«جیغ و کف و دست و هورای بلند» جایگزین تئاتر کودک
بیشتر ما خاطرات متعددی از عروسکها و کارتونهای دوران کودکی داریم. از «هادی و هدی»، «دنیای شیرین» و «زیزی گولو» گرفته تا «قصههای کوچه ما»، «پسرخالهها» و ... که البته اگر به این لیست نام «رضا فیاضی» را نیز بیافزایم غلو نکردهایم.
باتوجه به فعالیت گروههای تئاتر کودک و نوجوان در سه رده سنی خردسال، کودک و نوجوان، به نظر شما طی سالهای گذشته به کدام رده کمتر پرداخته شده و دلیل این امر چیست؟
در ظاهر امر این گونه است که به ردههای خردسال و کودک بیشتر پرداخته شده و بخش نوجوان همیشه مهجور باقی مانده و کمتر به آن پرداخت شده. در واقع تکلیف این بخش، در جشنوارهها و در سالنهای نمایشی که داریم مشخص نیست. سالنهای نمایشی بیشتر به سوی اجراهای کودک و خردسال رفتهاند.
در بیشتر مواقع خانوادهها و بیشتر مامان و باباها، دست کودکان خود را میگیرند و به سالن تئاتر میآیند. نوجوانان چون تصوری از بزرگسالی دارند و سعی میکنند مستقل باشند خیلی رغبتی برای حضور با خانواده در سالنهای تئاتر نشان نمیدهند و ما نیز سالنی مناسب نوجوانان نداریم.
از پدر و مادر سخن گفتید، نقش والدین در انتخاب تئاتر برای کودکان و نوجوان چگونهاست؟
پدر و مادر و بخصوص مادران نقش مهمی در حضور کودکان در سالنهای تئاتر دارند. پدر و مادر باید به شناختی نسبی از نمایش برسند یا بازیگران، نویسنده و کارگردان کار را بشناسند تا تصمیم بگیرند که کودک را به دیدن تئاتر ببرند. در این میان نوستالوژی که تئاتر میتواند برای والدین داشته باشد نیز بی تاثیر نیست. چراکه مادران به عشق گذشته خود به دیدن تئاتر میروند. در واقع تئاتردر مرحله نخست برای والدین جذاب است سپس به کودک منتقل میشود. بسیاری از مادران، دنیایی که در کودکی درهایش به رویشان بسته شده را پیش روی کودک خود میبینند و در او جستوجو میکنند. حتی در کلاسهای بازیگری نیز اینگونه است. مادران دلشان میخواست که بازیگر شوند اما شوهر، بچه، خانه و محدودیتهای زندگی آنها را از این کار بازداشت؛ از این رو رویای خود را در کودکشان جستوجو میکنند.
دنیای کودکان همواره با رویا، داستان و تخیل همراه است، امکانات سالنهای تئاتر برای پرداختن و گنجاندن خلاقیت و تخیل در تئاتر چگونه است؟
امکانات صفر است. رویا پردازی در فضای باز نیز میتواند محقق شود. اما اگر در سالنهایمان صحنه گردان داشته باشیم، میتوانیم تا حدودی خلاقیت به خرج دهیم. سالنی که مناسب کودکان باشد باید امکانات وسیعی از نور گرفته تا داشتن صحنه بلند و امکانات تکنیکی که بتوانیم عناصری مانند اژدها وارد صحنه کنیم و پرندگان را به پرواز در آوریم داشته باشد اما چنین سالنی نداریم.
با توجه به ردههای سنی خردسال، کودک و نوجوان، با خواستهها و توقعات متنوع و متفاوتی روبهرو هستیم. این مهم چگونه در تئاتر کودک و نوجوان قابل دسترس است؟ نوجوانی که خواستار حضور در سالن تئاتر است قطعا از دیدن بازیهای کودکانه استقبال نمیکند. در چنین شرایطی چگونه میتوان تعادل را برقرار کرد؟
باید به نوجوان خوراک داد. باید چیزی مناسب نوجوان ارائه کرد و گفت این نمایش توست، زندگی توست. باید به خود نوجوان و مشکلات او پرداخت. این درحالی است که خط قرمزها و ورود ممنوعهای بسیاری در این حوزه داریم. شاید این بخش برای پسرها سادهتر باشد اما در حوزه دختران با محدودیتهای فراوانی روبهرو هستیم. زمانی که نمیتوان از مشکلات و دغدغههای نوجوانان حرف زد چگونه میتوان تئاتری در خور آنها اجرا کرد؟
بسیاری از مسائل را نمیتوانیم در تئاتر با نوجوانان در میان بگذاریم درحالی که میتوان از این طریق بسیاری از مفاهیم انتزاعی را به نوجوانان فهماند. حتی امروزه در کشورهای پیشرفته عروسکهایی طراحی شدهاند که نوجوانان را متوجه حساسیتهای این دوره میکند و از این طریق به کودکان و نوجوانان آموزش میدهند که مراقب خود و بدن خود باشند، برای خود احترام قائل شوند و خودشان را دوست بدارند.
در حوزه نوجوان بخش بزرگی از معضلات به اعتیاد، دوستیها و عدم شناخت جسمی آنها باز میگردد؛ اما ما نمیتوانیم به بسیاری از این مسائل بپردازیم در حالی که بسیاری از این مسائل طبیعی هستند و باید بازگو شوند و آگاهی رسانی شود. این محدودیتها باید سروسامان یابد.
آیا فعالان تئاتر کودک و نوجوان علاقه مند هستند تا به حوزه نوجوان بپردازند یا به دلیل محدودیتها شاهد کارهای اندکی در این حوزه هستیم؟
چراکه نه! خود من مشغول فعالیت در این حوزه هستم و حتی دوستانی هستند که به تئاتر نوجوانان علاقه داشته باشند اما با توجه به آنکه این روزها تئاتر خردسال تبدیل به بازی خاله و عمو شدهاست با دست و جیغ و هورا سر هم شده و خردسال سرگرم میشود. در واقع حرف مهمی در این نوع تئاتر زده نمیشود و تفکری شکل نمیگیرد.
پیرو صحبتهای شما باید بیفزایم که در تهران به عنوان پایتخت تنها ۳ تا ۴ سالن به کودک و نوجوان اختصاص دارد. به نظر شما این تعداد سالن تئاتر برای کودک و نوجوان کافی است؟
درست همینطور است که گفتید. کانون پرورش فکری کودک و نوجوان و سالن هنرهای نمایشی را داریم. البته فرهنگسراها و کتابخانهها نیز هر از گاهی به این بخش میپردازند اما سالنهای آزاد تئاتر به کار کودک و خردسال نمیپردازند.در مهدکودکها نیز دلسوزی چندانی برای کودکان نمیشود و صرف سرگرم کردن بچهها نمایشی اجرا میشود. قادر به تفکر نیستند و تمایلی برای ورود به این حوزه ندارند. تئاتر کودک بر خلاف ظاهر ساده و به قولی کوچکش بسیار پر هزینه است. باید دولت از گروههای تئاتر کودک و نوجوان حمایت کند.
آیا بودجهای به گروههای تئاتر کودک و نوجوان اختصاص یافتهاست؟
بودجه خاصی ندارد. مسئولان میگویند بروید کار کنید طبق برنامه حمایتی که داریم بخشی از هزینهها را پرداخت میکنیم اما در نهایت حتا نیمی از آنچه وعده داده شده نیز پرداخت نمیشود.
با توجه به بیش از ۴۰ سال فعالیت شما در حوزه تئاتر کودک و نوجوان و اجراهایی که برای نسلهای مختلف داشتید، به ظن شما چه تفاوتی بین کودکان امروز با کودکان دیروز وجود دارد و کودکان امروز به چه نوع تئاتری نیاز دارند؟ تئاتر کودک و نوجوان امروز باید چه ویژگیهایی داشته باشد تا بتواند مخاطبان خود را جذب کند؟
بچههای امروز با کامپیوتر، اینترنت و تکنولوژی سر و کار دارند و خیلی حرفهای تر از من نوعی عمل میکنند. ما باید خوراک نزدیک به ذهن آنها داشته باشیم. دیگر نمیتوان با ابزارهای قدیمی به آنها نزدیک شد. مدرسه موشها برای پدر و مادرها نوستالوژیاست اما برای کودکان جذابیت ندارد. آنها درکی از دم باریک و کپل ندارند. حتا زی زی گولو نیز مربوط به دوره خود است و الان باید عروسکها و نمایشهایی جذاب برای نسل امروز خلق کرد تا با تخیل و فانتزی امروزی آنها همخوانی داشته باشد.
نسل من فانتزیهای زیادی از عروسکهای دوران کودکی در ذهن دارد که تبدیل به خاطران شیرین آن دوران شدهاست اما نسل جدید، جز سوپرمن و بت من و... فانتزی ایرانی ندارد. چرا شاهد چنین اتفاقی هستیم؟
نگذاشتند شرایط مساعد برای خلق فانتزیهای جدید ایجاد شود. اگر صداو سیما تولید داشت میتوانستیم شاهد اتفاقاتی باشیم که در دهههای ۵۰ و ۶۰ اتفاق افتاد اما طی این سالها حتی یک کار قابل دفاع در حوزه کودک و نوجوان تولید نشدهاست. غیر از خاله و عمو و یک سری عروسک آواز خوان در برنامه کودک و نوجوان فانتزی وجود ندارد. آنها نیز تمام میشوند.
ارسال نظر