کیمیایی بخواهد «گوزن ها» را بسازد اجازه می دهند؟
پولاد کیمیایی این روزها حسابی خبرساز شده است. پدرش به خاطر او و برای نشان دادن عشق پدری وارد دعوایی بزرگ با تهیه کننده فیلم جدیدش شده است.
به همین بهانه با او همکلام شدیم. از دعواهای «قاتل اهلی» شروع کردیم، به استقلال و منصور پورحیدری رسیدیم. این یک دفاع جانانه پسری است از پدری که روزگاری در سینمای ایران بهترین بود اما حالا به روزگار پیری رسیده است. جایی که پولاد درباره اش می گوید: «اگر پدربزرگی کج خلقی کرد که نباید نادیده اش گرفت. او بزرگ فامیل است و احترامش واجب. پدربزرگ برکت فامیل است حتی اگر درکش نکنیم یا درک مان نکنیم و تحمل اش کمی دشوار باشد.
بحث هایی درباره فیلم «قاتل اهلی» مطرح شده و می گویند استاد کیمیایی هنوز می خواستند چند پلان دیگر بگیرند ولی به دلایلی فیلم برداری متوقف شده است.
- بله. مسائل و اختلافاتی وجود دارد که باید حل شود و ان شاءالله به زودی حل خواهد شد.
این سکانس ها مربوط به شما بوده؟
- فقط مربوط به من نبوده. بقیه بازیگرها هم هستند.
فیلم در حال تدوین است و آن طور که شنیده ایم سه ساعت زمان فیلم است. آقای لشکری قوچانی هم گفته اند بر اساس فیلمنامه تمام سکانس ها گرفته شده.
- خیر این طور نیست. به هر جهت یکسری سکانس ها جا مانده و ایشان فیلمبرداری را متوقف کرده. باید ببینیم در آینده تصمیم چه می شود.
اگر این سکانس ها گرفته نشود، فیلم را همین طور جمع بندی می کنند یا پروژه به محاق می رود.
- نمی دانم. با خود پدر در این زمینه صحبت کنید. من نمی توانم از جانب کارگردان چیزی بگویم.
درباره نقش خودتان چطور؟ الان نیمه کاره است؟
- بله. من به عنوان یک بازیگر با این موضوع مشکل دارم. به این جهت که مثل این می ماند که یک فیلمنامه به شما داده شود و شما آن را بخوانید و رویش بحث کنید و بر اساس آن قرارداد ببندید، بعد ببینید که مولف کار یعنی کسی که فیلمنامه را نوشته و کارگردان مشکل ندارند اما تهیه کننده قبل از اینکه همه سکانس ها تمام شود یکباره شش سکانس مهم شما را حذف می کند و دلیلش هم کارشناسانه نیست. برای شما قطعا خیلی عجیب خواهد بود که چرا باید این اتفاق بیفتد. من قرارداد را بر اساس یک فیلمنامه بستم و همه صحبت را کرده بودیم و الان در جایگاه بازیگر اصلا از این اتفاق خوشحال نیستم.
پیش از این خودتان می خواستید یک پروژه با آقای لشکری قوچانی بسازید. به نظر می رسد میانه شما و ایشان مثل گذشته نیست.
- من الان نمی خواهم خیلی چیزها را رسانه ای کنم. اگر بخواهم رسانه ای کنم قطعا خیلی حرف ها برای گفتن دارم. فعلا تا جایی که بشود می خواهیم برای فیلم پدر مشکلی به وجود نیاید و فیلم به جشنواره برسد. نمی خواهیم حاصل تلاش این همه آدم به خاطر یکسری مسائل حاشیه ای زیر سوال برود چون به هر حال فیلم آقای مسعود کیمیایی است. پدر من چهار سال فیلم نداشته. خود من به رغم اینکه از اول انصراف داده بودم و نمی خواستم در این کار باشم در نهایت پذیرفتم که نقشی بازی کنم.
یعنی اگر ایشان بگوید با همین حالت فیلم جمع بندی می شود، شما می پذیرید؟
- بله.
شما یک استقلالی هستید. این روزها باشگاه استقلال یکی از بزرگانش را از دست داده.
- آقای منصور پورحیدری بزرگ و واقعا پدر استقلال هستند. در گذشت ایشان همه را ناراحت کرد. وقتی کسی از بین ما می رود، یکسری اتفاقات می افتد که من این اتفاق های کلیشه ای را دوست ندارم. اینکه وقتی یک بزرگواری از بین ما می رود، ما خودزنی می کنیم و شعارهایی می دهیم، همه خیلی ناراحتی می کنند ولی تا زمانی که آدم ها زنده هستند و در کنار ما هستند، اعتنایی به آنها نداریم. این درست نیست.
احتمالا یادتان هست که جفاهای زیادی به ایشان شد.
- ایشان بزرگ فوتبال هستند. آقای علی دایی و آقای علی کریمی هم به نوعی دیگر بزرگان این فوتبال هستند. آقای ناصرخان هم بزرگ استقلال مبودند ولی به همه اینها نگاه کنید می بینید که همه اینها را یک جورهایی آزرده ایم. مردم و هوادارها را نمی گویم چون آنها جز مهر و محبت چیزی ندارند. خودتان می دانید چه کسانی را می گویم.
کسانی که منافعی دارند.
- بله. آنهایی که منافع اصلی را دارند. فوتبال ما و هنر و فرهنگ ما تا ده پانزده سال آینده خیلی از بزرگانش را از دست می دهد. هم در ادبیات، هم سینما و هم موسیقی و باید فکری برای اینها بکنیم. اینها از دست می روند ولی آیا جایگزینی دارند؟ الان ما جایگزینی برای آقای پورحیدری داریم؟ برای آدم های بزرگی مثل آقای کیارستمی جایگزینی داریم؟ چرا ما قدر اینها را نمی دانیم و چرا بعضی اوقات آزرده شان هم می کنیم؟
در این یکی دو روزی که از فوت مرحوم پورحیدری گذشته یکسری عکس ها منتشر شده و سلفی هایی که در مراسم گرفته شده ناراحتی هایی را ایجاد کرد. این اتفاقات را رصد کرده اید؟
- من خودم خیلی دوست داشتم برای مراسم تشییع ایشان بروم ولی گفتم استاد پورحیدری که به حضور من نیازی ندارد و حضور من چیزی را عوض نمی کند. نه دل کسی را آرام می کند و نه اتفاق خاصی رخ می دهد. حضور من تنها نمایش خودم است. من بروم که چهارتا عکس و سلفی بگیرم و بگویم استقلالی هستم؟ به نظرم با این شکل برگزاری مراسم، ما بیشتر خودمان را نشان می دهیم و شروع می کنیم به نظر دادن درباره همه مسائل. زمانی که آقای کیارستمی زنده بودند کسی به ایشان توجهی نداشت و همه داشتند زندگی شان را می کردند.
پدر شما هم یکی از همین طیف بزرگان است. این اواخر هم انتقادهای زیادی به ایشان شده. به نظر شما رسانه ها و سیستم فرهنگی کشور حرمت ایشان را نگه داشته اند؟
- به نظرم نه. یک مثال می زنم. وقتی پدربزرگ تو کنارت است، شاید بعضی وقت ها آرام حرف بزند یا حرف تو را نشنود چون گوشش سنگین شده. شاید بعضی وقت ها درکت نکند ولی پدربزرگت است. باید دستش را بگیری و بلندش کنی. باید تحمل داشته باشی. نمی توانی وقتی صدایت را نمی شنود بگویی «چیه مگه کری؟!» اصلا گیریم که مسعود کیمیایی خوب فیلم نمی سازد، آخرش را می گویم، که البته معتقدم این طور نیست و فیلم هایش شرف دارد به خیلی از فیلم هایی که الان ساخته می شود.
انتظار از کیمیایی آنقدر زیاد است که وقتی از «گوزن ها» به «متروپل» می رسد به او انتقاد می شود چون در مقایسه با کارهای کیمیایی این فیلم در رده ضعیف تر قرار می گیرد ولی...
- اگر این طور نگاه می کنید، باید به چند سوال هم جواب بدهید. اینکه اگر الان ایشان بخواهد «گوزن ها» بسازد به او اجازه می دهند؟ اگر همین الان بخواهد دوباره یک «قیصر» بنویسد، اجازه ساخت آن را دارد؟ همین فیلم «متروپل» کلی بالا پایین شد. چهار سال پدر من می خواست فیلم بسازد، هر سناریویی می داد رد می شد.
یکسری از منتقدها می گویند به خاطر بالا رفتن سن است.
- شما هر کارگردان بزرگ یا هنرمندی را که نگاه کنید اگر در کارنامه اش بیشتر از سه تا اثر خیلی خوب داشته باشد که نمره خیلی خوب بگیرد یعنی کار خودش را کرده. قرار نیست هر کارگردانی هر فیلمی می سازد، شاهکار خلق کند و «گوزن ها» و «قیصر» بسازد. از طرفی هم اگر ایشان یک فیلم مثل «جرم» بسازد، می گویند باز کیمیایی و چاقو و مرام بازی و از این حرف ها...، اگر با موضوع و تم جدید بسازد می گویند در همان حرف ها موفق تر بود و باید مثل همان فیلم ها را می ساخت.
نظر کاربران
اين بنده خدا هم متخصص برخلاف آب شنا كردنه ..... منتهي به شرطيكه براش صرف داشته باشه ..... در غير اينصورت همون چيزي رو ميسازه كه ريسكي براش نداشته باشه...... گذشت زمونه اي كه اغلب هنرمندهامون دانسته يا ندانسته شده بودن ناراضي و منتقد سياسي و اجتماعي...... الان ديگه از اين كارا كردن واقعا مرد ميخواد نه كسي كه اداي مردهارو در بياره.......
پاسخ ها
کامبیز جان متوجه بودید که مودبانه حرف های خوبی نزدید ؟؟؟؟؟؟؟؟
پولاد کیمیایی بازیگر توانایی است. شما درست می گویید، نه می توان قیصر ساخت، نه گوزن ها! همیشه با خودم فکر می کنم که اگر فروغ فرخزاد و صادق هدایت در این دوره بودند، آیا می توانستند آثارشان را چاپ کنند، آیا ما صادق هدایت، صادق چوبک و دیگران را می توانستیم داشته باشیم؟ به جرات می توانم بگویم، نه!
واقعا فیلم های کمیایی به سینمای ایران شخصیت بخشیدند