لغو زنجیروار کنسرتها، زیان بزرگ فرهنگی
اين روزها شاهد لغو كنسرت خوانندگانِ مجازی هستيم كه تمام مراحل ادارى لازم را طی کردهاند و تا اجرای زنده آثار مجوزدارشان برای هواداران خود، فقط یک قدم فاصله دارند.
محمدحسین مقدستفرشی: ما در روند پروسه اخذ مجوز مرحلهای داریم که درواقع مرحله استعلام و تأییدیه اداره محترم اماکن هر شهری است که در آن کنسرت برپا میشود. درواقع نامهای که از طرف واحد حراست معاونت فرهنگی دفتر موسیقی وزارت ارشاد و اداره اماکن ارائه میشود، پس از بررسی اداره اماکن، با یک جواب به واحد حراست برمیگردد و سپس در واحد دفتر موسیقی، مجوز تبلیغات و بلیتفروشی و اجرا صادر میشود که این سیر بوروکراتیک برای هر کنسرتی است که این میزان صرف وقت و انرژی اداری، خود جای بحث و حرف دارد. در روند برگزاری این سه کنسرت اخیر من قرار بود سیویکم اردیبهشت کنسرت اشرفزاده با اجرای «ماه و ماهی»، یکم خرداد کنسرت سراج با عنوان «بوی بهشت» که تقارن زمانی با ولادت حضرت مهدی(عج) داشت و شب سوم خردادماه برنامه آفاق اجرا شود که با آزادسازی خرمشهر همزمانی داشت که از مجموعه برج میلاد که با یک نگاه فرهنگی و درست این مجموعه را در این سه شب در اختیار ما قرار داد و هماهنگیهای لازم انجام گرفت، تشكر ميكنم.
بعد از این هماهنگی، کارهای مربوط به ارشاد انجام شد که باز جا دارد از دوستان واحد دفتر موسیقی و حراست واحد هنری تشکر کنم که این روند بهدرستی انجام گرفت و ما به پروسه اداره اماکن رسیدیم که به علت همین نامهنگاریها و پیچیدگی، مراحل اداری و چندباره کاری، متأسفانه این قدر این ماجرا زمانبر شد که دوتا از کنسرتها به لحاظ زمانی عملا از بین رفتند و دراینبین بهناگاه مجوز کنسرت کاوه آفاق هم به این علت که ژانر موسیقی ایشان مورد قبول و مطلوب قوانین اداره اماکن نبود هم تیر خلاصی شد و این سه شب که مصادف با دو عید مذهبی و ملی ما بود بدون برنامه خاصی برای ما و همشهریان تهرانی گذشت و ضرر هنگفت مادی و معنوی هم به مجموعه دستاندرکاران وارد شد. چون گفته شد طبق آییننامههای جدید به کسی که تشخیص داده شود در ژانر موسیقی «راک» فعالیت میکند مجوز کنسرت داده نمیشود.
پس چرا در فهرست کنسرتهایی که در چند روز آینده اجرا میشود، افرادی که مدعی سبک راک هستند و در بین عموم هم بهعنوان خواننده راک شناخته میشوند و حتی کنسرتهایشان با عنوان کنسرت راک اجرا میشود، مجوز اجرا دارند؟
تفرشی: بله و حتی در خیلیجاها هم میان هواداران خود و دوست و آشنایانشان با لقبهای درشتتر از خواننده راک هم خطاب میشوند و خیلی از دوستان در خیلی از سالنهایی که نیاز به صدور مجوز اداره اماکن دارند مجوز گرفتهاند و فعالیت میکنند اما من نمیدانم چرا کاوه آفاق بدون هیچ ادعایی سمبل «راک» شناخته شده است و کسانی که پول هم خرج میکنند و داد هم میزنند تا به زور بگویند ما «راک» هستیم و هوادار جمع کنند، سمبل پاپ تلقی شدهاند. دوم اینکه ممیزی از طرف چه شورایی و کدام موسیقیدانان اتفاق میافتد؟ در اداره اماکن کاوه آفاق را که همه بهعنوان خواننده راک میشناسند، خواننده «پاپ» میدانند، حال اگر من مستندات و مصاحبههایی از نشریات و رسانههای مختلف از کاوه ارائه بدهم که خود این هنرمند مدعی است موسیقیاش صرفا «راک» نیست و مغز و دانش موسیقیاش پیشرفتهتر از این است که در یک سبک خاص بستهبندی شود، چه پاسخی دارند؟ من یک تفکر فردی، یک خروجی شعر و یک خروجی موسیقی دارم و این گرایشها با هم ادغام شده و خودم هم این ادعا را ندارم، این اعتراف خود هنرمند در مورد ژانرش برای اداره اماکن قابلقبول نیست ولی آن کثرت لقبها و صفتهایی که به خیلی از دوستان هنرمند داده میشود به گوش اداره اماکن نمیرسد.
هرچقدر ایشان مدعی باشد که خواننده «راک» است باز هم اماکن میگوید نه، تو داری «پاپ» کار میکنی و به تو مجوز میدهیم. حالا اسمش بهکنار؛ پاپ، راک و هر چیز دیگری. دراینبین یک محصول شنیداری وجود دارد و میشود خیلی راحت در شورایی متشکل از موسیقیدانان مجموعه آثاری را که قرار است اجرا شوند مقایسه کرد و فصل مشترک و تفاوتهایشان را دریافت. اگر این اتفاق بیفتد، این خوانندگان یا همه باید کنسرت بدهند یا هیچکدام کنسرت ندهند، نمیشود که یکی مجاز باشد و یکی نباشد. این اجحاف در حق یک هنرمند متعهد و بزرگ است. در اداره اماکن سبک موسیقی راک حذف میشود. عملا آفاق یا یزدانی یا فرشید اعرابی و... را زیر سؤال نمیبرند؛ اول اینکه هنرمند چون مخاطبش مردم هستند آنها حق انتخاب دارند. من مطمئنم و اعتقاد فردیام این است که این رفتار اداره اماکن، در حقیقت وزارت ارشاد و شورای ممیزی و شورای شعر را زیر سؤال میبرد نه هنرمندان را؛ یعنی هر اتفاقی که در دفتر موسیقی و وزارت ارشاد بابت محتوای فرهنگی میافتد، برای اداره محترم اماکن مورد وثوق نیست.
این نحوه برخورد و لغوها قانونی است یا غیرقانونی؟
تفرشی: طبق آنچه آقای طالبی، مدیر محترم مرکز موسیقی، اعلام کردند و طبق مصوبات و گپوگفتی که بین این دو نهاد اتفاق افتاده است، اداره اماکن در حوزه تخصصی موسیقی به لحاظ فرم و محتوای اشعار هنرمندانی که میخواهند کنسرت بدهند نباید ورود کند. این حرف من نیست، عین سخنان آقای طالبی است. از طرف دیگر همواره از دوستان اداره اماکن رفتار نیکو و مسئولانه و همکارانه برای راهافتادن کار جوانان و هنرمندان دیدهام. سالهاست که فاخرترین آثار از معتبرترین هنرمندان را به روی صحنه بردهام؛ از گروه کامکار و لوریس چکناواریان تا علیرضا قربانی، چارتار و کاوه آفاق. نام من همواره عجین با موسیقیهای ارزشمند و خوانندگان معتبر بوده. نمیدانم چرا در این سه کنسرت ناگهان همه چیز عوض شد.
به هر تقدیر مشکل به یک شخص مربوط نیست؛ بلکه اداری است. باید تقسیم وظایف میان دو اداره به این مهمی به شکلی انجام شود که جوانان به ناکجاآباد نروند. برخی میگویند حتما راک، موسیقی غربی است و بحث تهاجم فرهنگی را پیش میکشند. ما باید خیلی ضعیف باشیم که محتوای هنریمان به خاطر یک ژانر موسیقی و به خاطر حرفهای اینچنین به چالش کشیده شود و مملکتمان با یک ژانر موسیقی فرهنگش به قهقرا برود. این توهین به فرهنگ غنی ماست. اگر قرار است بحث موسیقی راک به این صورت باشد، ارکستر سمفونیک هم متعلق به ما نیست؛ آکورد برای ما نیست، ویلن هم برای ما نیست، پیانو و موسیقی پاپ و وسایل صدابرداری و میکروفون هم نیست و در کل سینما و برق و ماشین و موبایل و کامپیوتر هم برای ما نیست؛ پس چرا استفاده میشود؟! اینها بهانه است. چون ما نمیتوانیم روی محتوای موسیقیمان کنترل داشته باشیم، باید از بیخ و بن چیزی را رد و حذف کنیم؟ مخاطبش میرود جای دیگر بهترش را از خارجیها انتخاب میکند و دراینصورت کاملا به باد میرویم.
کاوه آفاق مگر مجوز آلبوم ندارد؟
تفرشی: کاوه آفاق پس از فعالیتهای قانونیای که انجام داده و گذراندن مراحل اداری دفتر موسیقی وزارت ارشاد، واحد حراست ارشاد و دیگر نهادهای مرتبط رسما به عنوان یک خواننده که قابلیت فعالیت به لحاظ انتشار تکآهنگ و آلبوم و کنسرت دارد، معرفی شده است. آلبوم آفاق بیستونهم دیماه سال گذشته منتشر شد. قطعات مجوز دارد، شعر مجوز دارد و بالای صد هزار نسخه از آلبومش به فروش رفته. در ١٥ سایت اصلی موسیقی در مجموع نزدیک به دو میلیون بار دانلود شده. در جشنواره مقاومت شرکت کرده و رتبه نخست اجرای زنده را به دست آورده و از او تقدیر به عمل آمده. طیفها و اقشار مختلف با ایشان گفتوگو کردهاند، از رسانه معتبر و پیشکسوت شما گرفته تا خبرگزاری شهدای دفاع مقدس ایران، «شهید نیوز» که جمعیت مشخصی با تفکراتی خاص را به عنوان مخاطب نمایندگی میکند، از هنر او در آن رسانه هم تمجید و تشکر شده؛ پس کاوه آفاق و موزیکش درحالحاضر مشکلی ندارد.
پس چرا جلوی کنسرت او گرفته میشود؟ مجوز آلبوم و مجوز کنسرت از نظر محدودیت فرقی با هم دارند؟
تفرشی: آلبوم، محصولی شنیداری است که در گیشه یک فروشگاه و یا سامانه اینترنتی به فروش میرسد و مخاطب میلیونی دارد؛ پس بسیار حساستر است؛ اما کنسرت در فضای محدود با دو هزار مخاطب اجرا میشود. در صحبت من فرق این دو، فرق یک لوکیشن، یک فضا و یک مکان است که دیگر ارشاد تخصصی ندارد و آن مکان باید توسط یک نهاد مرتبط دیگر به نام پلیس امنیت و اماکن بررسی شود تا از نظر بار ترافیکی، امکانات و تجهیزات، شرایط مناسب داشته باشد و نیز مغایرتی با یک برنامه جنبی نداشته باشد. اینجاست که ارشاد باید کنار برود و این وظیفه مهم را به پلیس و اداره اماکن بسپارد؛ اما قضاوت درباره فُرم و محتوای آثاری که قرار است اجرا شوند باید از سوی شاعران و موسیقیدانانی که در ارشاد هستند طبق منطق انجام شود.
هر یک کنسرت و هر یک شب اجرا در سالنهای بزرگ نزدیک به صد میلیون تومان برای تهیهکننده هزینه دربر دارد. هنگامی که سه شب اجرای یک تهیهکننده همزمان لغو میشود، خسارت روحی و معنوی و البته مالی زیادی به وجود میآید. فقط حدود ٢٥ نفر از گروه موسیقی من از این راه ارتزاق میکنند و همینطور گروه موسیقی حجت اشرفزاده و گروه سراج. هر بار که ما روی صحنه نمیرویم، چندین خانواده متحمل خسارت میشوند، از نوازندهها، تهیهکننده، تا مسئول خدمات که بهنوعی به این جریان ربط دارند.
تفرشی: این یک وجه زیان است، وجه دیگر آن هم ضرر و زیان فرهنگی است؛ یعنی خیل عظیمی از این اتفاق فرهنگی محروم میشوند و این اتفاق بدتری است. ما کنسرت میدهیم که محتوای شنیداری به مردم و مخاطبمان و هوادارانمان برسانیم و اگر این اتفاق نیفتد، گوش و چشم مخاطب با چه چیزی پر شود؟ فقر فرهنگی از همینجا به وجود میآید.
آفاق: روزی که کنسرت ما لغو شد، من از پشت پنجره خیابان را میدیدم؛ ردشدن و ویراژدادن ماشینهای جوانان را میدیدم، عدهای پسر را دیدم که انگار حال درستی نداشتند و حرکات غیرعادیای از آنها سر میزد. با خود فکر میکردم که اینها میتوانستند همین الان به جای علافی و بیبرنامگی در سالن کنسرت باشند و پرچمایرانبهدست، تفریحی سالم و فرهنگی داشته باشند. شاید تلنگری میخوردند و جذب تفریحاتی ازایندست میشدند؛ اما این اتفاقات میافتد و صدها هزار جوان در کشور در خیابانها وقتشان به بطالت میگذرد. تأسف میخورم به فاجعهای که بهتدریج و از نظر فرهنگی در حال رخدادن است.
چگونه از لغو کنسرت مطلع شدید؟
آفاق : این خبرها را اصولا به خود خواننده نمیدهند. ابتدا ناشر و اقدامکننده اخذ مجوز خبردار میشود و بعد، خواننده. ناشر بعد از درخواست ماجرا را پیگیری میکند که البته جواب به صورت شفاهی است، نه کتبی و ما را در یک حالت بلاتکلیفی ویرانکنندهای نگاه میدارد. به قول یکی از استادان پیشکسوت و خوشنام موسیقی، همواره در کل کشور اتفاقات اینچنینی برای بسیاری از خوانندگانِ سطحی نمیافتد و برای برخی که سنگینتر و فاخرتر و علمیتر هستند، میافتد. اینجاست که آدم شک میکند که یا کارشناسی ضعیف در کار است یا کارشناسی موردی ندارد پس حتما غرضی نسبت به برخی هنرمندان در کار است به قول آن آهنگ معروف بابک بیات: به همه مردم شهر مشکوکم.
برای یک خواننده چقدر اهمیت دارد که بعد از گرفتن مجوز آلبوم بتواند کنسرت هم برگزار کند؟
آفاق: برای کسی مثل من که سالها تجربه ممنوعالفعالیتبودن و درخانهماندن دارد خیلی چیزها عادی شده و ضربه تازهای نیست، دغدغه اصلی من درحالحاضر توجه به خواست هواداران گرامی و متشخصمان و اعضای گروهمان است.
تفرشی: ما برای کنسرت تدارک دیده بودیم، آفاق برندی دارد که همان پرچم ایران است و از ابتدای فعالیتهایش به دست میکرد. این پرچم را تهیه و بستهبندی نفیس کرده بودیم تا به عنوان هدیه به طرفدارانش در روز کنسرت بدهیم و در یک جا هم برای ارائه و فروش. هدیهای که به تماشاچیان میخواستیم اهدا کنیم، بسیار هزینهبردار بود. با چند مرکز فرهنگی نامهنگاری کرده و با یک نمایشگاه جنبی از عکس خرمشهر هم برنامهریزی کرده بودیم.
٧٠ تابلو رزرو و هماهنگی شده بود تا هوادار که برای این کنسرت موسیقی میآید نیمنگاهی هم به یک مجموعه تصویری از خرمشهر بیندازد و سپس در میانه کنسرت آهنگ قدیمی «شهر من کو» که کاوه آفاق برای خرمشهر خوانده به شکلی نمادین اجرا شود. کنسرتی که در آن محتوای فرهنگی و ملی و تعهد و عقیده نباشد، با جشن تولد فرقی ندارد؛ کنسرت آفاق جشن تولد نبود؛ یک اتفاق جدید و استاندارد جدیدی از موسیقی کشور بود که متأسفانه اجازه برپایی آن را در تهران ندادند. ما سال گذشته سوم خرداد آثار هوشنگ کامکار را اجرا کردیم خیلی از عزیزان ازجمله آقای دکتر ظریف و علی مرادخانی، معاونت وزیر و بسیاری دیگر میهمان ما بودند.
من میتوانستم در برنامهای دیگر با خوانندگان بازاری کار کنم که بهمراتب برایم سود مالی بیشتری داشته باشد ولی در آن صورت چه کمکی به فرهنگ مملکت میکنم؟ چگونه با برنامهای دیگر میتوانم نام خرمشهر را زنده نگاه دارم؟ موسیقی سهلالوصولترین اتفاق برای اعطای حس آرامش به جامعه است که اگر آن هم اتفاق نیفتد آمار واپسخوردگی فرهنگی از این هم بیشتر خواهد شد. همچنین اگر یک هنرمند مورددار است باید در تمام سالنها اجازه حضور نیابد؛ این تفکیک ممیزی در حوزه هنری به لحاظ مکانی به چه معناست؟ یعنی یک گروه با یکسری اعضایش در تهران میتواند روی صحنه برود اما در شیراز و اصفهان و تبریز نمیتواند؛ این ممیزی حتی درباره سالنها نیز صدق میکند؛ سالنهایی که زیر نظر بنیاد رودکی هستند پروسه اداره اماکن ندارند؛ خب درباره بقیه سالنها نیز به همینگونه رفتار شود.
لغو کنسرت را چه پیامی از طرف مسئولان برای خود میدانید؟
آفاق: خواننده گروه من هستم و بالطبع بیشتر دیده میشوم اما نوازنده گروه من چرا باید اذیت شود؟ من یک زمانی موزیک زیرزمینی کار میکردم که طبق قوانین رسمی با چند سال کارنکردن و با توجه به قانون مرور زمان این شهرت از من زدوده میشود اما نوازنده گروه من چرا باید چند سال بلاتکلیف و معلق، مشمول این قانون شود؟ آنچه برای من مأیوسکننده بود، این بود که در کشورت خدمات و خوبیهای تو هرگز در پروندهات درج نخواهد شد و متوجه شدم همه چیز را از من میدانند جز معروفترین خصوصیت و بارزترین نکته از کاوه آفاق، که همان عشق به ایران است.
ارسال نظر