چند روز پیش بود که خبر پرفروش شدن کتاب یکی از ستاره های هالیوود در خبرگزاری های داخلی و خارجی منتشر شد؛ اولین اثر مکتوب و داستانی تام هنکس که شامل داستان کوتاه های او می شود، در رتبه چهارم پرفروش ترین های سایت آمازون قرار گرفت.
هفته نامه چلچراغ - فرید دانش فر: چند روز پیش بود که خبر پرفروش شدن کتاب یکی از ستاره های هالیوود در خبرگزاری های داخلی و خارجی منتشر شد؛ اولین اثر مکتوب و داستانی تام هنکس که شامل داستان کوتاه های او می شود، در رتبه چهارم پرفروش ترین های سایت آمازون قرار گرفت. سرزمین قصه پردازی و همین طور شعرسرایی مثل یک منطقه گردشگری است که به چند دلیل جذاب به نظر می رسد و خیلی ها دوست دارند حتی برای چند قدم هم که شده، پا به آن بگذارند. حالا بازیگر خوب و اسکار گرفته و محبوب آمریکا، دست به قلم شده و کارش هم خوب فروش رفته، که البته چندان دور از ذهن نبود.
این خبر باعث شد نگاهی بیندازم به بازیگران داخلی که شاید به نظرشان رسید در عرصه نوشتن هم می توانند خودی نشان بدهند، شاید صرفا خواستند «کتاب» چاپ کرده باشند، یا شاید هم دلایل دیگری در کار بوده. جدا از این دلیل ها، حضور بازیگرها در بازار نشر چه تاثیری بر مخاطب، بازار کتاب و دیگر نویسنده ها می گذارد؟ می خواهم نگاهی کوتاه داشته باشم به این اتفاق، و دلایلی که می تواند پشت و رویش داشته باشد.
تام هنکس
نوع غیرمعمولی از تام
اسم تام هنکس را که می شنوم، یاد بازی فوق العاده اش در فیلم «فارست» گامپ می افتم و صحنه دویدنش. تصویر فیلم «مسیر سبز» یا «نجات سرباز رایان» می آید به ذهنم. یکی از طرفداران پر و پاقرصش هستم، و خب حالا سخت است برایم که کتابش را بخوانم؛ راستش اگر داستانی که نوشته، چیز دندان گیری نباشد، آن احترام همیشگی که برایش قائل بودم، کم رنگ می شود. تام هنکس در عالم بازیگری انتخاب های خوبی داشته و مثل بسیاری دیگر، در هر فیلمی بازی نکرده. ممکن است کار تجاری هم انجام داده باشد،
اما آثار شاخصش بیشترند. به نظر می رسد درباره نوشتن هم این رویه را پیش گرفته، چرا که به گفته خودش حدود سه سال روی کتاب «نوع غیرمعمول» که شامل 17 داستان کوتاه است، کارکرده. کتاب فروش بالایی داشته، ولی منتقدان نظر متفاوتی داشته اند؛ به طور مثال منتقد روزنامه گاردین نگاه هنکس در داستان ها به زنان و شخصیت پردازی او را ضعیف توصیف کرده و نویسنده را به شدت درگیر مسائل سطحی زنانه دانسته. راستی چرا بعد از چند دهه کار در سینما، حالا به فکرش رسیده کتاب منتشر کند؟
نویسندگی؛ جذاب تر از سینما
تعدادشان کم نیست بازیگرانی که دست به قلم شده و شعر و داستان منتشر کرده اند. از بهاره رهنما شروع کنیم که هم پرکار است، هم در زمینه های مختلف هنری کارکرده و هم این که حاشیه کم ندارد. او چند کتاب منتشر کرده که بیشترش رمان و مجموعه داستان هستند. ساده یا پیچیده بودن داستان و نقدهایی را که برکتاب هایش نوشته اند، کنار می گذاریم. رهنما یک مجموعه هم منتشر کرده به نام «ماه هفت شب» که منتخب پست هایی است که در وبلاگشی گذاشته؛ جالب این که این مجموعه پست های وبلاگی به چاپ چهارم رسیده. بهنوش بختیاری هم مجموعه داستان «کلاغ های قیطریه» را نوشته که خیلی زود به چاپ دوم رسید. اگر سری به سایت شهر کتاب بزنید، می بینید که این کتاب دو جلد و دو ناشر متفاوت دارد.
بهاره رهنما
این در حالی است که نویسنده هایی هستند ک به ۲۰ ناشر سر می زنند و آخرش هم هیچ کدام کارش را قبول نمی کنند. بهتر است صحبت درباره بهنوش بختیاری را با حرفی از خودش تمام کنیم؛ بختیاری در یکی از پست های اینستاگرامش گفت: «کتاب نخونی عین من ماشینی و بیات و سرد و خسته و دمده خواهی شد.» به نظر می رسد خانم های بازیگر علاقه خاصی به کتاب داشتن دارند. لیلا اوتادی حدود سه سال پیش یک مجموعه شعر به نام «در بهشتی که کلاغ نیست، مترسک هم نیست» منتشر کرد که در کنار هر شعری، طرحی از ایلیا تهمتنی قرار دارد.
به نظرم کارکردن این طرح ها کنار شعر ایده جذابی بوده، ولی نه برای اوتادی؛ چون کیفیت و جذابیت طرح ها بیشتر از شعرهاست و اثرش دیده نمی شود. البته انگار این موضوع مهم نبوده، چون در کمتر از یک ماه کتاب به چاپ دوم رسید. برای خاتمه دادن به صحبت از اوتادی، بخشی از یکی از شعرهایش را می خوانیم: «دست پر از ماه بود/ حوض پر از ربنا/ تازگی عید بود/ خانه مادربزرگ» تبعیض جنسیتی قائل نمی شویم و می رویم سراغ صابر ابر، که عکس های اینستاگرامش را در قالب کتاب منتشر کرده. راستش درباره نفرهای قبلی می توانستم حرف بزنم، اما در این یک مورد حرفی نمی زنم و به سبک سیامک انصاری زل می زنم به دوربین.
بهنوش بختیاری
هرچند خودش در مقدمه کتاب نوشته ادعایی در ادبیات و عکاسی ندارد، ولی این حرف بیشتر شبیه یک توجیه و فرار رو به جلوست. راستی یادم افتاد عزت الله ضرغامی، رییس سابق رسانه ملی، هم مثل صابر ابر پست های اینستاگرامش را چاپ کرده. کتاب «هر رازی که فاش می کنی یک ماهی قرمز است می میرد» از صابر ابر به چاپ سوم رسیده، آن هم در حالی که قیمتش ۴۰ هزار تومان است. در این میان یک استثنا هم داریم؛ فلامک جنیدی، به خاطر بازی در نقش ها و کارهای کمدی، کمتر کسی حضور او را در ادبیات جدی گرفت، اما او بدون هیچ ادعای جلو آمد و کارش را انجام داد. مجموعه داستان او «جای به نام تاماساکو» یکی از بهترین مجموعه های داستانی آن سال بود و نامزد بهترین کتاب سال جایزه گلشیری هم شد. بازیگران دیگری هم هستند که کتاب نوشته اند، اما همین چند مثال برای ما کافی است.
کتاب بازی
یکی از سوال ها این است که چرا بازیگری که مطرح و معروف است، پا به دنیای ادبیات و نویسندگی می گذارد؛ آن هم در کشوری که تیراژ کتاب هزار عدد است، نویسنده های مطرحش را بیشتر مردم نمی شناسند و نویسندگی اصلا شغل به حساب نمی آید. (چون درآمد زیادی ندارد که زندگی را با آن بگذرانید.) صورت قضیه که هیچ جذابیتی ندارد، آن هم در مقابل سینما با آن زرق و برقش. این جا چند موضوع مطرح می شود؛ اول این که کتاب نوشتن و نویسندگی یک ساحت مقدس و ویژه است. درواقع برای بازیگر و هر هنرمند دیگری، نویسنده بودن به نوعی یک ارزش افزوده به حساب می آید و یک وجه شخصیتی دیگری به آن ها می دهد. البته این یک طرف قصه است.
روی دیگر ماجرا کاملا مادی است؛ برخی ناشرها که صرفا به دنبال سود خودشان هستند، به بازیگر یا یک «سلبریتی» و چهره شناخته شده پیشنهاد می دهند کتابی به نامش منتشر کنند؛ محتوای کتاب برای ناشر آن قدرها هم اهمیت ندارد. کتابی که اسم معروفی به عنوان نویسنده بر خودش داشته باشد، خوب فروش می رود؛ حتی در جامعه ما که میزان مطالعه در حد دو دقیقه است. مخاطب هم چندان برایش مهم نیست آن کتاب ارزش ادبی دارد یا نه. چرا که اگر این موضوع برایش اهمیت داشت، کتاب یک نویسنده حرفه ای را می خرید. راستش وقتی بخواهیم یک نگاه کلی به این ماجرا داشته باشیم، ماجرا بیشتر شبیه کتاب بازی است؛ یک طرف مردم هستند که راضی و خوشحال اند که نوشته های فلان بازیگر را خوانده اند و طرف دیگر هم چه ناشر و چه سلبریتی، راضی اند.
لیلا اوتادی
مردم کتاب خوان می شوند؟
ممکن است بگویید هرکسی دلش بخواهد، می تواند کتاب چاپ کند و به ما مربوط نیست. این حرف تا حدودی درست است، اما اگر دقیق شویم، می بینیم بین کتابی که از بهاره رهنما منتشر می شود با کتابی که از ابراهیم قربان پور منتشر می شود، باید یک فرقی وجود داشته باشد. نکته این است که کتاب بازیگرها خیلی زود و خیلی بیشتر از یک نویسنده کتاب اولی دیده می شود. پس تاثیرش بر خواننده کتاب چندین و چند برابر می شود. ممکن است بعضی ها با خواندن یک اثر داستانی ضعیف از فلان بازیگر، به خاطر اسم معروف آن خیال کنند اوج ادبیات به همین بی مزگی و کسل کنندگی است؛ در نتیجه این آثار مخاطب را دل سرد و کتاب زده می کند. البته در طرف مقابل، ناشرهای این نوع آثار ادعا می کنند کتاب های یکه نویسنده شان معروف است، باعث جذب مخاطب می شود و برای جامعه کتاب نخوان ما مفید است. حالا باید دید واقعا اگر کسی به طور مثال کتابی از بهنوش بختیاری بخواند، آیا به خواندن کتاب های دیگر هم علاقه مند می شود؟ یا مثلا خواندن پست های اینستاگرامی صابر ابر میل به خواندن کتاب را در مردم ایجاد می کند؟
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نویسنده این متن هیچ چیزی از کتاب سرش نمیشه شما بهتره همون موزیک گوش کنی
پاسخ ها
بدون نام
کسی که فرق اغتشاش را با اختشاش نمیدونه چه جوری کتاب چاپ میکنه؟؟؟
صهبا
کتاب در معرفی خودش میگه: با سود و بی زیانم لطفا کتاب بی سود و با زیان نخونید
پاسخ ها
بدون نام
یکی به من بگه اغتشاشا درسته یا اختشاش؟
واعظی
کاملا مشخص است که این کتابها فقط و فقط پز رپشنفکری است...برای آنکه نویسنده شد باید ساعتها کار و مطالعه حرفه ای انجام داد...یک نویسنده باید کل زندگیش را وقف خواندن و نوشتن کند..کسی که خودش در طول زندگیش ده تا کتاب را درست نخوانده چگونه میتواند نویسنده شود...کسی که الفبای اولیه نویسندگی را نمیداند چگونه داستان مینویسد...ادبیات اینستاکرامی در واقع اوج سقوط یک جامعه است..حملات و متنهایی کلیشع ای که فقط برای دختران و پسران نوحوان جذابیت دارد...در جامعه ای که امثال محمود دولت آبادی و جعفر مدرس صادقی در مقابل بهنوش بختیاری و لیلا اوتادی و بهاره رهنما از لخاظ تیراژ کتاب شکست میخورن باید فاتحه کتاب و کتاب خوانی را خواند...و چقد گل واژه اند شعرهای اوتادی و ملیکا شریفی نیا و ....
نظر کاربران
نویسنده این متن هیچ چیزی از کتاب سرش نمیشه شما بهتره همون موزیک گوش کنی
پاسخ ها
کسی که فرق اغتشاش را با اختشاش نمیدونه چه جوری کتاب چاپ میکنه؟؟؟
کتاب در معرفی خودش میگه: با سود و بی زیانم لطفا کتاب بی سود و با زیان نخونید
پاسخ ها
یکی به من بگه اغتشاشا درسته یا اختشاش؟
کاملا مشخص است که این کتابها فقط و فقط پز رپشنفکری است...برای آنکه نویسنده شد باید ساعتها کار و مطالعه حرفه ای انجام داد...یک نویسنده باید کل زندگیش را وقف خواندن و نوشتن کند..کسی که خودش در طول زندگیش ده تا کتاب را درست نخوانده چگونه میتواند نویسنده شود...کسی که الفبای اولیه نویسندگی را نمیداند چگونه داستان مینویسد...ادبیات اینستاکرامی در واقع اوج سقوط یک جامعه است..حملات و متنهایی کلیشع ای که فقط برای دختران و پسران نوحوان جذابیت دارد...در جامعه ای که امثال محمود دولت آبادی و جعفر مدرس صادقی در مقابل بهنوش بختیاری و لیلا اوتادی و بهاره رهنما از لخاظ تیراژ کتاب شکست میخورن باید فاتحه کتاب و کتاب خوانی را خواند...و چقد گل واژه اند شعرهای اوتادی و ملیکا شریفی نیا و ....
ترانه خانوم مترجم رو يادت رفت:)))
آقای واعظی واقعا متاسفم براتون