نگاهي به آثار ۷ کارگردان فيلم اولي
فیلم های انتحاري این روزهای سینماها
شايد جالب باشد اگر بدانيد از ميان ۱۴ فيلم روي پرده سينماهاي كشور، ۷ فيلم از كارگرداناني بهره بردهاند كه نخستين تجربه فيلمسازيشان را انجام دادهاند اگرچه به خاطر شرایط در گیشه ناموفق بوده اند. با هم نگاهي كوتاه و گذرا خواهيم انداخت به اين ۷ فيلم.
با هم نگاهي كوتاه و گذرا خواهيم انداخت به اين ۷ فيلم.
بغض
«بغض» جزو معدود فيلمهاي خوبي است كه در سال ۹۱ به اكران درآمد و متأسفانه به دليل مشكلات موجود بر سر راه سينماي ايران، مثله شد. «بغض» هم اينك تنها ۳ سالن در پايتخت دارد و توانسته فروشي معادل ۲۱۵ ميليون تومان داشته باشد.آنچه در «بغض» بيش از هر چيز ديگري اهميت دارد، روايت يك جريان كلاسه بندي شده از موضوعي به نام «مهاجرت» است.
فيلم اگرچه تدويني غيرخطي دارد اما مخاطب به راحتي ميتواند شخصيتهاي فيلم و انگيزههاي قبلي و بعدي آنها را بشناسد و بداند آنها به چه دليلي دست به آن سرقت زدهاند با اينكه شرايط خاص آنها را نيز درك ميكند اما چنين فيلم خاصي، مشكل خاصي هم دارد و آن، تعبيه نادرست فلاش بكهاي پرتعداد فيلم است.
«بغض» دو روايت متفاوت از يك داستان را به مخاطب خود نشان ميدهد: يكي روايت پرالتهاب زمان حال است و ديگري روايت عاشقانه و خنثي در زمان قبل كه به صورت فلاش بك، در دل زمان پرالتهاب فيلم نشان داده ميشود كه اين اقدام، ناگهان مخاطب را از فضاي پرهيجان و پرسؤال، به فضايي عاشقانه و آرام ميبرد كه شدت اين تغيير فضا، براي مخاطب چندان خوشايند نيست اما با تمام اين اشكالات، «بغض» يكي از بهترين فيلمهاي به اكران درآمده سالجاري به حساب ميآيد.
آئينههاي روبهرو
خيلي مهارت ميخواهد كه كسي بر روي سوژهاي بشدت ملتهب دست بگذارد و بتواند به درستي، پيچ و خمهاي درام را از كنار خطوط قرمز عبور داده و در نهايت به داستاني زيبا و متأثركننده برسد. «آئينههاي روبهرو» به عنوان نخستين ساخته «نگار آذربايجاني» فيلم قابل تحسيني است كه متأسفانه به دليل عدم برخورداري از برخي سينماها و همچنين خلأ تبليغات محيطي و تلويزيوني، با داشتن ۵ سالن توانسته فروشي معادل ۴۵ ميليون تومان داشته باشد.
بزرگترين امتيازي كه فيلمنامه اين فيلم از آن بهره ميبرد اين است كه آدمهايي را به تصوير كشيده كه در عين خاص بودن در جامعه امروز ما، بشدت عادي و مرسوم نشان داده ميشوند؛ فيلم، اين انسانها و خصايل خاص آنها را گل درشت نشان نميدهد و نميخواهد از خصوصيات خاص اين آدمها، پوئنهاي داستاني استحصال كند.
و به همين جهت است كه اين افراد در فيلم، به شخصيت ميرسند و تيپ نيستند چون به آنها نگاهي داستاني نشده است و در عين اينكه ميتوانست مستعد نوعي مستند از زندگي اين آدمها در جامعه ما باشد و واجد شكل اسنادي بسياري نيز بود، اما با رعايت صحيح همان پيچ و خمهاي دوست داشتني، فيلمنامه، به يك ملودرام زيبا و تأثيرگذار رسيد كه قدرت درك مطلوب آن براي مخاطبان، با درصد بسيار بالايي قابل مشاهده است.
اختاپوس
شايد كسي فكرش را هم نميكرد كه نخستين ساخته «سيد جواد هاشمي» با داشتن اين همه ستاره سينمايي و بهرهمندي از جلوههاي بصري بسيار خوب و با دارا بودن ۲۰ سالن سينمايي، تنها فروشي معادل ۲۵۰ ميليون تومان در تهران داشته باشد.اما شرايط بد اكران و همچنين اكران ۵ فيلمگونه كودك و نوجوان به صورت همزمان و از آن طرف، اصرار سينماداران بر ادامه اكران «كلاه قرمزي و بچه ننه» سبب شد نخستين ساخته جواد هاشمي، خيلي كمتر از آن چيزي كه انتظار داشتيم، فروش كند.
«اختاپوس» فيلمي است كه عليرغم برخورداري از جلوههاي ويژه ميداني، داستان هم دارد؛ داستاني كه ميان روايت جدي و فانتزي خود دچار نوسان است و همين، جذابيت داستان را دوبرابر ميكند.استفاده خوب و درخور توجه سازندگان از عناصر كاربردي سينماي كودك در اين فيلم سبب شده تا اين قشر از مخاطب، با فيلم جامعي روبهرو باشد؛ فيلمي كه روند دراماتيك پرچالشي را براي كودكان و نوجوانان روايت كرده و استفاده صحيحي از كاراكترهاي زياد خود به عمل آورده است. بيشك در ميان ۵ فيلم گونه كودك و نوجوان كه هماكنون در حال اكران ميباشد، «اختاپوس»، بهترين و سرگرمكنندهترين فيلم گروه كودك و نوجوان است.
من همسرش هستم
نخستين ساخته «مصطفي شايسته» (در مقام كارگردان)، يك درام روانشناسانه است كه توانسته در شكل روايت نيز توفيقات جالب و قابل توجهي را براي مخاطب به همراه داشته باشد.فيلم براي نشان دادن رفلكس كاراكتر زن در برابر مقوله خيانت، اگرچه با يك ظاهرسازي معنادار، او را در حين ارتكاب خيانت نشان ميدهد اما هدفي بزرگتر دارد و آن، ديد روانشناسانه اين كاراكتر به اين مقوله امروزي است.
اتفاقاً برخلاف تمام جرياناتي كه در اين مدت، اين فيلم را اثري مروج خيانت معرفي كردهاند بايد گفت كه اين فيلم، بشدت در مسير ضدخيانت تعريف ميشود و از قضا، نجابت زني را به تصوير ميكشد كه در برابر تصور آگاهانه خود از خيانت همسرش، از اهرم «اين هماني» استفاده كرده و به ظاهر، به شوهرش ميفهماند كه او نيز در پي رابطهاي نامشروع است تا از اينگذار سايكولوژيك، بتواند پارتنر زندگي خود را به مسير صحيح زندگي بكشاند.
ري اشكن علمي و جالبي كه شايد تاكنون به شكلهاي كليشهاي طلاق، خودكشي، قهر و... نشان داده ميشد اما فيلمنامه اين كار به علت برخورداري از مؤلفههاي زندگي روز دهه نود ايرانيان و همچنين عبور ماهرانه از كنار خطوط قرمز توانست فيلمي را به مخاطب نشان دهد كه نه تنها نفي كننده زندگي سالم نيست بلكه در مواردي، آموزش دهنده نيز هست. اين كار به عنوان نخستين ساخته شايسته، دكوپاژهاي قابل قبولي دارد.
تجميع موارد ياد شده به همراه استفاده از بازيگران چهره سبب شده تا اين فيلم، هماكنون با داشتن ۶ سالن سينما در تهران، به فروش ۲۶۰ ميليون توماني دست يابد كه با توجه به اوضاع فعلي سينما، رقم خوبي در قياس با فيلمهاي ديگر اكران به حساب ميآيد.
ميگرن
«ميگرن» هم نخستين تجربه «مانلي شجاعي فرد» در مقام كارگردان است كه با توجه به جريان اپيزوديك داستان و برخورداري از جنس روايتي ملموس، اثر دلنشين و خوبي است كه مخاطب ميتواند با آن ارتباط برقرار نمايد. اما «ميگرن» به همان مشكلي گرفتار آمده كه فيلمهاي اپيزوديك در سينماي ايران در دام آن گرفتار ميشوند و آن، جريان خاص ارتباط دراماتيك ميان اپيزودهاي داستان است.
«ميگرن» اپيزودهاي مستقلي دارد كه نميبايست تا اين ميزان مستقل باشند چرا كه اين چند اپيزود، خود بايد در نهايت، به مفهوم يا داستاني مستقل برسند؛ به عبارتي اپيزودها با دنيايي كه در اختيار مخاطب خود قرار ميدهند، بايد به نوعي محسوس، مرتبط با يكديگر باشند نه اينكه با داشتن فضاهايي متفاوت و شخصيتهايي مستقل از اپيزودهاي ديگر، داستانهاي مستقلي را روايت كنند كه در نهايت، مفهومي از دل تجميع شده آن اپيزودها بيرون كشيده شود.
شايد بهترين نمونه فيلمهاي اپيزوديك در سينماي ايران، «كافه ستاره» سامان مقدم باشد كه با داستانهايي منقطع از شخصيتهايي واحد، روايتي يكدست و داستاني از موضوعي واحد به مخاطب نشان ميداد كه البته در آن فيلم، نقش تدوين نيز بسيار حائز اهميت بود گرچه تدوين در «ميگرن» خود را تا اين حد نشان نميدهد، با اين حال، كار به عنوان نخستين تجربه كارگردانش، اثري قابل قبول به شمار ميآيد.
پيمان
نخستين ساخته سينمايي مجيد فهيم خواه، فيلم بيادعايي است كه توانسته نقش «تقدير» را به زيبايي روايت كند. «پيمان» هسته مركزي داستاني بسيار جذابي دارد كه به دليل محيطي بودن فضاي داستاني، به راحتي ميتوان موضوع «انتقام» را به كاراكترهاي سه گانه فيلم تسري داد و نتيجه مطلوبي از آن به دست آورد. درواقع «پيمان»، راوي جريان «انتقام» از دريچه نگاه و انگيزههاي سه شخصيت فيلم است كه طبيعتاً هر يك از اين نگاهها با يكديگر فرق داشته و همين خود سبب جالب توجه شدن داستان ميگردد.
پايان بندي فيلم يكي از بهترين قسمتهاي آن است چرا كه بهترين تعريف و نتيجهگيري از اين جدايي صورت پذيرفته و مهمتر از آن، همخواني اين پايان با نيت كلي فيلم است.پايان «پيمان» كاملاً همراستا با داستان و كاملكننده پازل اين درام پراحساس است؛ يك پايان جالب و البته شوكه كننده كه همين بر شكوه پايان فيلم افزوده و سبب رضايت خاطر مخاطب ميشود.
«پيمان» داستاني منعطف و پركشش دارد كه اهميت آن در خلق جريانات، در دل داستان و نه به واسطه بروز داستانكها است.اين فيلم اگر با چاشني «تجربه» همراه ميبود، به يكي از فيلمهاي خاص و پرفروش اكران ۹۱ تبديل ميشد حال آنكه همين شكل فيلم نيز ميتواند مخاطب را خشنود از سالنهاي تاريك سينما خارج نمايد.
سلام بر فرشتگان
«سلام بر فرشتگان» تا قبل از اينكه به اكران برسد، جوايز متعددي را از جشنوارههاي مختلف سينمايي برده است.جوايزي كه مهمترين آنها در جشنواره فيلمهاي كودك و نوجوان سال قبل رقم خورد. فيلم، داستان جذاب و البته خيالي دارد كه در همين شكل خيال پردازانهاش نيز توانسته به خوبي از صور خيال بهره بگيرد. در كنار بهرهمندي از اين شكل صور، تكنيكهاي بصري بسيار خوبي نيز اين زنجيره را تكميل كرده تا به اين ترتيب «سلام بر فرشتگان» بتواند هم نظر جشنوارهها را به خود معطوف نمايد و هم رضايت مخاطب را به همراه داشته باشد.
اگر دقت كنيد درمييابيد كه در ميان همين ۵ فيلمي كه جلوههاي بصري خاصي در آنها به كار رفته، ميزان استقبال و همچنين فروش فيلم، با افزايش مواجه بوده است، حتي فيلم «يك فراري از بگبو» كه داستان ضعيف تري نسبت به دو فيلم «اختاپوس» و «سلام بر فرشتگان» (كه هر سه اين فيلمها از جلوههاي ويژه بصري استفاده كردهاند) دارد.
اما ميزان فروش آن بسيار بيشتر و قابل قبولتر از فيلم «هم بازي» است كه اين ميتواند اهميت همراهي محتواي فيلمها با عناصر زندگي مدرن امروزي را براي مخاطب كودك و نوجوان بيش از پيش نمايان سازد. با اين حال «سلام بر فرشتگان» با دارا بودن ۱۶ سالن سينما در تهران، توانسته فروش خود را از مرز ۲۵ ميليون تومان عبور دهد.
نظر کاربران
مجله جان ری اکشن نه ری اشکن. اصلا بهتر نبود فارسی شو میذاشتید..