مي‌خواندم.اين براي خوانندگان حرفه‌اي هم پيش می‌آید، حتی ممکن است برای خود توماس اندرس، و همه اين مشكل را دارند كه هنگام ضبط در استوديو اول بايد تمرين كنند و بعد شروع به ضبط كنند. بعضي وقت‌ها‌ از صبح تا شب طول مي‌كشيد كه یک آهنگ را درست بخوانم. و اگر هم نمي‌شد، کار به روزها‌ي بعد موكول مي‌شد.

*وقتی اين گروه در سال ۱۹۸۷ از هم جدا شدند، از شنیدن این خبر چه حسي داشتيد؟

بسيار غمگين شدم كه گروهي به اين موفقي با يكديگر اختلاف پيدا كرده‌اند، ولي یک بار ديگر بعد از ۱۲-۱۳ سال یعنی از سال ۱۹۸۷تا سال ۱۹۹۸ باز در یک گروه جمع شدند و بار دیگر در سال ۲۰۰۳ براي هميشه از يكديگر جدا شدند. از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۱ توماس اندرس تكي مي‌خواند. در سال ۲۰۱۰ آلبومی با سندرا به بازار داد و در سال ۲۰۱۱ با شخصي به نام فرانك روگ که گیتاریست خواننده‌ای به نام ننابود آشنا شد و آهنگی به نام جی گلو را با او ‌خواند.

*تا به حال فكر كرده‌ايد كه از كارها‌ي جديدی كه آهنگ‌سازان مي‌سازند استفاده كنيد و از كارها‌ي ديگران تقليد نكنيد؟

بله.ولي باید امكانات مالي خوبي داشته باشيد كه بتوانيد از كارها‌ي خودتان بخوانيد. چون اين طور كارها‌ نه‌تنها‌ در ايران بلكه در تمام كشورها‌ي اروپا و آمريكا سرمایه زیادی مي‌خواهد. آهنگ‌ساز دستمزدش جداست و اگر بخواهند برایم تک تک نوازندگی کنند هم هرکدام دستمزد جداگانه دارد.

* تا به حال در كشورهای دیگر هم اجرا داشته‌ا‌ید؟

خیر، اما در سال ۱۹۸۶ در همین‌جا، درتهران، در مسابقه‌ا‌ی شرکت کردم که تعداد زیادی تقلیدگر گروه مدرن تاکینگ از كشورها‌ی دیگر در آن شرکت کرده‌ بودند. این مسابقه در آلمان برگزار می‌شد. من در آن مسابقه جزو ۵ کشور اول شدم و از طرف سفارت آلمان در ایران در روزنامه «تهران تایمز» از من تقدیر شد. ۳ مجله آلمانی «براوو»، «پاپ كورن» و «پیپل» نیز به برنده شدن من اشاره کردند.

*از اين مجله‌ا‌ي كه نام برديد،نسخه‌ای هم داريد؟

فكر مي‌كنم داشته باشم. در همان سال‌ها‌ي ۱۹۸۹و ۱۹۸۸ كه مجله چاپ شده بود، برایم فقط همان صفحه را فرستادند و من ديدم. يكي از دوستانم آن را براي كپي كردن از من گرفت، ولي ديگر برايم نياورد. آن دوستم الآن ۲۴ سال است كه در آمريكا زندگی می‌کند و من دیگر هرگز او را ندیدم تا از او بپرسم آن صفحه‌ها‌ي مجله را كه مربوط به من بود چه كرده. البته در همان روزها‌ خودم از روي آن‌ها‌ فتوكپي سياه و سفيد گرفتم كه موجود است و از آن فتوكپي مي‌توانم اسكن كنم و اگر شما بخواهید در اختیارتان بگذارم.

*شما لابه لای مصاحبه به «استوديو» اشاره كرديد. در استودیو‌ سرگرم چه کاری هستید؟

به استوديو مي‌روم و آهنگ‌ها‌يم را كه روي نوار كاست است، روي سي دي مي‌آورم.

*شما به سازی هم تسلط دارید؟

خير، فقط براي ساخت آهنگ‌ها‌يم به آنجا مي‌روم و البته مي‌توانم كساني را كه براي تمرين يا تست صدا به استوديو می‌آیند ببینم و درباره صدایشان نظر بدهم.

متأسفانه بسیاری از كساني كه براي ضبط به استوديو‌‌ها مي‌آيند، صداها‌ي خراب و گرفته دارند و راحت نمي‌توانند بخوانند و حتي آن‌ها‌يي كه در حال ضبط صدا هستند از صدایشان بدشان مي‌آيد. هر كس كه پول دارد زود مي‌خواهد یک آلبوم پر كند و خيال مي‌كند كه خواننده معروفي مي‌شود.در تمام دنيا همين‌طور است.

متنی که «گلنوش خالقی» برای برترین‌ها فرستاد
کامران مالکی در کنار استاد حسین قوامی (فاخته ای)

*ما هم در كشورمان اندونزي از اين خوانندگان که شما به آنها اشاره کردید، داريم!

گروه مدرن تاكينگ ــ كه من آهنگ‌ها‌يشان را مي‌‌خوانم ــ در حال حاضر كمي سبكش عوض شده. خود من این تغییر را زياد نمي‌پسندم. من بيشتر كارها‌ي اولي را كه شروع كرده بودند كه در سال 1982 تا 1987 بود و مقداري هم از آلبوم‌ها‌ي تكي را كه از سال 1989 تا 1995 بود، مي‌پسندم و دوست دارم. در حال حاضر همه آهنگ‌ها‌ي این گروه تند شده و ديگر حال و هواي آن سال‌ها‌ را ندارد.

اين اطلاعاتي كه به شما مي‌دهم، به خاطر عموي مادرم است كه استاد آواز اصيل ايراني بود. بسیاری از خوانندگان قديمي و جديد ما هر سؤالي در زمينه موسيقي داشتند از استاد حسين قوامي مي‌پرسيدند؛ استادي كه چندين نوازنده و شاعر خارجي صدايش را آسماني می‌دانستند و درباره‌اش كتاب نوشته‌اند. چون من روزهای زیادی نزد اين استاد بوده‌ام و کمی هم در زمینه تحریرها و سبک موسقی تعليم ديده‌ام، مي‌توانم کمی صداها ‌را ‌‌تشخيص دهم.

صحبتم درباره گروه مدرن تاكينگ و سبك آهنگ‌ها‌يش است و صداي ديتر بوهلن كه با توماس اندرس مي‌خواند،و شخصي به نام فرانك روگ كه جديداً با او كار مي‌كند. اين دو، صداي خفه و گرفته‌اي دارند
و راحت نمي‌توانند بخوانند اما توماس اندرس، خواننده اصلي، صداي بسيار شفافی دارد.

*ای کاش این استادي كه اين قدر از او تعر يف كرديد، در قيد حيات بود ن تا من هم مي‌توانستم ایشان را ببينم.

متأسفانه بسیاری از خوانندگان خوب ايرانی فوت كرده‌اند و اگر چندتايي هم باشند، در آمريكا هستند.

*تصميم به ضبط كاري نداريد؟

اگر صدايم اجازه دهد و حنجره‌ام ناراحت نباشد، حتماً اين كار را خواهم كرد.

*شما لابه‌لای حرف‌هایتان به يك خبرنگار ژاپني اشاره كرديد كه با شما ۲۴سال پیش اولین مصاحبه‌اي را انجام داد. كمي از او بگویيد.بله»

خانم ‌ها‌نشي يو، خبرنگار مجله موسيقي «كاتيوجي يوشينبا» است که در سال ۱۹۸۹، دقيقاً ۲۴ سال پيش، براي تهيه گزارش از ۱۱ سالگي انقلاب ايران به تهران آمده‌ بود. من با او در يك مهماني آشنا شدم؛ دقیقاً همان‌طور كه به نمايشگاه آمدم و با شما آشنا شدم. با خانم‌ ها‌نشي يو در یک مجلس مهماني در منزل يكي از دوستانم كه سرکنسول و وابسته فرهنگی سفارت ژاپن در ایران با او دوست بود و همین‌طور در مؤسسه ملي که من و دوستم براي ضبط آهنگ‌ها‌يم در آن سال‌ها‌ با هم به آنجا مي‌رفتیم، آشنا شدم. ایشان با من مصاحبه‌اي انجام دادند كه متن مصاحبه‌ هم موجود است. خانم ‌ها‌نشي يو از كساني بود كه با استاد قوامي ديدار داشت.من از استاد قوامی وقت گرفتم و ايشان را نزد استاد بردم. خانم هانشی یو از این دیدار بسیار خوشحال شد. در اینجا بد نیست این را هم بگویم که من به‌تازگي مطلع شدم خانم هانشي يو در سانحه هوایي ارفرانس فوت كرده است. این حادثه در سال ۲۰۰۹ اتفاق افتاد. از شنیدن این خبر بسيار غمگين شدم. یادآوری می‌کنم که این خبرنگار در سال ۱۹۸۵با ۲ خواننده گروه مدرن تاكينگ توماس و دیتر دیدار و مصاحبه کرده بود.

*فكر مي‌كرديد باز هم يك خبرنگار روزنامه يا مجله با شما مصاحبه کند؟

هم بله و هم نه! البته چون خانم ژاپني با من مصاحبه كرد ديگر فكر نمي‌كردم روزي از نشريه ديگری با من مصاحبه كنند، ولی شما امروز از طرف یک روزنامه دیگر با من مصاحبه می‌کنید.

متنی که «گلنوش خالقی» برای برترین‌ها فرستاد

*كمي از برنامه راديويي فارسی بي. بی. سي.بگویید.

برنامه راديو بي‌بي‌سي در سال ۱۹۹۰ شروع به كار كرد،نامش هم «روز هفتم» بود. اين برنامه روزها‌ي جمعه پخش مي‌شد و به مدت۳ سال ادامه داشت.آقاي شهريار رادپور»و بهزاد بلور مجري آن برنامه بودند.همه مي‌توانستند با برنامه تماس بگیرند و درخواست آهنگ كنند. من هم از جمله كساني بودم كه اين كار را انجام مي‌دادم و از گروه مدرن تاكينگ آهنگ مي‌خواستم. شهريار رادپور می‌گفت اين گروه را زياد در انگليس نمي‌شناسند. دوستانم که از ایران و از هلند به این برنامه گوش می‌دادند برایم آهنگ‌های گروه مدرن تاكينگ را درخواست می‌کردند و آنها هم چند آهنگي را كه در آرشيو داشتند پخش مي‌کردند. از من هم خواسته شد یکی از كارها‌يم را از طریق تلفن پخش کنم، ولي هر وقت می‌خواستم اين كار را انجام بدهم، تماس قطع مي‌شد. البته چند بار تلفن كردم و با آنها حرف زدم كه نوار کاست تمام برنامه‌ها‌يي كه اسم مرا برده‌اند و من حرف زده‌ام، موجود است.

*شما در آن برنامه درباره چه چیزی صحبت کردید؟

صحبت‌ها‌يم با شهريار رادپور و بهزاد بلور درباره اولین بار جدا شدن اعضای گروه مدرن تاکینگ بود و آلبوم جدید خوانندگان گروه توماس و دیتر.آقاي شهريار رادپور چند بار از من خواست تلفني آهنگ‌ها‌يم را پخش كنم كه هر دفعه زنگ مي‌زدم، اول پخش آهنگم تماس قطع مي‌شد، و به خاطر ممنوع بودن هم نمی‌توانستم آهنگ‌ها‌يم را براي راديو بي‌بي‌سي‌ پست كنم، چون در آن سال‌ها بسيار سخت‌گيري مي‌كردند. در حال حاضر همه‌چيز راحت شده و به وسيله اينترنت مي‌توانید آهنگ‌ها‌ را به ‌اي ميل شخص ديگري بفرستيد. ولي در سال ۱۹۸۹ اينترنت در ايران نبود، يا اگر هم بود به اين صورت نبود.

* صداي كدام‌يك از خوانندگان قديمي خارجي را دوست داريد؟

از»خوليو ایگلسياس، باربارا استرايسن، فرانك سيناترا، شرلي بيسي، نات كينگ كول، ويتني هیوستون، دمِيس روسس، ‌تام جونز، آبا، بيجيز و باني اِم خوشم می‌آید و ازرقص هم از الويس پريسلي و مايكل جكسون.

*نظر شما درباره صداي خوانندگان جدید خارجی و ایرانی و آهنگ‌سازانی که از ۲۰سالگی شروع به آهنگ‌سازی می‌کنند چیست؛البته غير از آنهایی که در بالا‌ نام برديد.

نمی‌توانم هيچ نظري درباره خوانندگان جديد بدهم، چه ایرانی و چه خارجی و همچنین آن دسته از بچه‌‌هایی که سن کمی دارند و آهنگ‌سازی می‌کنند. به عقیده من شخصی که می‌خواهد کار آهنگ‌سازی را شروع کند باید اول پیش کسانی برود که تجربه آهنگ‌سازی دارند و از آنها در این مورد سؤال کند.

آهنگ‌سازانی را که گفتید باتجربه‌اند،شما می شناسید نام می‌برید؟

ناصر چشم آذر،زنده یاد استاد همایون خرم، فرید زولاند، اردلان سرفراز، ایرج جنتی عطایی-وزنده یاد بابک بیات و"خیلی کسان دیگر هم هستند که اگر بخواهم نام ببرم طول می‌کشد که البته هیچ‌یک از آنها نه صدای درستی دارند و نه در کار آهنگ‌سازی خبره هستند.

حالا آن دسته از خوانندگانی را که گفتید حرفه‌ای هستند و می‌توانند روی صدای شخص نظر بدهند، نام ببرید.

سلن ديون، فرانك سيناترا، گلن كمبل (خواننده كانتري ميوزيك) و كساني كه صداها‌ي اُپرايی دارند مي‌توانند روي صداي اشخاص براي خواندن نظر بدهند. البته بین خوانندگان سياه‌پوست هم صداها‌ي قشنگ و قوي بسیاری مي‌توان يافت. خيلي‌ از قديمي‌ها‌ هستند که اسمشان را به ياد ندارم.

*از خوانندگان کشورتان ايران هم که صداهای قوی و قشنگ دارند نام ببريد.

از خانم‌ها ‌زنده‌یاد ‌ها‌يده، زنده‌یاد پوران، زنده‌یاد الهه، عهديه، زنده‌یاد مرضيه، گوگوش و زنده‌یاد دلكش»از آقايانزنده‌یاد استاد بنان، زنده‌یاد استاد حسین قوامي،»آقای اکبر گلپايگاني، محمد اصفها‌ني،عليرضا افتخاري، سالار عقيلي، هوشمند عقيلي، و همايون شجريان را می‌توانم نام ببرم. افراد ديگري هم هستند كه اگر بخواهم نام ببرم، يك روزنامه می‌شود! البته در تمام دنيا مي‌توان صداها‌ي ماندگار را پيدا كرد، ولي متاسفانه خيلي‌ها‌ هم با صداها‌ي بدشان ديگران را آزار مي‌دهند!

متنی که «گلنوش خالقی» برای برترین‌ها فرستاد

شما در حرف‌هایتان به ۲ نفر از افرادی که در برنامه سوپر استار در آلمان شرکت کرده بودند اشاره کردید. کمی از این ۲ نفر بگویید؟

بله، در برنامه سوپر استار در سال ۲۰۱۱ شخصی به نام فردی شاهين شُل ۵۵FREDDYY SAHINSCHOLLDYY ساله شرکت کرده بود. وقتي شروع به خواندن کرد، تمام كساني كه در استوديو نشسته بودند، تحت تأثير قرار گرفتند؛ طوری که تمام جمعيت جلوي او بلند شدند و دست زدند. هيئت ژوري هم كه يكي از اجرا كنندگانش نوازنده و آهنگساز گروه مدرن تاکینگ به نام ديتر بوهلن بود‌، تحت تأثير قرار گرفت. من هم اشك در چشمانم جمع شده بود از صداي به اين زيبايي و صافی. خانم سیاه‌پوستی به نام دیترا جوینس هم یکی از آهنگ‌های ویتنی هیوستون خواننده خوش‌صدای آمریکایی را که مدتی پیش بر اثر مصرف زیاد مواد در گذشت ‌خواند. این شخص هم تحریرهای بسیار قشنگی در صدایش بود که شبیه به ویدنیی هیوستون بود و برنده سوپر استار شد.

*چرا شما در اين برنامه که در آلمان برگزار مي‌شود، شركت نکردین یا چرا شرکت نمي‌كنيد؟این هم سوال خوبی است»

متأسفانه همان‌طور كه اشاره كردم، صدايم دیگر آن صداي دلخواهم نيست و گام‌هاي بالا را نمي‌توانم مانند قبل بخوانم»خيلي علاقه‌مند بودم در اين برنامه كه مجري آن ديتر بوهلن است شركت كنم. اگر ۲۵ - ۲۶ سال قبل بود ــ درست همان موقع شروع كار من ــ شايد شانسی برای برنده شدن داشتم و من هم جزو برندگان سوپراستار می‌شدم، ولی شاید قسمت نبود.

*از زندگي خصوصي خواننده محبوبتان توماس اندرس چیزی مي‌دانيد؟

بله؛ در شروع كارش قبل از اين كه مدرن تاكينگ به وجود بيايد، در سال ۱۹۸۴ در گروه «مدرن جسپراچ» بود. در آن گروه با نام برند ويدونگ اِشْتوندن فعالیت می‌کرد و بعد نام خود را به « توماس اندرس»تغيير داد و مدرن جسپراچ با نام جديدمدرن تاکينگ شروع به کار کرد. مدرن تاکينگ با اولين آلبوم خود به نام «تو در قلب منی، تو در وجود منی» در عرصه موسيقی اروپا غوغايی به پا کرد و به عنوان بهترين گروه موسيقی اروپا انتخاب شد. در سال ۱۹۸۵ اين گروه با دومين آلبوم خود يعنی «بانوی قشنگ و نازنين» هزاران طرفدار در اروپا و آسيا پیدا کرد. در همين زمان توماس اندرس با «نورا ايزابلا» ازدواج کرد. بعد از اجرای آلبوم «برادر لويی» در سال ۱۹۸۶ مدرن تاکينگ جايزه طلايی موسيقی انگلستان و کانادا را دريافت کرد. با اين‌همه، موفقيت گروه به خاطر دخالت‌ها‌ی نورا ايزابلا کم‌رنگ شد. آن‌ها‌ در سال ۱۹۸۷ ۲ آلبوم اجرا کردند و از هم جدا شدند.

موفقيت شگفت‌انگيز آنها‌ باعث شد که گروه جاودان موسيقی آلمان لقب بگيرند . توماس اندرس بعد از جدايی، با تغيير رويه در کارش به تنها‌يی در ايالات متحده به فعاليت پرداخت و ديتر بوهلن هم با آهنگ‌سازی به کار خود ادامه داد. در مارس ۱۹۹۸ معجزه‌ای که طرفداران مدرن تاکينگ در انتظار آن بودند به وقوع پيوست و ديتر بوهلن و توماس اندرس به هم ملحق شدند و هفتمين آلبوم خود را با نام «بازگشت برای هميشه» اجرا کردند و کاميابی‌ها‌ی گذشته را بازيافتند و اين بار هم با اقبال عمومی‌‌شگرفی روبه‌رو شدند. آنها در سال ۱۹۹۹ آلبوم ديگری به نام «تو تنها‌ نيستی» اجرا کردند و جايزه موسيقی کانز آلمان را به خاطر بيشترين فروش به دست آوردند.

جدیدترین عکس کامران مالکی

متنی که «گلنوش خالقی» برای برترین‌ها فرستاد

*آيا علاقه دارید با خوانندگان گروه مدرن تاكينگ، ديتر بوهلن و توماس اندرس، مصاحبه كنيد؟ هنوز با ۲ خواننده این گروه یعنی توماس اندرس و دیتر بوهلن تماس تلفنی داريد؟

به موضوع خوبی اشاره کردید. حتماً اگر روزي پيش بيايد و به آنها دسترسي داشته باشم،با كمال ميل با اين ۲ خواننده محبوبم مصاحبه خواهم کرد. در رابطه با سوال دوم هم باید بگویم که من از سال ۱۹۸۶ تا سال ۱۹۹۰ با توماس اندرس هر یک ماه و نيم يك بار تماس تلفني داشتم. ولي از سال ۱۹۹۰ ديگر هيچ تماسي با او نداشتم و اولین سالی که برنده شدم، ۲ روز بعد از آن با دیتر بوهلن برای اولین بار تماس داشتم.

*شما در حرف هایتان به یک آهنگ‌ساز ایرانی اشاره کردید که با خواننده گروه مدرن تاکینگ، توماس اندرس،همکاری می‌‌کند. در این باره بیشتر بگویید.

بله،بالاخره رویاها به حقیقت پیوست;بعد از موفقیت مهرزاد مرعشی یک ایرانیبرای نزدیک شدن به بنیانگذار گروه افسانه ای مدرن تاکینگ،دیتر بوهلن»وحالا نوبت به یک خواننده ایرانی دیگر با یک خواننده معروف به نام توماس اندرس از گروه مدرن تاکینگ رسید»»توماس اندرس با آهنگ‌سازی ایرانی به نام فرهاد زند کار می‌کند و با یکی از خوانندگان ایرانی مقیم کالیفرنیا به نام امید سلطانی که آهنگ‌هایش را فرهاد زند می‌سازد هم همکاری دارد. من چند ماه پیش کهصحبتیتلفنی با این آهنگ‌ساز که ساکن سوئد است داشتم،او گفت در سال ۲۰۱۳ تا آخر ماه ژانویه در لوس آنجلس مشغول ضبط یک سی دی با توماس اندرس و امید هستیم و قرار است که توماس و امید در ماه آگوست تا ماه دسامبر ۲۰۱۳ کنسرتهای با هم بدهند»»کامی در ادامه می گویند"توماس آندرس در آهنگ پیش رو قرار است چند خطی به زبان شیرین و کهن پارسی بخواند تا برگ زرینیبر قدرت طرفداران ایرانی این گروه همیشه جاویدان شود.

*می‌دانید با کدام کمپانی‌های موزیک قرارداد بسته‌اند؟

بله، با کمپانی سونی رکوردز، کینگ رکوردز، وارنر چاپل، سونی میوزیک، وارنر برادرز و چند کمپانی غول‌پیکر دیگر.

*می‌خواهم سؤالی خودمانی از شما بپرسم. آيا در مهماني‌ها‌ي فاميلي و دوستانه اتفاق افتاده که آهنگي از گروه مدرن تاكينگ بخوانید؟این هم سوالی خوب است»

بله،زياد! البته این مربوط به قدیم است یعنی همان ۲۶سال پیش هر وقت به اتفاق مادر و پدرم به مراسم مهمانی مي‌رفتيم، نوارها‌يم را كه آهنگ‌ها‌ي مدرن تاكينگ بود، همراه خودم می‌بردم و با آن آهنگ‌ها‌ مي‌خواندم. همين حالا هم گاهي وقتي به مهماني می‌روم، فاميل مرتب می‌گويند بخوان. البته در حال حاضر از آهنگ‌ها‌ي ايراني مي‌خوانم؛ از استادقوامی،مرضيه و گوگوش.

*شما که از چنین صدای زیبایی بهره‌مند هستید و می‌خوانید،براي آن دسته از كساني كه مي‌خواهند این راه را ادامه دهند،چه پيامي دارید؟

سؤال بسیار خوبی پرسیدید. انسان وقتي جلوي آينه بايستد و خودش را نگاه كند و به خودش دروغ نگويد، به ديگران هم دروغ نمي‌گويد. كساني كه مي‌خواهند وارد این کار شوند، در درجه اول باید صداي خوب داشته باشند؛ چون شما از خواندن حرف می‌زنید. در درجه دوم صداي آن‌ها مختص خودشان باشد و از صداي شخص ديگري تقليد نكنند. متأسفانه همان طور كه اشاره كردم،الآن تمام صداها تقليد شده و بايد ببينند كه اين استعداد در آن‌ها هست يا نه. چون خيلي‌ها مي‌آيند پول خرج مي‌كنند يا حتي زندگي‌شان را روي اين كار مي‌گذارند، ولي به هيچ‌جا نمي‌رسند. نكته‌ ديگر اين است كه این مردم هستند که صداي يك هنرمند را انتخاب مي‌كنند.

*آيا پدر و مادر شما اهل موسيقي هستند و در زمینه خواندن «صدا» دارند؟

خیر، در خانواده من کسی نیست؛ صداها به طرف پسر عمو های مادرم و نوه برادرهای استاد قوامی کشیده شده.

*آیا کف زدن و تشویق شدن برای شما مهم است؟

هرکسی می‌خواهد پذیرفته شود و دوست‌داشتنی باشد. تشویق و تأیید شدن نوعی همدلی مردم است.

* از چه چیزی بیشتر صدمه دیدید؟

من از صدایم خیلی صدمه خوردم که نمی‌توانم مانند قبل بخوانم.

متنی که «گلنوش خالقی» برای برترین‌ها فرستاد

* از چه رنگی خوشتان می‌آید؟

رنگ سفید، آبی، زرد و بنفش را دوست دارم و از رنگ مشکی و قرمز زیاد خوشم نمی‌آید.

*عکسی قدیمی از شما دیدم متعلق به دهه ۱۹۸۰؛ در آن عکس موهای بلندی داشتید و الآن موهای شما مثل توماس کوتاه است. آیا حاضرید باز هم ظاهرتان را تغییر دهید؟

بله.امروز هم کسانی که مرا می‌شناسند با من با احترام برخورد می‌کنند. در آغاز همه‌چیز متفاوت بود. فکر می‌کنم بعد از گذشت ۲۹ سال تجربه لازم را در کسب و کار به دست آورده‌ام.

*شما زمانی طولانی است که انفرادی می‌خوانید، اما کسانی همچنان شما را شریک و فردی تقلیدگر از گروه مدرن تاکینگ می‌دانند. احساستان در این باره چیست؟

من نمی دانم که این خوب است یا نه، اما مطمئناً بد نیست. از تمام کسانی که مرا می‌شناسند و چنین نظری دارند، متشکرم. گروه مدرن تاکینگ گروه بسیار شناخته‌شده‌ای است؛ گروه بزرگی در مقیاس‌‌های بزرگ.

*آیا از خواندن و کار موسیقی و هنرتان خاطره‌ا‌ی دارید تا برای کسانی که بعدها این مصاحبه را می‌خوانند،تعریف ‌کنید؟

بهترین خاطره‌ من متعلق به روزی ا‌ست که در مسابقه بین شرکت‌کنندگان ۵ كشور برنده شدم و تمامشرکت‌کنندگان به من تبریك گفتند. خاطره بعدی که برایم فراموش‌نشدنی است، اولین تماس تلفنی‌ام با توماس اندرس خواننده گروه مدرن تاکینگ است؛ درست در تاریخ ۲۳/۱/۱۹۸۷ بود.خیلی برایم لذت‌بخش بود. خاطره دیگری که دارم مربوط به روزی ا‌ست كه صدایم از»رادیو بی.بی.سی»»فارسی پخش ‌‌شد.همان روز یکی از آشنایان، صدای مرا از»رادیو بی. بی. سی شناخته ‌بود و به تعدادی از دوستانش خبر داده ‌بود و آن‌ها‌ هم که بعضی‌شان دور از تهران بودند از شهر ابهر با مینی‌بوس به دیدن من آمدند و برایم گل آوردند. یكی از آن‌ها‌ که نقاشی‌اش خیلی خوب بود، نقاشی گروه مدرن تاكینگ را كشیده‌ بود و آن را به من هدیه ‌کرد. آنها از من می‌‌خواستند برای‌شان بخوانم. البته من آمادگی نداشتم و یكی از كاست‌ها‌یم را به فردی که برایم نقاشی گروه مدرن تاكینگ را آورده بود، هدیه دادم.»

آخرين خاطره‌ای که می‌توانم براي شما بگويم، مربوط به سال‌ها‌ي ۱۳۸۸ و ۱۳۸۹ است. دور و بر خانه ما در خيابان شريعتي مدرسه زياد بود و آن روز‌ها‌ اوج كارها‌ي من بود و اكثر بچه‌ها‌ي مدرسه مرا مي‌شناختند و تا از دور مرا مي‌ديدند، مي‌گفتند «مدرن تاكینگ آمد»! و تا برای‌شان نمی‌خواندم، نمي‌گذاشتند بروم. يك‌روز شايد هزار نفر دورم جمع شده بودند و وقتي كه مي‌خواندم فقط سكوت بود و بعد همه دست مي‌زدند. بعضي وقت‌ها‌ اگر وسط خواندنم كسي حرف مي‌زد، بقیه به او مي‌گفتند حرف نزن، فقط سرت پایين باشد و صدا را گوش كن ببین چقدر شبيه خواننده گروه مدرن تاكينگ،توماس اندرس،است. و وقتي خواندنم تمام مي‌شد، مرا مي‌بوسيدند.

*یعنی تا اين حد شما را مي‌شناختند و شما و صدايتان را دوست داشتند؟

بله، همين طور است. گاهي وقت‌‌ها هم اگر مرا دم خانه‌مان مي‌ديدند، همين برنامه بود و بايد برای‌شان مي‌خواندم.

*اگر در حال حاضر من يا كس ديگري كه شما را مي‌شناسد از شما بخواهیم برای‌مان بخوانيد، اين كار را مي‌کنيد؟

اگر آمادگي داشته باشم ــ مثل همان سال‌ها ــ‌ البته كه مي‌خوانم.

به عنوان آخرین سؤال می‌خواهم بپرسم که آيا هیچ فكر كرده‌ايد که خودتان در ايران گروه داشته باشيد؟

از سال۱۹۸۴ تا سال۱۹۸۸ گروهی را تشکیل دادم که پنج نفر بوديم و ماننده گروه اصلی کار می کردیم؛ولي دوستاني كه با هم كار مي‌كرديم، تصميم گرفتند در خارج از کشور ادامه تحصيل بدهند. الان به‌دلیل نبودن امکانات در ایران، برای کار موسیقی، هركدام در گوشه‌اي از اين دنيا هستند. دوستي كه با من گيتار مي‌نواخت،به نام دکتر آرش علوي که در اسپانيا زندگي مي‌كند.او جراح پلاستيك و زيبايي است و در رشته موسیقی هم تحصيل كرده و گيتار را به طورحرفه‌ای و بسيار عالي مي‌نوازد........

زمان خداحافظی رسیده از او تشكر می‌كنم كه به غرفه ما آمد تا با مطبوعات اندونزي آشنا شود. به او می‌گویم:«اگر روزي گذرتان به اندونزي افتاد، سری هم به ما بزنید.» از این پیشنهاد استقبال می‌کند و در پایان عكسي به رسم یادگار با هم می‌اندازیم. او هم چند آهنگ یادگاری از روی موبايلش برایم بلوتوث می‌کند و با يكديگر خداحافظي می‌کنیم و «كامي» غرفه ما را ترك می‌کند............
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • بدون نام

    اوووووووووووووه چقدر هم طولانيه

  • فرهاد خسروانی

    بسیار مصاحبه عالی بود من ایشون را می شناسم بسیار صدای زیبا و قشنگی دارند ممنون از سایت برترین ها..خسروانی:امارات

  • نوید کاشانی

    دست سایت شما درد نکنه من دوست چندین ساله ام را دیدم آقای کامی عزیز مدن تاکینگ ایران 28سال پیش آهنگهای این گروه را با احساسات توماس اندرس می خواند نمیدانم صداشون هنوز همان طور مانده.خداکنه....نوید از آلمان

  • فرناز منصوری

    من هم از سایت برترین هاتشکر میکنم من هم ایشون را می شناسم صدای عالی دارند 29سال پیش موهای ماننده توماس داشتند:فرناز از شیراز

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج