پیشنهادهای فرهنگی آخر هفته
«فصل نرگس» ساخته نگار آذربایجانی که پیش از این «آینه های روبرو» را از او دیده بودیم در دومین اثرش باز هم از لحاظ مضمونی امیدوارکننده نشان می دهد.
نمایش خانگی: «یتیم خانه ایران» از ابوالقاسم طالبی، فیلمی که شاید از لحاظ زاویه دید و طرز نگاه خاص و با تعریف خاصی همراه باشد(به هر حال طالبی قلاده های طلا را ساخته) اما دلیلی بر ضعف کار نیست، اتفاقا طالبی نشان داده که استانداردهای فیلمسازی را بلد است و می داند چگونه «ریتم» را در کارهایش حفظ کند. او این بار خطر کرده و کاری تاریخی ساخته که دشواری های زیادی هم دارد اما با توجه به شناختی که از آثارش داریم کمتر سهل انگارانه پرداخت می کند، همه ی این ها یعنی مطمئنا «یتیم خانه ایران» فیلم بی کیفیتی نیست و می تواند انتخاب خوبی باشد، مگر این که با نگاه فیلمساز به اتفاقات سیاسی همسو نباشید که آن داستان دیگریست.
اکران: «فصل نرگس» ساخته نگار آذربایجانی که پیش از این «آینه های روبرو» را از او دیده بودیم در دومین اثرش باز هم از لحاظ مضمونی امیدوارکننده نشان می دهد. او می داند چطور برخلاف پیشینیان نظیر پوران درخشنده و رخشان بنی اعتماد، طوری از حقوق زنان بگوید که نه به دام احساست گرایی بیفتد و نه فمینیستی نشان دهد. «فصل نرگس» مشکلات رایج فیلم های ایرانی ندارد. می داند چه بگوید و با چه نگاهی. بازی های قابل قبولی هم دارد. اما ضربه را از تدوین نامناسب خورده، فیلمی که دیر شروع می شود و نمی تواند از تحول جاده ای آدم هایش به درستی استفاده کند. در هر صورت «فصل نرگس» فیلمی معمولی و محترمی است که تماشایش در سینما تجربه بدی نیست.
خورجین: هفته قبل از «پیش از طلوع» نوشتیم فیلمی که به آشنایی و شیدایی جسی و سلین می پردازد عاشقانه ای لطیف و متفاوت. حالا نه سال از آن زمان گذشته و در پیش از غروب جسی و سلین با کلی مسئئولیت و دغدغه برداشت متفاوتی از عشق و ازدواج پیدا کردند. لینک لتر در دومین فیلم از سه گانه اش، حس و حال عاشقانه فیلم اول را تبدیل به حس و حالی مایوس و در آستانه سقوط تغییر داده. آن ها هنوز با هم هستند، اما چیزهای تغییر کرده فیلم را می بینید و می توانید با خیلی از دیالوگ ها و با خیلی از مسائل آن ارتباط برقرار کنید. در «پیش از غروب» به نسبت پیش از طلوع دیالوگ ها کمتر است. اما همچنان سکانس های طولانی وجود دارند. دومی اش را بینید، هفته بعد از پایان این سه گانه خواهیم نوشت.
کتاب: «ارباب زمان» نوشته میچ البوم در نشر قطره، نویسنده ای که پیش از این شاید «سه شنبه ها با موری را از او خوانده باشید. رمان در باب اهمیت زمان است و رمان را سوم شخص روایت می کند . در سراسر داستان به تشریح وضعیت زندگی اش می پردازد .
«احتمالا نمیتوانید. با مفهوم ماه، سال و ایام هفته آشنایید. ساعتی روی دیوار یا داشبورد خودرویتان هست. برای غذا خوردن یا تماشای فیلم، برنامه ریزی یا تاریخ یا زمانی را در نظر می گیرید… پرندگان دیرشان نمی شود. سگها به ساعتشان نگاه نمی کنند. آهوها برای گذشت روز تولدشان ناآرامی نمیکنند. فقط انسان است که زمان را اندازه میگیرد. فقط انسان است که ساعت را به صدا در میآورد. برای همین، فقط انسان است که ترسی فلجکننده را در درون دارد که هیچ جاندار دیگری ندارد. ترس از به پایان رسیدن زمان.»
نظر کاربران
خوب بود. فیلم یتیم خانه ایران خیلی قشنگه
بخش داستان همشهری جالب بود. مخصوصا تعمیرکار کولر و چپ دست ها. ممنون از شما آقای عبدلی