افشاگری های خواننده مشهور درباره مافیای تیتراژ
درست نیمههای دهه ۷۰ بود که نسل تازهای از خوانندگان موسیقی پاپ به جامعه هنری معرفی شدند؛ خوانندگانی که گره خوردنشان با پدیدههایی چون بابک بیات و فواد حجازی دوره درخشانی را برای موسیقی رقم زد.
![برترین مجله اینترنتی ایران](https://static3.bartarinha.ir/servev2/DQzMGY1MjY4Z/5Uwvb7W7Zm0,/file.jpg)
من کار خودم را میکنم
در عرصه موسیقی مافیا وجود دارد. گرچه من زیاد با این موضوعات برخورد ندارم. کار خودم را میکنم و به جای ورود به چنین حاشیههایی، بیشتر سعی میکنم وقتم را برای تولید کار خوب بگذارم. صدایمان کنند اجرا میکنیم، نکنند باز هم اجرا میکنیم. صرفا چیزی که شما میشنوید، آن چیزی نیست که تولید میشود یعنی صرف ارائه کار، به معنای کار کردن نیست، به آن معناست که کار و فعالیت هنریام را انجام میدهم اما خروجی ندارم. ما کار را تولید میکنیم اما ارائه آن دیگر تنها دست من نیست و باید برای ارائه آن، تابع یک زنجیره و سلسلهمراتبی باشیم. حالا برخی دوستان این زنجیره را مافیا میگویند که من هم شاید آن را به همین نام بخوانم و برخی دیگر برای آن زنجیره اسم دیگری میگذارند.
این طفلی...
در تمام جوامع این اتفاق افتاده اما دولتهای آنها برای تقویت فرهنگ شنیداری مردمشان سرمایهگذاری میکنند و هر کدام از مردم آن جوامع برای خود یک وزارت ارشاد هستند، آن هم به دليل اینکه از کودکی که وارد مدرسه میشوند، با ساز و موسیقی برخورد دارند و موسیقی جزو درسهایشان است. به همین علت هم هست که نمیتوان یک کار فالش را به خورد آنها داد. در جوامع جالب این است که تا اجرای زنده خوانندهای را نبینند، به آن نمره نهایی نمیدهند. مردم جوامع پیشرفته برای چرایی گوش دادن به یک قطعه موسیقی، دستکم دو یا سه فاکتور دارند مثلا میگویند به دليل ملودی و ترانهاش یا ترکیببندی سازها و فضای کار است که فلان قطعه را میپسندیم اما در ایران اینگونه نیست یا کمتر این اتفاق میافتد. متاسفانه روی تربیت هنر موسیقی کار نشده و این طفلی هم همینطور برای خودش در حال بزرگشدن است. خب بالطبع با این وضع، ۲ روز دیگر هم معلوم نیست چه رفتار و سکناتی از او سر بزند.
تیتراژ، سریال را در ذهن مخاطب ماندگار میکند
من واقعا از تهیهکننده مجموعه «پروانه» جناب سهرابپور تشکر میکنم که بعد از مجموعه «معما» که با آهنگسازی دوست خوبم فردین خلعتبری اجرا شد، اینبار «پروانه» را بهانهای کردند تا به عنوان دومین کار تجربه همکاری داشته باشیم و گویا همان تجربه خوب سبب همکاری در این کار هم شد. البته خیلی از آشنایی با آهنگساز توانمند این کار، آقای فرید سعادتمند عزیز خوشحالم و به نظر من، او استعداد خوبی دارد و باید منتظر کارهای بهتری از او باشیم.
صداهایی با دستگاه
مسئله تکراری بودن خوانندگان تیتراژ به مافیا و لابیهایی که انجام میشود برمیگردد. اینگونه کارها نه تنها به هنر ما کمک نمیکند بلکه ضربه هم میزند. از آن بدتر این است که خوانندهای در تیتراژ سریال یا فیلمی یک اوجی را میخواند در صورتی که همان خواننده در کنار گوش من خوانده و واقعا اصوات «می» به بالا را هم مشکل میتواند بخواند یعنی همه این فضاها و صداهای شخص توسط دستگاه و به صورت مجازی و الکترونیکی ایجاد میشود. به نظر من انجام این کارها نه به آن شخص، نه به مردم، نه به فرهنگ و نه به موسیقی کمک نمیکند. اینها فقط ضربهای است که به موسیقی کشور میخورد اما امیدوارم روزی متوقف شود و کمی بیشتر به طبیعت و روح واقعی موسیقی اهمیت داده شود.
کیفیت مهم نیست!
من از انتخاب خودم برای این تیتراژ تعجب کردم. یک لحظه به خودم گفتم چطور شد قرعه به نام ما افتاد، مگر ما هم خوانندهایم؟! با این همه امیدوارم بینندگان این سریال از کار من هم راضی بوده باشند. آقای سهرابپور محبت داشتند و دنبال این بودند که کار خوبی اجرا شود؛ در حال حاضر خواندن تیتراژ سریالهای تلویزیون در اختیار مافیایی است که به تنها چیزی که توجه نمیکند کیفیت کار است. در این اوضاع اصلا زیبا بودن ترانه، ملودی، تنظیم و اجرای نهایی مهم نیست! چون متاسفانه بیشتر از کیفیت، پشت پردهها هستند که تعیین میکنند چه کسی تیتراژ را بخواند. امیدوارم رفتهرفته این وضع اصلاح شود. اگر بخواهیم به گیشه و جلب نظر مخاطب به خصوص مخاطب عام توجه کنیم به خطا رفتهایم اما اگر ساخت این تیتراژها ضرورت داشته باشد هم تصاویر سریال در ذهن مخاطب ماندگار میشود.
افشین یداللهی بعد از تجربه خوب همکاری با حسن فتحی از نوشتن «ميوه ممنوعه» ميگويد
۷۰ سال عبادت يک شب به باد ميــره!
كارنامه درخشان افشين يداللهي در سرودن تيتراژ سريالهاي پربيننده چند سالي است به همه ثابت شده اما در ميان فهرست طولاني كارهاي شنيدني او در سريالها، تعدادي از آنها دوستداشتنيتر از بقيه هستند و ميوه ممنوعه يكي از آنهاست. داستان زندگي حاج يونس و عشق پيريش در شبهاي ماه رمضان با تيتراژ متفاوت و شنيدني خود يكي از بهترين كارهاي تلويزيون در سالهاي اخير بود
از آنجایی که من در فیلمهای «شب دهم» و «مدار صفر درجه» با حسن فتحی همکاری داشتم ایشان با من تماس گرفتند و از اینکه دوباره فرصت همکاری با ایشان برایم دست داد خيلي خوشحال شدم. تهیهکننده مجموعه «میوه ممنوعه» مطالب و موضوع سريال را برایم تعریف کردند و قرار شد من بر اساس فیلمنامه ترانه بنویسم. احسان خواجهامیری ملودی تیتراژ پایانی را بر اساس موسیقی متن ساخت و من براساس ملودی ترانه گفتم.سريال داستاني ۳۰ قسمتي داشت بنابراين نبايد به هيچ وجه ترانه در همان قسمتهاي آغازين داستان را لو ميداد. تمام سعي ما اين بود كه ترانه تيتراژ همپاي سريال جلو برود و ارتباط خود را با سريال حفظ كند. در ميوه ممنوعه بعد از خواندن فيلمنامه ترانه مخصوص تيتراژ پاياني، ميان و قسمت آخر سريال سروده شد. در ترانهسرايي اين كار سكانس به سكانس مثل يك بازيگر عمل شد چون براي نوشتن ترانه آن بايد با تمركز به عمق داستان نفوذ ميكردم.بعد از پخش یک سوم مجموعه «میوه ممنوعه» موضوع و علاقه حاج یونس به هستی به طور کامل مشخص شده بود اما در ترانه این علاقه و جزئیاتش به طور کامل مشخص نبود، از آنجایی كه اصولا آخرین قسمت سریالهای ماه رمضان روز عید فطر پخش میشود همه میدانند که آخر سریال به خوبی و خوشی به پایان میرسد. مهم نیست که ترانه ماهیت و انتهای فیلم را مشخص کند هر چند در «میوه ممنوعه» اینطور نبود اما شکل اتفاق مهم است. این مجموعه به موضوعی پرداخته بود که نو بود و بسیار خوب ساخته شده بود آن هم با محدودیت زمانی که عوامل روبهرو بودند.
خواجه اميري خوانندهاي خوب و آهنگسازي توانا
با توجه به اينكه در ژانرهای مختلف کار کردهام در نوشتن اين كار سعی كردم حرفها را ملموس بزنم و به نوعی متناسب با فضا و ژانر مجموعه کلام و موسیقی كه داستان میطلبيد، در تکتک آنها فضایي مناسب ايجاد یا آنها را در حد توانم پیدا کنم و اصلا کار سادهای هم نبود چون مثل یک هنرپیشه در نقشهای مختلف بازی و خودم موقعيتهاي متفاوت در برخوردها، علاقه و عشق در شخصيتهاي داستان را پيدا و تعريف ميكردم. گفتن کلام روی ملودی کار سختتری است ولی من این کار را انجام دادم و اتفاقا علاقه خاصی هم دارم، به عنوان مثال تیتراژ پایانی فیلم «همنفس» که مهران مدیری اجرای آن را بر عهده داشت تیتراژ فیلمهای مزرعه کوچک، خط قرمز، وارث و... را روی ملودی ترانه نوشتهام.
ترانهسرا در انتخاب خواننده دخیل است زیرا تشخیص اینکه چه کسی توانایی لازم را برای اجرای یک ترانه دارد مهم است. احسان خواجهامیری هم خواننده خوبی است و هم آهنگساز توانمندی.ترانه ميوه ممنوعه بازخوردش نسبت به ساير ترانهها بسيار زياد بود چون در واقع بعد از خواننده، آهنگساز هم نقش بسيار مهمي در شنيده شدن آن داشت. هر۳ ركن شاعر، خواننده و آهنگساز به يك ترتيب مهم هستند.
«مياني»
به من مومن نگو،
وقتي که حتي واسه يه لحظه هم عاشق نبودم
به من که اين همه از رستگاري فقط دم ميزدم، عاشق نبودم
يه عمري از دلم ترسيدم و باز، دم آخر منو ديوونه کرده
حالا ميترسم اين ديوونه حالي ، يه روز از من جدا شه بر نگرده
«میوه ممنوعه»
شاعر: افشین یداللهی
خواننده: احسان خواجهامیری
ميشه خدا رو حس کردتو لحظههاي ساده
تو اضطراب ِ عشق وگناه ِ بياراده
بي عشق عمر ِ آدم بياعتقاد ميره
هفتاد سال عبادت يک شب به باد ميره
يک شب به باد ميره
وقتي که عشق آخر تصميمشو بگيره
کاري نداره زوده يا حتي خيلي ديره
ترسيده بودم از عشق عاشقتر از هميشه
هر چي محال ميشد با عشق داره ميشه
انگار داره ميشه
عاشق نباشه آدم حتي خدا غريبهس
از لحظههاي حوا هوا ميمونه و بس
نترس اگه دل ِ تو از خواب ِ کهنه پاشه
شايد خدا قصه تو از نو نوشته باشه
از نو نوشته باشه
«قسمت آخر»
هرچه دارم از تو دارم اي همه دار و ندارم
با تو آرومم و بيتو بيقرار بيقرارم
گفتي باشم حالا هستم
چشم به راه يه نگاهت
مي دونم منو ميبيني
نظر کاربران
راست ميگه بنده خدا .....
مافیا...مافیا...بابا صداتو دوست ندارن کارت تکراریه قدیمیه چرا بی استعدادیتو منکر میشی نبودنتو و میندازی گردن یسریا ک واقعا عالین؟؟؟
پاسخ ها
همینو بگو..........
یکی از زیباترین و متفاوتترین صدا هاست ....
ترانه های آبکی هم نمی خونه...
مانی رهنما دوست دارم.
قابل توجه خانم حدیث
کاش ازش میپرسیدید که صدای احسان خواجه امیری مال خودشه؟
اصلا وقتی آهنگ هاش پخش میشه با وقتی حرف میزنه صداش متفاوته
پاسخ ها
تو اموقعی که ترانه میخونی با موقعی که خرف میزنی صدات یکیه ؟
تازه من صدای حرف زدنشو بیشتر از صدای خوندنش دوست دارم
مگه من چی گفتم که نظرمو نذاشتی .
یعنی نباید از مانی رهنما تعریف کرد؟؟؟؟
اگر افكت و ميكس و اتاق صدا نبود خيلى از كسايى كه ميخوانند و هميشه هم ديده ميشن همه مسافر كش يا پيك موتورى بودن .البته منكر استفاده از تكنولوژى روز نيستم.ولى خوبه به همه احترام گذاشت .مانى رهنما هم كم كسى نيست با استاد بيات كار كردن و نوازنده پيانو هستن .مافيا در موسيقى وجود دارد حديث خانم ! تا خوبتر ها ديده نشن و يك انسانى مثه شو چرت بگه.