ماهنامه پیشه و تجارت - سروناز آقازمانی: تلویزیون از لحاظ نظری، رسانه ای ارتباطی است که نقش بسیار مهمی در پیشبرد اهداف یک جامعه دارد. در این خصوص، مباحث گسترده ای مطرح می شود و کم و بیش از دیدگاه های جامعه شناسی و ارتباط مورد بررسی قرار گرفته است. اما آنچه کمتر شکفته شده، اقتصاد و گردش مالی در این رسانه جمعی است.
بدون شک تامین منابع مالی، یکی از پیچیده ترین فرآیندهای مدیریت یک رسانه قدرتمند همچون تلویزیون است و پشتوانه مالی و قوی می تواند یکی از الزامات موفقیت این رسانه باشد. از دیگر سو توان اقتصادی یک رسانه جمعی، تاثیر مستقیمی بر قدرت جهت دهی فکری جامعه تحت پوشش خود دارد.
مساله بودجه، در سال های اخیر تبدیل به یکی از چالش های مهم صدا و سیما شده است. به طور معمول، منابع مالی این سازمان از دو راه تامین می شود نیمی از کل هزینه سالانه که در قانون بودجه مصوب مجلس مشخص می شود، تامین مالی خود سازمان از طریق فروش زمان پخش پایم های بازرگانی دریافت آبونمان از تمام مشترکان برق در ایران، دریافت مبلغی با عنوان عوارض توسعه شبکه صدا و سیما از فروش هر دستگاه تلویزیون، درآمد حاصل از روزنامه جام جم، درآمد حاصل از شرکت صنعتی سیماچوب، درآمد حاصل از شرکت صوتی و تصویری سروش، تولد برنامه مشارکتی با مشارکت مالی ارگان های دولتی و غیردولتی.
به گزارش «ایسکانیوز»، منابع مالی این سازمان در سال 94، 2000 میلیارد تومان بوده است که حدود 85 درصد بودجه و درآمدهایش صرف پشتیبانی و نیروی انسانی شده است و نقش مستقیم حداقلی در تولید دارد، و شاید حدود 300 میلیارد تومان از بودجه رسانه ملی، مستقیم صرف تولید شده است. البته بودجه صدا و سیما در کمیسیون تلفیق که آذرماه سال 95 برگزار شد، افزایش یافت.
بودجه این سازمان از پنج دهم بودجه عمومی کل کشور به هفت دهم افزایش یافته است. آنچه در این زمینه اهمیت دارد نگاه سازمان صدا و سیما به بودجه دولتی است و برنامه دیگری برای افزایش و کسب درآمد از راه هایی غیر از آنچه برای این سازمان تعیین شده است وجود ندارد. این گونه است که به نظر می رسد نگاه صدا و سیمای ایران به کسب درآمد بیشتر از طریق جذب آگهی های تلویزیونی است که در فواصل برنامه ها و مجموعه های تلویزیونی پخش می شود.
در سال های اخیر معدود برنامه هایی توانسته اند با جذب اسپانسر درآمدزایی خوبی داشته باشند. اما در یک نگاه کلی مشکلات صدا و سیما و چرخش مالی در این سازمان با مشکلات جدی مواجه است. برای بررسی و ریشه یابی این مشکلات دو منظر کلی پیش رو قرار دارد: ضعف تولیدات جذاب و حذف بخش خصوصی.
مخاطب و تلویزیون
با فراگیر شدن شبکات اجتماعی و خبری اینترنتی، صدا و سیما با رقیبان جدی مواجه شد و نتوانست مخاطبان خود را افزایش دهد. سیاست های انحصاری در فعالیت های رادیو و تلویزیونی داخلی در صدا و سیما باعث از بین رفتن فضای رقابتی شده است و منجر به نوعی کسادی در تولیدات تلویزیونی می شود.
تکرار مضامین موفق سال های گذشته، برنامه های تولیدی را تبدیل به یک کپی ناموفق از تولیدات سابق تلویزیون می کند. از دیگرسو قطع همکاری هنرمندان تلویزیونی و مشکلات اقتصادی و صدا و سیما رابطه ای مستقیم با هم دارند.
بسیاری از گروه های تولیدی به علت وصول نشدن مبالغ تعیین شده از تلویزیون، با این نهاد رسانه ای قطع ارتباط می کنند و با رفتن این هنرمندان و گروه های موفق، برنامه های نه چندان مطلوب ساخته می شود که در تامین هزینه خود ناتوان هستند. به این ترتیب این چرخه معیوب باعث قطع ارتباط و همکاری گروه های مجرب و در نتیجه تولیدات ناموفق می شود.
خصوصی سازی و رقابت
بسیاری از کارشناسان رسانه معتقدند وجود تلویزیون های خصوصی در کنار رادیو و تلویزیون رسمی باعث ایجاد نوعی فضای رقابتی و خروج از تک صدایی می شود و همین امر به ارتقای تولیدات فرهنگی در کشور می انجامد. رشد کمی و کیفی در یک فضای رقابتی و پویا رخ می دهد. همان گونه که در عملکرد نشریات و روزنامه های خصوصی در فضای رقابتی، شاهد رشد و ارتقای کیفی هستیم.
جذب مخاطب و ایجاد شغل
ایجاد شبکه های خصوصی تلویزیونی می تواند بازه مخاطبان را گسترش چشمگیری دهد. تعدد شبکه ها به معنای تعدد سلایق در جامعه و پاسخ به این تنوع است. از دیگر سو، این شبکه ها برای بازگشت مالی مجبور به ساخت تولیدات باکیفیت و جذاب می شوند. وجود صداها شبکه خصوصی بهتر از شبکه های محدود دولتی می تواند مردم را به خود جذب کند.
از سوی دیگر، حجم فارغ التحصیلان رشته های سینمایی و تصویری در سال های اخیر افزایش یافته است. این فارغ التحصیلان که بالقوه توانایی ساخت آثار باکیفیت را دارند، با مشکلات شغلی و دشواری در ورود به فضای حرفه ای رو به رو هستند. وجود شبکه های متعدد خصوصی می تواند پاسخگوی این نیروهای کارآمد و تحصیلکرده باشد. به این ترتیب نیروی جوان با دانش روز تولیدات تصویری می تواند در بهبود تولیدات تاثیر بسیار مثبتی داشته باشد.
تولیدات خصوصی در بازار جهانی
بسیاری از برنامه های مسابقه و سرگرمی که در سراسر دنیا شناخته شده هستند با فروش حق کپی رایت خود به کشورهای دیگر، برنامه شان را در جهان معرفی کرده و از طریق همان حق فروش در آمدزایی می کنند؛ اما برنامه های تلویزیونی ایرانی نتوانسته اند در این سال ها همگام با تغییر جامعه مخاطبان را جذب کنند و پا را از مرزهای ایران فراتر بگذارند.
مهم ترین موضوعی که باعث شده برنامه سازی در تلویزیون ایران کم رونق و ضعیف باشد، دولتی بودن آن و تخصیص بودجه به این سازمان از سوی دولت است. این امر موجب شده برنامه سازان تلویزیون برای ساخت سریال ها نگاه داخلی داشته باشند و انگیزه ای برای تولید برنامه های باکیفیت که بتواند هم مخاطب ایرانی را راضی نگه دارد و هم خریداران خارجی را تخریب کند، نداشته باشند.
هر چند شناخت علایق مخاطب تلویزیون و چگونگی تعریف داستانی که بتواند او را جذب کند نیاز به تحقیقات و به روز شدن همراه با مردم دارد که با توجه به مجموعه هایی که در تلویزیون ساخته می شود گمان می رود برنامه سازان تلویزیونی پژوهش و بررسی دقیقی در شناخت مخاطب خود ندارد.
مهم ترین موضوعی که در این میان وجود دارد، نداشتن نگاه اقتصادی به برنامه های تلویزیونی است که باعث شده برنامه های مخاطب پسند ایرانی هم نتوانند حتی در سطح کشورهای منطقه فروخته شوند و همین عدم وجود نگاه جهانی به برنامه سازی تلویزیونی باعث می شود بیشتر برنامه ها و سریال های ایرانی به جای تولیدات خلاقانه، کپی برداری از دیگر مجموعه های موفق خارجی باشد همان گونه که در برخی تولیدات تلویزیونی شاهد این کپی برداری نقطه به نقطه هستیم.
شبکه های خصوصی به دلیل اینکه بودجه محدودی دارند و خود وظیفه کسب درآمد از طریق ساخت برنامه را برعهده دارند، ناچار به ساخت برنامه های باکیفیت و جهانی هستند. برای رسیدن به این مهم استفاده از نیروهای خلاق و پرانرژی لازم است.
شبکه های اینترنتی و تلویزیون دولتی
به نظر بسیاری از کارشناسان و فعالان رسانه ای، شبکه های تلویزیونی خصوصی از ملزومات آینده ای نه چندان دور خواهند بود. اکنون از طریق اینترنت می توان بسیاری از شبکه های تلویزیونی را مشاهده کرد و همین امر باعث افزایش شبکه های تلویزیونی اینترنتی در دو سه سال آینده خواهدشد.
هرکدام از این شبکه ها قادر خواهندبود با دریافت هزینه ناچیزی از مخاطب و همچنین جذب آگهی، تولیدات بالایی داشته باشند. آمار جالبی در آمریکا نشان می دهد بیش از ۷۰ درصد از مبادلات دریافت و ارسال در فضای مجازی، تصویر است. این انتقال ها نه به صورت عکس، بلکه به صورت فیلم هستند و دیرزمانی نخواهدبود که کشور ما نیز به این سو حرکت می کند. در این صورت ممکن است رسانه ملی بیش از این منزوی شود. این چالش، چالشی است که روزنامه ها و خبرگزاری ها نیز با آن درگیر هستند.
برخی اعتقاد دراند وبسایت «آپارات» نمونه بسیار خوبی از راه اندازی شبکه های تلویزیونی است که ضمن رعایت همه موازین دولتی توانسته در سطحی کوچک تر با شبکه یوتیوب در داخل کشور رقابت کند. در نتیجه در این فضای رقابتی گسترده و تنگاتنگ شاید تنها خصوصی سازی بتواند راه نجاتی باشد.
سریال پنچری
ناموفق در جلب مخاطب
در سال های اخیر با مقبولیت سریال های غیرایرانی مواجه هستیم که توانسته اند بسیاری از مخاطبان را به خود جذب کنند. با نگاهی به تولیدات صدا و سیما به نظر می رسد این تولیدات نه برای مخاطب، که صرفا برای «ساخته شدن» و هزینه بودجه دولتی تولید شده اند. همین امر باعث ریزش مخاطبان تلویزیون داخلی می شود.
بارها دریاره دلایل پایین آمدن سطح کیفی مجموعه های تلویزیونی و کشش مردم به سمت تماشای سریال های ترکیه ای صحبت شده است. ترکیه توانسته است به یکی از صادرکنندگان سریال های داستانی تبدیل شود.
دورسون توپچو، معاون رییس اتاق بازرگانی استانبول در فروردین ۱۳۹۵ گفت: «صادرات مجموعه تلویزیونی ترکیه، در سال ۲۰۱۵ به ارزش بیش از ۳۰۰ میلیون دلار بود. هدف ما رسیدن به مبلغ یک میلیارد دلار تا سال ۲۰۲۳ است.»
درآمد ۳۰۰ میلیون دلاری این صنعت باعث شده است تا دولت ترکیه مشوق هایی به تولیدکنندگان ارائه دهد و همین امر باعث شده است تا سریال سازی در ترکیه به یک صنعت تبدیل شود. با توجه به نیروهای مجرب داخلی، می توان اطمینان داشت که با جذب سرمایه و نیروهای انسانی از یک سو، ایجاد فضای رقابتی از سوی دیگر و همچنین فراهم کردن فضای کار برای شبکه های خصوصی، تولیدات به بازار جهانی، این صنعت در ایران نیز شکل بگیرد.
مردم جوامع امروز نیاز شدیدی به رسانه ها دارند. از طرف دیگر نظام مبتنی بر بازار، اقتصاد عاملی است که وجود یا عدم وجود هر چیزی را تعیین می کند. در نتیجه اگر تولیدات تلویزیونی نتوانند به چرخه اقتصادی مطلوب دست یابند، محکوم به فنا هستند و به سرعت رسانه های دیگری جایگزین می شوند و مردم رو به آنها می آورند.
امروزه توجه صاحبان سرمایه به سمت رسانه ها جلب شده است. چرا که از این طریق با تسلط بر اذهان عمومی می توانند بازاری مناسب برای محصولات خود ایجاد کنند. نظام رسانه ای مبتنی بر بازار، با گسترش روزافزون تکنولوژی، جایگاه خود را محکم تر می کند و به سمت بازار پیچیده ای می رود که متکی بر حاکمیت مصرف کننده است. اگر مخاطب مصرف کننده ای وجود نداشته باشد، رسانه نیز وجود ندارد یا حداقل قدرت نفوذ خود را از دست می دهد.
ارسال نظر