شگفت انگیزان ۲؛ بازگشت قهرمانان دوست داشتنی
حدود ۶ هفتهای میشود که کمپانی پیکسار همراه با کمپانی والتدیزنی پیکچرز با انیمیشن جدید شگفتانگیزان (۲) که ادامه انیمیشن بسیار موفق و پرفروش شگفتانگیزان ۱ است، رکورد فروش در گیشه را شکسته است.
روزنامه فرهیختگان - فاطمه قاسمآبادی: حدود ۶ هفتهای میشود که کمپانی پیکسار همراه با کمپانی والتدیزنی پیکچرز با انیمیشن جدید شگفتانگیزان ۲ که ادامه انیمیشن بسیار موفق و پرفروش شگفتانگیزان است، رکورد فروش در گیشه را شکسته است. استقبال از شگفتانگیزان ۲ به قدری بالا بود که این انیمیشن موفق شد، تنها در پیشنمایش خود ۸.۵۱ میلیوندلار فروش داشته باشد و رکورد انیمیشن «درجستوجوی دوری» را که در اجرای پیشنمایشش ۲.۹ میلیون فروش داشت را بشکند و تا امروز که بیش از ۶ هفته از اکرانش میگذرد، شگفتانگیزان ۲ توانسته با فروش بیش از ۶۰۰ میلیون دلار، رکورد قسمت قبلی خود را نیز بشکند.
شگفتانگیزان 2 مثل دیگر آثار ابرقهرمانی آمریکایی علاوهبر جذابیتهای بصری و شخصیتهایی پرداخت شده، واجد همان درونمایه همیشگی؛ وطنپرستی و خدمت به آمریکا بهعنوان کشوری که کلانتر دنیا است. در این گزارش سعی داریم درمورد روند ساخت این انیمیشن پرطرفدار و شخصیتهای ابرقهرمانیاش صحبت کنیم.
شخصیتها در شگفتانگیزان ۱
داستان قسمت اول انیمیشن شگفتانگیزان از آنجایی شروع میشود که دو ابرقهرمان به نامهای باب پار (آقای شگفتانگیز) و هلن پار (الستیگرل) که قبل از ازدواج با یکدیگر به نجات شهرشان از چنگ خلافکاران مشغول بودند، با یکدیگر ازدواج میکنند ولی بعد از ازدواج اتفاقاتی میافتد که باعث میشود زندگی قهرمانانهشان محدود شود و از جانب دولت آمریکا به نوعی از فعالیتهای ابرقهرمانی بازنشسته شوند.
این زوج بعد از این اتفاق به زندگی معمولی روی میآورند و بعد از حدود یک دهه و داشتن سه فرزند که آنها نیز مانند پدر و مادرشان قدرتهای ابرقهرمانانه دارند، بدون استفاده از قدرتهای خود زندگی میکنند تا اینکه روزی با رسیدن پیغامی از جانب یک غریبه، آقای شگفتانگیز بهطور مخفیانه به کارهای ابرقهرمانی باز میگردد و ماجرای این خانواده شگفتانگیز شروع میشود.
باب پار در همان دقایق اول به مخاطب خود ثابت میکند که نمونهای از یک قهرمان آمریکایی کلاسیک است؛ کسی که نهتنها در زمان ابرقهرمانی و نجات دنیا، بسیار دقیق و سختکوش بوده بلکه درحالحاضر که سالهاست از آن دوران میگذرد و در یک اداره بیمه مشغول بهکار است هم به نوعی، مدافع حقوق مردم است و سعی میکند از آنها در مقابل ظلمهای کوچک و بزرگ کارفرمایان خود محافظت کند.
شخصیت این ابرقهرمان در قسمت اول این انیمیشن، بسیار حسابشده و کامل است و مخاطب را از همان دقایق اول به او علاقهمند و با وی همراه میکند.
هلن پار یا الستیگرل در نقش دختری که بهنوعی عقاید فمینیستی هم دارد و با ازدواج مخالف است، معرفی میشود ولی در روند داستان این شخصیت نهتنها ازدواج میکند بلکه برخلاف آرمانهای فمینیستیاش صاحب سه فرزند نیز میشود! البته این امر باتوجه به علاقه مردم آمریکا به خانواده و تشکیل زندگی مشترک، کاملا طبیعی است؛ چراکه یک بانوی آمریکایی موردتوجه، شاید پزهای فمینیستی اروپایی داشته باشد ولی هرگز از قواعد آنها حداقل در مورد ازدواج و فرزندآوری، پیروی نمیکند چون در غیر اینصورت چنین زنی هرگز نمیتواند بین آمریکاییها محبوبیتی داشته باشد!
دش، پسر خانواده که نیروی ابرقهرمانیاش در سرعت اوست. دش لجوج و مجادلهطلب است و اصرار دارد از قدرتهایش علیه مخالفانش استفاده کند و آن را به رخ دیگران بکشد. وقتی به رفتارها و نوع شخصیتپردازی این کاراکتر نگاه میکنید، شاهد شباهتهایی با رفتارهای جمهوریخواهان و شکل مواجهه با مخالفانشان خواهید شد. خشم و علاقه این کودک به جدال حتی با اعضای خانوادهاش، جزء جذابیتهای این انیمیشن است.
ویولت، دختر بزرگ این خانواده است. او برخلاف برادرش بسیار محافظهکار است و قدرت ماوراییاش در غیبشدن و ایجاد سپر دفاعی است. او خیلی موافق جنگ و جدال نیست و به خاطر همین در اکثر مواقع با برادر کوچک و لجوج خود دعوا میکند و مخالف او است.
البته ویولت درنهایت برای هدفی بالاتر که نجات خانواده است با همین برادر دستدردست یکدیگر میدهند و متحد میشوند و نشان میدهند که دو تفکر متفاوت و مخالف یکدیگر در یک خانواده آمریکایی چگونه میتواند در زمان نیاز با هم متحد شوند و برای صلاح خانواده قدم بردارند. جکجک، کودک شیرخواره و دوستداشتنیای است که بهعنوان کوچکترین عضو خانواده شگفتانگیزان در سری اول نقش خیلی پررنگی ندارد و چون این شخصیت به ظاهر قدرت ماورایی ندارد، بیشتر از او بهعنوان عضو معمولی خانواده یاد میشود ولی المانهایی در انتهای قسمت اول این انیمیشن نشان داده میشود که این کوچکترین عضو شگفتانگیزان هم، قابلیتهای پنهانی زیادی دارد و در آینده باید منتظر ماند و دید که قرار است چه نقشی را در این خانواده ایفا کند.
تبلیغات خوب و شناخت مخاطب
فلیپ بردلیبرد با نام هنری برد برد بهعنوان نویسنده و کارگردان شگفتانگیزان، در قسمت اول این انیمیشن توانست موفقیت زیادی را به دست بیاورد. این کارگردان که تهیهکننده و هنرپیشه اهل ایالات متحده آمریکا هم هست به غیر از شگفتانگیزان تا بهحال انیمیشنهای معروف و محبوب دیگری مثل «راتاتویی»، «سگ خانواده» و «سیمپسونها» را ساخته و فیلم سینمایی «ماموریت غیرممکن: پروتکل شبح» را هم کارگردانی کرده و توانسته با فروش خوب آثارش علاوهبر نقدهای مثبت منتقدان، فاتح گیشه هم باشد و تصاویری درخشان از قهرمان شکستناپذیر آمریکاییها ارائه بدهد.
برد برد بعد از موفقیت بیسابقه شگفتانگیزان و بعد از ۴۱ سال برای احیای دوباره قهرمان آمریکایی در قالب انیمیشن، شگفتانگیزان ۲ را ساخت که از همان ابتدای استارت این پروژه، تبلیغات بسیار زیادی پیرامونش به وجود آمد و پشتسرهم اخبار پیشرفت و احتمالات روز اکران این انیمیشن، فضای مجازی و رسانههای سینمایی را پر کرد.
سرانجام بعد از حواشی بسیار شگفتانگیزان ۲ اکران شد و با استقبال بینظیر مخاطبان روبهرو شد و درحالحاضر که حدود ۶ هفته از اکرانش میگذرد، رکورد ۶۰۰ میلیون دلاری را بهراحتی شکسته است و توانسته صدرنشین جدول در گیشه باشد. البته نقدهای نسبتا مثبت منتقدان آمریکایی و اروپایی هم در استقبال از این انیمیشن بیتاثیر نبود ولی سازندگان درنهایت توانستند باتوجه به محبوبیت قسمت اول این انیمیشن، با موضوعی خانوادگی، استفاده از جذابیتهای روابط در بین اعضای این خانواده و بهخصوص تبلیغات عالی نظر مخاطب عام را بیشتر از منتقدان جلب کنند و به فروشی قابل توجه در گیشه دست پیدا کنند.
ســرانجــام قهرمانان آمریکایی باز مــیگردند
همانطور که گفته شد بعد از۴سال سازندگان قسمت اول شگفتانگیزان از قسمت دوم این انیمیشن پردهبرداری کردند. داستان قسمت دوم شگفتانگیزان از نظر بازه زمانی بلافاصله بعد از اتفاقات سری اول اتفاق میافتد و به خاطر همین هم مخاطب بهتر است قبل از دیدن این قسمت، قسمت اول را دوباره ببیند تا خط اصلی داستان را به یاد بیاورد.
داستان شگفتانگیزان ۲ از جایی ادامه پیدا میکند که هنوز کارهای ابرقهرمانانه مخالف قانون کشور آمریکا است و خانواده شگفتانگیز هم که پیرو قوانین کشورشان هستند، این قانون را میخواهند رعایت کنند ولی به خاطر وجود اشرار مجبور میشوند دوباره از نیروهای خود برای نجات مردم استفاده کنند.
وقتی در صحنهای خانواده شگفتانگیز با تکاپوی بسیار موفق میشوند، عامل شرور را درست در یک قدمی ساختمانی که شباهت زیادی به کاخ سفید دارد، متوقف کنند، کاملا مشخص میشود لزوم و وجود این قهرمانان تا چه حد برای نجات مردم که برای حیات دولت، امری ضروری است. اما در کمال تعجب این خانواده بعد از متوقف کردن خطر، دوباره مواخذه میشوند و اینبار قبول میکنند قید ابرقهرمانی را بزنند.
در همین زمان، خانواده شگفتانگیز با پیشنهادی از طرف یک خواهر و برادر ثروتمند مواجه میشوند که قصد دارند دولت را وادار کنند تا قانون ضدقهرمانان را ملغی کنند و به همین منظور برای اثبات مفیدبودن قهرمانان به مردم، به ابرقهرمانان پیشنهاد میدهند که از عملیاتهای نجات خود فیلم بگیرند و نسخه دیگری از حقیقت را با روایت خودشان به مردم نشان دهند تا دولت به خاطر نظر مثبت مردم مجبور شود در مورد این قانون تجدید نظر کند. این پیشنهاد در واقع شروع بازگشت دوباره ابرقهرمانان به میدان مبارزه با اشرار میشود.
رسانهها دروغ میگویند!
در قسمت دوم انیمیشن شگفتانگیزان، داستان با دوباره پیشکشیدن مساله قضاوتهای مردم نسبت به خدمات ابرقهرمانها شروع میشود. در این قسمت، نگاه منفی فیلمساز در مورد تاثیر رسانهها بر قضاوت و دیدگاه مردم بسیار پررنگ میشود و علت نظر منفی مردم نسبت به ابرقهرمانها که مایه نجاتشان هستند را نوع پرداخت رسانهها به خدمات آنها معرفی میکند.
در شگفتانگیزان۲، قهرمانان به این نتیجه میرسند که یکی از مهمترین دلایل قضاوتهای غلط مردم در مورد خدمات آنها پرداخت رسانههایی مثل تلویزیون و روزنامهها است که از خدمات آنها فقط قسمتی را نشان میدهند که میخواهند مردم ببینند، نه چیزی که واقعا برایشان اتفاق افتاده است. این مطلب شاید باتوجه به بیاعتمادی مردم دنیا، بهخصوص آمریکا نسبت به رسانههای مجازی و حقیقی در زندگیشان، انتخاب هوشمندانهای بوده است و بهنوعی سعی در ترمیم این اعتماد بهوسیله نوع دیگری از رسانه که روایت شخصی هر قهرمان از اعمالش است را دارد.
شاید پررنگترین شخصیت ضد ابرقهرمانی این قسمت، اسکرین اسلیور (برده صفحه تلویزیون) باشد که باتوجه به معنای اسمش و تاثیری که بر مردم میگذارد، کاملا خط اصلی داستان مشخص میشود.
این شخصیت که از طریق جادوی رسانه و تاثیرش بر مردم قدرت میگیرد، در روند داستان موفق میشود حتی ابرقهرمانان را هم تحت تاثیر خود قرار بدهد و با استفاده از نفوذ بر آنان از قدرتهای این قهرمانان برای مقاصد خود استفاده کند اما درنهایت ابرقهرمانان کوچک این انیمیشن، دست بهکار میشوند و با استفاده از یادآوری روابط بین فرزندان و والدین طلسم را میشکنند و از شر این ضد قهرمان با موفقیت خلاص میشوند و به نوعی قهرمانان بزرگسال را هم نجات میدهند.
خانواده یعنی قدرت
در شگفتانگیزان ۲، مخاطب بیشتر از قسمت اول وحدت و همدلی را در این خانواده میبیند. در این قسمت از وحدت بهعنوان عاملی برای شکست دشمنانشان استفاده میکنند. برای مثال اگر در قسمت اول آقای شگفتانگیز بدون اطلاع همسرش به سمت کارهای ابرقهرمانی برمیگردد و این کارها را از همسرش پنهان میکند، در قسمت دوم کاملا عکس این اتفاق میافتد و آقای شگفتانگیز مانند یک همسر بسیار حامی به خاطر صلاح خانوادهاش حاضر میشود جایش را با همسرش برای مدتی عوض کند تا به جایش به کارهای خانه و فرزندان رسیدگی کند و کلیشه طنز خرابکردن وظایف را در نبود همسرش در ابتدای قبول مسئولیتش تکرار کند.
در این قسمت آقای شگفتانگیز بیشتر از کارهای قهرمانانه مجبور میشود مدیریت خانه را امتحان کند و سعی میکند ارتباط درستی با فرزندانش برقرار کند و رابطهاش با آنان را مورد تجدیدنظر قرار دهد. در عین حال برای مشکلات خانه، بدون نگرانکردن همسرش راهحلی پیدا کند. این دیدگاه باتوجه به رواج سیاستهای خانوادهمحور در فیلمها و سریالهای یک دهه اخیر سینمای هالیوود قابل تامل است؛ شگفتانگیزان ۲ کاملا نشان میدهد دیگر دوره قهرمانان کلاسیک که بیشتر مجرد بودند و اگر هم صاحب خانواده بودند، زندگی قهرمانانه خود را از نزدیکانشان پنهان میکردند، به سرآمده و در این دوره جدید برای همدلی و وحدت لازم نیست پنهانکاری بین اعضای یک خانواده باشد.
قهرمانان مطیع دولت آمریکا
یکی از وجوه کلیشهای که در داستانهای ابرقهرمانی وجود دارد، چه این قهرمانپردازیها از کمیکبوکها الهام گرفته شده باشد و چه نویسندگان مستقل این داستانها را نوشته باشند، رعایت خط قرمزهاست. در تمام این داستانها یک اصل مهم رعایتشده، اینکه ابرقهرمانان هرگز با قوانین آمریکا و دولت مبارزه نمیکنند و درنهایت چه شرور باشند و چه ضدقهرمان سروکارشان با خلافکاران و مردم عادی است و هیچکدام از این قهرمانان علیه دولت دست به اقدامی نمیزنند.
این امر مهم و در نظرگرفتن اینکه تمام این قهرمانان بهنوعی زیر نفوذ و کنترل دولت هستند، نشان میدهد که نویسندگان تا جایی اجازه دارند به این قهرمانان قدرت بدهند که در خدمت دولتشان باشند نه علیه آنها. در اقتباسهایی که در چند سال اخیر، سینمای هالیوود از ابرقهرمانها کرده است، این موضوع به خوبی نمایان است؛ برای مثال در فیلم «جوخه انتحار»، محصول سال ۲۰۱۶ ابرقهرمانان (چه شرور و چه انساندوست) تقریبا مشابه با انیمیشن شگفتانگیزان کاملا تحت نفوذ دولت آمریکا هستند و وقتی دولت اراده کند، میتوانند حضور علنی در جامعه پیدا کنند.
در شگفتانگیزان ۲، مخاطب میبیند که این خانواده از همان ابتدای داستان درگیر مساله غیرقانونیبودن حضور خود در جامعه است و به خاطر همین هم الستیگرل یا خانم شگفتانگیز مدام تاکید دارد که آنها نباید قوانین را زیر پا بگذارند؛ چراکه موقعیت و خانوادهشان در صورت سرپیچی از قوانین بهخطر میافتد! در انتهای انیمیشن مخاطب متوجه نفوذ قدرت دولت آمریکا بر خانوادهها و حتی قهرمانهایشان میشود و اینکه خانواده شگفتانگیزان و دیگر دوستان ابرقهرمانشان درمقابل دولت آمریکا همیشه مطیع هستند، چون میدانند هیچ قدرتی بالاتر از دولت وجود ندارد.
سازندگان شگفتانگیزان، زمانی استارت ساخت این انیمیشن را زدند که سینما هنوز از ابرقهرمانهای کمیکبوکی پرنشده بود و بهنوعی شگفتانگیزان در احیای قهرمان آمریکایی از نسخههای مشابه سینمایی جلوتر بود و حالا بعد از گذشت حدود ۴ سال با وجود اشباع سینمای حال آمریکا از حضور چپ و راست ابرقهرمانان، سازندگان این انیمیشن ثابت کردند که هنوز هم میتوانند پیام نویی را در قالبی قدیمی به مخاطب خود منتقل و گیشه را بدون رقیب فتح کنند.
نظر کاربران
یکی از بامزه ترین انیمیشنایی که دیدم :)
تحلیل آخرش از اون تحلیل های راِءفی پوری بود
تحلیل اخرش جالب بود
تا حالا دقت نکرده بودم ب این موضوع
یه جا اشتباه نوشتین ۴ سال بعد از قسمت اول
بین این دو قسمت ۱۴ سال فاصله س!
شگفت انگیزان یک دوبله فوق العاده عااااااالی داشت
من ۱۰ سالمه و این مطلب رو بعد از دو سال دوباره با سرچ کردن پیدا کردم با اینک سری اولشو پسرخاله ام که الان کنکوری شده تو فلشش به من نشون داد سری دومشو دیشب دیدم عالی بود بی صبرانه منتظر سری سوم هستم