صادق ممقلی، شرلوک و دیگران
اولین داستان پلیسی امروزی بیست سال بعد از ترجمه شرلوک، یعنی در شهریور ۱۳۰۴ نوشته و چاپ شد، با این عنوان: داروغه اصفهان، شرلوک هلمس ایران.
اولین حضور کارآگاه های داستانی در ایران مربوط می شود به حول و حوش انقلاب مشروطه. تازه علما از مهاجرت صغری و تحصن در حرم شاه عبدالعظیم برگشته بودند و علاءالدوله، حاکم خشن، از کار برکنار شده بود که در همین شهر تهران، کتابچه ای کوچک با عنوان «مفتّش غیررسمی لندن» به چاپ رسید.
شاید اگر بقیه نوشته های روی جلد را بدانید، راحت تر بتوانید حدس بزنید این پلیس لندنی چه کسی است: «از مصنفات کونان دویل». بله، اولین کارآگاهی که پایش به ایران باز شد، شرلوک هولمز بود و چون کتاب از روی ترجمه برگردانده شده، در این چاپ، فامیلی هولمز میراسماعیل عبدالله زاده، آقای کارآگاه را شخصیتی تاریخی فرض کرده که در آن زمان دیگر درگذشته بوده، در حالی که کانن دویل تا 12 سال بعد از این تاریخ به نوشتن داستان های شرلوک هولمز ادامه داد. کاری نداریم. منظور این که شرلوک هولمز یا به قول مترجم های بعدی کانن دویل، «هلمس» خیلی زود در ایران جای خودش را باز کرد و پرطرفدار شد. طبیعی است که اولین داستان های پلیسی ایرانی هم تحت تاثیر او باشند.

دقیقا همین اتفاق هم افتاد و اولین داستان پلیسی امروزی، بیست سال بعد از ترجمه شرلوک، یعنی در شهریور 1304 نوشته و چاپ شد، با این عنوان: «داروغه اصفهان، شرلوک هلمس ایران». این کتاب را کسی با نام کاظم مستعان هوشی دریان نوشته است که اطلاع چندانی از زندگی اش در دست نیست.
ماجرای کتاب «داروغه اصفهان»، در فصل بهار و کنار زاینده رود اتفاق می افتد و داستان داروغه ای به اسم «صادق ممقلی» است که در فضایی کاملا شبیه داستان های «هزار و یک شب» و باقی داستان های کهن، با حضور داروغه و شبگرد و فراش باشی پیش می رود.
این داستان از اولین تلاش ها برای خلق ادبیات پلیسی ایرانی است که از فضای بومی به خوبی استفاده کرده است، اما داستان چندان در فضاسازی و خلق هیجان موفق نیست و خیلی ساده دنبال می شود. با این حال باید انصاف داد که تا قبل از انتشار خاطرات عبدالله بهرامی، کفیل اداره تامینات اداره نظمیه، جزو موفق ترین نمونه های این ژانر در ایران است.
دومین داستان پلیسی ایرانی، «خانم هندی» را لطف الله ترقی، چهره معروف مطبوعاتی در سال های ۱۳۰۹ و ۱۳۱۰ به صورت پاورقی در هفته نامه «ترقی» منتشر کرد. بعد هم عباس خلیلی، پدر سیمین بهبهانی در نشریه «اقدام» خودش، داستان پلیسی «پیر چاک هندی» را به شکل پاورقی نشر کرد.
صادق ممقلی، اولین کارآگاه ادبیات پلیسی ایران است. او مردی تنها، باهوش و دارای «طریق مردانگی» است. دستیاری به اسم محمود دارد و خبرچینی به نام فولاد. خیلی دوست دارد با پند و اندرز مجرمان را به راه راست بیاورد و از این که نتوانسته راز چند سرقت را کشف کند، ناراحت است. شگردی که در آن مهارت دارد، چهره عوض کردن و با لباس مبدل به میان مردم رفتن است. صادق ممقلی در تنها کتابی که حضور دارد، یعنی «داروغه اصفهان، شرلوک هلمس ایران» در تعقیب گروهی سارق است و معمای یک باند سرقت را حل می کند.
ارسال نظر