خوب و بدهای اکران پاییزی سینما
بی شک شگفتی ساز اکران اول پاییز «خفه گی» است. فیلم فریدون جیرانی برخلاف انتظارها خوب فروخت و مورد توجه خیلی ها قرار گرفت. یک جوان تازه نفس به نام مصطفی تقی زاده هم حضوری موفق در اکران داشت.
زرد؛ مصطفی تقی زاده
نخستین فیلم مصطفی تقی زاده از جشنواره فجر کنار گذاشته شد. دلیلش را کسی ندانست و وقتی فیلم روی پرده آمد سوال مشترک این بود: چرا؟ نمی گوییم «زرد» فیلم شاخصی است اما در قیاس با بسیاری از جشنواره سال پیش فیلمی بهتر است و یک سر و گردن بالاتر می ایستد. ویژگی مهم آن برخورداری از عنصر سرگرمی است. یعنی به محض نشستن توی سالن با یک فیلم قصه گو مواجه می شویم. از آن سو بازیگران چهره کم ندارد و همین مهم ترین عامل فروش چهار میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومانی آن است. جمع بهرام رادان، ساره بیات، مهرداد صدیقیان، شهرام حقیقت دوست و بهاره کیان افشار برای یک فیلم برگ برنده محسوب می شود. «زرد» چند عیب اساسی دارد. به این یک مورد توجه کنید: سکانس های افتتاحیه تا به کما رفتن شهرام حقیقت دوست از منطق دراماتیک و روایی درستی برخوردار است اما انگار از بعد حادثه به جای این که فیلم در کنترل و هدایت کارگردان باشد کارگردان اسیر هیجان و شتاب و عصبیت بحران می شود.
خفه گی؛ فریدون جیرانی
کمتر کسی پیش بینی فروش سه میلیارد و 600 میلیونی آن را می کرد. «خفه گی» اما مورد توجه قرار گرفت و دایره مخاطبانش از خاص پسندها بالاتر رفت. به فیلم فریدون جیرانی ایرادهایی وارد است اما آن را باید روایتی فرمیک و مدرن از جنس فیلم های نوار دانست که اگرچه از حیث مضمون و قصه پردازی فاقد جاذبه های دراماتیکی است یا دست کم چالش برانگیز نیست اما فرم روایی خاصه در قاب بندی ها و نورپردازی و حتی چهره پردازی شخصیت ها قابل توجه و تامل است. ضمن این که می توان رگه های پررنگی از روانشاختی را در شخصیت پردازی قصه ردیابی کرد و آن را به توانایی فیلمساز در بازی گرفتن متفاوت از بازیگران هم تعمیم داد. از جمله بازی متفاوتی که از الناز شاکردوست در این فیلم می بینیم که با گریم متفاوت او عجین شده و به ثبت یکی از متفاوت ترین بازی های او در کارنامه حرفه ای اش بدل شده است. «خفه گی» خالی از اشکال نیست اما آنقدر نکات مثبت دارد که همچنان نقد و نظر درباره اش می شنویم.
خانه دختر؛ شهرام شاه حسینی
جنجالی ترین فیلم اکران اول پاییز است. «خانه دختر» بعد از رونمایی در جشنواره سی و سوم بارها برای اکران دورخیز کرد اما مسائل فرامتن اجازه نمایش عمومی نمی داد. برخی عقیده داشتند فیلم شهرام شاه حسینی وارد حریمی درباره رابطه پدر و دختر شده که نه شرع می پذیرد نه عرف. توضیح سازندگان افاقه نکرد و در نهایت با اندکی اصلاح روی پرده رفت. حاشیه در روزهای ابتدایی به کمکش آمد اما گیشه دو میلیارد و 700 میلیونی «خانه دختر» از ترکیب بازیگران هم سود برد: حامد بهداد، باران کوثری، پگاه آهنگرانی، رعنا آزادی ور، بابک کریمی، بهناز جعفری، محمدرضا هدایتی، نسیم ادبی، امیرعلی نبویان، پردیس احمدیه، نادر فلاح، مانی شاه حسنی و رویا تیموریان. با این حال «خانه دختر» منقد منفی کم نداشت؛ از جمله به فیلم گیشه ای محکوم شد که با فرمول های رایج این سینما قصد دارد مخاطب را تحت تاثیر قرار دهد. در حالی که چیزی در چنته ندارد. مخاطبان هم نظر واحدی درباره اش نداشته اند. خیلی ها معتقدند قصه «خانه دختر» گنگ و روایت آن مخشوش است.
قهرمانان کوچک؛ حسین قناعت
از معدود دفعاتی است که یک فیلم کودک در سرگروه اکران می شود. اعتماد به «قهرمانان کوچک» خیلی زود جواب داد و فروش آن سیر صعودی گرفت. فیلم حالا به فروش دو میلیارد و 200 میلیون تومانی دست یافته که برای یک فیلم کودک رقم خوبی است. هر چند معتقدیم تا رسیدن به نقطه ایده آل فاصله است اما همین مقدار برای جان گرفتن دوباره سینمای کودک غنیمتی است. فیلم حسین قناعت ساده و روان است و منطبق با ذائقه کودک ایرانی ساخته شده. نکته ویژه تر فیلم تزریق حس قهرمانی و خودباوری به بچه هاست که سینمای کودک بیش از همیشه به آن نیاز دارد. قناعت چند تجربه موفق پشت سر گذاشته و حالا می داند چطور بچه ها را سرگرم کند. نباید از تلاش برزو ارجمند، بیژن بنفشه خواه، بهنوش بختیاری، آناهیتا همتی، ارژنگ امیرفضلی، نادر سلیمانی، شهرام قائدی و دیگر بازیگران فیلم از جمله بازیگران خردسالش چشم پوشید. همه حواس شان بوده برای چه کسانی فیلم می سازند.
ملی و راه های نرفته اش؛ تهمینه میلانی
فیلم تهمینه میلانی اواخر شهریور روی پرده سینماها آمد. با این حال «ملی و راه های نرفته اشت» را باید جزو اکران اول پاییز به حساب آورد. فیلم اخیر خانم میلانی باز هم محل بحث و مناقشه بود اما نه به اندازه فیلم های قبل. منظورمان از قبل فیلمی مثل «دو زن» یا حتی «تسویه حساب» است. آن فیلم ها نه تنها مانیفست میلانی به عنوان یک کارگردان را داد می زد که از نظر فنی هم واجد بحث بود. «ملی و راه های نرفته اش» اما چنین پتانسیلی نداشت و همین باعث شد غالب نظرها علیه فیلم باشد. البته حرف های بیرونی میلانی مثل همیشه جذاب تر بود. او در طول مدت اکران چند مصاحبه انجام داد و مثل همیشه عده زیادی را به نظریاتش معطوف کرد. خود «ملی و راه های نرفته اش» هم می توانست پرسر و صدا شود اگر محتوایش غنی تر بود. فیلم ضربه اول را از عدم باورپذیری منطق داستان و شخصیت ها می خورد. فیلم به فروش یک میلیارد و 600 میلیونی دست یافته.
آزاد به قید شرط؛ حسین شهابی
235 میلیون تومان. این یعنی «آزاد به قید شرط» حتی به اندازه دستمزد بازیگرانش هم فروش نداشته است. فیلم حسین شهابی ابتدا در جشنواره سی و پنجم فجر رونمایی شد اما در اکران جشنواره ای منتقدان و اصحاب رسانه به آن روی خوش نشان ندادند. داستان آزاد شدن یک زندانی آن هم به قید شرط سوژه ای جدید نیست و فیلم نخستین ضربه را از همین ناحیه می خورد. البته شهابی خواسته بود پرداختی نو به این داستان قدیمی داشته باشد ولی فیلم به دلیل کش دار بودن مخاطب را خسته می کند. در اکران عمومی زمان فیلم کاهش یافت با این حال مشکل ریتم حل نشد و قصه آرام آرام پیش می رود. واقعیت این است که مخاطب امروزی حوصله حرف های تکراری را ندارد. او ابتدا یک قصه جذاب می خواهد که «آزاد به قید شرط» فاقد آن بود. ترکیب بازیگران برای گیشه هم کارآمد نبودند: امیر جعفری، شقایق فراهانی، لیلا اوتادی، دیبا زاهدی، امیررضا دلاوری، رامین راستاد، امیر دژاکام و...
ارسال نظر