کیوان ساکت: کاری میکنند که از کشور برویم؟!
کیوان ساکت، استاد صاحبنام موسیقی و نوازنده مشهور تار و سهتار صراحتا از وضع موجود انتقاد میکند و البته نوک پیکان انتقادات خود را به سمت متولیان هنر و مدیران ارشد وزارت ارشاد نشانه میرود.
پای حرفهایم میایستم
موضوع مورد بحث در گفتوگوی ما ابتدا به لغو کنسرتها برمیگردد. میخواهیم این مسأله را کمی بسط دهیم. اساسا محدودیتهای موسیقی جدی در ایران چگونه است؟ یک هنرمند در این مملکت میتواند آزادانه راهش را انتخاب کند و ادامه دهد یا با موانع مختلفی دستبهگریبان است؟
در این سالها سعی کردهام هنرمندی مستقل باشم و تا جایی که میتوانم حرفم را بزنم، از اینرو آماده هستم برای اینکه بحث را آغاز کنیم. اگر مسأله، اداره ارشاد و فرهنگ اسلامی است که تا حالا این نهاد، رشدی را موجب نشده و تنها چیزی که به دنبال داشته، افزایش نارضایتی میان هنرمندان بوده است. نمیدانم دلیل این کار چیست. من نمیخواهم اسمی از افراد شاغل در ارشاد ببرم، چون همه دوستان من هستند. من عمر خود را در راه موسیقی صرف کردهام. کتابهایی که نوشتهام توسط هنرجویان رشتههای مختلف و نهتنها تار و سهتار نواخته میشود. سالهاست برنامههای آموزشی من از رادیو فرهنگ به گوش هنردوستان میرسد. هر روز برنامه من مبنیبر آموزش لطایف، ظرایف، ردیف موسیقی ایرانی، آهنگسازی، جملهپردازی، بداههنوازی، فرمشناسی و... از رادیو پخش میشود. آیا کارمند جزء اداره ارشاد یک شهرستان صلاحیت موسیقایی بیشتری از ما اساتید موسیقی دارد؟ ما موسیقیدانان هستیم که فرهنگسازی میکنیم.
این میزها بیوفا هستند
فکر میکنید چرا این اتفاق رخ میدهد و کارمندان ادارات شهرستانها با شما چنین برخوردهایی دارند؟
این موضوع برای من هم سوال است. چه کسی به خودش این اجازه را میدهد؟ من متاسفم که متولیان موسیقی با هنرمندان خود، اینگونه برخورد میکنند. تنها دو هفته قبل از کنسرت خیلی لطف میکنند، بر سر من منت میگذارند و به ما مجوز میدهند! میخواهم بگویم که درواقع من باید مجوز بدهم که مسئولان اداره ارشاد در فلان شهرستان اجازه پیدا کنند به آنجا بروند و در مورد موسیقی اظهارنظر کنند. آقایان و خانمها بدانند که این میزها به کسی وفا نکرده است. نام کمترین هنرمندان هم در تاریخ باقی خواهد ماند، ولی از شما فقط ممکن است یک تأثیر بسیار بد به جا بماند. میخواهم این صحبتها نوشته شود. مدیر برنامهام میگفت، مسئولان گفتهاند «به آقای ساکت نگویید ولی ما سه روز زودتر مجوز شما را میدهیم!» درحالیکه من و امثال من که هنرمندان سرشناس این مرز و بوم هستیم باید صلاحیت افراد را تایید کنیم. هنرمندان این سرزمین، انسانهای نازنینی هستند که با تمام دشواریها، سختیها و بیحرمتیهایی که صورت میگیرد، کار میکنند.
کارشناسان ارشاد شهرستان چه کسانی هستند؟
اگر موافق باشید بحث را تطبیقی پیش ببریم و شرایط شما را با هنرمندان دیگر کشورها مقایسه کنیم. شما اجراهای مختلف و بزرگی در سالنهای مهم جهان داشتهاید. ما در ایران یک روند دریافت مجوز داریم. میخواهیم بدانیم در خارج از کشور، ماجرا به چه صورت است؟
مطمئنا پاسخ من برای شما بسیار تعجبآور است. ما در خارج از ایران میرویم و فقط تاریخ اجرای کنسرت را مشخص میکنیم. با وجود سالنهای بسیار، ما باید از مدتها قبل برای دریافت سالن اقدام و اعلام آمادگی کنیم. تنها مسألهای که وجود دارد همین است و بس. یعنی کسی نمیآید به شما بگوید «آلبوم تصویری کار خود را بیاور!» ما میخواستیم کنسرتی در کرج که مرکز استان البرز محسوب میشود، اجرا کنیم. اول ما را به ادارهکل فرستادند. در ادارهکل گفتند «باید به اداره شهر کرج و به دفتر موسیقی آنجا بروید» ولی دیدیم اصلا دفتر موسیقی ندارند! یک دفتر کوچک بود که هیچ شباهتی به دفتر ارشاد تهران نداشت. دفتر کوچکی بود که دونفر آنجا بهعنوان کارمند و مسئول بایگانی نشسته بودند تا پاسخ تماسهای تلفنی را بدهند. گفتیم «چه کنیم؟»
برخی از هنرمندان معتقدند رفتارها و برخوردهای مدیران و کارمندان ادارات ارشاد در شهرهای مختلف با یکدیگر متفاوت است و اعتقاد دارند این تفاوت گاهیاوقات درد را بیشتر میکند. نظر شما در اینباره چیست؟
اگر ماجرا قانونی است که ما که ایالتی نیستیم. ما یک کشور هستیم و یک قانون واحد داریم. اگر قانونی وجود دارد باید به ماده قانونی استناد کنیم. صحبت دوستان هنرمند کاملا درست است. اگر وزارتخانه کل یک چیزی میگوید، یک کارمند جزء یک شهرستان کوچک نمیتواند آن را زیر پا بگذارد. سوالی که من از مسئولان و متولیان هنر در این مملکت دارم این است که مجوزدادن برای کنسرتهای موسیقی به چه دلیل انجام میشود؟ اجازه دهید خودم به این مسأله پاسخ دهم. چند دلیل بیشتر به ذهن من نمیرسد. یکی اینکه در مرحله نخست، مسائلی خلاف امنیت ملی، شئون فرهنگی جمهوری اسلامی، شئون فرهنگی جامعه، شأن مسائل و اعتقادات مردم انجام نشود. یعنی کاری خلاف امنیت ملی، خلاف شأن جامعه، خلاف عرف و... صورت نگیرد.
کاری میکنند که از کشور برویم؟!
گفته میشود حتی کارهایی که در ژانر موسیقی ملل قرار میگیرد و ممکن است در کشوری مثل انگلستان اقبال عمومی نداشته باشد، اگر از رادیو پخش شود، پولش مستقیما به حساب صاحب اثر واریز میشود...
بله، دقیقا همینطور است. با این حال، حرف ما این است که میخواهیم حقوق معنویمان را رعایت کنند، اما این اتفاق رخ نمیدهد که بسیار دردناک است. تاکید من بر این مسأله است. متاسفانه با آدمهای دیگر مانند دانشجوها و حتی شاگردان هنر بهتر از استادان ما رفتار میشود. کسانی که راجع به مجوزها با ما بحث میکنند، صلاحیت ندارند حتی در مورد موسیقی صحبت کنند. آنها به خودشان اجازه میدهند که به هنرمند بگویند «ما دو هفته زودتر مجوز شما را صادر میکنیم.» شما چه کسی هستید که میخواهید مجوز من را زودتر بدهید؟ این حرفی بوده که اداره ارشاد اصفهان به من زده است. اگر اینگونه است پس چرا فلان شخص به من زنگ میزند و میگوید «هر وقت فکر مجوز هستی، اصلا زنگ هم نزن و فقط به من پیامک بده» ولی از آن طرف کارمند ایشان منت بر سر مدیر برنامه من میگذارد و میگوید «ما دو هفته زودتر مجوز نمیدهیم، ولی به آقای ساکت سه روز زودتر مجوز میدهیم.»
منتظر ورود روحانی به مقوله فرهنگیم
فکر میکنید چرا کار دریافت مجوز حتی برای هنرمندانی چون شما سخت و دشوار است؟
نکته مهم دیگری در این میان وجود دارد که نباید از آن غافل شد. اگر هدف این است که چیزی خلاف شأن جمهوری اسلامی، خلاف شأن فرهنگ ایران و اسلام، خلاف امنیت ملی، خلاف شئونات جامعه اسلامی و ایرانی به دست مردم نرسد، شما چرا سنگ جلوی پای هنرمندان نامآشنا میاندازید؟ شما به پمپبنزینها بروید و ببینید که همهنوع سیدی مستهجن و غیرمجاز را در این اماکن و حتی سر چهارراهها و سر گذرها میفروشند. به خیابان انقلاب بروید و ببینید که این اتفاق واقعا رخ میدهد. بهطور مثال خیلیها هستند که مجوز ارشاد نمیگیرند و به حوزه هنری میروند. حوزه با آنها از نظر مالی به توافق نمیرسد، اما آنها به صداوسیما میروند و رسانه ملی، کارشان را صدبار پخش میکند. اینجا یک بام و دو هوا هم نیست، بلکه یک بام و سه هواست!
آقای صالحی امیری در جلسه معارفهشان در تالار وحدت صحبتهایی را مطرح کردند مبنی بر اینکه هنرمندان نامآشنا و پیشکسوت ما اساسا خودشان مسائل موردنظر متولیان امر را در کارهایشان لحاظ میکنند. به نظرتان این سخنان در ساحت عمل چقدر اجرایی میشود؟
میبینیم که در عمل چنین اتفاقی رخ نداده است. بهنظرم ماجرای اصلی تفاوت در نگرشهاست. ما در تهران حداقل در کمیته ارزشیابی و جلسهای که هر سهشنبه برگزار میشود یکی، دو نفر داریم که ما هم آنها را میشناسیم و میدانیم که آن دونفر معمولا به هنرمندان پیشکسوت، احترام خاص خود را میگذارند و همیشه میگویند که «شما نگران نباشید و ما این کار را انجام خواهیم داد.» مسألهای که وجود دارد این است که ما در تهران منتظر رفتارهای متفاوتی بودیم، اما در تهران هم این اتفاق نیفتاد. من چند هفته پیش با وحید تاج کنسرت داشتم، اما اینقدر مجوز ما را دیر دادند که تمام برنامههایمان تحتالشعاع قرار گرفت. برای چه این کار را میکنند؟ مگر نه اینکه بارهاوبارها مدیران مختلف گفتهاند «کیوان ساکت، مجوز نمیخواهد.» پس اگر مجوز نمیخواهد چرا مجوز تبلیغ را به ما نمیدهید یا دیر میدهید؟
نظر کاربران
از قدیم چه خوب گفتند که بلال که مرد اذان گو قحط نیست .منت نگذارید بر سر ملت .