معرفی ۴ فیلم متفاوت؛ از «مرگ در سارایوو» تا «هدی»
«تنها در برلین»، این درام خوش ساخت از جنگ جهانی دوم اقتباسی از رمان سال ۱۹۴۷ هانس فالادا با عنوان «هر مردی تنها می میرد» است و همه فاکتورهای تولید با کیفیت را در خود دارد. خصوصا اما تامپسون و برندان گلیسون که نقش یک زوج از طبقه کارگر را در برلین بازی می کنند.
اتو کوانژل شعارهای ضدهیتلری را داخل کارت پستال هایی می نویسد و آنها را در سراسر شهر پخش می کند. محبوبیت منبع اقتباسی این فیلم کتاب هانس فالادا، داستان واقعی زندگی یک زوج بود که در سال ۲۰۰۹ به زبان انگلیسی ترجمه شد و در کمال حیرت یکی از پرفروش ترین کتاب های سال در امریکا و انگلستان گردید و سبب شد تماشاچیان ذوق و شوق بیشتری برای تماشای فیلم آن داشته باشند. حضور اما تامسون در ترکیب بازیگران این فیلم جذابیت آن را دوچندان کرد. در مجموع این فیلم در میان ژانر جنایی های جنگ جهانی دوم اثر شاخص، تحسین برانگیز و درخور تامل است.
زندگی ساده اتو و آنا کوآنژل با شنیدن خبر کشته شدن پسرشان در جنگ متلاشی می شود. وینسنت پرز کارگردان «مصیبت خاموش» آنها را در کنار فضای جشن و پایکوبی برلین در پی خبر شکست فرانسه قرار می دهد. شهر پر است از سربازان نازی که شادی می کنند و مشروب می نوشند.
در خانه، اتو بی هدف روی یک کارت چیزهایی می نویسد. مثل دروغگو. ناگهان ایده ای به ذهنش خطور می کند؛ با کمک آنا داخل کارت پستال ها شعارهای ضدهیتلری می نویسد و آنها را در گوشه و کنار شهر پخش می کند.
مردم برلین در فضای پر از رعب و وحشت زندگی می کنند و عجیب نیست که بسیاری از این کارت ها به دست مقامات شهر می افتد. سربازرس پل اشرایش (با بازی دانیل برول) برای پیگیری و تحقیق درباره این ماجرا و شناسایی شخص خاطی انتخاب می شود. با توجه به تاثیری که مبارزه انفرادی خانواده کوآنژل بر روی توده مردم دارد، هرچه تحقیقات پلیس جلوتر می رود اشرایش هدف و مخاطب این شعارها می شود. این شبیه همان نقشی است که برندان گلیسون در فیلم «طرفدار» بازی کرد. پلیس خستگی ناپذیری که تحت تاثیر غیرت و حمیت و ایده آل گرایی افرادی که تحت تعقیب شان قرار می دهد پیش می رود.
• تنها در برلین
• کارگردان وینسنت پرز
• فیلمنامه نویسان: آچیم فون بوریس، وینسنت پرز، بتین فون بوریس
• بازیگران: اما تامسون، برندان گلیسون، دانیل برول، میکایل پرسبرانت، مونیک شومت
• مدت زمان نمایش فیلم: 103 دقیقه
• محصول: سال ۲۰۱۶ آلمان
مرگ در سارایوو
حسرت خوردن برای گذشته
در فیلم «مرگ در سارایوو» از زخم های کهنه یک سرزمین حکایت می شود که در طی ماجرایی در یک هتل لوکس و مجلل سر باز می کنند. فیلم دنیس تانوویچ بازسازی نمایشنامه «هتل اروپا» نوشته برنارد هانری لوی است که به تلاش های امروز در پایتخت بوسنی و هرزگوین برای تاثیرگذاشتن روی یکصد سال کشمکش و جنگ و خونریزی در میان کشورهای همسایه می پردازد.
این ساختارهای تازه روی زمینی شکل می گیرد که زمانی خون روی آن جاری بود و هر یکی از این نشانه ها یادآور آن است که چقدر این ریشه ها عمیق هستند. در سناریوی زیرکانه تانوویچ گفته می شود که گذشته پرحادثه یک سرزمین روی مسایل امروز سایه افکنده است. از آنجا که بحران های اروپا یوگسلاوی سابق را سخت تحت شعاع قرار داده بعید است فیلم «مرگ در سارایوو» در خارج از مرزهای این سرزمین و یا فرانسه مورد توجه قرار گیرد. در هتلی در شهر سارایوو گذشته و حال با هم تلفیق می شوند.
یک دیپلمات فرانسوی خسته از کار سیاست و دلزده از دنیا (با بازی ژاک وبر) در یک سخنرانی خسته کننده با موضوع یکصدمین سال ترور آرشیدوک فرانتس فردیناند توسط یک ملی گرای صرب به نام گاوریلو شرکت می کند. همچنان که شهر برای مقابله با حوادثی که منطقه را به سوی جنگ جهانی اول سوق می دهد، آماده می شود آن دسته از کارگران هتل که دستمزد خیلی ناچیزی دارند، نقشه یک اعتصاب را می کشند، اما اعتصاب آنها مثل خیلی از شورش هایی که در این قسمت از دنیا اتفاق می افتد محکوم به فنا به نظر می رسد.
در هتل همه گوشه و کنارها و فضاهای داخلی نشان داده می شود سناریو قصه فیلم را به فراسوی آنچه در نمایشنامه اصلی که یک مونولگ ۹۰ دقیقه ای است، می برد. ساختاراین فیلم مجموعه ای از سمبل ها است.
گفته اند «مرگ در سارایوو» هیچ چیز جز حسرت گذشته نیست. فساد در همه جای شهر بیداد می کند و گانگسترها از یک کلوپ در زیرمین بر خیابان ها حکمفرمایی می کنند. عمر (غزال الدین باژرویچ) مدیر افسرده هتل کاری جز دستور دادن ندارد. او یک حاکم مطلق است و کارمندانش در همه حال گوش به فرمان او هستند.
این هتل بزرگ با چند قصه به هم بافته اش به تانوویچ این امکان را داده تا چندین خطوط داستانی را در راستای هم پیش ببرد. مثل مصاحبه ای که روی پشت بام هتل بین یک مجری تلویزیون محلی (ودرانا سکسان) و یک جوان خوش قیافه صرب به نام گاوریلو (محمد هازوویچ) با مدل مویی به سبک سال ۱۹۱۴ انجام می شود.
دیپلماتی وارد هتل می شود و افراد پلیس در هر لحظه و در هر کجا مراقب او هستند و دوربین های امنیتی هر ورود و خروجی را ثبت و ضبط می کنند و تانوویچ دوربین خود را پیوسته در راهروهای هتل پس و پیش می برد.
بازیگران بوسنیایی فیلم نهایت استعداد و خلاقیت خود را در ایفای نقش هایشان به کار می برند.
• مرگ در سارایوو
• کارگردان و فیلمنامه نویس: دنیس تانویچ
• بازیگران: ژاک وبر، عزالدین باژرویچ، ودرانا سکسان، محمد هاژوویچ
• مدت زمان نمایش فیلم: 85 دقیقه
• محصول ۲۰۱۶ کشورهای فرانسه و بوسنی و هرزگوین
هدی
کشوری که میان سنت و مدرنیته گیر افتاده است
مرد جوانی بین انتظاراتی که خانواده مغرور و متکبرش از او دارند و عشق یک زن که برای آزادی خودش ارزش بسیاری قائل است و از مرد هم انتظار دارد مثل او باشد گیر افتاده است. این فیلم اول کارگردان که از طبیعت گرایی دیدگاه برادران داردن نشان دارد، یک درام کوچک است و مثالی برای تونس امروز. کشوری که میان سنت و مدرنیته گیر افتاده است.
اجرای بازیگران اصلی فیلم خصوصا مجد ماستور به نقش هدی، همگی قوی و تاثیرگذار است. به هر حال امضای برادران داردن مهر تاییدی برای این درام کوچک و کم هزینه است. فیلمی که باب طبع یک جشنواره سینمایی قرار گرفت.
مجد ماستور در مقابل دوربین دستی پرجنب و جوش فیلم، یک ستون محکم و پرقدرت برای این قصه است. هدی جوانی است اخمو اما عشق پیشه، مردی که خلق و خوی کودکانه دارد. ولی در پایان فیلم شما مردی را می بینید بلوغ یافته که می تواند مسیر سرنوشت و آینده خود را خودش انتخاب کند.
بازی صباح بوزویته به نقش مادر هدی هم تحسین برانگیز است. او با پسرش آمرانه و با تکبر رفتار می کند و پسر بیچاره احساس می کند که مادرش از او بیزار است و مادر همیشه جلوی دیگران یک لبخند مصنوعی و زورکی بر لب دارد و در عوض خنده ریم (ریم بن مسعود) همیشه به حالت قهقهه است.
در هتلی که هدی در حین سفرهای کاریش در آن اقامت دارد، ریم زنی خونگرم و همیشه بشاش و بانشاط است. بعد از اولین برخورد سرد و نه چندان خوشایند هدی به ریم دروغ می گوید و بعد به فریبکاری خود اعتراف می کند. هدی و ریم بی هیچ فکر و تفاهمی وارد یک رابطه عاطفی با یکدیگر می شوند. مشکل اینجاست که این اتفاق درست یک هفته قبل از ازدواج از پیش برنامه ریزی شده هدی می افتد و خیلی زود مرد جوان دلباخته ریم می شود. بعد هم یک پیام عاشقانه از طرف نامزدش دریافت می کند.
محمد بن عطیه فیلمنامه نویس و کارگردان در فضای آرام با یک پس زمینه اجتماعی سیاسی یک داستان عاشقانه و در راستای سیر تکاملی شخصیت هدی روایت می کند. در حقیقت جدا از اشاره به اعترافات سال ۲۰۱۳ و این جمله از رییس هدی در کمپانی اتومبیل سازی که کشور در حال بحران است، به نظر می رسد که این مرد جوان کورکورانه سرنوشت خود را همان طور که دیگران برایش برنامه ریزی کرده و رقم زده اند دنبال می کند.
دیدگاه عطیه برای استفاده از موسیقی همزمان با مسیر داستان رشد می کند. موسیقی متن فیلم حداقل زمان را می گیرد. در ابتدای داستان یک پیانوی تقریبا ناکوک شخصیت هدی را به تماشاچی معرف می کند و در پایان فیلم این موسیقی آهنگین تر می شود. موسیقی در جریان سفر و تکامل هدی نقش مهمی را ایفا می کند. در قوی ترین سکانس فیلم، یک جشن محلی پر از شادی و شعف همراه با موسیقی و رقص برگزار می شود و این درست همان لحظه ای است که هدی و خود فیلم بالاخره زنده می شوند.
• هدی
• کارگردان و فیلمنامه نویس: محمد بن عطیه
• بازیگران: مجد ماستورا، ریم بن مسعود، صباح بوزویته، امنیا بن غالی
• مدت زمان نمایش فیلم: ۸۸ دقیقه
• محصول: 2016 کشورهای تونس، بلژیک و فرانسه
سوی نرو
رفیع پیتز، کارگردان انگلیسی تبار متولد ایران بعد از درام «شکارچی» در تهران به موضوع «سربازان گرین کارت» می پردازد. در فیلم «سور نرو» مردان خارجی با ملیت های مختلف برای به دست آوردن امتیاز شهروندی در آمریکا به نیروهای مسلح آمریکایی ملحق می شوند. این فیلم هم درست مثل ساخته های قبلی رفیع پیتز به دو نیمه تقسیم می شود. در قسمت اول به عبور قاچاقچی از مرز میان آمریکا و مکزیک می پردازد و در قسمت دوم، پلیس کشتی ارتش آمریکا را در یک ایستگاه بازرسی جایی در خاورمیانه می بینید. فیلم به لحاظ بصری بسیار جذاب و پرکشش است.
علیرغم غم ساختاری کند سینمایی که تقریبا بخش اعظمی از دیالوگ های فیلم به زبان انگلیسی است، آخرین اثر رفیع پیتز تجاری ترین فیلم او تا به امروز است، چرا که سوژه آن بی شک جنجال بسیاری در رسانه ها و مطبوعات سینمایی به پا می کند. به لحاظ تکنیکی این فیلم یک بسته بندی شگفت است؛ از تصویربرداری صاف وروشن کریستوس کارامانس فیلمبردار پروژه با چشم اندازهای بیابانی آخرین سکانس خاورمیانه گرفته تا سولوی گیتار برقی به سبک وسترن توسط موزیسین آوانگار رایس چاتام.
شخصیت اصلی این فیلم نرو نام دارد. یک جوان مکزیکی که در لس آنجلس متولد شده و تحصیل کرده بعد از مرگ پدرش که یک دریانورد غیرآمریکایی بوده و در یک حادثه کشته شده است همراه با مادرش به سمت جنوب و به مکزیک بازگردانده می شوند و پدر را در مراسم باشکوهی که در حد یک قهرمان است به خاک می سپرند.
نرو با بازی زیبای جانی ارتیز تازه وارد در سینما باز می گردد و با ثبت نام در ارتش برای به دست آوردن حق و امتیاز شهروندی آمریکا با عنوان یک سرباز گرین کارت می خواهد که راه پدرش را دنبال کند.
داستان تلاش نرو برای رسیدن به آمریکا در طول صحرایی است که تحتنظارت و مراقبت شدید نیروهای آمریکایی است با موضوعاتی چون محدودیت های اجتماعی و توطئه مردان یونیفرم پوش که از قدرت خود سوءاستفاده می کنند و این با پوچی جنگ تلفیق می شود. در قسمت اول داستان، نرو تلاش می کند مرز میان مکزیک و کالیفرنیا را طی کند و به امید آن که روزی بتواند شهروند یکی از شهرهای بزرگ آمریکا باشد، شانس می آورد و از چنگ پلیس فرار می کند. او در کنار جاده سوار یک اتومبیل بیوک می شود و مسیری را با آن طی می کند تا این که به عمارت مجلل ستاره راک در بورلی هیلز می رسد. عمارتی که برادر ناتنی اش ژسوس و نامزدش مرسدس در آن سکونت دارند.
در جایی در خاورمیانه، معلوم نیست افغانستان است یا عراق، نرو با کارت شناسایی برادرش و با نام ژسوس در ارتش ثبت نام می کند. در گروهان آنها دو سرباز همقطار که دو رگه های آمریکایی آفریقایی هستند، با او رابطه دوستانه تری دارند.
• سوی نرو
• کارگردان: رفیع پیتز
• فیلمنامه نویسان: رضوان رادولسکو، رفیع پیتز
• بازیگران: جانی ارتیز، روری کوچران، امل آمین، دارل بریت گیبسون، پولیانا اوروئرا، کلئو توماس، مایکل هارنی
• مدت زمان نمایش فیلم: ۱۲۰ دقیقه
• محصول: 2016 کشورهای مکزیک، آلمان و فرانسه
ارسال نظر