طرفداران «بازی تاج و تخت» این سریال را هم ببینند
یکشنبه دوم اکتبر، پخش سریالی جدید از شبکه معتبر اچ بی او آغاز می شود که انتظارها نسبت به کیفیت و محبوبیت آن بسیار بالاست و می تواند در حد و اندازه های غولی مانند «بازی تاج و تخت» ظاهر شود.
به نقل از آی ام دی بی، در آینده یک پارک تفریحی با تم موضوعی وسترن وجود خواهد داشت که در آن بازدیدکنندگان میتوانند بدون ترس از مجازات و هرگونه عواقب به اکتشاف در عمیق ترین و تیرهترین اشتیاق ها و خواستهای شان بپردازند. این دنیایی است که در آن روباتهای انسان مانند و انسانها میتوانند بدون تفاوتی آشکار با هم ارتباط برقرار کنند ؛ ارتباطی که باعث می شود این سوال مطرح شود که جایی که تفاوتی واضح بین انسان و روبات وجود ندارد و وقتی محدودیتی برای جامه عمل پوشاندن به فانتزیهای مان وجود نداشته باشد، انسانیت چیست؟
این دقیقا همان چیزی است که سریال جدید شبکه اچ بی او یعنی «دنیای غرب» یا «Westworld» می خواهد کشف کند. لیسا جوی، تهیه کننده اجرایی این سریال در توضیح میگوید: «این سریال یک اکتشاف و بررسی در طبیعت انسان است. این ها بهترین بخش های طبیعت انسانی هستند: عشق پدری، عشق رومانتیک و پیدا کردن خود. اما اینها پایه ای ترین بخشهای طبیعت انسانی هم هستند و این شامل خشونت هم می شود.»
علمی تخیلی نیست؛ علمی حقیقتی است
اگر هوش مصنوعی در دهه ۱۹۷۰ فرضی بود، دیگر در سال ۲۰۱۶ اینطور نیست. در حالیکه نابغه های سیلیکون ولی در حال حاضر سخت مشغول کار هستند تا هوش مصنوعی را گسترش دهند، خالقان «دنیای غرب» از این سریال استفاده میکنند تا در هوش مصنوعی به عنوان بازتابی از خالقش به اکتشاف بپردازند. جوی میگوید: «احتمال خطای انسانی وجود دارد. مثل هر فرزندی، شما تمام تلاش تان را می کنید تا آنها را در مسیر درست قرار بدهید، اما بعضی مواقع آن ها راه خود را انتخاب می کنند. کد برنامه نویسی آنها ممکن است طوری گسترش پیدا کند که ما پیش بینی نکرده باشیم. بنابراین بررسی ما از هوش مصنوعی در این سریال نشان دهنده مسیرهای مختلفی است که این تکنولوژی می تواند در پیش بگیرد.»
چطور یک فیلم ۴۰ ساله احیا می شود؟
جی جی آبرامز از جاناتان نولان (برادر کریستوفر نولان کارگردان) و شریک زندگی اش لیسا جوی درخواست کرد تا «جهان غرب» را با هم تهیه کنند. جاناتان نولان میگوید: «جی جی دو دهه پیش با مایکل کرایتون صحبت کرد. کرایتون می خواست درباره بازسازی فیلم اصلی با او صحبت کند اما آن موقع عملی نشد. حالا دو دهه بزنید جلو. به ذهن جی جی میرسد که این پروژه یک فیلم سینمای نیست: سریال است. یکی از جنبه های کلیدی این ایده این است که روایت اصلی را می گیرد و کاملا برعکسش میکند و داستان را حول محور میزبانان می چرخاند. فرصتی بود برای بازی کردن با تمام سوالهایی که نسبت به آن ها هیجان زده بودیم. این سریال پر از چیزهای خارق العاده است که ما عاشق شان هستیم و بنابراین امکان نداشتیم آن را رد کنیم.»
دنیایی آینده گرا که در آن هیچ چیز انسان به نظر نمی رسد، اکتشاف نهایی انسانیت است
لیسا جوی میگوید: «این سریال میپرسد زندگی از کجا آغاز می شود؟ آیا انسان ها تحت سلطه غریزه های بیولوژیکی و نورون ها و مارپیچ های دوگانه دیانای هستند؟ یا یک موجود مصنوعی که با صفر و یک کدبندی شده اما آنقدر کدگذاریاش خوب است که به واقعیت خود باور داشته باشد و حقیقتا همانطور که ما احساس می کنیم او هم احساس کند؟ هوشیاری و آگاهی از کجا آغاز میشود و کجا به پایان می رسد؟ تفاوت های بین هوش مصنوعی و انسان ارگانیک چیست؟»
انتظار داشته باشید نقطه ورودتان به دنیای غرب متفاوت باشد
جوی می گوید: «در فیلم اصلی دنیای غرب، شما از یک نقطه نظر سنتیتر به آن نزدیک می شود. از نقطه نظر مهمانی که وارد می شود. این اکتشافی در طبیعت انسانی هم از درون و هم از بیرون است. ما می خواستیم پایه آن را در نقطه نظر میزبانان قرار بدهیم. می خواستیم یک ارتباط احساسی با آنها برقرار کنیم تا بالاخره کاملا شخصیت بگیرند. بنابراین سریال را از نقطه نظر دولورس با بازی اون ریچل وود آغاز میکنیم تا بتوانیم کاملا ببینیم که او به واقعیت این دنیا باور دارد و عاشق احساسی که دارد است. بعد از اینکه این حس همذات پنداری شکل گرفت، دنیا را گسترش میدهیم و نه تنها زندگی ها و بینش های مهمانانی که وارد این پارک می شوند را بررسی می کنیم، بلکه به تکنیسین هایی که زیرزمین در پارک کار می کنند هم نگاه می کنیم.»
بازی کردن نقش روباتی که ریبوت می شود «المپیک بازیگری» است
اون ریچل وود می گوید: «بعضی مواقع در یک بازه زمانی ۳۰ ثانیه ای شما باید بین حالت حمله عصبی که منجر به فریز شدن کامل می شود، لهجه ای جدید پیدا کردن و بعد وارد شدن به حالت تحلیلی کامپیوتری یک روبات تغییر حالت بدهید. بنابراین تلاش کردن برای اینکه ببینم چطور می توانم این کار را با آن درجه از تمرکز شدید انجام بدهم خیلی جالب بود. اما می توانیم سوال هم بپرسیم: آیا خورشید ما را کور می کند؟ وقتی نور خورشید ببینیم چشم مان را می بندیم؟ عرق می کنیم؟ نفس می کشیم؟ همانطور که می توانید تصورش را بکنید آماده شدن برای نقش فوق العاده دقیق و وسواس گونه بود.
تندی نیوتون که نقش خانمی که در یکی از سالن های شهر کار می کند را بازی می کند، می گوید: «متوجه شدم که هر بار نقش این شخصیت را بازی می کنم مثل مدیتیشن می ماند. بیشتر از همیشه احساس انسان بودن کامل، زیبا و فوق العاده ای را داشتم و دلیلش فقط طبیعت، سادگی و دقت این شخصیت ها بود که خیلی برایم جالب بود. اینکه مطمئن شویم مهدنسی و فیزیک شخصیت های مان خوب از آب درمی آید بسیار مهم بود و باید با ساده گرایی شروع می کردیم چون قرار است سفری طولانی و کامل باشد.»
جاناتان نولان خیلی منتظر ماند تا این آهنگ را سر هم کند
در پس زمینه سریال «دنیای غرب» شما می توانید آهنگهای راک کلاسیک قرن بیستمی از جمله «Black Hole Sun» اثر ساوندگاردن و «Paint It Black» ساخته رولینگ استونز را بشنوید. نولان می گوید با جلو رفتن سریال، آهنگ های آشنای این چنینی زیادی را در آن خواهید شنید. او اضافه کرد: «یکی از مزایای ساختن وسترنی که در حقیقت یک وسترن مصنوعی است که داستانش در آینده اتفاق می افتد، این است که شما می توانید با موزیک معاصر بازی کنید که ما عاشق انجام این کار هستیم. برادر من هرگز نمی خواست هیچ یک از این آهنگ ها را در فیلم هایش بگذارد. بنابراین من حدود ۱۰ سال است که دارم آماده می شوم این کار را بکنم.»
آیا اینجا زمین است؟ تنها زمان مشخص می کند
نولان با لبخند می گوید: «سوال جالبی است. با این سریال می توانیم چند نقطه نظر مختلف را کشف کنیم. میخواستیم بیشتر اطلاعاتی که مخاطب دریافت میکند را از نقطه نظر میزبانان مطرح کنیم. بنابراین وقتی بحث این سوال ها می شود، سعی می کنیم بدون دادن اطلاعات خاص توجه تان را جلب کنیم. اما می خواستیم واقعا بیننده را در همان درک محدود از اینکه اینجا دقیقا کجاست رها کنیم. عملا می خواهیم بیننده چنین سوال هایی بپرسد.»
ژانر : علمی تخیلی، تریلر، اکشن، وسترن
بازیگران : آنتونی هاپکینز، اد هریس، اون ریچل وود، جیمز مارزدن، تندی نیوتون، جفری رایت، رودریگو سنتورو، لوک همزورت
تهیه کنندگان : جی جی آبرامز، جاناتان نولان، لیسا جوی، جری واین تراوب
نظر کاربران
بعید بدونم قابل مقایسه با بازی تاج و تخت باشه