چگونه كتابهای خوب را از بد تشخیص دهیم؟
برای سالهای طولانی باورداشتیم كه: اگر در كوله پشتی هر سرباز یك كتاب بود هر گز جنگی در نمیگرفت اما حالا، در دنیای واقعی، میبینیم در كوله پشتی بسیاری از جنگجوهای بیرحم در جنگهای بیمنطق میشود كتابهایی پیدا كرد كه بیرحمی را توجیه و یا حتی توصیه میكند.
در كلاسها یا كارگاهها حتی آنهایی كه شركت كنندگانش مربیان و كتابداران هستند، همیشه این سؤال مهم از من پرسیده میشود كه چه معیارهایی برای انتخاب كتابهای خوب وجود دارد ؟ همه بهدنبال راه میان بری برای پیدا كردن مناسبترین كتابها هستند. هر چند در اینجا راههای عملی انتخاب كتاب را با هم مرور خواهیم كرد، اما واقعیت این است كه هوشمندانهترین میانبرهای دنیا هم والدین یا مربیان را از خواندن كتابهایی كه میخواهند به بچهها معرفی كنند بینیاز نمیكند؛ زیرا در نهایت از میان تعداد بسیار زیاد كتابهای خوب، این شما هستید كه باید تشخیص بدهید كدامیك برای فرزند یا شاگرد شما مناسب است. هیچ راه و كلیدی جای تشخیص فردی شمارا نخواهد گرفت. هر چند معیارها كمك میكنند تا این تشخیص فردی، دقیق و مطابق با معیارهای صحیح كتابخوانی باشد.
كودكان را از این كتابها دور كنید!
اگر موفق شدید بچهها را به مطالعه عادت بدهید میتوانید برای بقیه عمرتان با خیال راحت بنشینید و فرزندتان را تماشا كنید كه میتواند با دیگران ارتباط بهتری برقرار كند(زیرا خواندن رمان به او كمك میكند كه آدمها را عمیقتر بشناسد و آنها را بهتر درك كند) میتواند برای مشكلاتش بهترین راهحل را پیدا كند (چرا كه یاد گرفته با كمك كتابها همیشه بهترین متخصصها را در دسترس داشته باشد) همچنین هوش درسی و اجتماعی بالاتری دارد و تواناییهای بسیار دیگری كه به او كمك میكنند به قول معروف؛ تا حد قابلقبولی به تنهایی گلیم اش را از آب بیرون بكشد. با این همه از یاد نبریم كه مهمترین مانع بر سر راه عادت دادن كودك به مطالعه، خود كتابها هستند !
كسالتآورها
كودك را از كتابهای خستهكننده و كسالت آور دور كنید! این توصیهای بسیار جدی است. اگر نخستین مواجهههای كودك با كتاب به جای احساس لذت و سرگرمی، خستگی و كسالت باشد میتوانید مطمئن باشید كه او دیگر هر گز به میل خود به سراغ كتاب نخواهد رفت.
خشنها!
متأسفانه كتابهای زیادی هستند كه در قالب داستان كارهای خشونت آمیز را امری روزمره جلوه میدهند، مثل چوپانی كه سگش را میزند یا پیرزنی كه دم گربهاش را میچیند. عادیسازی خشونت بهخصوص برای كودكان، تأثیر مستقیم بررفتارهای پرخاشگرانه و دگر آزارانه خواهد داشت.
پیش فرضهای ثابت
این اسمها را بخوانید و به نخستین صفتی كه پس از خواندن آنها به ذهنتان میآید توجه كنید: گرگ، خرس، روباه... معمولا نخستین صفاتی كه با خواندن این اسمها به ذهن ما میآیند از این قرارند: گرگ بدجنس، خرس شكمو، روباه مكار. گمان نمیكنم تعداد زیادی ازما با گرگها، خرسها یا روباهها از نزدیك بر خوردی داشتهایم. درواقع؛پیش فرضهای ما را داستانهایی كه در كودكی خواندهایم ساختهاند، اما این موضوع چه اهمیتی دارد؟ داشتن پیش فرض ذهن ما را به قضاوتهای شتاب زده عادت میدهد.
تقسیم بندیهای جنسیتی
كتابهایی كه پسران و دختران را از تجربههای مختلف منع میكنند یا توانایی، خُلق، یا رفتار خاصی را به یك جنس نسبت میدهند دنیای كودكان را به دو بخش زنانه ومردانه تقسیم میكنند و معمولا باعث آسیبهای شخصیتی عمیقی در كودكان خواهند شد. یادمان باشد كه بر پایه برخی از نظریههای روانشناسی هر مردی در روانش نیمهای زنانه دارد و هر زنی نیمهای مردانه.
داستانهای فولكلور و هنجارهای اجتماعی
اغلب داستانهای فولكلور نهتنها برای سر گرمی بلكه آموزش هنجارهای اجتماعی زمانه خود به كودكان ساخته شدهاند. این داستانها شیرین و دوست داشتنی هستند و همچنان در میان كتابهای كودكان حضور پر رنگی دارند. نكته قابل تامل اینجاست كه بسیاری از این هنجارها تغییر كرده و یا منسوخ شدهاند، اما داستانها تغییر نكرده اند؛ مثلا خاله سوسكه در اصل داستانی برای آموزش هنجارهای زندگی خانوادگی به كودكان بوده است. این داستان به دختران میآموزد كه تنها راه برای دستیابی به خانه و ایوان و قلیان و..، ازدواج با مردی است كه اینها را فراهم كند (خود خاله سوسكه تنها مصرفكننده است) و البته مردان زن هایشان را كتك میزنند.
فهرستهای راهنما
شاید پر رونقترین بخش بازار كتاب ایران، كتابهای كودكان باشد. حتی اگر خودمان اهل مطالعه نباشیم معمولا برای فرزندانمان كم یا زیاد كتاب میخریم همین رونق باعث میشود تا كتابهای بیكیفیت و بیمعنا در بازار كتاب كودكان بسیار زیاد باشد. در این بازار آشفته یكی از میان برهای پیدا كردن كتابهای خوب مراجعه به فهرستهای كتابهای برگزیده است.
شورای كتاب كودك
یكی از قدیمیترین جاهایی است كه با تمركز بر پایش كتابهایی كه برای كودكان و نوجوانان منتشر میشود، هر ساله فهرست كتابهای خوب و برگزیدهاش را منتشر میكند. این كتابها با چندین مرحله داوری در گروههای تخصصی انتخاب و معرفی میشوند. این فهرست برای استفاده عموم در سایتهای فرهنگی و نشریات منتشر میشود.
كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان
كانون هم در یك داوری چند مرحلهای در رشتههای مختلف كتابهای منتشر شده سالانه خود را بررسی میكند و بهترین آنها را در نشریهها و سایت رسمی خود معرفی میكند.
كتابهای رشد
مؤسسه رشد وابسته به آموزش و پرورش هم با بررسی كتابهای منتشر شده هر ساله خود، فهرستی از كتابهای برگزیده و قابل خواندن را منتشر میكند. این فهرست در سایت رسمی رشد قابل دسترسی است.
لاك پشت پرنده
منتقدان و متخصصان ادبیات كودك و نوجوان با بررسی كتابهای كودكان و نوجوانان آنها را با ردهبندی كیفی معرفی میكنند. فهرست مفصلی كه حاصل این بررسی است، هرسال منتشر میشود.
جوایز
جز موارد بالا جوایزی مثل كتاب سال، جایزه مهدی آذر یزدی (برای باز نویسی و باز آفرینی ادبیات كهن ایران) سپیدار (جایزهای برای كتابهایی با محتوای زیست-محیطی) جایزه شهید غنی پور و شهید شاهی هم نشان میدهند كه كتابهای انتخاب شده از داوریهای زیاد سر بلند بیرون آمدهاند و میتوانید تا حد زیادی به آنها اعتماد كنید.
نظر کاربران
یادمه وقتی بچه بودم برام خاله سوسکه رو خوندن به شدت ازش بدم اومد و برام توهین امیز بود سوال منو با چی میزنی تقریبا بعد از اون همه پسرا رو میزدم که حتی به ذهنشون نرسه که میتونن منو بزنن, بله کتاب واقعا تاثیر داره
مقاله مفیدی بود.درسته هر کتابی ارزش خوندن نداره.مخصوصا کتاب کودک رو باید خیلی با دقت و هوش انتخاب کرد.حتی داستانهای مثل سیندرلا و ازین دست داستانها هم که یه نفر بدون هیچ تلاشی شانسی به بهترین موقعیت میرسه و چشم افراد حسودی رو که دائم ازش کلفتی میکشیدن رو در میاره.این چی به بچه یاد میده واقعا؟یا پسر فقیری که یه چراغ جادو پیدا میکنه و یهو ثروتمند میشه یا یه نیروی خاصی بدست میاره که دل شاهزاده خانومو میبره.اینا تو بزرگسالی هم طرف رو معتقد به شانس و رویاپردازیهای غیرواقعی میکنه.خیلی از مردم رو نگا کن هنوزم منتظرن یه گونی پول بیفته وسط خونشون چون درونشون پر از این داستانهاس