شیرینی های سریال مهرآباد از زبان کارگردان
سجادي كه ۲ تلهفيلم و يك كار سينمايي را هم به نام خط آتش در كارنامه خود دارد از مهرآباد راضي است و ميگويد از بازخوردهايي كه گرفته به نظر ميرسد مخاطب تلويزيون هم با اين سريال ارتباط برقرار كرده است.
مجله زندگی ایده آل: فريد سجادي حسيني كه 4سال قبل سريال «بارون» را براي تلويزیون ساخت، بعد از سالها تجربه دستيار كارگرداني، برنامهريزي و مجري طرح در پروژههاي تلويزيوني و سينمايي يك سريال قابل توجه را براي شبكه تهران كارگرداني كرده است. سجادي كه 2 تلهفيلم و يك كار سينمايي را هم به نام خط آتش در كارنامه خود دارد از مهرآباد راضي است و ميگويد از بازخوردهايي كه گرفته به نظر ميرسد مخاطب تلويزيون هم با اين سريال ارتباط برقرار كرده است.
مهرآباد چطور كليد خورد؟
علي تقيپور تهيهكننده اين سريال به من گفت اميد سهرابي شروع به نوشتن فيلمنامهاي كرده كه عالي از آب در آمده. بعد از آن تقيپور كار ساخت سريال را به من واگذار كرد و روز به روز قضيه جديتر شد. وقتي ديديم كه كار باارزش شده، تصميم گرفتيم يك تيم از بازيگران مناسب اين نقشها را انتخاب كنيم كه جنس بازيشان به سريال بخورد. اتفاقا هم سهرابي و هم تقيپور با من همعقيده بودند و با حضور پسرم كه دستيارم بود شروع به انتخاب بازيگران كرديم. پس از آن در ۱۷ آبان سال ۹۰ كار را كليد زديم و ۶ ماه و نيم شوتينگ كار طول كشيد و در خرداد ۹۱ تمام شد. بعد از پايان كار هم هيچ گاه زمان پخش سريال قطعي نشد و با بررسيهايي كه شبكه انجام داد، صلاح ديدند كار در زمان مناسبتري پخش شود. الان مدتي است سريال پخش ميشود و آنطور كه از مخاطبان شنيدهايم ساعت ۱۱ شب بهترين زمان ممكن براي ديدن سريال است.
خوشي گروه در كيفيت سريال تاثير گذاشت
كار در لوكيشنها و با بازيگران زياد سختيهاي خاص خودش را داشت اما اينقدر روزگار خوشي براي ما بود و آنقدر خوش ميگذرانديم كه همه كار را دوست داشتيم. در طول ساخت سريال همه عوامل با هم رفيق بودند و اين جو صميمي به پيشرفت كار كمك زيادي كرد. من اين جو را از سريال امامعلي(ع) تا امروز نديده بودم. خود من خيال ميكنم اين خوشي در كيفيت سريال هم تاثير لازم را گذاشته و در اثر محسوس است. ما براي تهيه ۳۰ قسمت ۴۵ دقيقهاي در اين سريال بيش از ۲۰۰ لوكيشن داشتيم و مدام بچههاي صحنه، توليد و تداركات از ما عقب ميافتادند. يك جاهايي واقعا سرعت كار بالا مي رفت و واقعا اين فاصله زياد ميشد اما خوشبختانه همه كارشان را خوب انجام دادند و كمك كردند تا در نهايت محصول نهايي اثر قابل قبولي براي خودمان باشد.
اين يك كمدي- درام اجتماعي است
ما هرگز نگفتيم كه ژانر اين سريال طنز است بلكه دوستاني كه نقد كردهاند يا تعريف كردهاند، ايراد گرفتهاند كه نگاه طنز داريم. در واقع اگر بخواهيم مكتب يا ژانري را براي اين سريال در نظر بگيريم، ميتوانيم بگوييم مهرآباد يك كمدي - درام است. من فكر ميكنم اساسا خود زندگي آنقدر تلخ شده كه شيرينيهايش ديده نشود. در واقع يك اثر تراژيك كاري ميكند تا مخاطب كار را ببيند و حتي بزرگان ما در كارهاي درام و تراژيك هم لحظههاي شاد و مفرحي را ديدهاند و اينطور نيست كه يك زغال سياه يا عسل شيرين را جلوي آدم بگذارند. اين كار يك كمدي- درام اجتماعي است كه همه اين شيرينيها و تلخيها را در خود دارد و در پايان قصه هم معلوم ميشود كه همه چيز درست بوده و همه اتفاقات طوري چيده شده كه دروغ و كلكي در آن نباشد. اين با منطق و شرايط زندگي ما ميخواند و عين زندگي است.
نميخواستيم بازيهاي اغراق شده بگيريم
شايد يك بخش زيادي از تعريفهايي كه ميشنويم را بتوانيم به حساب تعارفهاي هميشگي بگذاريم آما آنچه ميتوان رويش حساب كرد خيلي خوب بوده است. يعني آنچه ما ميفهميم تعارف نيست و كسي كه كار را نميشناسد نميتواند تعريف الكي كند. در ساخت و توليد اين مجموعه ما كار خودمان را كرديم. هميشه به اين فكر ميكنم كه بايد ارتباط صميمانهاي با مخاطب برقرار و سعي كنيم به شعور مخاطب احترام بگذاريم. براي ايجاد كار خوب نياز به درك متقابل است و لازم نيست حتما به تكنيك خاصي متوسل شويم. كافي است صميمي و بي غل و غش باشيم، در اين صورت لازم نيست از كلكهاي رايج براي جذب مخاطب استفاده كنيم. مثلا هرگز نخواستيم از بازيگرانمان بازيهاي اغراق شده بگيريم، هر چند خود بچهها هم اهل اينجور بازيها نبودند. ما حركات پيچيده دوربين نداشتيم مگر اينكه ضرورت داشته باشد يا هرگز ميزانسن هاي عجيب و غريب نداشتيم جز يك رئاليسم عادي. شما در طراحي صحنه ما اصلا صحنه را احساس نميكنيد و همين جاست كه مخاطب نميگويد چه طراحي صحنه جالبي، چه كارگرداني خوبي. من معتقدم اثر هنري بايد ديده شود و فيلمنامه، قصه را جلو ببرد. اگر اينطور باشد مخاطب جذب آرتيست نميشود. يعني در كار خالصا و مخلصا آن مقدار كاري كه بلدي را انجام بدهي و در جهت موفقيت اثر استفاده كني كه من فكر ميكنم مهرآباد از اين حيث موفق بوده.
دنبال بازيگر تئاتري نبوديم
من هيچوقت به اين فكر نكردم كه بازيگران تئاتري باشند يا متد اكتينگ يا سبك بازيگري استانيسلاوسكي را پياده كنند. براي من مهم اين بود كه بازيگر نقش را چطور از فيلتر خودش عبور ميدهد و در زمان انتخاب بازيگران ميگفتم براي اين كار بازيگراني با مكتب بازيگري خاص ميخواهم كه اميد سهرابي و علي تقي پور هم به اين مسئله قائل بودند. بعد از اين نشستيم و فكر كرديم كه چه كار كنيم و در اثر جستوجوهايمان رسيديم به علي سرابي تئاتري. ما در انتخاب بازيگران اصلا به اين فكر نكرديم كه برويم از تئاتر بازيگر بياوريم بلكه دنبال بازيگراني بوديم كه جنس بازيشان با چيزي كه ما ميخواهيم تناسب داشته باشد و چه كساني به اين كار خاص جور درميآيند. يعني اينطوري بود كه براي نقش كيا يا نعيم يكسري بازيگر را با خصوصياتي كه مدنظرمان بود كانديدا كرديم و درنهايت به بازيگراني مثل سرابي و سيدي رسيديم. البته اين كار يك ريسك هم به حساب ميآمد چرا كه شايد منطقي باشد بازيگري كه در تلويزيون شناختهشدهتر است را بياوريم و مخاطب را جذب كنيم اما ما آنچه در ذهن داشتيم را به اين ريسك نفروختيم.
نظر کاربران
حالا چرا مهراباد اسمش شده؟؟؟!!!!!