قبر سهراب سپهری را بار دیگر سفید کنیم +فیلم
دیروز سالگرد درگذشت یکی از اثرگذارترین هنرمندان معاصر بود که اگرچه عمرش را وقف نقش بر بوم کرده بود اما اشعارش در صدر توجه است و امروز بسیاری از دوستدارانش همچون روز تولدش به یادبودش بر سر قبرش می روند.
کمال طلب اما فروتن و خجول بود و همواره درصدد فراگیری. ساده سخن میگفت و سادگی گویی هایش پرمفهوم تر از پیچیده ترین تعابیر فلسفی بود و طبیعت در گفتار و اشعارش نقش اساسی داشت و این نگاه قالب بر اشعارش به خصوص پس از آنکه اندکی از سبک نیمایی فاصله گرفت، آثارش را از دیگر شعرهای نو سوا کرد و به خوبی می توان میان اشعارش با دیگر اشعار بدون توجه به امضای اثر، تفاوت قائل شد.
سهراب سپهری که برخلاف بسیاری از شاعران نوگرا خیره به مشرق زمین و متکی بر تصویرسازی های تهی از هرگونه آلایش شعر می سرود و سفرهایش به هندوستان، پاکستان، افغانستان، ژاپن و چین، شعرهایش را ریشهدارتر کرد و مجموعه سروده هایش چندین نسل را اسیر خود ساخته، در چنین روزی از سال ۱۳۵۹ با رنج بیماری سرطان خون وداع کرد و بدرود حیات گفت تا نسل پس از انقلاب وجودش را جز در پهنه آثارش نتواند درک نکند.
درباره او بسیار نوشته اند و بسیار ننوشته اند اما شاید همچنان «طبیعت بیجان»، «شقایقها، جویبار و تنه درخت»، «علفها و تنه درخت»، «ترکیب بندی با نوارهای رنگی»، «ترکیب بندی با مربعها» و «منظره کویری» به عنوان مهم ترین نقاشی هایش و «تا انتها حضور»، «سهراب مرغ مهاجر» و «هنوز در سفرم»، «بیدل، سپهری و سبک هندی»، «تفسیر حجم سبز»، «حافظ پدر، سهراب سپهری پسر، حافظان کنگره» و نگاهی به «سهراب سپهری» به عنوان مجموعه اشعار برجای مانده از او، همچنان بهترین منبع درک اندیشه های این شاعر بزرگ باشد.
پس از درگذشتش سهراب سپهری، صحن امامزاده سلطانعلیبن محمد باقر روستای مشهد اردهال واقع در اطراف کاشان میزبان ابدی سهراب شد و در ابتدا یک کاشی فیروزهای در محل دفن سهراب سپهری نصب شد.
مدتی بعد با حضور خانواده سهراب، سنگ سفید رنگی جایگزین آن گردید که بر روی آن قسمتی از شعر «واحهای در لحظه» از کتاب حجم سبز با خطاطی رضا مافی حکاکی شده بود؛ سنگی که همگان قبرش را با تصویر آن می شناسند و سادگی و شفافیتش همواره یادآوری روح این شاعر جاودانه بود.
سال ۱۳۸۴ نیز که در حین مرمت صحن امامزاده، بر اثر بی دقتی کارگران و برخورد مصالح، سنگ قبر سهراب سپهری شکست، تلاشی ناشیانه شده بود تا سنگ قبری شبیه به سنگ قبر پیشین جایگزین شود که برای بسیاری شاید این تغییر قابل تشخیص نبود تا آنکه در ۲۹ اسفندماه ۱۳۸۷، سنگ قبر سهراب در حرکتی غیرمترقبه تغییر کرد.
یک بولدزر و چند کارگر، سنگ قبر سهراب را کندند و سنگی سیاه و دراز جایگزین سنگ پیشین کردند که نسبتی به نگاه این شاعر نداشت و ظاهراً خانواده سهراب نیز از این اتفاق اطلاعی ندارند.
نکته جالب اینکه شماره موبایل سازندگان سنگ قبر بسیار درشت و شبیه یک آگهی تبلیغاتی در ذیل سنگ قبر جدید حک شده و اساساً مشخص نیست انگیزه تغییر این سنگ قبر، در حالی که سنگ قبر پیشین هیچ مشکلی نداشت، چه بوده و متولیان امر نیز با گذشته این مدت نیز در این باره سکوت اختیار کرده اند.
کاش دوستدران سهراب به فکر باشند و پیش از نیمه مهرماه که سالروزش را جشن می گیرند، قبرش را بار دیگر سفید کنند تا آنان که روزگاری بر مزارش یادش را گرامی داشته اند، همچنان بتوانند نشانه ای از سهراب را در مقبره اش ببینند.
ارسال نظر