پیشنهادهای فرهنگی آخر هفته
«ویلایی ها» ساخته منیر قیدی به نمایش خانگی آمده، فیلمی که در جشنواره سال پیش خیلی تمجید و به چشم آمد در همان روزها هم فیلم را دیدم.
بازی ها هم خوب است هم سارا بهرامی و هم حامد کمیلی نکته ی جالب این جاست که سیطره جنس بازیگری تئاتر با حضور بهرامی در فیلم قابل مشاهده است و همه ی این ها را گفتم تا به اینجا برسیم که حیف و صد حیقف که فیلمی با یان زبان سینمایی قابل توجه حرکت ندارد و در پاره ای از پلان ها خیلی کند می شود و همین می تواند تمام ایده های و خوش فکری کارگردان احتمالا خوش آتیه را زیر سئوال ببرد.
خورجین: «دیگر در این دنیا احساس راحتی نمی کنم» ساخته میکون بلیر. فیلمی در قالب سینمای مستقل آمریکا که البته تماشایی است و شخصیت های متفاوتی دارد. یک روث دارد که به نوعی قهرمان داستان است اما نه خیلی ظاهر اغواگری دارد، نه فریبنده است و نه بر روی اندام زیبایش تاکید شده، اتفاقا اضافه وزن هم دارد. فیلم یک تونی دارد که نحیف است و حتی دست و پا چلفت به نظر می رسد اما شنیع ترین جنایت ها را انجام می دهد و در موقعیت های حساس خیلی هم دست و پادار است. فیلم البته به لطف کارگردانی قابل توجه موقعیت کمیک سیاهی دارد که نمی دانید حیرت کنید یا بخندید. همه ی این ها از این تجربه ی مستقل فیلمی متفاونت و در عین حال خوش ریتم و سرگرم کننده ساخته که پایان خوشی هم دارد.
خلاصه داستان: «داستان فیلم در مورد ملنا لیسنکی (روث) در است که نقش یک قربانی را ایفا میکند که توسط یک گروه نوپا و بیتجربهای خلافکار ، وسایل قیمتی و لپ تاپش را میدزدند ، روث به پلیس اطلاع میدهد اما پلیس چندان اهمیتی از خود نشان نمیدهد، روث تصمیم میگیرد خودش به تنهایی آنها را پیدا کند، تحقیقاتاش را با همسایهها شروع میکند تا اینکه به تونی (الیجا وود) برخورد میکند و آشنایی این دو باهم ...»
کیوسک: مجله سینمایی «همشهری۲۴» در آخرین شماره ای که به کیوسک فرستاده، پرونده ای مفصل راجع به فیلم «نگار» دارد. مصاحبه با نگار جواهریان در خصوص کم و کیف کارنامه ی بازیگری اش و شکل کار در فیلم نگار مصاحبه ی خوبی در آمده. چند نقد و نظر و یادداشت هم در همین رابطه در این شماره کار شده که تقریا شناخت کاملی از فیلم رامبد جوان به مخاطب می دهد. ۲۴ در بخش فیلم ماه به فیلم مستقل «دیگر در این دنیا احساس راحتی نمیکنم» پرداخته و پرونده مفصلی در این رابطه دارد . همین فیلمی که در بخش خورجین معرفی اش کردیم. در مورد سریال «سرگذشت ندیمه» هم مطالبی خواندنی کار شده که شناخت بیشتری از سریال پر حرف و حدیث این روزها در اختیارمان می گذارد. یادنامه ای به مناسبت درگذشت جری لوئیس و همچنین فهرست پر و پیمانی از فیلم های مستقل۲۰۱۷ از دیگر خواندنی های این شماره ۲۴ است. مجله ای که در تحولات پیش روی موسسه مطبوعاتی همشهری شاید حذف شود و میدان رقابت را به نفع ماهنامه فیلم خالی کند.
کتاب: «تاریخ طبیعی زوال» از مجموعه «تئوری پراکسیس» نشر بیدگل از آن کتاب های میان رشته ای خواندنی است. به طور کلی این سری از کتاب های نشر بیدگل همگی فارغ از زیاده گویی با نثری روان، تاملات زیادی در مباحث میان رشته ای مطرح می کند که حتی برای مخاطب عام هم قابل توجه و خواندنی است. در نگاه اول شاید این مجموعه را مختص به علاقه مندان مباحث فلسفه هنر بدانید اما چند صفحه که بخوانید درگیر مضمون می شوید یک مزیت دیگر این سری از کتاب ها قطع جیبی و یا وزن سبک آن هاست که حمل و نقل آن ها را راحت می کند.
درهرصورت قابل توجه است که بارانه عمادیان برای نگارش کتاب «تاریخ طبیعی زوال» تالیفات بنیامین و آدورنو در این موضوع را مورد خوانش و بررسی عمیق قرار داده و شرحی مختصر و دقیق از این تالیفات را در بخشی از این کتاب به مخاطب ارایه میکند.
تماشاخانه: «زبان تمشک های وحشی» به کارگردانی شیوا مسعودی و بر اساس نمایشنامه ای از نغمه ثمینی یک نمایش واقعی است. تجربه ی خوبِ دیدن یک تئاتر اصیل. تئاتری که بیش از هر چیز به متن سورئال خودش وفادار است و توانسته پیوند مستحکمی میان دغد غه های امروزی و با یک درونمایه فلسفی (مساله زبان و درک متقابل) و یک مساله ی تاریخی (بابل) برقرار کند. نمایش در مورد یک زن و شوهر است و اساسا در مورد مساله زبان و ارتباط است که در اینجا ارتباط زناشویی مد نظر است. فضای کمی مبهم نمایش در آخر با افشاگری، فضایی در ذهن مخاطب می سازد که تمام اتفاقات را یک بار دیگر مرور می کند...
خلاصه داستان: داستان نمایش، روایت زنوشوهری است (داوود و دنیا) که طبق آیین مشخصی که برای خود قرار دادهاند هر سال مسیری را که برای اولینبار در ماهعسل خود از تهران تا شمال رفتهاند، دوباره طی میکنند و در تمامی مکانهایی که در آن روز توقف داشتهاند، غذا خورده یا استراحت کردهاند، دوباره از نو توقف میکنند و روز اول زندگی مشترک را از نو با جزئیاتش تکرار میکنند. این بار آنها با قصد متفاوتی این سفر را آغاز میکنند و آن هم این است که از مادرزن عقدنامه و مدارک ازدواجشان را بگیرند تا بتوانند پس از بازگشت به تهران از یکدیگر جدا شوند.
نظر کاربران
زرین ساعت پنج عصر رو ببینید خیلی مدیری توش جیگره
فیلم ایتالیا ایتالیا فوق العاده مضخرف و بی مفهوم بود.وقتتون رو بادیدنش هدر ندید. اصلا تعریفتون راجب این فیلم قبول ندارم .