اسکورپیونز «Scorpions»؛ ژرمن هارد راک
ابتدا و پیش از اصل مطلب بیان مقدمه ای کوتاه ضروری می نماید. تمام نخبگانی که از موسیقی آلمان در سطح جهان به شهرت رسیده اند شامل یکی از این دو نکته می شوند.
1. نوازندگان یا ارکسترهایی که موسیقی بدون آواز را اجرا می کنند؛
۲. گروه هایی که ترانه هایشان را به زبان انگلیسی می خوانند.
دلیل این امر ماهیت زبان آلمانی است؛ زبانی که طنین آن از لطافت و گوش نوازی فاصله دارد و شاید به همین دلیل خوانندگانی که آهنگ هایشان را به زبان آلمانی خوانده اند، هیچ یک خارج از محدوده آن کشور به شهرت نرسیده اند.
اسکورپیونز1
مایکل نتوانست با برادرش کنار بیاید و از اسکورپیونز جدا شد و نوازنده ای به اسم «یولی جان روت»۲ به جای او آمد. یولی نوازنده ای توانا در گیتار کلاسیک بود و به آثار «شوپن» گرایش داشت. بیان این نکته هم ضروری است که اسطوره های موسیقی کلاسیک تاثیری شدید بر خلاقیت موسیقی دان های عصر حاضر، به ویژه اروپاییان پنجاه سال گذشته داشته اند. برای مثال مایکل شینکر تحت تاثیر آثار «پاگانینی» بود.
صفحه دوم اسکورپیونز در سال 1974 بیرون آمد و در آن یولی، استعداد خود را بروز داد. در این آلبوم با عنوان «پرواز به رنگین کمان»3 تفاوت کاملا آشکار بود و یولی توانایی خود را به اثبات رساند.
در سال های بعد آلبوم های «Virgin Killer» و «In Trance» و «Taken by force» یکی بعد از دیگری به موفقیت گروه استحکام بخشید. حالا دیگر شهرت اسکورپیونز از مرزهای اروپا عبور کرده و به سراسر آمریکا و ژاپن رسیده بود. آلبوم «Tokyo Tapes» محصول سال ۱۹۸۰، کلکسیونی از بهترین آهنگ های گروه بود و در قالب دو صفحه بزرگ به طور زنده از کنسرت گروه در توکیو ضبط شده بود که در حقیقت آخرین نشانه از همکاری یولی با گروه بود. پس از آن یولی ترجیح داد مانند مایکل روش خاص خود را پی بگیرد و مستقل کار کند.
به جای یولی نوازنده آلمانی به نام «متیوس جابز»4 به گروه آمد و عهده دار نواختن ملودی ها شد؛ گیتاریستی که تاکنون با گروه همراه بوده است. با آمدن جابز، اسکورپیونز به سمت و سوی ملودی های قوی تر و در عین حال تجاری تر سوق داده شد. آلبوم «Love drive» در سال 1979 شهرت گروه را جهانی کرد و بعد از آن در دهه هشتاد با آلبوم های «Black out» و «Love at first sting» همانند بهترین گروه های راک انگلیسی و آمریکایی از آنان استقبال شد.
رودلف شینکر و متیوس جابز به خوبی در نواختن ها مکمل یکدیگرند. شماری از اشعار آهنگ ها از ترانه سرایان حرفه ای خریداری شده و شماری دیگر توسط کلاوس ماینه سروده می شوند. در یک آلبوم دو صفحه ای با عنوان «World wide live»، گروه تمام آهنگ های خوب گذشته شان را به صورت زنده ضبط کردند. مهارت «فرانسیس بوخ هلز» (نوازنده بیس) و «هرمن ریربل» (طبال) در آثار ضبط شده و در صحنه نمایش بسیار حائز اهمیت است.
آلبوم ترانه های رومانتیک (۲۰۰۳)
مطالعه دیسکوگرافی یک گروه فعال با چهل و چند سال سابقه را نمی توان در مطلبی کوتاه جای داد؛ اما می توان یک الگوی مشخص از میان آلبوم ها انتخاب کرد و با تفسیر کوتاهی از تراک های آن ماهیت هنری گروه را سنجید. مجموع آثار این گروه ویژگی هایی دارد که با شنیدن یا شناخت آن می توان به راز موفقیتشان پی برد.
این مجموعه یا همان «Scorpions Ballads» دارای ۱۵ تراک آرام است که هر آهنگ از یکی از آلبوم های گروه انتخاب و از زمان انتشار تا به حال به دفعات تجدید چاپ شده است. «هنوز تو را دوست دارم»۵ تم رمانتیک بسیار زیبایی دارد و به اثبات می رساند که قوی ترین ترانه های عاشقانه را باید در این سبک از موسیقی یعنی هارد راک جست و جو کرد. این تراک با گذشت بیش از بیست سال از قدمت این آهنگ، هنوز طراوتش را حفظ کرده است.
«توفان تغییر»۶ مضمون سیاسی دارد و منظور آن تحولی است که منجر به از هم پاشیدن اتحاد جماهیر شوروی شد. جالب است که هر بار اسکورپیونز در مسکو کنسرت داشتته، آهنگ یاد شده از سوی تماشاگران روسی تقاضا شده است. طبق آنچه در ویکی پدیا آمده، این تک آهنگ در رده دوازدهم عنوان پرفروش های جهان به ثبت رسیده است.
«تعطیلی»7 عنوان یکی دیگر از آهنگ هاست. هر آنچه لازمه یک اثر ناب است در این آهنگ به گوش می رسد؛ گیتار با ملودی بسیار قوی، خواندن گوش نواز و تنظیم بی عیب و نقص. «زیر یک آفتاب»8 مضمون صلح و دوستی در خود دارد با این جملات که همه روی یک کره خاکی زندگی می کنیم و از یک خورشید، روشنایی می گیریم؛ بنابراین پروردگار از ابتدای خلقت، همه مردم را به طور مساوی از نعمت های خود بهره مند کرده است.
«همیشه در جایی»۹ مملو از جاذبه ای است که در هر آلبوم اسکورپیونز شنیده می شود و ضامن موفقیت آلبوم یادشده نیز هست. دو قطعه دیگر توسط میتوس جابز نواخته شده اند. معمولا رودلف شینکر ملودی های ساده را انتخاب می کند و آهنگش را روی آن می سازد. «لحظه افتخار»۱۰ نیز از این قاعده مستثنا نیست؛ مزید بر آنکه اشعارش با کمک یک ترانه سرای انگلیسی سروده شده و در صدر بهترین های اسکورپیونز جای دارد.
گروه های غیرانگلیسی زبان، همیشه برای سرودن اشعارشان به زبان انگلیسی دچار مشکل بوده اند. وقتی یک گروه آلمانی مانند اسکورپیونز به شهرت ایده آل می رسد، منتقدان نشریات انگلیسی را متوجه ترانه های خود می کنند. از دیدگاه این منتقدان تزریق احساس و عواطف در اشعار، لازمه اش تسلط کامل و شناخت ادبیات منظورم است؛ از این رو هرگز نباید توقع داشت که منتقدان روی خوشی به ترانه سرایان رقیب نشان دهند. در هر حال، این قضیه موجب آن نشده که اسکورپیونز یکی از گروه های موفق اروپایی نباشد.
یکی دیگر از آهنگ های تحسین برانگیز آلبوم «ریتم عشق»۱۱ نام دارد که ملودی زیبای آن توسط ارکستر های کوچک و بزرگ اجرا شده است. در سال ۲۰۰۰ به بهانه شروع هزاره سوم، اسکورپیونز بخت خود را برای کار بار ارکستر ۱۱۷ نفری فیلارمونیک برلین که از برجسته ترین ارکسترهای کلاسیک جهان است، امتحان کرد. این ارکستر تحت نظر سه رهبر بزرگ، آهنگ های آشنای گروه را با همه عظمت، آن گونه که می توانست در کلاس و شان آثار کلاسیک باشد به روی صحنه آوردند. برای آنکه آهنگ ها به فضای کلاسیک نزدیک تر باشند، گروه ترجیح داد که اجرا و ضبط در وین انجام پذیرد.
شماری از گروه های راک شانس خود را در این راه آزموده بودند که بعضی از آنان موفق بودند و برخی دیگر چندان موفق نشده بودند؛ ولی تلاش اسکورپیونز ثمربخش بود و نتیجه کار، اثری به یادماندنی شد که در فرمت های سی.دی، دی.وی.دی و نوار وی.اچ.اس با عنوان «لحظه افتخار» به بازارهای موسیقی آمد. آهنگ هایی که مورد علاقه دوستداران اسکورپیونز بود، این بار در سبک کلاسیک جلوه تازه ای داشتند.
یک سال بعد، در سال ۲۰۰۱ اسکورپیونز جهشی تازه کرد و طی کنسرتی تماشایی و صحنه آرایی پرزرق و برق، باز هم آهنگ های مشهورشان از جمله «باغ وحش»، «تندباد» و تعطیلی۱۲ را هر کدام با دو یا سه دهه سابقه، بدون استفاده از گیتار برقی۱۳ در حضور جمعیتی انبوه اجرا کردند. عنوان آلبوم «Acoustica» بود و نشان می دهد از گیتار آکوستیک استفاده شده که همانند آلبوم فوق یادشده در بالا به صورت صوتی و تصویری بیرون آمد و یکی دیگر از آثار برجسته اسکورپیونز محسوب می شود.
اسکورپیونز در سال 2012 اعلام کرد که با انتشار آلبومی دیگر برای همیشه از موسیقی کنار خواهدرفت. این آلبوم با نام«بازگشت» 14 به گفته خودشان ادای دِینی به بزرگانی بود که با آثارشان گذشته موسیقی را رنگین کرده بودند. این آلبوم با بدگویی و مخالفت منتقدان رو به رو شد و آن را از جانب گروهی با یک کارنامه درخشان اشتباه محض دانستند. شماری از تراک ها اجرای تازه ای از آهنگ های سابق خودشان و شماری دیگر متعلق به اساتیدی چون «جان لنون» و گروه کینکز بود. گروه بلافاصله یک مجموعه تور را با عنوان کنسرت خداحافظی روی صحنه برد و ظاهرا به پایان خط نزدیک شد.
انوشیروان روحانی و اسکورپیونز
در سالیان اخیر تلفیق موسیقی شرق و غرب در بسیاری از آثار اروپایی و آمریکایی شنیده می شود. سبک های موسیقی برای پرهیز از یکنواختی، نیاز به تنوع تغییر دارند. در این سال ها، موسیقی شرقی و غربی وامدار یکدیگر بوده اند و در متحول کردن چهره هنر نقش داشته اند. در این راستا، اشاره می کنیم به آهنگ «May be I May be you» از آلبوم «Unbreakable» که حاصل همکاری آهنگساز و نوازنده برجسته ایرانی، «انوشیروان روحانی» با این گروه است. این قطعه زیبا در سال ۲۰۰۳ در کنسرت راک ها آلمان به اجرا درآمد و موجب شد تا گروه علاوه بر قطعه یادشده، از روحانی بخواهند تا وی ترتیب تهیه دو آهنگ دیگر از ساخته های خود را برای همین آلبوم بدهد.
استفاده از تم های ایرانی در این سه آهنگ اهمیت دارد و آنان را متفاوت از سبک معمول آلبوم های اسکورپیونز کرده است. در خبرها آمده بود که کلاوس ماینه، خواننده گروه اسکورپیونز در تهران است. عکس هایی هم در سمپوزیوم فدراسیون جهانی جراحان مغز و اعصاب و همچنین رستورانی در شمال تهران از وی گرفته شده بود.
ماینه به دلیل رابطه دوستانه اش با پروفسور «مجید سمیعی» به عنوان مهمان او به ایران سفر کرد و در شبکه های اجتماعی همراه با همسر پروفسور سمیعی در سمپوزیوم مورد نظر دیده شد. سمپوزیوم جراحان مغز و اعصاب تا سوم اردیبهشت 1395 در تهران برگزار شد و گویا ماینه بعد از آن تاریخ از ایران خارج شده است.
این روزها رودلف شینکر و اسکورپیونز کجا هستند؟
گیرنده جایزه بهترین گروه موسیقی در سال ۲۰۱۱ در جشنواره جوایز متال گورو۱۵، اسکورپیونز بود؛ آن هم نه به خاطر انتشار یک آلبوم درخشان در آن سال، بلکه به واسطه ۴۰ سال فعالیت بی وقفه و دست یافتن به شهرت جهانی از گروهی گمنام و زیرزمینی به نمادی برجسته برای موسیقی راک در آلمان. آن ها در این راه طولانی افزون بر از دست ندادن طرفداران پر و پا قرص قدیمی، نسل های جدید را نیز با خود همراه کرده اند.
اسکورپیونز با کمال تعجب، با وجود اینکه شماری از همکاران خلاق و کلیدی گروه، چون مایکل شینکر (گیتاریست/ آهنگساز)، یولی جان روت (گیتاریست)، هرمن ریربل (طبال) و «دی یتر درگز» (تهیه کننده/ مشاور) را از دست داد، از پا درنیامد و به جنب و جوش همیشگی اش ادامه داد. از ابتدای شروع به کار، اسم رودلف شینکر با اسکورپیونز گره خورده بود. رودلف عاشق موسیقی بود و در یک خانواده موسیقی دوست با برادرش مایکل و خواهرش «باربارا» که او هم در دهه هشتاد در گروهی آلمانی به نام «ویوا» 16 نوازنده کیبورد بود، در کنار والدینشان، که آن دو هم نوازنده ویلن و پیانو بودند، زندگی می کردند. از سال 2012 تا 2015، اسکورپیونز مشغول کنسرت های جهانی بود؛ حتی مناطقی چون آمازون، آلاسکا و برای پنجمین بار مسکو.
این تورها آخرین کنسرت های گروه بود که جنبه خداحافظی با طرفداران را داشت و در ژانویه ۲۰۱۶ رسما اعلان بازنشستگی کردند. فارغ از این مباحث، نکته دیگری هم لازم به یادآوری است و آن اینکه اسکورپیونز در موسیقی راک، گروهی نوآور مانند «بلک سبث»، «جوداس پریست» و «آیرون میدن» نبودند. اسکورپیونز در آثار خود از درون مایه های آشنایی استفاده می کرد؛ اما موفقیت آنان راهگشای هنرمندانی شد که از آلمان برخاستند که از آن جمله: «UDO»، «Helloween»، «Accept» و «Doro» هستند.
مایکل شینکر
زمانی که مایکل هنوز به دبیرستان می رفت، ارتباط او با گیتار از طریق برادر بزرگش، رودلف بود و همین ارتباط موجب رسیدن مایکل به جایگاه یک گیتاریست ماهر شد. اوقاتی که رودلف قصد بیرون رفتن از خانه داشت، صحفه ای را روی گرامافون می گذاشت، قطعه ای از یک آهنگ آن صفحه را با گیتار برای مایکل می نواخت و به او قول می داد که اگر تا بازگشتش به خانه، مایکل نواختن آن قطعه را یاد گرفته باشد، مبلغی معین به او جایزه دهد. علاقه مایکل به گیتار، به تدریج از انگیزه مالی فراتر رفت و او را شیفته نواختن کرد؛ به طوری که با شنیدن یک ملودی یا آکورد، بلافاصله آن نت را به خاطر می سپرد. زمانی که مایکل دیپلمش را گرفت، مصمم شد که یک موسیقی دان و نوازنده حرفه ای شود.
مایکل می گوید: «در آن سال ها هنوز سبک راک سنگین در آلمان جایی نداشت. تنها معدود گروه های بزرگی از بریتانیا بودند که با این سبک در آلمان شهرت داشتند. مثل پرپیل، زپلین و سبث.» با توجه به سبک مایکل، چاره ای نبود جز آنکه در گروهی که برادرش در حال تاسیس آن بود، جایی برای خود دست و پا کند؛ همان گروه اسکورپیونز.
در سال ۱۹۷۴، اسکورپیونز با آهنگ هایی که در آلبوم اولشان ضبط کرده بودند، گروه فرعی گروهی انگلیسی به نام «یو.اف.او»۱۷ شدند. در خلال آن کنسرت ها اعضای این گروه به استعداد مایکل پی بردند و از او خواستند تا به آنان ملحق شود. مایکل به سختی قادر به مکالمه به زبان انگلیسی بود؛ از این رو غالبا ساکت بود و به ندرت صحبت می کرد، ولی تاثیرش در یو.اف.او کاملا مثبت و آشکار بود.
آلبوم های «Lights out» و «Obsessions» که مایکل در آن ها با یو.اف.او همکاری کرد، لحظات ثبت شده ماندگاری دارد. در سومین آلبوم، «بیگانگان در شب»18 که به صورت زنده ضبط شد، جادوی گیتار مایکل بر تمام آلبوم های یو.اف.او سایه افکنده است که یو.اف.او را تبدیل به یکی از گروه های تراز اول کنسرتی در جهان کرد.
در کنار این ویژگی، حرص درآمدهای کلان تر، «فیل مگ» (خواننده) و دیگر اعضای گروه را سخت مشغول کرده بود. به تدریج که تعداد کنسرت ها افزایش می یافت، مایکل خستگی و استرس خود را با مصرف قرص های آرام بخش جبران می کرد. درست زمانی که تورهای آمریکا برای یو.اف.او شروع می شود، مایکل خسته از کارکردن برای دیگران، تصمیم به ترک گروه گرفت. او قبلا دو بار اقدام به جداشدن از آنان کرده بود، ولی این بار یعنی در اواخر ۱۹۷۸ برای همیشه یو.اف.او را ترک کرد.
مایکل بعد از جدایی از یو.اف.او یک بار دیگر به برادرش در اسکورپیونز پیوست که حاصل آن «Love drive»، بهترین آلبوم این گروه تا امروز بوده است، سپس در یکی از تورهای گروه از آنان جدا شد؛ خودش در این باره می گوید: «فراموش کرده بودم که در گروهی که متعلق به دیگران است کار نکنم، وقتی «آزی آزبورن»، «دیوید کاوردیل» و کسان دیگر به من مراجعه کردند تا با آنان کار کنم، آن قدر شرط و شروط در مقابلشان گذاشتم که از من منصرف شدند و پیشنهادشان را پس گرفتند. آرامش و آزادی برای من بسیار مهم بود.»
مایکل در آن برهه از زمان، یعنی اواخر ۱۹۷۹ که تقریبا روزهای بیکاری اش بود، با شماری از گروه های گیتارمحور نیز همکاری های کوتاه مدت داشت. سرانجام به آلمان بازگشت و تصمیم به برپایی ارکستری متعلق به خود با نام «گروه مایکل شینکر» کرد. بدین منظور در ژانویه سال ۱۹۸۰ به لندن سفر کرد و از طریق کمپانی توزیع کننده آثار یو.اف.او (کمپانی Chrisalis) با خواننده ای گمنام به نام «گری باردن» آشنا شد و به اتفاق سه نوازنده دیگر، «پل ریموند»، «کریس گلن» و درامر بسیار خوش سابقه، «کزی پاول» نوازندگان دلخواه خود را گردآورد. آلبوم نخست گروه با عنوان «Michael Schenker Group» ابده آل تمام کسانی بود که در آثار موسیقی، مشتاق شنیدن ملودی های بسیار زیبای گیتار هستند.
آلبوم بیگانگان در شب (۱۹۷۹)
سال 1978 گروه یو.اف.او در استودیوی رکورد پلنت نیویورک در حال میکس آلبوم دو صفحه ای «بیگانه ها در شب» 19 بودند. سال ها تنش بین مایکل شینکر آلمانی و اعضای دیگر گروه که همگی انگلیسی بودند ادامه داشت؛ اما این چهار نفر هرگز انتظار نداشتند که مایکل گروه را ترک کند. آلبوم بیگانگان در شب، برگرفته از آهنگ هایی بود که یو.اف.او در سال 1978 در کنسرت های آمریکای شمالی اجرا کرده بود.
اختلاف بین شینکر و تهیه کننده۲۰، «رن نویژن»۲۱ بر سرِ آهنگی به نام «Rock botton» بود و شینکر می خواست از اجرای دیگر همان آهنگ استفاده شود یا اینکه گیتار آهنگ اورداب۲۲ شود؛ نویژن هر دو گزینه را رد کرد. نویژن می گوید: «مایکل شینکر روی حرف خودش پافشاری می کرد، در صورتی که آگاهی تهیه کننده ابعاد وسیع تری دارد.»
در نهایت مایکل غرغرکنان و با الفاظ رکیک گروه، تهیه کننده و استودیو را ترک کرد. مایکل در ضمن آماده کردن آهنگ ها از یو.اف.او بیرون رفت در شرایطی که شماری از تراک ها نیاز به بازنوازی بخش های مرتبط با گیتار داشتند. بعد از مشورتی که بین نویژن و چهار عضو گروه صورت گرفت، تصمیم بر آن شد تا از گیتاریستی به نام «پل چاپمن» دعوت به عمل آید تا جای شینکر را بگیرد.
لازم به توضیح است که اگر کنسرتی در سالن ضبط شود تا به آلبوم تبدیل شود، هنگام آماده سازی در استودیو قسمت هایی که ناخوشایند و ضعیف ضبط شده اند توسط نوازنده آن ساز و زیر نظر تهیه کننده تکرار می شوند. به همین منظور نویژن آهنگ های «Mother Mary» و «This Kid» را با قطعاتی از سازها و صدای جمعیت به گونه ای بازسازی کرد که تشخیص آن درست همانند آهنگ های ضبط شده در استادیوم است. به رغم آن همه مشکلات، بیگانگان در شب تبدیل به موفق ترین آلبوم یو.اف.او و یکی از برترین آلبوم های زنده در فهرست های موسیقی راک شد.
این مجموعه در قالب دو صفحه ۳۳ دور، در ماه دسامبر ۷۸ منتشر شد و در سال ۲۰۰۹ با دو تراک اضافی به صورت دو حلقه سی.دی دوباره پخش گردید. از منظر هنر موسیقی، آنچه بیگانگان در شب را تا به امروز در صدر نگه داشته، ملودی های فراموش نشدنی مایکل شینکر بوده است. طی ۴۰ سالی که از تشکیل یو.اف.او می گذرد، موسیقی دان های بزرگی در این گروه کارکرده اند، ولی چیدمان نوازندگانی که بیگانگان در شب را به وجود آوردند، هرگز تکرار نشد. «ما تاکنون آلبوم های خوبی ضبط کرده ایم، ولی بیگانگان برای یو.اف.او نقطه عطف بود. این آلبوم هنوز بهترین اثر ما شناخته می شود و بخش عمده ای از کنسرت های ما را شکل داده است.» این جمله را «اندی پارکر» (درامر گروه) در یکی از گفت و گوهای اخیرش گفته است.
بعد از گذشت آن همه سال و نقدهای مثبت، مایکل هنوز هم بیگانگان را پر از اشتباه می داند و می گوید: «خارج شدن من از گروه موجب شد تا اشتباهات با آلبوم برای همیشه ماندگار شوند.» نویژن (تهیه کننده) در جواب این سخن گفت: «هر موسیقی شناسی بر این باور است که بیگانگان در شب یکی از بهترین آلبوم های زنده است و من وظیفه ام را به درستی انجام داده ام. حال اگر مایل شینکر آن را چرند می خواند، عقیده شخصی خود اوست.»
یو.اف. او
تازه ترین آلبوم گروه با عنوان «هفتِ مرگبار»۲۳ سال ۲۰۱۲ انتشار یافت. وقتی کارنامه حرفه ای گروه را می خوانید که در سال ۱۹۶۹ شکل گرفتند و با وجود فراز و نشیب های فراوان تا به امروز با همان شوق و شور اولیه به کارشان ادامه می دهند، شگفت زده می شوید. با این اتفاوت جزیی که واکنش موسیقایی آنان به روزگاری است که در آن هستیم.
در این گروه چهار نفره، دو عضو اولیه، یعنی فیل مگ (خواننده) و اندی پارکر (درامر) از بدو تشکیل در گروه بوده اند. سه نوازنده گیتار در طول زمان به گروه آمده و به خواست خودشان خارج شدند که یکی از آن ها مایکل شینکر بود. گیتاریست فعلی گروه (در آلبوم یادشده) «وینی مور»24 از غول های سبک بلوز است که جدا از کار گروهی، آلبوم های سولو (و بدون آواز) نیز در کارنامه اش دارد. فیل مگ هنوز هم به همان اقتدار گذشته اش می خواند، فقط با این تفاوت که اشعار آهنگ ها تیره و ابهام برانگیز شده اند. او مانند ترانه های قدیمی ترش که در اکثر آلبوم هایش شنیده می شود یک ترانه یا مانند آلبوم یاشده حداقل یک مصرع از اشعار را به مریم مقدس اختصاص داده است. در آهنگ «شب پرواز»25، او ملتمسانه می خواند: «ای مریم عزیز، ما در گناه غوطه وریم و برای بخشش گناهانمان از تو یاری می خواهیم.
یو.اف.او بدون اتکا به فروش سی.دی هایشان، در سالن های کوچک کنسرت اجرا می کنند و هنرمندانی قاعده مند هستند. به همین دلیل نیز همچنان ماندگار بوده اند. آنان بدون اعتنا به افزایش سن و نزدیک شدن به ۷۰ سالگی مانند گذشته به خلق موسیقی نفس گیر و کوبنده ادامه می دهند.
آلبوم «استاد گیتار»۲۶ (۲۰۱۶)
هم زمان با 30 سالگی فعالیت مستقل مایکل شینکر، مجموعه آلبومی با سه سی.دی و ضمیمه آن که کتابی است با ابعاد کادر سی.دی و در آن بیوگرافی وی با تصاویر رنگی وجود دارد، چاپ شده است. این مجموعه شامل بهترین آلبوم اوست که بیرون آمده است. بیوگرافی توسط «جی.اف بارتن»27، ژورنالیست معتبر موسیقی راک نوشته شده که بخش هایی از آن را به شکل خلاصه در ادامه می خوانید:
مایکل شینکر یک موسیقی دان و گیتاریست سرشار از نبوغ و ارزشمند است؛ هم برای هموطنان آلمانی اش و هم برای همه موسیقی دوستان سبک راک در سراسر جهان. وقتی کارهای سولوی خود را در سال ۱۹۸۰ شروع کرد، آلبوم نخستین MSG در رتبه نهم بریتانیا قرار گرفت. دو سال بعد آلبومی که به طور زنده در توکیو ضبط کرده بود («شبی در بودوکان»۲۸) مقام سوم فهرست را کسب کرد.
در این مجموعه شنیدن تراک های سه آلبوم نخست که کری باردن خواننده آن ها بود از قبیل «Armed and ready» و «Are you ready to Rock» یادآور موسیقی خوب و نوستالژیک دهه 80 است. بعد از آن سه آلبوم بود که مایکل دچار تزلزل روحی و اضمحلال روانی شد.
گری باردن بیرون رفت و «گراهام بانت» به جای او خواننده گروه شد که نتیجه کار آلبوم «Assualt attack» بود؛ شماری از تراک های دوست داشتنی آن «Dancer» و «Samurai» است. اما غرور بانت با وجود سابقه اش در گروه اسطوره ای «Rainbow» محصول ۱۹۸۳ بود. در فاصله سال های ۱۹۸۳ تا ۲۰۰۳ سه خواننده دیگر جایشان را با یکدیگر عوض کردند و شینکر در زمانی که از پیدا کردن خواننده ای مناسب ناامید شده بود، آلبومی با نام «بزرگ ترین ردیف ها»۲۹ و «آهنگ های بی کلام»۳۰ را منتشر کرد. وجه تشابه این دو آلبوم در این است که مایکل مجموعه ای از خاطره انگیزترین آهنگ هایی را که توسط بزرگان موسیقی اجرا شده بود، با تکنیک های خاص خودش در هم آمیخته و طراوت خوشایندی به آنان داده است.
شماری از تراک های بزرگ ترین ردیف ها را گری باردن خوانده است. خودِ مایکل نکته ای را درباره این دو آلبوم گفته است: «راک های کلاسیک اگر با ساده انگاری و به دور از نوآوری اجرای مجدد شوند هیچ ارزشی ندارند.»
در نقدی که ماهنامه آنکات چاپ کرده بود، نویسنده می گوید: «مایکل شینکر، موسیقی دانی اندیشمند و خلاق است. آن هایی که مایل اند ماحصل چند دهه موسیقی او را بشنوند، غنیمت است که این مجموعه را داشته باشند.»
این روزها مایکل شینکر کجاست؟
از سال 1970 که مایکل شینکر پانزده سال داشت تاکنون صدها حرف و سخن درباره او و برادرش رودلف که وی را به اسکورپیونز آورد گفته و نوشته شده است. صفاتی چون مغرور، خودخواه، دمدمی مزاج، بداخلاق، مستند، دیوانه کننده و غالبا همه این ها در آن، واحد، با این مشخصات همه آن هایی که با او کار کرده اند کنار تمام این صفت ها همواره کلمه نابغه را نیز فراموش نکرده اند و لحظه ای نیست که او را محترم نشمارند. یکی از نشریات آلمان درباره او نوشته است: «اگر مایکل از درجه داران آلمان نازی بود، هم مورد ستایش پیشوا31 و هم مورد احترام افسران تحت فرمانش قرار می گرفت.»
مایکل به رغم حرکات برادرش رودلف و برخی دیگر از نوازندگان هرگز روی صحنه ژست ها و حرکات نمایشی نداشته است و معمولا در گوشه ای می ایستد و هرگز گیتار را از خود جدا نمی کند. گویا جسم خود را بخش لاینفکی از گیتار می داند و تمام هوش و حواسش به نواختن های صحیح است؛ طبق نت هایی که برای همان آهنگ نوشته شده است. در اصل نسبت به نتیجه آثارش فوق العاده حساس است.
واکنش های تند نسبت به آلبوم «Built to destroy» چنان روحیه اش را تکیده کرد که اعتیاد به الکل وی را مدت ها از صحنه موسیقی دور کرد؛ ولی بعد از ترک الکل در سال ۲۰۰۷، اعتماد به نفس خود را بازیافت.
مایکل هرگز گذشته اش را طرد نکرد، هرگز از کار کردن با دیگران ابراز پشیمانی نکرد و هیچ گاه آنچه را که انجام داد بی مورد ندانست. آخرین آلبوم استودیویی او معبد راک در سال 2014 از سوی طرفدارانش تقدیر شد؛ به طوری که مجموعه ای تور کنسرت با همین عنوان را تا سال 2016 در پنج قاره جهان به روی صحنه برده است. گذشته از موسیقی راک، به همسر و فرزندانش عشق می ورزد. دو پسر مایکل (تایسون و تارو) که مثل پورشان بور هستند، در موسیقی راه وی را در پیش گرفته اند.
پی نوشت ها:
۱. Scorpions.
2. Uli Jon Roth
۳. Fly to the rainbow.
4. Mathius Jobs.
۵. Still loving you.
6. Winds of change.
۷. Holiday.
8. Under the same sun.
۹. Always somewhere.
10. Moment of glory.
۱۱. Rhythm of love.
12. The zoo - Hurricane - Holiday.
۱۳. در این روش، نوازنده آهنگ هایی را که قبلا با گیتار برقی اجرا کرده بود، توسط آلوستیک اجرا می کند.
14. Comeback.
۱۵. Metal Guru Awards.
16. Viva.
۱۷. Ufo.
18. Strangers in the night.
۱۹. Strangers in the night.
20. منظور از تهیه کننده یا Producer در موسیقی آرانژمان کننده و تنظیم کننده آهنگ هاست که نقش بسیار مهمی در خلق یک قطعه یا آهنگ بر عهده دارد.
۲۱. Ron Nevision.
22. دوباره نوازی کردن بخشی از یک آهنگ و جا به جایی آن را با قطعه اصلی، اورداب می گویند.
۲۳. Seven deadly.
24. Vinnie Moore.
۲۵. Flight Night.
26. Guitar Master.
۲۷. Geoff Barton: کارشناس و مفسری در عرصه موسیقی، طی چهل سال گذشته.
28. A night in Budokan: بودوکان نام یکی از تالارهای بزرگ کنسرت در توکیو است.
۲۹. The Greatest Riffs.
30. Instrumental Intensity.
۳۱. منظور هیتلر است.
ارسال نظر