ناصر هاشمی: بیمار اصلی منم، نه شهاب حسینی!
ناصر هاشمی از بازیگران باسابقهای است که در هر سه عرصه سینما، تئاتر و تلویزیون کارنامه قابل توجهی دارد. از سریال «سمندون» و «روزگار قریب گرفته» تا فیلم «خانه پدری» که برای چندمینبار همکاری درخشانی با کیانوش عیاری داشت.
ممکن است نابودش کند! اول اینکه با عنوان بازیگر گزیدهکار چندان موافق نیستم چون انگار بازیگر را در یک مقام خاص قرار میدهد و از دیگران دور میکند. کار من بازیگری است و دوست دارم مثل هر آدم دیگری سرکار بروم. این کمکاری برایم خوشایند نیست. اما تلاشم را میکنم در جایی قرار بگیرم که جای درستی باشد. وقتی در یک فیلم بازی میکنید با تمام فیلم شریک هستید. چه فیلمی اثرگذار باشد یا ضعیف. همیشه سعی کردم نقشهایی را انتخاب کنم که جای دفاع داشته باشند.
آیافیلمنامه «برادرم خسرو» جذاب بود که کار با یک کارگردان فیلم اولی را قبول کردید یا ترکیب بازیگران برای شما مهم بود؟ چطور برای همکاری دعوت شدید؟
در درجه اول سناریو مهم بود. اولینبار امیر سیدی با من تماس گرفت. سیدی کسی است که سالها بهعنوان دستیار کارگردانهای معتبر از جمله داریوش مهرجویی کار کرده و در حرفه خودش اعتبار خوبی دارد. وقتی چنین آدمی به شما زنگ میزند یعنی با کاری سطحی روبهرو نیستید. سناریو را که خواندم تعجب کردم چون بعد از مدتها فیلمنامهای جذاب را خواندم. فیلمنامهای که لایههای پنهان معنایی در خود دارد.
شخصیت خسرو بیماری دو قطبی دارد و با پرداخت مناسب، فیلم جزو معدود فیلمهایی قرار میگیردکه روایتی روانکاوانه را مد نظر قرار داده است. آیا فیلمنامه به اندازه کافی درباره وجوه روانی آدمها جزئیات داشت؟ شیوه برخوردتان با کاراکتر خودتان به چه شکلی بود؟
بیگلری که با کمک همسرش، پریسا هاشمپور، فیلمنامه را نوشته، در گذشته خودش ما بهازای واقعی چنین آدمهایی را دیده بود. برای نوشتن این سناریو بیش از یک سال تحقیق کرده و با بیماران دو قطبی و روانشناسان مختلف حرف زده بودند. نقشی که من بازی کردم بیماری پنهانی دارد که بسیاری از ماها داریم. البته شاید نتوان اسم بیماری را بر آن گذاشت.
بازی شهاب حسین کاملا برونگرا و پر اکت است. شما به مقتضیات شخصیتی که دارید بازی درونگرا و فاقد کوچکترین برونریزی حسی را ارائه کردهاید. چطور به این تضاد در بازی رسیدید؟ شیوه تمرینها به چه شکلی بود؟
بههر حال کارگردانی وجود دارد که به شکلی کار و بازی را کنترل میکند و در عین حال قرار است که ما دو تا آدم مختلف باشیم. شخصیت دو قطبی معمولا این بستر را دارد؛ یعنی آدمهایی که بسیار پرهیاهو و پر انرژی هستند و برونگرا رفتار میکنند. شیدایی خاصی دارند و افسردگی خاصی. در واقع یک نمایشگری در این شخصیت وجود دارد. اما برای بازی من نیازی نبود و قرار بود در فیلمنامه شخصیتی که من بازی میکنم وجوه مختلفش برای تماشاگر بهمرور آشکار شود.
در کارنامه کاری شما همکاری با کیانوش عیاری بیشتر از هر کارگردان دیگری دیده میشود. امضای شخصی عیاری این است که نگاه بهشدت واقعگرایانهای به موقعیتها دارد، کمتر با فیلمنامه کامل سر صحنه ظاهر میشود و بیشتر کار سر صحنه شکل میگیرد. در «برادرم خسرو» هم چقدر همکاری با عیاری به شما کمک کرده است؟
هر بازیگری باید یک بار با عیاری و شیوه منحصر بهفردش کار کند. شرایط را خیلی خوب آماده میکند. تسلط کامل دارد بر شیوهای که ذهنیت خودش را به عینیت بدل میکند. کمی سخت است برای همکاری چون ممکن است سناریویی وجود نداشته باشد و هر روز وارد فضایی میشوید که از یک لحظه بعد و در کل روز بعد خبری ندارید. اما شیوهای است که به ملموس بودن فضا کمک میکند. مثلا در «برادرم خسرو»، کارگردان روی آدمها مکث میکرد و بازیگری دیگری میطلبید.
این سوال را به این دلیل پرسیدم که بهنظر میرسد در «برادرم خسرو» فضا برای بداههپردازی شما فراهم بوده است. چقدر در فیلمنامه و اجرا دخل و تصرف کردید؟ تفاوتش با بداههپردازیهای کارهای عیاری چه بود؟
با بیگلری خیلی بحث و تحلیل میکردیم و گفتوگویمان حدود سههفته طول کشید که اینها چطور آدمهایی هستند. ولی درنهایت کارگردان حرف آخر را میزند و امضای او پای کار است. فضای خیلی تحلیلی در پشت صحنه وجود داشت. صحنههایی بهطور بداهه هم بود که برخی در فیلم استفاده شده و برخی هم نیست. کار عیاری به این شکل بود که بیشتر اجرا در ذهن او میگذرد اما بیگلری سناریوی کامل داشت و بر اساس آن نقشه راه ما شکل گرفت.
در روزهای جشنواره که فیلم را دیدید و در روزهای اخیر، بازخوردها به چه شکلی بود؟ آیا تفاوتهایی را داشتند؟
بازخوردها خیلی خوب بود. «برادرم خسرو» از فیلمهایی است که وقتی تماشاچی وارد سالن میشود. آرام آرام از لحظه خشنی که بین من و خسرو در میگیرد بیننده در داستان غرق میشود و در همه نمایشها این را دیدم. در واقع بیینده ابتدا با شوخ و شنگیهای خسرو ارتباط مفرحی برقرار میکند اما در ادامه غافلگیر میشود و به فکر فرو میرود که ممکن است برای همین آدم شوخ و شنگ اتفاقهای خطرناکی رخ دهد.
نظر کاربران
فیلم دیدنی تماشایش توصیه میشود