موزیک ویدئوهای خاص سیروان و زانیار!

هفته نامه تماشاگران امروز - بهنام مظاهری: موزیک ویدئوهایی از کنسرت آنپلاگد سیروان خسروی با نام های «نه نرو» و «من میلیونر نیستم» هر دو به فاصله کمی از هم منتشر شد. دو برادر موفق این روزهای موسیقی ایران که با دقت و ظرافت خاصی یکی پس از دیگری آس های شان را رو می کنند تا به سرنوشت خیلی از خوانندگان پاپ دچار نشوند و مخاطبان شان ریزش نکند این بار دو ویدئو با فضاهایی متفاوت تولید کرده اند و توانسته اند بیشترین آمار دانلود موزیک ویدئو در ماه های اخیر را به خود اختصاص دهند.

مجید فرهبد، کارگردانی هر دو موزیک ویدئو را بر عهده داشته و بیراه نیست اگر بگویم که درصد زیادی از موفقیت این ویدئوها حاصل ایده ها و تجربه اش در ساخت موزیک ویدئو است. او تا به حال با خوانندگان موفق دیگری هم کار کرده اما این بار به بهانه باخبر شدن از چند و چون ماجرای این دو موزیک ویدئوی پرطرفدار به سراغش رفته ایم.

کمی از دو موزیک ویدئوی سیروان و زانیار بگو. اصلا از کی استارت این دو پروژه را زدید؟

سیروان و زانیار را به واسطه دوستی که بین مان هست زیاد می بینم. معمولا هم درباره کار خیلی با هم صحبت می کنیم. منتها زمانی که سیروان تصمیم داشت کنسرت آنپلاگد برگزار کند، چون مهمان ها وی آی پی بودند و از طریق قرعه کشی دعوت شده بودند و اولین کنسرتی بود که در ایران به صورت آنپلاگد اجرا می شد هندلینگ و هماهنگی برای تصویر گرفتن از چنین اجرایی خیلی سخت بود. از نورپردازی و صدا گرفته تا چینش اجزای اجرا روی صحنه.

از آنجایی که کار متفاوتی بود و برای اولین بار هم در ایران اجرا می شد و تعداد مهمان ها هم ۳۰۰ نفر بیشتر نبود شاید خیلی های دیگر نمی دیدند که چه زحمتی برای این اجرا کشیده شده. برای همین تصمیم داشتیم که حتما این کار را با تصویر ثبت کنیم تا برای سیروان و طرفدارانش ماندگار شود. «نه نرو» یکی از قطعاتی است که منتشر شده. چند آهنگ دیگر از همان اجرا هم هست که تا چند وقت آینده در قالب یک مجموعه منتشر می شود تا بقیه کسانی که در آن کنسرت نبودند هم بتوانند آن را ببینند. فکر می کنم پنج یا هفت قطعه دیگر از این کنسرت بیرون بیاید.

چرا انقدر زیاد؟

اول قرار بود سه قطعه باشد اما بعد دیدیم که نتیجه کار خیلی خوب درآمده و حیف است که پخشش نکنیم. ما چیزی بین ۱۸ تا ۲۰ دوربین در سالن داشتیم. همه نوازنده ها دوربین جدا داشتند و از تمام زوایای این اجرا فیلم گرفتیم. این را هم بگویم که در قطعه اولی که منتشر شد ارکستر زهی نبود ولی در قطعه های بعدی ارکستر زهی هم هست. قطعه اول را سیاه سفید کار کردیم ولی باقی قطعات رنگی هستند. برای این کنسرت خیلی زحمت کشیده شد.

از روزها قبل در تدارک برگزاری اش بودیم. قبلش رفتیم سالن را چک کردیم، به نورپردازی و دکور صحنه هم خیلی فکر کردیم تا دست آخر نتیجه اش قابل قبول باشد.حیف بود که به همان یک کار بسنده کنیم چون خیلی فیلم گرفتیم. حتی یک مستند هم از همان روز اجرای کنسرت ساختیم و تمام اتفاقات آن روز را ضبط کردیم. الان هم تدوین کار تمام شده و فقط باید زمان پخش کار مشخص شود، که این دیگر بستگی به تصمیم سیروان و اسپانسرش دارد.

از ویدئوی «من میلیونر نیستم» زانیار چیزی نگفتی. خیلی مورد توجه قرار گرفته.

چند ماهی بود که قرار بود با هم یک کار مشترک داشته باشیم. معمولا قبل از پخش آهنگ، خواننده ها کارها را برایم می فرستند تا زودتر آنها را بشنوم و اگر ایده ای برای ویدئویش به ذهنم می رسد زود آن را عملی کنم. اما شرایط طوری پیش رفت که آخر سر قرعه به نام آهنگ «من میلیونر نیستم» افتاد. وقتی ماکت این کار را گوش دادم به نظرم کار خیلی متفاوتی آمد. به زانیار گفتم این آهنگ جزو آن دسته آهنگ هاست که حتما باید ویدئو داشته باشد، اگر نه اتفاق خوبی برایش نمی افتد.

قبلا دو ویدئو برای خودم ساخته بودم که فضای این چنین داشت. حال خوبی داشت و حس مستند را منتقل می کرد. زانیار و سیروان هم خیلی آنها را دوست داشتند. خلاصه اینکه با هم صحبت و ایده های مان را مطرح کردیم و در نهایت تصمیم بر این شد که با ساده ترین ابزار، یک ویدئوی ساده و حال خوب کن بسازیم. چون سوژه خود آهنگ خوب بود و مطمئنا خیلی از افراد جامعه آن را درک می کردند.

خیلی ها در جامعه هستند که شاید پولی نداشته باشند اما با تفریحات ساده و کم خرج می توانند خوش باشند. دوست داشتیم ویدئویی که می سازیم هم همین سادگی و خوشی را منتقل کند. داستان را خیلی ساده طراحی کردم. یک روز از صبح تا شب یک جوان معمولی را با استفاده از المان های ساده و نوستالژیک در این ویدئو نشان دادیم.

پیکان زرد قناری داخل کلیپ را از کجا پیدا کردید؟

راستش پیکان قدیمی زیاد بود اما اکثر پیکان هایی که بچه ها پیدا می کردند مدل شان نسبت به آن مدل اولی جدیدتر بود. من دنبال همان پیکان قدیمی های سری اول بودم. خلاصه بچه ها همه د ست به دست هم دادند و در کمترین زمان ممکن یکی پیدا کردیم. وقتی دیدم پیکان زرد است تصمیم گرفتم از رنگ زرد که رنگ انرژیکی هم هست بیشتر بهره ببرم.

یادم آمد یکی از کیوسک های زرد تلفنی قدیم را در یکی از عکس های دوستانم دیده بودم. بچه ها گفتند چنین کیوسکی را در سید خندان دیده اند. ما هم مجوزهای فیلمبرداری را زود گرفتیم و قسمت هایی از کلیپ را هم همان جا ضبط کردیم. حتی دستکش های ظرفشویی که دست زانیار کردیم هم زرد خریدیم. کلا دوست داشتم هارمونی رنگ زرد در کلیپ باشد.

چند جای کار هم شبیه یکی از موزیک ویدئوهای برونو مارس شده بود.

کجایش شبیه شده بود؟

آنجایی که زانیار روی کاپوت پیکان نشسته، یا حرکت های ریتمیک سر و گردن بازیگران.

اولا که در زمان فشرده و با امکانات و پول محدود این کار را انجام دادیم. همین که من نرفتم مازاراتی بیاورم و به جایش پیکان آوردم به نظرم دو برابر مازاراتی کار کرده و در ذهن مردم هم بیشتر می ماند. ما مجبوریم با امکانات ساده کاری را تولید کنیم که مخاطب پیدا کند. مثلا همین ویدئوی برونو مارس اصلا داستان دارد؟ یا اصلا اگر داستان هم داشته باشد شبیه به داستان ویدئوی ما است؟

داستان ویدئوی ما داستان کسی است که رفقایش آمده اند دم در دنبالش با هم بروند عشق و حال و او هم دو ساعت است که آنها را پایین کاشته. چهار تا آدمی که پول ندارند با یک ماشین ارزان یا قدیمی می روند عشق و حال. ماشین قدیمی هم خراب می شود و مجبور می شوند هلش بدهند. جوان خونسرد ما هم نشسته روی کاپوت ماشین و می خواند و رفقایش هم ماشین را هل می دهند.

آیا در ویدئوی برونو مارس پیکان وجوددارد؟ آیا ماشین را هل می دهند؟ یا اصلا ماشین خراب شده؟ شاید چون از سازهای بادی در ویدئو استفاده شده کمی یادآور آن ویدئو باشد اما در کل هیچ چیز آن ویدئو به ویدئویی که ما ساختیم ربطی ندارد.

همیشه از قبل کلی دلیل منطقی برای کارت آماده می کنی؟

نمی توانم دروغ بگویم که من آن ویدئو را ندیده ام. من هم دیده ام اما کاور یا کپی کردن یعنی اینکه تو یک چیزی را کلا شبیه نمونه اولیه اش بسازی. مثلا اگر یک آدم فضایی را سوار دوچرخه کنم همه می گویند از ای تی کپی کرده، اما اگر یک سفینه از آسمان بغل برج میلاد فرود بیاید، باز هم می شود گفت از فیلمی کپی کرده ام؟ من به این فکر کردم که کسی که با رفقایش با پیکان بیرون می رود اگر پیکان شان خراب شود خیلی موقعیت باحالی ایجاد می کند که چند نفر هلش بدهند و خواننده هم بی تفاوت روی کاپوت ماشین بنشیند و بخواند. مثلا اگر پیکان خراب نمی شد و همه شان با هم می رفتند لب رودخانه آن وقت می گفتند شبیه یک موزیک ویدئوی دیگر شده.

البته من خوشحال می شوم وقتی از این مدل حاشیه ها پیش می آید. چون این نشان می دهد که کار دیده شده و این حاشیه ها هم برایش به وجود آمده. بعد هم اگر ما کپی می کنیم چرا انقدر از روی کار ما کپی می کنند دیگر؟ البته من دیده ام بین ترانه سراها هم این مشکل بسیار شایع است. طرف می گوید چون من در شعرم گفته ام «فوق العاده» دیگر هر کس این لغت را استفاده کند از روز من کپی کرده.

هزینه ساخت ویدئوی زانیار چقدر شد؟

من نمی خواهم دستمزد خودم را بگویم اما هزینه تولید ویدئو خیلی ناچیز بود. یک خانه لازم داشتیم. یک پیکان. کمی لوازم برای چیدمان صحنه و چند دوربین. پیکان که روزی ۲۰۰ هزار تومان کرایه اش است و چند دوربین که آنها را هم کرایه کردیم. فکر نمی کنم بیشتر از دو سه میلیون تومان هزینه کرده باشیم. تازه من برای کار زانیار دوربین معمولی آوردم.

خود دوربین را می توانستی با دو میلیون تومان بخری. دنبال این نیستم که لاکچری بازی دربیاورم. دوست دارم با ساده ترین لوازم بهترین کار را بسازم. ایده و فکر برایم مهم تر است. طرف می رود ۲۰ میلیون هزینه دوربین می کند و بعد عکس خودش و دوربینش را در اینستاگرام می گذارد و پز می دهد. من می گویم دوربین باید به تو پز بدهد نه تو پر دوربینت را بدهی.


هزینه ساخت موزیک ویدئوهای کنسرت سیروان چقدر شد؟

آن دیگر موزیک ویدئو نبود. دکوپاژ و طراحی صحنه اش هم که به من مربوط نبود اما ما ۲۰ دوربین ۵ دی مارک ۳ کرایه کردیم که هزینه هر دوربین برای یک روز اجاره چیزی حدود ۱۰۰ هزار تومان بود. حالا شما خودتان حساب کنید چقدر می شود دیگر.

فکر کنم این قابلیت را داشته باشی که با دو سه میلیون تومان بتوانی فیلم بلند هم بسازی.

کلا اعتقادی به خرج اضافه ندارم. دلم نمی خواهد مردم را با چیزهای زرق و برق دار گول بزنم. معلوم است وقتی ماشین یک میلیاردی در کارم استفاده کنم نظر همه جلب می شود. ولی من دلم می خواهد با چیزهای ساده و کوچک نظر مردم را جلب کنم.

از رفاقت با سیروان و زانیار گفتی. می دانم که با هم پلی استیشن هم بازی می کنید. فوتبال کدام یکی تان بهتر است؟

سیروان که زیاد بازی نمی کند. حق هم دارد. مدام مشغول کار است. گاهی وقت ها با خودم می گویم اگر من جای او بودم باید ۵ تا از خودم کپی می کردم که همه مان با هم به کارها برسیم. تازه من که اصلا تنبل نیستم و هیچ وقت یک جا بند نمی شوم. سیروان خیلی از کارهایش را خودش انجام می دهد. کارهایی که شاید هر خواننده دیگری آنها را به متخصصش بسپارد اما سیروان خودش آن تخصص را در چند رشته دارد.

کلا نمی توانم با کسی مقایسه اش کنم. زانیار هم یک وقت هایی می بَرد و یک وقت هایی هم می بازد. اما هر وقت می بازد می گوید ویدئوهایم دست توست، برای همین مجبورم ببازم. بهانه اش همیشه همین است اما ما بیشتر وقت هایی که با هم هستیم را درباره کار و موزیک ویدئو و کاور آرت و... صحبت می کنیم.

الان دیگر سیروان و زانیار فقط با تو کار می کنند؟

نه. بستگی به تصمیم خودشان و شرایط کاری و زمانی من دارد. اما با هم خیلی راحتیم و راحت هم کار می کنیم. ذهن همدیگر را می خوانیم و می دانیم که چه سلیقه ای داریم. هر طرح و ایده ای که برای ویدئوها در سرمان داریم همان را پیاده می کنیم. تعامل کاری است دیگر. اگر شرایط دو طرف با هم اوکی باشد چرا که نه، باز هم با هم کار می کنیم.

در حال حاضر با چه کسانی کار می کنی؟

فعلا با امیر یگانه یک کار داریم. چند خواننده مجاز دیگر هم هستند که هنوز قرار و مدار قطعی با هم نگذاشته ایم. بعضی ها هم هستند که پیشنهاد داده اند ولی من دوست ندارم با آنها کار کنم چون واقعا سلیقه هایمان با هم یکی نیست.

خیلی ها هم هستند که دوست دارند برایشان ویدئو بسازی اما دستمزدت را ندهند.

بله این هم هست دیگر. بعضی ها دوست دارند دستمزد کم بدهند ولی کار خوب تحویل بگیرند. ترجیح می دهم با چنین افرادی کار نکنم. با آنهایی که راحت ترم کار می کنم.