ناگفته های سریال های «خروس» و «دودکش»
در شبهای ماه رمضان ۹۲ از ساعت ۹ شب تا ۱۲ با ۳،۴ سریال مخصوص این مقطع زمانی همه سرگرم شدهاند و البته طبیعی است که کار چهرهها و بازیگران آنها هم زیر ذرهبین باشد.
سریال دودکش
برقنورد: سعی کردم فیروز متفاوت باشد
بدون شک هومن برقنورد حالا یکی از محبوبترین بازیگران تلویزیون است که با وجود تکرار نسبی تیپ «ناصر» در سریال ساختمان پزشکان همچنان طرفدار جمع میکند. برقنورد که در سریال دودکش نقش فیروز را کار کرده با اشاره به نقشش میگوید: «همانطور که در این چند قسمت دیدید فیروز نقش پدر خانوادهای است که علاوه بر اداره خانواده وظیفه دارد یک قالیشویی را هم اداره کند. من که نقشم را خیلی دوست دارم و احساسم این است که خوب از آب درآمده.»برقنورد اضافه میکند: «دودکش» یک کار خانوادگی است و در آن زندگی دو خانواده با یکدیگر عجین میشود. قصه اصلی این مجموعه در یک قالیشویی میگذرد اما سعی داشتم نقشی که من ایفا میکنم متفاوت باشد. البته تمام نقشهایی که ایفا میکنم انتخابهای خودم است و طبق معمول متن کاری که به من پیشنهاد میشود را میخوانم. اگر نقشم را دوست داشته باشم میپذیرم و اگر هم خوشم نیاید قبول نمیکنم.»
فیروز دودکشیها که فریادها و عصبانیتش و البته موضعگیریاش مقابل نصرت (بهنام تشکر) همچنان طرفدار دارد، میگوید: «این اولین تجربهام با آقای لطیفی بود که عالی شد. شخصیت هر کارگردانی از کارهایی که انجام داده، مشخص است و احتیاجی نیست که حتما از نزدیک با وی آشنا شویم، بنابراین من با وي احساس راحتی میکنم و راضی هستم از اینکه سر پروژه «دودکش» با او همکاری کردهام.»
تشکر: اطرافیانم را دق میدهم
تشــــکر در دودکـــش محمـدحسـین لطیفــی همانقدر که با سبیل ظاهری متفاوت پیدا کرده کاراکتر خاصی دارد و به قول خودش قرار است حرص دربیاورد. نصرت همان کاراکتری است که این بار هم شوهر خواهر هومن برقنورد است هم برادر زن او و همین باعث شده کلکلهای خاصی بین آنها در طول سریال برقرار باشد که در واقع نمک کل مجموعه است.تشکر درباره نقشش توضیح میدهد:«نقش من در این سریال زیاد طنز نیست اما سعی کردم نوعی تیپسازی هم داشته باشم، به این معنا که به دليل گریمم، سعی کردم صدایم را متناسب با نقش و اوضاع تغییر دهم. نصرت آدم بیثباتی است اما فکرهای بزرگی دارد به همین علت همه اطرافیانش را دق میدهد.»تشکر میگوید در کارهای جدی به مراتب میتواند موفقتر باشد و حتی در کار مشترک با برقنورد که حسابی گرفته اگر پیشنهاد بازی در کار جدی و مثلا پلیسی شود حتما نتیجه بهتری خواهد گرفت: «از دلایلی که بازی در دودکش را پذیرفتم، حضور برقنورد بود چون وقتی با او همبازی هستم خیالم راحت است و در کار هر دو کمک هم هستیم. البته او از من پیشکسوتتر است و من از او کار یاد میگیرم. با وجود اين مطمئنم اگر من و هومن برقنورد در یک کار جدی همبازی شویم خیلی بیشتر از کارهای طنزی که با هم انجام دادیم موفق خواهیم شد و هر دو این آمادگی را داریم یک کار مشترک جدی را تجربه کنیم. من به اولین کارگردانی که سراغ ما بیاید قول میدهم این کار خوب میشود.»این بازیگر بلندقد که با وجود صدای بمش بازی دلنشینی در کارهای طنز دارد بعد از موفقیت قسمتهای اول دودکش میگوید: «شاید به دليل این است که سریال پیچیدهای نیست و اتفاقهای آن ممکن است برای هر یک از مردم بیفتد. شاید همین سادگی است که روی بیننده تاثیر عمیقی گذاشته و باعث شده دیده شود.»
تیرانداز: موقع فیلمبرداری خیلی نگران بودم
سیما تیرانداز هم مثل بهنام تشکر و هومن برقنورد اهل تئاتر است و اتفاقا حضور پررنگی در تئاتر دارد اما او در بازگشت به تلویزیون بازهم بازیهای قابل قبولی ارائه داده که در کار دودکش به چشم میآید. تیرانداز که در این سریال ماه رمضانی نقش همسر فیروز و البته خواهر نصرت را ایفا کرده، میگوید: فکر میکنم نقشم در این مجموعه بهعنوان یک سریال طنز خیلی متفاوت است اما خب نگرانم که بینندهها از این کار خوششان آمده باشد یا آن را پس زده باشند.»این بازیگر کهنهکار ادامه میدهد: «همیشه از کارهای متفاوت خوشم میآمد و معتقدم نقشم در دودکش بسيار متفاوت بود چراکه تا حالا تجربه اینگونه طنزها را در سریالهای تلویزیون نداشتهام و امیدوارم مردم کار ما را پسندیده باشند و من هم از این آزمون سربلند بیرون آمده باشم چون موقع فیلمبرداری خیلی نگران بودم.»وی ادامه میدهد: «اگر چه جسته و گریخته در تئاتر نقشهای طنز هم اجرا کردهام، اما تا به حال تجربه این نوع طنز را در تلویزیون نداشتم. البته در این مجموعه قرار نیست هیچ یک از بازیگران طنز باشند بلکه داستان، روایتها و موقعیتهاست که طنز است. به نظرم داستان آدمهای سریال داستان زندگی خودمان است؛ یعنی شاید سادهترین شکل اتفاقات واقعی خودمان را در این مجموعه ببینیم، بنابراین دودکش به همه چیز ساده نگاه میکند و در عین همین سادگی، طنزی را به وجود میآورد که فکر میکنم تماشاگر همین سادگیها را دوست داشته باشد.»این بازیگر تئاتر و تلویزیون از تجربه همکاریاش با محمدحسین لطیفی خوشحال است و میگوید: «با وجود اینکه آقای لطیفی کارگردان نکتهسنج و باحوصلهای است، خیلی خوشحالم که با او همکاری کردهام چراکه همین نکتهسنج بودن وي را دوست دارم.»
رستمی: هومن شبیه خودش بازی کرده
امیرحسین رستمی هم سعی کرده در دودکش متفاوت باشد. اولین تفاوت او در ظاهر این بازیگر است که مثل فیروز و نصرت سبیل دارد. بهروز که در قالیشویی کنار برادر بزرگترش فیروز کار میکند مدام از او توسری میخورد و چیزی نمیگوید. رستمی درباره نقش و کاری که تا حدود زیادی مورد اقبال مخاطبان تلویزیون قرار گرفته، میگوید: «دودکش طنز موقعیت است و ما به عنوان هنرمند قرار نبوده کار خاصی را انجام دهیم تا مردم بخندند. فکر میکنم به قدر کافی اتفاق ها و ماجراهای سریال قشنگ باشد و تا اندازه زیادی به لحظات و زندگی مردم مربوط و نزدیک میشود. کار ما در جاهایی طنز تلخ ولی به دور از هرگونه اداست و مخاطبان از بازیگران این سریال کارهای عجیب و غریب نمیبینند.»
این بازیگر پرکار با اشاره به بازی هومن برقنورد در این مجموعه میگوید: «من و برقنورد بیشتر به جای نقش بازی کردن، خودمان را بازی میکنیم و در دودکش هم هومن خیلی شکل خودش بازی کرده است. خوشبختانه تفاوت بازی بازیگران باعث میشود که خودشان انتخاب کنند که مثل چه کسی باشند. من خودم با پیشنهاد بازی در دودکش بر سر یک چهارراهی قرار گرفتم ولی به دلیل علاقهام به لطیفی حضور در این کار را انتخاب کردم.»
بعضیها فکر میکنند بینی رستمی در این سریال بزرگ شده اما خودش با شوخی میگوید: «بینیهای بزرگ را که نمیشود کوچک کرد اما برای من را بزرگ کردهاند.»
عابدی: دودکش اصلا کار سختی نبود
نگار عابدي در دودکش نقش همسر نصرت را بازی کرده و در تمام قسمتهــای سـریال مجبور است هم هوای شوهرش را داشته باشد هم اینکه برادرش، فیروز را نرنجاند. این گیر افتادن در موقعیتی که خدا نصیب هیچ زنی نکند باعث شده نقش عابدی هم دیده شود.
خودش اول از همه درباره همکاری با لطیفی میگوید: «تجربه كاري بسيار خوبي در كنار محمدحسين لطيفي بود و به طور قطع همكاري با بهنام تشكر، هومن برقنورد، سيما تيرانداز و اميرحسين رستمي براي من بسيار لذتبخش است و در كل پروژه «دودكش» يكي از دوستداشتنيترين كارهايم به حساب میآید.»
عابدی در مورد سختي كار سريالهاي مناسبتي میگوید: «چون قرار نبود دودكش در ماه رمضان پخش شود، ما فيلمبرداري را از بهمن ماه آغاز كرديم و باتوجه به اينكه در ساخت سريالهاي مناسبتي به بازيگرها سخت ميگذرد، ما در طول فیلمبرداری این سریال سختي كار نداشتيم اما امیدوارم مردم از دیدن این سریال در شبهای ماه رمضان لذت ببرند و با آن ارتباط برقرار کنند.»
وی در پاسخ به این سؤال که کدام سریال ماه رمضان را به عنوان رقیبی برای دودکش میداند، میگوید: «با گذشت يك هفته از ماه رمضان نميتوان گفت كه رقيبي براي دودكش وجود دارد، اما تاكنون عكسالعملها نسبت به سريال خوب بوده است.»
حبیبی: عالیه و عفت پشت صحنه هم باهم خوب بودند
الناز حبیبی یا همان عالیه دختری شهرستانی است که در دانشگاه تهران قبول شده و در کنار خانواده دخترعمویش زندگی میکند. او تمام تلاش خود را میکند تا عفت را راضی نگه دارد. عالیه دختری سختکوش است و مرتب سعی میکند هر کاری از دستش بر میآید، انجام بدهد. محبت او به عفت از روی عشق است. عفت هم به عالیه لطف میکند و او قدردان محبت عفت است. الناز حبیبی بازیگر نقش عالیه میگوید: «فیلمنامه آن قدر ویژگی طنز داشت که بیننده را بخنداند، بنابراین نیازی نبود که من حرکات خندهدار انجام بدهم تا بیننده از اتفاقی که برای من میافتد، بخندد. خوشبختانه من با راهنمایی و هدایت درست کارگردان و نویسنده توانستم این نقش را درست در بیاورم. البته شخصا هم علاقهای نداشتم با حرکات خندهدار بازیام را برای بیننده جذاب کنم. بیشتر سعی کردهام بازی رئال در کنار بیان متفاوت و شیرین داشته باشم. به هر حال کار من طنز نیست. معتقدم سریال دودکش طنز نیست، بلکه از موقعیتهای طنز استفاده کرده تا مشکلات جامعه را به نمایش بگذارد.»
حبیبی که از بازی کنار بازیگران تئاتر ذوق زده شده از تیرانداز هم تعریف میکند و تیرانداز در دودکش دخترعمو و همراه اوست: «بازی در سریال دودکش، دومین همکاری من با سیما تیرانداز است. رابطه عالیه و عفت در فیلمنامه خیلی صمیمی بود و همین رابطه را ما در پشت دوربین هم داشتیم. زندگی در پشت دوربین هم اهمیت زیادی دارد و من این تجربه خوب را در سریال دودکش داشتم؛ البته زندگی خوب پشت دوربین را از خانم حاجیان یاد گرفتم و در سریال دودکش هم دوباره آن را تجربه کردم.»
تیموری: سعید جان مرا ببخش!
ظاهرا با پوشیدن لباس یک خروس که جلوی پیتزافروشی میایستد و مشتریها را به داخل میکشاند باید نقش اول سریال باشد اما او هم همان قدر نقش دارد که «اسی» دوست نزدیکش ایفا کرده. تیموری که کنار رضویان و لولایی مثلث محبوبی را تشکیل داده از نقشش در خروس میگوید: «به نظر من این مجموعه مثل سریال «راه در رو»ی سعید آقاخانی خیلی متفاوت و خاص شده چرا که در خودش کمدی موقعیت دارد، ضمن اینکه نویسنده کار هم متنها را طوری تنظیم کرده که کمدی موقعیت بجا به وجود آمده و به مسئله طنز هم طوری اشاره شده که نه صفحه زیادی پر کرده و نه متن اضافهای آورده است.»تیموری که اخیرا کم مصاحبه میکند ادامه میدهد: «از این بابت خوشحالم با گروهی که همیشه کار میکنم سلیقههایمان برای یکدیگر شناخته شده است؛ به ویژه در سریال «خروس» که اخلاق آقای آقاخانی را میشناختم و همکاری خوبی با هم داشتیم. در همین جا از وي بابت اذیتهایی که کردم، عذرخواهی ميکنم چراکه در سریال «خروس» من دیالوگهای فیالبداهه زیادی از خودم میگفتم و آقای آقاخانی را اذیت میکردم اما تمام این عصبانیتها مربوط به کار میشد و اصلا جدی نبود.»اینکه تیموری حاضر شده لباس آن خروس بزرگ که شلوارک (!) پایش کرده را بپوشد هم اتفاق جالب و بامزهای است. خودش در این باره توضیح میدهد: «خب نقش من اینطور است که لباس خروس را بپوشم و رستوران را تبلیغ کنم اما نکته جالبش اینجاست که کامران عاشق خروس است و یک ارتباط احساسی با این حیوان دارد و سکانسهایش هم مربوط به خروس میشود.»
رضویان: جلوی بازی من را گرفته بودند!
جواد رضویان برای ماه رمضان ۹۲ کارگردانی را بیخیال شد و برای سریال آقاخانی یکي از نقش های اصلی را بازی کرد. اسماعیل کیا که هم محلیها «اسی» صدایش میکنند این بار کاراکتری نسبتا متفاوت از بقیه فیلمها و سریالهایش دارد. او درباره این تفاوت میگوید: «تنها تفاوتی که نسبت به سایر نقشهایم میتوانم قائل شوم، این است که آقای آقاخانی نهایت تلاشش را انجام داده تا قصه را روایت کند و اصلا قرار نیست در مقام جواد رضویان، مثل همیشه، خندهدار باشم. آقایان لولایی و تیموری هم در این سریال بازی کاملا جدی دارند و فقط موقعیتهای داستان است که برای لحظاتی روی لبهای مخاطبان خنده مینشاند.» اسی یک فیلمساز عاشقپیشه و خوشقلب است که ناگزیر از مراسم عروسی فیلم میگیرد. او درباره نقش و خود سریال ادامه میدهد: «در این سریال جلوی من بازیگر بهعنوان جواد رضویان و سایر بازیگران را گرفتهاند از اینکه بخواهیم بازی کنیم، درواقع قرار بود خودمان باشیم و قصه را روایت کنیم.»رضویان بعد از ۳ سال و نیم مقابل دوربین رفته و البته برای یکی از دوستان نزدیکش بازی میکند: «از اینکه بعد از سالها برگشتم و با «خروس» آقاخانی غافلگیر شدم خوشحالم. از خدا میخواهم تا همیشه از طرف بینندگان مقبول باشیم و کارهایمان را بپسندند، بهویژه سریال «خروس» که خیلی سخت ساخته شده بود و فشار زیادی را متحمل شدیم. در عرصه کارگردانی سریالهای طنز تلویزیون هم چند کار در دست دارم که یکی از آنها برای شبکه تهران است اما هنوز به قطعیت نرسیده که بتوانم اعلام کنم.»
امیرسلیمانی: برای خروس خیلی سختی کشیدم
سپند اميرسليماني که با خودروی پرایدش مسافرکشی میکند خواستگار خواهر اسی(جواد رضویان) است اما با کارهای عجولانه و غیرمنطقی باعث میشود خیلی دیر به دختر مورد علاقهاش برسد و مورد غضب اعضای خانواده دختر قرار گیرد. خودش درباره نقشش در سریال خروس میگوید: «نقش من در این سريال نقش پسري ليسانسه است كه در آژانس كار ميكند و طي قصه، ماجراهايي عجيب به وجود ميآورد.» وي ادامه میدهد: «كار با سعيد آقاخاني هميشه براي من لذتبخش بوده، چه زماني كه در فيلمي همبازي باشيم و چه زماني كه در مقابل دوربين او قرار بگيرم. وقتی در مرحله فيلمبرداري سريال «خروس» بوديم، من يك روز سر فيلمبرداري سريال «معماي شاه» بودم و يك روز سر فيلمبرداري کار خروس به همین دليل سختی زیادی کشیدم اما همه اينها شيريني كار بازيگري است. مطمئنا هر بازیگری وقتی كاري را شروع ميكند، اگر براي خودش تحليلي داشته باشد، سختي كار برايش كمتر ميشود.»سليماني درباره فیلمبرداری فشرده خروس میگوید: «زمان كم سريالهاي مناسبتي بين فيلمسازان عرف شده و ما هم عادت كردهايم. سالهاست كه همه ميگويند زمان عيد نوروز و ماه رمضان مشخص است، اما سرعت در ساخت سريالهاي مناسبتي جا افتاده.»
شریفینیا: متفاوتم چون نه شوهر دارم نهخواستگار
ملیکا شریفینیا مثل اسمش که در سریال خروس ستاره است، میخواهد ستاره باشد و هر کاری میکند تا به سینما و دنیای بازیگری راه پیدا کند. ستاره از پدر پولدارش میخواهد که او را به آرزویش برساند و در این راه آشنایی پدرش با یک خروس این آرزو را حداقل در ابتدای ماجرا دستیافتنی نشان میدهد!
شریفینیا که از قسمت سوم وارد داستان «خروس» آقاخانی شد با یک فداکاری جالب میگوید: «بیشترین فشار کاری در پروژه «خروس» به آقای رضویان وارد شده چرا که وي از ابتدا تا انتهای داستان حضور دارد!»
دختر کوچک محمدرضا و آزیتا حاجیان بااشاره به نقشش در این سریال میگوید: «در این مجموعه با کاراکتر «ستاره»، نقش دختری را ایفا کردم که دلش میخواهد بازیگر شود و فکر میکنم نسبت به سایر نقشها کمی متفاوتتر است، چرا که در این کار دیگر نه شوهر وجود دارد و نه خواستگار، بلکه تمام فکر و ذکرش این است که بازیگر شود و تمام تلاشش را میکند. ستاره در این سریال نقش تلخی ندارد.»
علیزاده: آقاخانی خواست من بخوانم
خروس که تمام میشود همه صدای پرطرفدار محمد علیزاده را روی تیتراژ پایانی میشنوند که برخلاف تیتراژ ابتدایی آرام است.
علیزاده که امسال برای جشن رمضان هم تیتراژخوانی کرده درباره قبول کردن این کار میگوید: «این سریال کار خوبی است که خودم هم دوستش دارم و امیدوارم مردم هم دوست داشته باشند. مصطفی کیایی، نویسنده سریال یکی از دوستان قدیمی من است. سعید آقاخانی کارگردان سریال «خروس» به مصطفی گفته بود که تیتراژ سریال را محمد بخواند. مصطفی با من تماس گرفت و بعد از جلسهای که با آقای ابراهیمی(تهیهکننده) داشتیم به این نتیجه رسیدیم که تیتراژ این سریال را کار کنیم. ترانه این آهنگ توسط فرزاد حسنی سروده شده و تنظیم آن هم توسط شهاب اکبری انجام شده است.»
خواننده آلبوم «دلت با منه» درمورد مرتبط بودن ترانه و ملودی دراین ماه مبارک گفت: «باید فضای ترانهها با این ماه همخوانی داشته باشد و طوری ساخته شود که مختص ماه رمضان باشد اما به نظر من همه ماهها ماه خداست و فضای موسیقایی ترانهها باید طوری کار شود که مردم به غیر از ماه مبارک باز هم بتوانند این ترانهها را گوش کنند و از شنیدن آنها لذت ببرند.»
نظر کاربران
علیزاده نمیخوند بهتر بود.