راشاتودی (RT): سلاح مدرن و ضد آمریکایی پوتین
زمستان در روسیه زود آغاز می شود و روز دهم دسامبر، ۱۰ روز مانده به پایان پاییز ۲۰۰۵ که شبکه راشاتودی در مسکو افتتاح می شد واقعا یک روز زمستانی بود.
آن روز خانم «استولنا میرانیوک» مدیر اجرایی موسسه رسانه ای دولتی «ریانووستی» که نقش مادر شبکه تازه متولد شده را داشت، انگیزه قلبی اش را از پرده برداری از برند سبز منقش به عنوان RT چنین بیان کرد: «متاسفانه، در سطح هوشمندی کلی در غرب، روسیه فقط با ۳ کلمه مرتبط می شود: کمونیسم، برف و فقر. ما می خواهیم تصویری کامل از زندگی در کشورمان ارائه کنیم.»
با گذشت ۱۱ سال، راشاتودی (روسیه امروز) از هدف اولیه خود که به مصداق نامش، بازنمایی مثبت روسیه امروز و ارائه تصویری متعادل از این کشور در خارج بود بسیار فراتر رفته و دیگر خود را محدود به آن نمی بیند. به جای آن به بازنمایی تصویری از جهان امروز می پردازد، البته از زاویه نگاه روسی: یک نگاه آلترناتیو غیر آمریکایی یا به بیان بهتر ضد آمریکایی. «پتر پو مرانتسف» برنامه ساز روسی مخالف کرملین و مقیم لندن در کتابش درباره روسیه عصر پوتین، در وصف ابعاد وحشت آفرین این رسانه پیشرو برای غرب به ذکر خاطره ای از دیدارش با «الکسی نیکولوف»، مدیر اجرایی راشاتودی در مقر شبکه در مسکو می پردازد.
البته امروز شبکه نام برند خود را به عنوان اختصاری بین المللی اش یعنی «آرتی» تغییر داده است. این نام اختصاری مشابه شبکه های جهانی غربی است اما در عین حال به یک عنوان مستعار هنری شباهت دارد؛ هنری که «آرتی» در به کارگیری سازوکار رسانه ای غرب علیه خودش با جنگ روانی، رسوا سازی رقبای روسیه و خنثی سازی تبلیغات دستگاه پروپاگاندای آنگلو صهیونیستی به خرج داده و امروز حتی به زعم نشریه پولیتیکو به مرحله «جنگ اطلاعاتی» با آمریکا رسیده است.
جالب اینکه مدیریت این شبکه نیز همانند مدیریت کرملین در سال های اخیر بسیار با ثبات بوده و حتی تغییرات موسسه مادر و انتصاب «دمیتری کیلسوف» مرد رسانه ای مورد اعتماد پوتین به ریاست آن تاثیری روی مدیریت شبکه نداشته است. رهبران امروز آرتی از روز تاسیس در رأس کار بوده اند. «الکسی نیکولوف» روزنامه نگار شاخصی بود که به مدیریت اجرایی شبکه رسید و «مارگریتا سیمونیان» سر دبیر شبکه در روز تاسیس تنها با ۲۵ سال سن، جوان ترین سردبیر یک شبکه بین المللی در دنیا شناخته می شد و سیمونیان یکی از چند چهره نخبه جامعه ارامنه روسیه است که غول های رسانه ای کشور را اداره می کنند و خود نماد صدها استعداد جوانی است که باعث سبزی طراوت آرتی شده اند.
سبک جادویی
از ابتدا هم پروژه راشاتودی جاه طلبانه محسوب می شد؛ در کشوری که از زمان فروپاشی شوری استانداردهای برنامه سازی در سطح بین المللی هنوز در مرکز رادیو تلویزیونی معروف آستانکینو چندان پیشرفتی نکرده بود. در دوران شوروی ۵ کانال تلویزیونی وجود داشت که اغلب شهرستان ها تنها به ۲ کانال دسترسی داشتند و مردم به شوخی می گفتند که یکی از آنها همیشه نطق مقامات کمونیست را پخش می کند و دیگری بی وقفه باله نمایش می دهد. راشاتودی نخستین شبکه بین المللی تلویزیونی به زبان انگلیسی بود که توسط روس ها راه اندازی می شد؛ ضمنا محدودیت هایی جدی برای تامین نیروی متخصص انگلیسی زبان وجود داشت که در نهایت بیش از ۷۰ پرسنل از خارج استخدام شدند.
راشاتودی با تبدیل بخش های خبری مرسوم در شبکه های ماهواره ای 24 ساعته غربی به «تاک شو» و آیتم های مباحثه ای و اینفوگرافیک خبر را به هنر و اطلاع رسانی را به رویدادی نمایشی تبدیل کرد. این رویکرد نوین که در پرس تی وی هم دیده می شود. سبک فرمایشی و خشک نیوزکستینگ خبرخوانی یا اجرای خبر که از چند دهه پیش در بی بی سی به وجود آمده بود را پشت سر گذاشت.
همچنین از جادوی گزارش شهودی نباید گذشت چرا که آرتی تنها رسانه ضد آمریکایی بود که امکاناتش را داشت تا دوربین و خبرنگاران میدانی اش را همپایی شبکه های شرکتی غربی به رویدادهای مهم اقصی نقاط عالم بفرستد و با پوشش رسانه ای هم سطح آنها تحولات کره خاکی را از زاویه ای واقعی به ساکنان آن نشان دهد.
انعکاس فریاد غربی علیه غرب
خیلی طول نکشید که دکتر «جیمز پینتر» چهره سرشناس بی بی سی و مدیر موسسه بورسیه خبرنگاری رویترز «آرتی» را یکی از شبکه های جهانی تازه تاسیس خواند که در کنار «تله سور» ونزوئلا و فرانس 24 فرانسه خود را «پاد هژمونیک» یا «ضد سلطه» می دانند و دیدگاه و تحلیل محتوایی خبری متفاوت از امثال سی ان ان و بی بی سی ارائه می دهند. البته عجیب بود که پینتر در آن زمان نامی از پرس تی وی ایران و الجزیره قطر که هنوز توسط تیمی انقلابی اداره می شد نبرد. به هر حال راشاتودی از ابتدا به عنوان یک شبکه آلترناتیو یا هماورد که فضای رسانه ای حاکم بر جهان تک قطبی را به چالش بکشد تنها نبود.
در چنین شرایطی رسانه ای مثل آرتی نه تنها نماد خیزش خصم شرقی در مقابل خصم غربی قدیمی خود است، بلکه در شورش درون غرب، نقش یک بلند گوی مهم را برای صداهای مخالف بازی می کند. شعار این شبکه؛ «بیشتر سوال کنید» نه تنها فراخوانی جهانی برای صداهای مخالف درون نظام سلطه است بلکه پیش فرض های جوامع غربی را به بازی می گیرد. نمونه آن تابلوهای کارزار تبلیغاتی راشاتودی در سطح شهر نیویورک بود که برای معرفی شعار جدید «بیشتر سوال کنید» این شبکه نصب شده بودند یا فیلم تبلیغاتی این کارزار که در آن اوباما به رئیس جمهور وقت ایران، محمود احمدی نژاد اشاره می کرد و پرسشی را مطرح می کرد که به خود آمریکا باز می گشت: «کدام کشور بزرگ ترین تهدید هسته ای برای جهان است؟»
به هم ریختن زمین حریف تفاوتی جدی است که آرتی با رسانه های مشابه ضد آمریکایی، مثل پرس تی وی یا تله سور دارد، رسانه هایی که می خواهد از منظر آرمان های انقلابی خود فریادی در حیاط خلوت رسانه ای غرب یا همان دهکده جهانی «مک لوهان» سر دهند که این به سرکوب و تحریم شان منجر می شود. اما آرتی فریاد غرب علیه خودش را در خانه خودش منعکس می کند. البته این به معنای عدم تلاش بخش برون مرزی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران برای رخنه به خانه غرب نیست اما نشان می دهد که برد رسانه های مدرن صرف نظر از محتوای شان با دیپلماسی، فناوری و مهم تر از همه توان هژمونیک کشورها نسبت مستقیم دارد.
رقابت هژمونیک
برتری فضایی و ماهواره ای روسیه مانعی جدی برای تحریم شبکه آرتی توسط غربی ها همانند آنچه در آمریکا و اروپا بر سر پرس تی وی آوردند محسوب می شود. هنوز هم ناسا با تمام پیشرفت های فرا زمینی اش، به ایستگاه فضایی بین المللی تحت کنترل روسیه فناوری های این کشور در پرتاب و ساخت ماهواره شاتل و موشک وابسته است. علاوه بر این برنامه های فضایی مشترک مسکو و پکن از جمله تلاش برای ساخت یک چتر پیشرفته ماهواره ای پیرامون زمین به منظور مقابله با ماهواره های رقیب آمریکا را نگران کرده است. به همین عقیده پنتاگون، طراحی فناوری های مربوطه به چین و روسیه امکان خواهد داد، زیر ساخت امنیت ملی آمریکا در فضای کیهانی را تخریب کنند و همچنین ماهواره های ناسا دچار بیشترین خطر خواهند شد.
این حقایق باعث احتیاط بیشتر واشنگتن و در کل غرب در برخورد با تحریم رسانه های روسی و چینی شده است. با این وجود جمهوری خلق چین بر خلاف روسیه تلاشی جدی در زمینه راه اندازی شبکه های بین المللی ضد آمریکای انجام نمی دهد و این ثابت می کند که انگیزه های هژمونیک در شکل گیری رسانه های جهانی چقدر مهم است. منافع تجاری چین به عنوان شریک اقتصادی آمریکا و اتحادیه اروپا مانع از ظهور یک رسانه قدرتمند چینی در عرصه بین المللی شده است.
سلاح رسانه ای کرملین
اما آن چه آرتی را در جنگ رسانه ای بین المللی به عنوان «صدای ضد آمریکا» برجسته کرده، عبور از مرز رسانه «پاد هژمونیک» و تبدیل به سلاحی تهاجمی علیه دشمن است. این نتیجه بیداری تاریخی است که با احیای خاطرات عصر اقتدار شوروی در روسیه غیر کمونیست فعلی رخ داده است. اتحاد جماهیر شوروی یک ساختار حکومتی تمامیت گرای مدرن بر مبنای ایدئولوژی های غربی اما معطوف به رقابت با امپریالسیم اروپایی و آمریکایی داشت. حال می توان به پا خاستن مدل جدید غیر کمونیستی اتحاد شوری بر مبنای احترامی هر چند نسبی با آزادی های فردی عصر حاضر را به مثابه شورش یک پارادایم همگون علیه پارادایم نظام سلطه غربی تعریف کرد.
این رسانه چند زبانه شبکه هایی انگلیسی، عربی و اسپانیولی زبان دارد که تنها شبکه های انگلیسی زبانش به ۳ شبکه آرتی بین المللی آمریکا و بریتانیا تفکیک می شوند. به این ها باید یک شبکه مستند یکی از بزرگترین شبکه های ویدئویی خبری جهان با عنوان «راپتلی» و تارنمای چند رسانه ای قدرتمندی را افزود که علاوه بر ۳ زبان مزبور ویرایش های روسی انگلیسی و فرانسوی را هم در بر می گیرد. سلاح رسانه ای کرملین در ۱۶ کشور جهان دفاتر و استودیوهایی دارد که تنها در ایالات متحده شهرهای واشنگتن نیویورک لس آنجلس و میامی را شامل می شود.
اهمیت آرتی برای پوتین به قدری بود که به دنبال رکود اقتصاد جهانی در سال ۲۰۰۸ که در آن دولت روسیه مجبور به بستن بودجه ای انقباضی شد، رئیس جمهور دستور ویژه ای برای تامین بودجه این شبکه از محل منابع اضطراری صادر کرد. بودجه آرتی طی بیش از یک دهه فعالیتش رشدی چشمگیر داشته و از ۳۰ میلیون دلار در سال ۲۰۰۵ به ۳۱۰ میلیون دلار در سال ۲۰۱۴ میلادی رسید که ۸۰ درصد این مبلغ صرف شرکت های پخش کننده برنامه های آن در اقصی نقاط جهان شده است. برای مقایسه سرویس جهانی بی بی سی در سال مالی ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ رقم ۳۷۰ میلیون دلار از دولت بریتانیا دریافت کرده بود.
جنگ اطلاعاتی
مقامات امنیتی غربی در کار استفاده استادانه کرملین از رسانه ها مانده اند. ژنرال «فیلیپ بریدلاو» فرمانده عالی نیروهای متحد ناتو در اروپا رویکرد رسانه ای مسکو را در جریان باز گرداندن شبه جزیره کریمه به خاک روسیه «جالب توجه ترین حمله غافلگیر کننده در یک جنگ اطلاعاتی در طول تاریخ» خوانده بود. یکی از اتهاماتی که در جنگ داخلی اوکراین به استقلال طلبان روس وارد می شود این است که به محض اشغال هر منطقه، آنتن های تلویزیونی را به سمت مسکو سوئیچ می کنند.
آفکام نهاد ناظر رسانه های بریتانیا بارها اعلام کرده که این شبکه قوانین خبر رسانی در این کشور را نقض کرده و محتوایی گمراه کننده منتشر کرده است. خیلی از نهادهای آمریکایی و اروپایی هم آرتی را ابزار سیاست خارجی روسیه دانسته اند. مقاله های متعدد در نشریات غربی منتشر شده اند که این شبکه را عامل پروپا گاندای پوتین دانسته اند. همچنین «پومرانتسف» برنامه ساز مخالفی که وصفش رفت آرتی را دنباله سرویس مخفی کرملین بر می شمارد.
در اینکه سرویس مخفی فدرال روسیه به عنوان کنترل کننده رسانه های دولتی و نیمه دولتی جایگزین «کا گ ب» در عصر شوروی شده است شکی نیست. ضمنا همچون دوره شوروی، جامعه اطلاعاتی روس ها چنان وسیع است که قطعا تمام مدیران رسانه های دولتی و خبرنگاران ارشد شان را شامل می شود. اما عملکرد آرتی ورای این کنترل ها، همراه با آزادی عمل بسیار خلاقانه و هنرمندانه به نظر می رسد.
اعترافات آمریکایی
در نهایت درست وقتی به فکر می افتید که شاید همه آنچه درباره شبکه تلویزیونی بین المللی روسیه گفته شده مبالغه ای بیش نباشد یک خبر روی خروجی همان خبر گزاری جدید الگو برداری شده از آرتی توجه تان را جلب می کند. به گزارش اسپوتنیک، «مایکل مکفول» سفیر سابق آمریکا در روسیه روز ۲۵ سپتامبر (۴ مهر) اعتراف کرد که تحت تاثیر کار شبکه آرتی و خبر گزاری اسپوتنیک قرار گرفته است.
چرا روس ها از آمریکا متنفرند؟
وقتی بهار سال ۲۰۱۴ «پیو» موسسه آمریکایی معتبر افکار سنجی تصمیم گرفت میزان نفرت و علاقه ملت های مختلف به آمریکا را بسنجد، نتیجه نظر سنجی اش حتی برای باراک اوباما و تیم او در کاخ سفید هم شوک بر انگیز بود. آمریکایی ها باور نمی کردند روس هایی که پس از فروپاشی دار و ندارشان را برای شلوار جین و همبرگر مک دونالدز می دادند. دوباره همانند دوران جنگ سرد پشت پرده آهنین وارد جنگ نفرت با یانکی ها شده باشند. طبق آن نظرسنجی، روس ها با ابراز نفرت ۷۱ درصدی از آمریکا، در رده چهارم ملت های خصم آمریکا و حتی بالاتر از فلسطین، پاکستان، ایران و لبنان بودند.
شاید برخی رشد احساسات ضد آمریکایی را با غلیان ملی گرایی روس در آن ماه های پس از شورش فاشیستی ضد روسی در اوکراین و پیوستن کریمه به سرزمین مادری مرتبط بدانند اما در این صورت تکلیف نتایج نظرسنجی های سال های پیش از آن چه می شود؟
شواهدی که نشان می دادند بسیاری از روس ها درست هنگام همبرگر خوران رییس جمهور سابق شان مدودف با اوباما در نیویورک - که نماد سیاست موسوم به «ری ست» کاخ سفید و کرملین برای روابطی هر چه گرم تر بود - دچار سردی شده بودند. بر این اساس در فاصله سال های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۴، آمریکا از کشوری نسبتا محبوب در افکار عمومی روس به سرعت مدارج دشمنی با آنها را پشت سر گذاشته و با جا گذاشتن خصم های دائمی یا موقتی مثل چین، ژاپن، لهستان، ترکیه و حتی اوکراین، تبدیل به منفورترین کشور از نگاه اکثر مردم روسیه شده است.
گزارشی که سپتامبر سال گذشته درست درباره همین موضوع در روزنامه نیویورک تایمز منتشر شد، نشان می داد حتی روس تبارهای ساکن ایالات متحده هم در این نفرت روز افزون سهیم هستند و به همین خاطر با دونالد ترامپ که مخالف سیاست های فعلی واشنگتن است همذات پنداری می کنند.
در این گزارش از قول یک دانشجو در مسکو آمده بود: «آمریکایی ها دموکراسی شان را توی صورت ما می کوبند.» در حقیقت غائله شرق اوکراین و کریمه تنها بهانه ای برای بروز یک حس نهفته در بسیاری از روس ها بوده که میل به بازگشت به اقتدار و ثبات عصر شوروی را دارند. مادامی که روسیه در حال بازیابی نقش خود در عرصه بین المللی است، مردمش بیشتر ذهن شان معطوف به مانعی به نام آمریکا می شود.
به نوشته تارنمای اینفووارز، حتی مردم کوچه و خیابان، آمریکا را به خاطر هر مشکلی از سقوط ارزش روبل گرفته تا مشکلات معیشتی ملامت می کنند. همچنین روز به روز به تعداد فروشگاه هایی که جلوی آنها پادری هایی به رنگ پرچم آمریکاست، اضافه می شود. این حس خصومت به حدی رسیده که برای یک ناظر خارجی شکل فانتزی پیدا کرده چرا که حالا صداهای جدی تری در روسیه شنیده می شوند که آلاسکا باید به خاک کشورشان بازگردد!
چهره های آشنای آرتی
افشین رتنسی
برخلاف شهاب، افشین پس از حرفه ای شدن در دایره رسانه های شرکتی آنگلوساکسون و غربی محدود نماند و شخصیت جستجوگر و پرسشگرش او را از شبکه 4 و رادیو بی بی سی و سپس بخش بین المللی بی بی سی، شبکه های سی ان ان و بلومبرگ آمریکا، الجزیره قطر و دبی بیزنس امارات به قطب مخالف امپریالیسم یعنی شبکه پرس تی وی، به عنوان یکی از معدود صداهای مستقل در عرصه جهانی در دهه نخست قرن 21 کشاند.
افشین رتنسی از سال 2007 در پرس تی وی در بخش خبری در استودیوی لندن و برنامه های رتنسی و رایدلیف حقیقت جایگزن (Alternate Reality) درخشید. او در سال 2011 با برنامه «استاندارد دوگانه»، در شبکه تلویزیونی انگلیسی زبان ایران به اوج شهرت رسید. سپس به تاسیس یک شرکت برنامه سازی مستقل پرداخت و این برنامه ضد سلطه را که پخش آن در بریتانیا ممنوع شده تبدیل به یک شبکه تلویزیونی مجازی کرد. رتنسی سال 2013 به استودیوی شبکه آرتی در لندن پیوست و تاک شوی بسیار موفق «جیم شدن» Going Underground را از آن زمان، هفته ای 3 شب اجرا می کند که در آن چهره های سرشناسی رو در رو شده اند.
سوفی شواردنادزه
او را باید مشهورترین مجری آرتی در خود روسیه دانست هر چند که به خاطر جایگاه خانوادگی و سیاسی اش در غرب هم کاملا شناخته شده است. تصاویر سوفی هنگامی که هنوز دختربچه ای کوچک بود، نخستین بار در کنار پدربزرگش در حاشیه مذاکرات رهبران شوروی و همتایان آمریکایی شان در آخرین سال های پیش از فروپاشی بلوک شرق در غرب منتشر شدند. او نوه پسری ادوارد شواردنازه فقید، آخرین وزیر خارجه شوروی و نخستین رییس جمهور گرجستان است که به حضور امام خمینی (ره) هم رسیده بود.
خانم شواردنازده متولد تفلیس اما بزرگ شده فرانسه و فارغ التحصیل کنسرواتور هنر پاریس و دانشگاه روزنامه نگاری نیویورک است. کار رسانه ای را از تهیه کنندگی برای شبکه آمریکایی ای بی سی آغاز کرد اما بلافاصله پس از شنیدن خبر پروژه راشاتودی به مسکو آمد. حضور چندین ساله او به عنوان مجری اول آرتی، یکی از نمادهای شوروی گرایی در روسیه نوین است. شخصیت بین المللی او که جز روسی و گرجی به ۴ زبان دیگر هم تسلط دارد و همچنین پیوندهای سیاسی اش باعث شد بزرگ ترین نخبگان سیاسی جهان در برنامه «سوفیکو» پای میز مصاحبه اش بنشینند.
شان (علی) استون
این آمریکایی ۳۲ ساله خوش سیمای یهودی زاده اما به تشیع گرویده، یکی دیگر از مشاهیر آرتی است. او که این روزها در کنار تایرل ونچورا و تابتا والاس در برنامه «تماشای بازها» در شبکه آرتی به مرور رویدادهای جهان می پردازد، پیش تر با سفرهای متوالی اش به ایران و گرویدن به اسلام در عرصه جهانی چهره شده و از زیر سایه بزرگ پدرش الیور استون، کارگردان آثار سینمایی برجسته ای مثل قاتلین بالفطره و جی اف کی، بیرون آمد.
شان که نام علی را برای خود برگزیده، در ۲ فیلم نامبرده پدرش ایفای نقش کرده بود و عملا نقش دستیار الیور استون را داشته است. او نگاه کاملا نقادانه ای نسبت به وضعیت امروز تمدن غرب دارد. پس از نخستین سفرش به ایران، در مصاحبه ای با بیل اورایلی، مجری شدیدا هوادار اسرائیل شبکه فاکس نیوز، به شدت از ایران دفاع کرد. استون همچنین در زادگاهش نیویورک، مشاور دوستایرانی اش علی تقوی، در شرکت چند زمینه ای «مایندشیر ونچورز گروپ» است.
چگونه «لری کینگ» موفق ترین مجری تلویزیونی آمریکا از شبکه روسی سر در آورد؟
پلیتیک به سبک سلطان
3 سالی می شود که «لری کینگ» مجری موفق آمریکایی رادیو و تلویزیون به یک شبکه روس کوچ کرده است. پس از آنکه پیر اجرا در سال 2010 برنامه زنده شبانه مشهورش با ربع قرن سابقه را در سی ان ان تعطیل کرد و در سال 2012 به طور کامل این شبکه را وداع گفت، اعتراف کرد که پس از 55 سال کار حرفه ای رسانه ای در 78 سالگی هنوز هم دانش برای چالشی روزانه تنگ می شود.
اینگونه بود که او دوباره به کانون توجهات بازگشت. البته این بار رسانه مد روز از نگاه پر تجربه او «آرتی» بود. خیلی ها کینگ را متهم می کنند که پیش از جدایی از سی ان ان با مدیران شبکه روس قرار و مدارهایش را گذاشته بوده است اما برای مردی که در طول زندگی اش 8 همسر اختیار کرده، خلاص شدن از دست همسر نهم (سی ان ان) نباید چندان عجیب بوده باشد. ضمنا نباید ریشه های شرقی و اسلاوی او را که به پدری اوکراینی و مادری لیتوانیایی باز می گشت فراموش کرد.
هر طور بود کینگ در سال 2013 برنامه «اینک لری کینگ» را در شبکه ویدئویی «هولو» متعلق به والت دیزنی راه انداخت و همزمان تاک شوی قدیمی خود با عنوان متفاوت «پالیتیکینگ با لری کینگ» را در کانال آرتی آمریکا احیا کرد. در آگهی مربوط به این برنامه او اعلام کرد: «من ترجیح می دهم از آدم هایی که در موقعیت قدرت قرار دارند بپرسم تا آن که از موضع آنها سخن بگویم.»
همان طور که از عنوان برنامه جدید پیداست، این بار همه تمرکز پیرمرد نیویورکی که وارد نهمین دهه زندگی اش شده بر روی سیاست است و آن هم از نوع انتقادی اش. او شوی جدیدش را یک پنج شنبه شب تابستان ۲۰۱۳ از استودیوی آرتی در زادگاهش با مصاحبه ای زنده با «ادوارد اسنودن» افشاگر اسرار اطلاعاتی آمریکا آغاز کرد که تازه به مسکو پناهنده شده بود.
ملاقات ۲ نماد جامعه آمریکا از ۲ نسل کاملا مختلف روی آنتن آرتی، کل شبکه های تلویزیونی ینگه دنیا را به چالش می کشید. رویکرد چالشی و پرسش محور کینگ در این برنامه به اسنودن کمک کرد تا هر چه بهتر دل و روده برنامه شنود و جاسوسی «سازمان امنیت ملی آمریکا» NSA از شهروندان موسوم به «منشور» را بیرون بریزد.
به دنبال کوچ کینگ به آرتی، او هدف انتقادهای بسیاری قرار گرفت که چرا برای رسانه تحت کنترل کرملین کار می کند؟ او هم نشان داد که دود از کنده بلند می شود و در جواب گفت: «من برای آرتی کار نمی کنم. پادکست من در تلویزیون «اورا» در نیویورک شامل برنامه های اینک لری کینگ و پالیتیکینگ، در ازای مبلغی در اختیار شبکه آرتی آمریکا قرارداده شده و این شبکه تحت پوشش سازمانی غیرانتفاعی به همین نام است که در آمریکا به ثبت رسیده است.»
جنجالی ترین برنامه «پالیتیکینگ» در ماه های اخیر هم هشتم آگوست گذشته با حضور نامزد رک گوی جمهوری خواهان، «دونالد ترامپ» روی آنتن رفت که او در آن با تمجید از «ولادیمیر پوتین» رییس جمهور روسیه، عرف سیاسی نامزدهای ورود به کاخ سفید را لگدمال کرد تا چه هم حزبی های جمهوری خواه و چه رقبای دموکراتش از دست او عصبانی شوند. در عوض او در این شبکه روسی تا می توانست از باراک اوباما و رسانه های آمریکایی انتقاد کرد و همه آنها را «ناراست» خواند.
تداوم حضور چهره های بزرگ جهانی در یک برنامه داغ سیاسی مثل «پالیتیکینگ»، حتی با اینکه مهر روسیه روی آن خورده است، ثابت کرد که آنها به مصاحبه شدن توسط لری کینگ نیاز مبرم تری دارند، تا او به مصاحبه کردن با آنها. کینگ طی نیم قرن حضور در برنامه های زنده پرمخاطب، عکس یادگاری با مشاهیر جهان کم نداشت، با این وجود باز هم کسانی مثل «دیک چنی» معاون رییس جمهور سابق آمریکا، «دالای لاما»، «دونالد ترامپ»، «راسل کرو»، «متیو مک کانافی»، «ماریون کاتیلارد»، «سلین دیون» و «مایک تایسون» را به آرتی کشانده است.
این نامزد کهنه کار جایزه «امی» درباره بازگشتش به نمایش هر روزه در این شبکه می گوید: «دوشنبه، چهارشنبه و جمعه با اینک لری کینگ ... با یک عالمه ورزش و سرگرمی ... و سه شنبه و پنج شنبه با پالیتیکینگ - که فقط با سیاست سر و کار دارد.»
کمی بیش از ۲ سال بعد از آغاز معرکه گیری در پیرانه سری، کینگ جاه طلبی اش را بیشتر کرد تا به آرزویش یعنی اجرای برنامه برای انگلیسی ها جامه عمل بپوشاند. ساختار آرتی یعنی وجود شبکه آرتی بریتانیا این امکان را برای این یهودی زاده زرنگ فراهم می آورد تا همان کلاه شرعی پادکستش در تلویزیون «اورا» را بر سر جزیره نشین ها هم بگذارد. مسئولان روس هم جلوی رویاپردازی های اسطوره ۸۱ ساله را نگرفتند و او از پاییز سال گذشته «پالیتیکینگ» را برای انگلیسی ها هم اجرا کرد.
با آن که بیش از ۲ سال از حضور کینگ در آرتی می گذشت اما وقتی بدین مناسبت «افشین رتنسی» مجری هندی - پارسی برنامه «جیم شدن» یا «Going Underground» او را به استودیوی شبکه در لندن دعوت کرد، هنوز لازم می دید که بپرسد لری کینگ بزرگ، در این شبکه روسی چه می کند؟
او هم در پاسخ گفت: «[این برنامه] در سراسر دنیا دیده شده و با آنچه من می کنم، سازگار است. من سعی می کنم جواب هایی بگیرم، سوال هایی می پرسم، عقایدی دارم، اما در دل اینها ما چه می دانیم؟ همه آنچه می دانیم پرسیدن است، همان طور که آرتی می گوید.» (اشاره به شعار شبکه بیشتر بپرسید!)
او همچنین تاکید کرد که یک «ارتباط چی» است که طی ۵۸ سال سابقه کاری اش تا آن شب هرگز هیچ رییس یا کارگردانی به او نگفته است که چه میهمان هایی دعوت کند یا چه سوالاتی بپرسد؟ کینگ در حضور روزنامه نگاران بریتانیایی و چهره های شناخته شده ای که در این برنامه حضور داشتند گفت: «هیچ وقت از آنها [آرتی] نشنیده ام که این کار را بکن، این را بپرس یا با فلانی مصاحبه نکن.» او سپس در پاسخ به یکی از خبرنگاران بی بی سی که پرسیده بود: «آیا پس از سال ها کار کردن در سی ان ان، کار در آرتی او را دچار احساسات متناقض می کند؟» گفت: «نمایش هایی در انتقاد از پوتین هم داشتم ولی آرتی هرگز دخالت نکرد.» از آن شب به بعد، کینگ ۵ بار در هفته در سپهر رسانه ای بریتانیا آفتابی می شود.
نظر کاربران
در این مطلب اشتباهاتی وجود داره،مثلا در مورد شان استون، ایشون شیعه نیست یعنی اصلا مسلمون نیست ولی شما نوشتید شیعست. خودش پارسال تو یه مصاحبه اعلام کرد اینکه اومده ایران و شهادتین گفته معنیش این نیست که مسلمون شده معنیش اینه که به اسلام احترام میزاره، گفته من به دین بودا،اسلام،یهودیت،مسیحیت و همه دینا احترام میزارم و بهشون علاقمندم و پیرو همه این دین هام ولی مسلمون نیستم.