گفت و گو با بهاره رهنما، درباره بازیگری و کارگردانی
بهاره رهنما در سال های اخیر فارغ از نوشتن نمایشنامه با اجرای نمایش هایی با محوریت دغدغه های زنان به عنوان یک بازیگر زن روشنفکر طرفدار حقوق مشروع و به حق زنان خودنمایی می کند.
این پرداختن به حقوق زنان در کار آخر کارگردانی رهنما یعنی «دیگری» شکل جدی می گیرد و دو زنی که باید به ظاهر در مقابل هم قرار بگیرند به خاطر اینکه مرد زندگیشان یک نفر است و به آنها دروغ گفته و توامان با آنها رابطه داشته، با تعامل با یکدیگر تبدیل به زوج زنانه ای می شوند که تلاش می کنند تا از مردان خیانت پیشه انتقام بگیرند.
کمدی پرمخاطب «طبقه حساس»، مجموعه های تلویزیونی «پژمان»، «خوب بد زشت» و «غیرعلنی» و نمایش های «آرسنیک و تور کهنه»، «دورهمی زنان شکسپی»، «زنانی که به بزها خیره شدند»، «عامدانه، عاشقانه و قاتلانه» و «با من بستنی می خوری؟» از جمله کارهای متاخر رهنما در حوزه بازیگری یا کارگردانی محسوب می شوند. بهاره رهنما در این گفت و گو درباره تازه ترین فعالیت ها و دغدغه های هنریش سخن گفته است.
در دو سه سال اخیر در کنار حضور هرازگاه در سینما و تلویزیون تمرکزتان در تئاتر است. دلیل این مسئله چیست؟
تئاتر جایی است که من در آن حق انتخاب نقش هایم را دارم. نقش هایی که متنوع، جذاب و چندوجهی هستند نصیبم می شود مثل نقش هایم در نمایش «سونات پاییزی» و «دیگری»؛ نقش هایی که ایفایشان فوق العاده چالش زا بود.
نکته حائز اهمیت در تئاتر اقتباس های خوب ادبی از نویسندگان بزرگی نظیر «پینتر»، «مک کنا»، «چخوف» و «سایمون» و غیره است. چیزی که کمتر در سینما یا تلویزیون ما رخ می دهد.
رابطه ادبیات و تئاتر، رابطه موثر و قوی است اما در سینما چنین چیزی کمتر وجود دارد و یکی از راه های نجات سینمای ما از داستان های ضعیف و مشابه به هم، پرداختن به اقتباس های ادبی است.
کارنامه بازیگری تان نشان می دهد علاقمند ایفای زنانی هستید که کنش مند و اهل چالش هستند.
از بین نقش های پیشنهادی بیشتر به ایفای نقش هایی علاقه دارم که به وجوهات مختلف یک زن چه در بُعد اجتماعی و چه در بُعد زندگی شخصی می پردازد. البته سایر نقش ها را به خصوص در سینما و تلویزیون بازی کرده ام.
امسال و سال قبل با جلال تهرانی در «سونات پاییزی» و «دیگری» همکاری داشتید.
جلال تهرانی در تئاتر کارگردان فوق العاده ای است و سبک و شیوه خودش را دارد. یک جور کارگردان مولف محسوب می شود. مدتی است که این همکاری ادامه دارد و در حدود سه- چهار سالی است که از نزدیک با جلال تهرانی همکاری دارم و از ایشان بسیار آموخته ام. در نمایش «سونات پاییزی» هم تجربه خوب کاری با ایشان داشتم و این همکاری معانی خیلی از مسائل هنر تئاتر را برایم تغییر داد. جلال تهرانی در زمینه اجرای نمایش «دیگری» مشاوره های ارزنده و خوبی به من دادند و به عنوان طراح نور و صحنه در نمایش همکاری داشتند. شاید خیلی از مخاطبان با دیدن نمایش «دیگری» به تاثیرپذیری من از سبک کاریشان اذعان داشته باشند و از ابراز این مسئله هیچ ابایی ندارم.
در نمایش هایی که سال های قبل اجرایش کرده بودید با ساختار قصه گو و رئالیستی مواجه بودیم اما با نمایش اخیر فضای متفاوتی را حداقل به لحاظ اجرایی و نوع بازی مینی مال بازیگران ارائه کردید؟
در نمایش «دیگری» از فرم رئالیستی کارهای گذشته ام تا حدی دور شده ام. این نمایش از یک فضای ظاهرا زنانه شروع می شود و از آن گذر می کند و در دنیایی که خشونت فراگیر شده است موجود لطیفی مثل زن این خشونت را بازتاب می دهد. این درواقع تئوری آینه است و «ژاک لاکان» روان شناس محبوب و معاصر فرانسوی فمینیسم ها در این رابطه تئوری جالبی دارد؛ یک تئوری مبتنی بر اینکه آدم ها در مقابل یکدیگر قرار می گیرند و از همدیگر تقلید می کنند. من اگر دیگری را حذف کنم از یک جایی بعدتر نفر دیگری من را حذف می کند.
در نمایش «دیگری» یک جور مدرنیته و ظواهرش را به چالش کشانده اید؟
نکته ای که زن های نمایش «دیگری» را نابود می کند و آن ها را تبدیل به آدم های عجیب و کمی ترسناک می کند، چیزی است که مدرنیته به ما تحمیل کرده است و این برای زنان نمایشم چالش زا است.
برخی در نمایش «دیگری» شما را متهم به داشتن نگاه فمینیستی کردند.
در ابتدای شروع نمایش این حس به مخاطب منتقل می شود اما به تدریج و در ادامه نمایش نگاه درست، منطقی و واقع بینانه ای به جنسیت مرد هم وجود دارد و یک سویه قضاوتی انجام نداده ام چون از قضاوت یکسویه بیزارم. موضوع اعمال خشونت بر زنان تاثیر گذاشته است و زنان هم متقابلا این خشونت را بازتاب می دهند، تم مهم کارم است. البته در برخی از اجراها ممکن بود آقایانی از دیدن نمایش عصبانی شوند اما با کنجکاوی نمایش را تا به انتها دیدند و متوجه شدند نگاه فمینیستی یکسویه ای در کار وجود ندارد.
با دیدن نمایش «دیگری» ارجاعاتی در نمایش کشف می شود و به نظر می رسد نقشی که بازی می کنید خیلی از وجوهات شخصیتی شما را دارد؟
اینطور نیست. در تمام زندگی مردی نبوده که بتواند من را قال بگذارد. اگر چنین کاری انجام بدهد همین واکنش زن نمایش را خواهم داشت! در هر صورت آدم ها خصوصیات و قصه های شبیه به هم زیادی دارند و این شاید باعث بروز چنین ذهنیتی شده باشد.
سال قبل هم در نمایش زنانه «زنانی که به بزها خیره می شوند» تجربه خوبی با ایوب آقاخانی داشتید.
در تفکرات تئاتری و ادبیات نقاط مشترک زیادی با ایوب آقاخانی دارم. ایوب آقاخانی جزو نادرترین کارگردانان مرد تئاتر ایران است که دنیا و دغدغه زنان را خوب می شناسند. آثار زیادی درباره مشکلات و دغدغه های زن ها توسط نویسندگان زن نوشته شده که توام با نگاه زنانه است اما موقعی که این نوع متن ها را یک مرد می نویسد از بیرون با قضاوت منصفانه تری رو به رو می شود و نمی شود انگ طرفداری و جانبدارانه یک جنسیت از جنسیت خودش را به نویسنده اثر زد.
آیا برای کامل شدن شخصیت «توکا» در نمایش پیشنهاداتی هم در تمرینات ارائه کردید؟
همین طور است. من و نگار فروزنده ایده هایمان را مطرح می کردیم. ایوب آقاخانی کاملا اجرای یک نمایش را به شکل کار گروهی نگاه می کند و اگر کار نکته مثبتی دارد، آن را به کل گروه تعمیم می دهد و اگر نکات منفی وجود دارد همه مسئولیتش را جمعی می داند و نه فردی. بنابراین کار با ایوب آقاخانی لذت بخش است.
معتقدم توکا شخصیت جذابی در قالب یک شاغل و فعال دارد و اولین بحران زندگیش عبور از سن چهل سالگی است و بحران بعدی بحث ازدواج دوم است و به همین علت تلاش می کند با اتکا به تجربیاتش از این بحران ها عبور کند.
نظر کاربران
کی زمانش میرسه که باز هم بیای تلوزیون و سریال بازی کنی...
من با همه سریال هایی که توشون نقش داشتی خاطره دارم