گفت و گو با «نرگس آبیار»، نمایندهی ایران در اسکار ٢٠١٨
فیلم «نفس»، به کارگردانی نرگس آبیار، بهعنوان نماینده سینمای ایران در اسکار ٢٠١٨ معرفی شد، هرچند که به فهرست نهایی فیلم، در کنار سه فیلم «رگ خواب»، «مالاریا» و «نفس»، فیلم «ویلاییها» (منیر قیدی) هم راه یافته بود که درنهایت «نفس» در رأیگیری با اکثریت آرا برگزیده شد.
من از این نظر واقعا خوشحال هستم که موقعیتی پیش آمد تا بخشی از توانمندیهای زنان ایران دیده شود، هرچند که بهتر از من میدانید که پیش از این فیلمسازان زن ما مانند رخشان بنیاعتماد، تهمینه میلانی، پوران درخشنده و دیگران چقدر تلاش کردهاند تا چنین مسیر پرپیچوخمی هموار شود. خوشبختانه دانههای این تسبیح روزبهروز در جامعه ایران کاملتر میشود و موفقیت هر زنی، بر زن دیگر تأثیر میگذارد.
اینکه تعداد کارگردانان جوان و افتخارآفرین هم زیاد میشود، پیام بزرگی برای جامعه و بهویژه مسئولان دارد. شما به این موضوع چگونه نگاه میکنید؟
در سالهای اخیر بههرحال جوانان زیادی به سینما راه یافتهاند و خوشبختانه اتفاقات بزرگی را هم رقم زدهاند. اصولا چون جوانان هنوز کلیشه و شرطی نشدهاند جسارت زیادی برای بهتصویرکشیدن افقهای نو دارند و این حائزاهمیت است و همچنان جسارت، ساختارشکنی و نوگرایی را در آثارشان شاهد هستیم.
سینمای ایران با تمام کاستیهایش، اما در طول این سالها امکانات بسیاری برای درخشش فیلمسازان فراهم كرده است. چقدر با این نگاه موافق هستید؟
تاکنون در جشنوارههای مختلف خارجی شاهد بودم که فیلمسازی در کشورهای دیگر چقدر سخت است و قوانین دستوپاگیر زیاد دارند؛ مثلا یکی از کارهای عالی سالهای اخیر، فیلم «او»، ساخته اصغر یوسفینژاد است که با هزینه بسیار کم، فیلمی عالی ساختند و چنین فیلمهایی فقط در سینمای ایران ساخته میشود و از این نظر خداراشکر که فیلمسازی در سینمای ایران راحتتر است.
بههمیندلیل به نظرم سینمای ایران میتواند به مرکز فیلمسازی بزرگی در دنیا تبدیل شود. بسیاری از کشورها؛ مثل هند و آلمان سینمای ایران را دوست دارند و آن را ستایش میکنند.
«نفس» به مسائل و مشکلات کودکان و تبعات ویرانگر جنگ میپردازد و با توجه به موقعیت پرالتهاب جهان امروز؛ مثل جنگهای ویرانگر سوریه، میانمار و ظلمهایی که ناشی از جنگ در جهان رخ میدهد، شما بهعنوان فیلمساز زن مسلمان که فیلمی ضدجنگ ساختهاید، به نظر میرسد فیلمتان مورد توجه قرار گیرد. نظرتان چیست؟
ببینید نمیدانم واژه ضدجنگ چگونه و از کجا رایج شد، اما مدت هشت سال جنگی ناجوانمردانه به کشور ما تحمیل شد. گفتوگویی از سردار باقری دیدهام که ایشان بیان میکرد صدام مورد حمایت زیاد کشورهای بزرگ قرار گرفته بود و با اینکه در سال ١٣٦٤ ایران، ٤٠٠ هواپیمای نظامی عراق را نابود کرده بود، اما همچنان ٧٠٠ هواپیمای نظامی و کلی تجهیزات و ادوات جنگی داشت، درحالیکه در آن مقطع توان نظامیمان كاهش يافته بود.
حالا سؤال من این است که چرا ما باید در فیلمهایمان تبعات جنگ را پنهان کنیم. من میخواهم بگویم جنگ بهترینهای کشورمان را از ما گرفت و چرا هر فیلمی که تبعات جنگ را نشان میدهد به آن عنوان ضدجنگ میدهیم. قطعا اگر عمری باشد، من باز هم درباره جنگ فیلم میسازم. نمیتوانم رنج ملت ایران را نادیده بگیرم.
فکر میکنید این فیلم موفق شود و در میان فهرست پنج نامزد بهترین فیلم اسکار قرار بگیرد؟
این به موارد زیادی مرتبط است که در آن بخشها هم باید بتوان موفق عمل کرد و خب این آرزوی بزرگ من هم هست که اتفاقات خوب بیفتد.
برخیها منتقد فیلم شما هستند. پاسختان به آنها چیست؟
من معتقدم که اگر فیلمی منتقد نداشته باشد، بیخاصیت است و همیشه هم بهترین فیلمهای دنیا منتقدانی داشتهاند و کسانی هم بودهاند که فیلمهای آنها را دوست نداشته باشند، بنابراین به نظرم این یک اتفاق طبیعی است.
ارسال نظر