خرده روایتهایی درباره ۹ اثر «امیر نادری»
سینمای امیر نادری در طول ۱۵ سال فیلمسازی در ایران و در ۹ فیلمی که در ایران ساخت و دو فیلمی که در امریکا ساخت با تحولات بسیاری روبهرو میشود. این تحولات که برگرفته از تحولات درونی فیلمساز است در فیلمهایش نمود بیرونی پیدا میکند.

تنگسیر
وقتی داشتم این فیلم را میساختم، احساس کردم که دیگر این نوع سینما، هیچ کمکی به پیشرفت من نخواهد کرد. فیلمساز در میانه ساخت این فیلم که تفاوت عمدهاش با آثار قبلی حضور بازیگران چهره و به تبع ساختار متفاوتتری است با پرسش بزرگی مواجه میشود: «تا کجا میتوان کار را به این شکل ادامه داد و خود را تکرار کرد» همینجاست که نادری جستجوگر میشود. در میان عکسها، نقاشیها، ادبیات و سینمای فیلمسازان دیگر.
آب، باد، خاک
نادری در توضیح یک خطی این فیلم آن هم زمانی که فیلمبرداری تمام شده و کار روی میز مونتاژ است میگوید: «فیلم، بسیار سیاه و تلخ است اما این سیاهی و تلخی به امیدهای بزرگی میانجامد». او این فیلم را تحت تأثیر سمفونی پنجم بتهوون ساخته. او درخصوص تکرار عنصر بیچارگی فیلمهایش که با آشغال نمایان میشود، میگوید: «سمفونی پنجم بتهوون، تکرار یک تم واحد با واریاسیونهای مختلف است.

انتظار
او که حالا نگاه تازهای پیدا کرده به دنبال تثبیت نگاه نویی است که لابهلای جستجوهایش یافته و باید در سینما پیادهشان کند. «یک سال صبر کردم و بعد سراغ این فیلم رفتم. فیلمی که درواقع نخستین تجربه من در کار اصطلاحا ضدقصه و کمدیالوگ بود که بیشتر زبان تصویر، و صدای صحنه، فیلم را پیش میبرد». به خاطر شرایط ساخت و موضوع فیلم از اینجا امپرسیونیسم ورود پیدا میکند. اینجاست که دیگر و در این قالب کلام نمینشیند، پس افکت صحنه مکمل تصویر میشود.
مجموعه «کوچهها» عکسهایی است که نادری از کوچههای شهر تهران گرفته. همین مجموعه و کوچهای که در پامنار دیده و اینطور توصیف میکند: «یک کوچه در پامنار دیدم که علاوه بر زیبایی چشماندازش، تمام معنای اجتماعی و بار فرهنگی را نیز در خود داشت» بعدها تبدیل به کوچههایی میشود که در صحنههای این فیلم به کار گرفته است.

سازدهنی
ساخت این فیلم با اولین تحول عظیم فیلمساز و آشنایی او با مکتب امپرسیونیسمی مواجه میشود. تأثیر این مکتب در این فیلم به گفته خود نادری به مقدار بسیار کمی از آنچه که میخواسته وجود دارد: «چون آن را بلافاصله بعد از «تنگسیر» ساختم و هنوز کندو کاو ذهنی من به یافتههایی که در پیاش بودم، نینجامیده بود». این فیلم را سهراب شهیدثالث تدوین میکند وقتی نادری فیلم کوتاه «آیا» سهراب شهید ثالث را میبیند و از او میخواهد که کار مونتاژ را انجام دهد.
دونده
نادری پس از شناخت و اعتقادی که به امپرسیونیسم پیدا میکند، تصمیم میگیرد به جای استفاده از یک شهر که پیشتر آبادان انتخاب شده بود و حالا فضای جنگ این امکان را به او نمیداد که لوکشین اصلی فیلماش باشد، از چند شهر استفاده کند. به همین خاطر تصاویر در شهرهای مختلف گرفته میشود و درنهایت «دونده» کولاژی است از شهرهای ایران به سبک امپرسیونیسمی. اما از نتیجه فیلم برای مخاطب خیلی مطمئن نیست.

دونده که با حضور مجموعی از چهرههای شناخته نشده ساخته شده. تنها یک بازیگر (عباس ناظری در نقش سمسار) دارد که تماشاگر میشناسدش. نادری حضور این یک نفر که برخلاف بقیه در قاب قرار گرفته را نتیجه زحمات او و بحران خودش میداند: «من تا آخرین شب فیلمبرداری، در این مورد تردید داشتم، اما به دلیل تشویق و کمکهایی که این شخص در روزهای بحرانی کارم در «تنگسیر» به من کرد و روحیه داد، به عنوان قدردانی، از او در این فیلم استفاده کردم.»
یکی از جذابیتهای «دونده» سکانس دویدن امیرو کنار هواپیماست. او این سکانس را اینطور توصیف میکند: «امیرو با سرعت الفبا را تا آخر میگوید؛ چیزی در حدود ۵/۵ ثانیه.ما برای رسیدن به این سرعت، در طول فیلمبرداری فقط چهار ماه این را تمرین کردیم. امیرو حتی یک لحظه هم از هواپیما جلو میافتد.»
ساخت ایران
فیلم محبوب فیلمساز نیست. شاید نه آنقدر که «تنگسیر» را دوست ندارد: اما از حرفهایش مشخص است که این فیلم را اصلا دوست ندارد. «این فیلم بعد از یک مرحله به خاطر شرایط ساخت اختیارش از دست من خارج شد و من بیش از یک بار آن را ندیدم».
جستجو
در دو نسخه یک و دو ساخته میشود با هزینهای کم، سیاه و سفید و برای تلویزیون. در هر دو فیلم امپرسیونیسم و نمایش موفقی دارد. نادری جستجو را نشانه «فائق آمدن بر تردیدها و به قطع و یقین رسیدن» میداند. جستجو تلاش موفقتری برای رسیدن به امپرسیونیسم و حذف کلام از فیلم است که افکت صحنه با تأثیر از آلن رنه جایگزینش شد. ادعای فیلمساز است پس از تجربه «انتظار» و «مرثیه»: «جستجو هم یک طرح بود. یک طرح درباره گمشدگان انقلاب؛ بدون آنکه فیلمنامه مدون و دقیقی داشته باشم.»
مرثیه
بنا به گفته فیلمساز داستان «انتری که لوطیش مرده بود» از صادق چوبک تاثیرش را بر فیلم گذاشت.

ارسال نظر